امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرِفت دست عیسیِ مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضه ی حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچه ی لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینه ی آفتاب تو
حیرتفزای دیده ی افلاک و انجم است
عدل مجسّمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطفِ تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورَد کسی
با لطف تو که قاسمُ الاَرزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو (پروانه) را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است
#محمد_علی_مجاهدی_پروانه
#ولادت_امام_موسی_ابن_جعفر_ع
@nohe_sonnati