eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
10.3هزار دنبال‌کننده
342 عکس
7 ویدیو
1.8هزار فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا ع) ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
بیا که دور شد از دل غم پریشانی رسید باز شب شادی و گل افشانی دمید از افق معدلت مه شعبان درید پرده ی شب را فروغ یزدانی خدای عز و جل نعمت دو عالم را نمود بر همه ی بندگانش ارزانی از آسمان عدالت ستاره ای سر زد که شام تار جهان را نمود نورانی گلی شکفت به گلزار عسکری که ربود به بوی خویش دل از لاله های نعمانی به هر دیار، سحرگاه نیمه ی شعبان رسید مژده ی رحمت چنان که می دانی! همیشه از لب آن قلب عالم امکان به گوش می رسد این نغمه های قرآنی که پای می نهد خاک بر سر افلاک کسی که روی نهد سوی پاک دامانی کسی که گشته به نور ولایت علوی همیشه خانه ی جان و دلش چراغانی نرفته هرکه به دنبال مهدی موعود نبرده بهره ای از عمر جز پشیمانی در این چکامه دلم رفته در ‌پی «قیصر» که اوست آیتی از آیه های رحمانی برآر دست طلب تا سحر! که فردا صبح «طلوع می کند آن آفتاب پنهانی» @nohe_sonnati
دوبیتی امشب به نگاه خسته جان می آید شوری به تن خسته دلان می آید آورد صبا مژده که ای منتظران الوعده که صاحب الزمان می آید @nohe_sonnati
دوبیتی شد نیمه ی شعبان به محمد صلوات بر آل علی و آل احمد صلوات بر منتظران مهدویت تبریک چون مهدی موعود بیاید صلوات ▪️ بر حجت حق مهدی زهرا صلوات بر مظهر ذات حق تعالی صلوات گل چهره ی بی مثال خورشید نهان آن یوسف فاطمی نسب را صلوات ▪️ بر آیت حق نمای ایزد صلوات بر جلوه ی ذات پاک سرمد صلوات بر منتقم خون حسین بن علی مهدی گل خوش بوی محمد صلوات ▪️ بر منتقم خون شهیدان صلوات بر روح خدا ماه جماران صلوات بر امت با بصیرت و با ایمان بر خامنه ای ولی دوران صلوات ▪️ شد نیمه ی شعبان و جهان خرم شد خشنود تمام خلق این عالم شد ای منتظران به خود ببالید ز شوق چون مست ولاش آدم و خاتم شد ▪️ شعبان شد و قرص ماه پیدا گردید در گلشن دین غنچه ی گل وا گردید از مولد مهدی گل نرجس خاتون خشنود دل علی و زهرا گردید ▪️ قدم بر چشم ما بگذار آقا غم از دل های ما بردار آقا تمام عاشقان چشم انتظارند تو ما را منتظر مگذار آقا ▪️ تو نور جمال کبریایی مهدی غایب ز نظر بگو کجایی مهدی در سهله و جمکران تو را می جویم تا آن که ز لطف حق بیایی مهدی ▪️ ای جان جهان، جهان فدایی تو جان ای آن که گرفته ای به کف نبض جهان شد هر دو جهان منور از پرتو تو خورشید حقیقتی و از دیده نهان ▪️ قیامت می شود وقت قیامت بنازم قامتت ای سرو قامت منم چشم انتظار مقدم تو بیا آقا نما بر ما کرامت ▪️ بشنود هر کسی جلال تو را می کند آرزو وصال تو را شد عنایت به هر کسی که نوشت شرح اوصاف بی مثال تو را ▪️ من که آشفته در خیال توام عاشق و محو در جمال توام منتظر روز و شب خدا داند چشم در راه و بر وصال توام ▪️ ای صاحب اختیار ما یا مهدی وی مایه ی افتخار ما یا مهدی بر شب زده گان؛ ماه شب تار تویی ای مشعل اقتدار ما یا مهدی ▪️ ای معنی آیه آیه ی قرآنی چشمان من اندر غم تو بارانی آواره ی عشق تو شدم لطفی کن بنما تو مرا رها ز سر گردانی ▪️ ما انتظار رؤیت خورشید می کشیم درد فراق مظهر توحید می کشیم ما چشممان به راهِ ولی دوخته است یقین در راه عشق هرچه بگوئید می کشیم ▪️ آئینه ی دل جلا دهم با نامت مستی کنم از شراب ناب جامت ای یوسف فاطمه نظر کن یک دم تا مرغ دلم پر بزند بر بامت ▪️ از لطف خدا دل به تو بستم مهدی شیدای تو از روز الستم مهدی سرمست ز باده ی ولایم کردی مشتاق به دیدار تو هستم مهدی ▪️ منم چشم انتظار روی مهدی گدا و سائلی بر کوی مهدی همه دار و ندار من فدایش که تا بینم رخ دلجوی مهدی ▪️ بیا مهدی که ما چشم انتظاریم به پیش پای تو سر می گذاریم بیا خون شد دل ما از فراقت به غیر از تو کسی را ما نداریم ▪️ باید که به انتظار بودن بر کوی وصال پر گشودن افضل بود از تمام اعمال از بهر فرج دعا نمودن @nohe_sonnati
دوبیتی ما غیر تو رو به هر کسی هست زدیم بیهوده به صد کوچه ی بن بست زدیم گفتی که بیار دست بیعت اما ما روز ولادتت فقط دست زدیم @nohe_sonnati
از حسرت شمع رُخت، افتاده در طَرْفِ چمن یک جا صبا، یک جا خزان، یک جا گــُل و یک جا سمن بُرقَع ز عارض برفکن تا عالمی شیدا شود فوجی ز رو، بعضی ز مو، خلقی ز لب، من از دهن چون در تکلّم می‌شوی از حسرتت گم می‌کند سوسن زبان، قمری فغان، بلبل نوا، طوطی سخن اندر خرامش‌های تو ، از طرف بستان می‌فتد سرو از قد و آب از روش، رنگ از گــُل و حالت ز من بُبْرید خیاط ازل، دو جامه بر اندام ما بهر تو گلگونِ قبا، وز بهر من خونین کفن هر گه که بنشینی ز پا، بر گِردِ سَر می‌گرددت شمع از زمین، ماه از زمان، عقل از سر و روح از بدن از وصف آن خورشید رو،پرسد«صَبوحی»، گفتمش: رخساره مه، زلفان سیه، چشمان غزال، ابرو خـُتـَن @nohe_sonnati
به نامِ نامیِ مولا شدم مجنون شدم شیدا گرفتارِ شما هستم که آزادم در این دنیا سرم را عاشقانه می نَهم زیرِ قدومِ تو بده قیمت به این چشمِ تَر و بگذار بر آن پا سلام ای نازدانه... ای گلِ نرگس... گلِ حیدر تمنّا می کند وصلِ تو را در هر نفس زهرا نوشته خالقت بر رویِ بازویِ تو جاءَالحق به زیر افتاده باطل می رود شمشیرتان بالا پیمبر صورتی و مرتضی سیرت یقین دارم... که سربازی کند در لشکرت سردارِ عاشورا دو زانو می نشیند در حضورت شاهِ خوبی ها دعا کرده تو را هر روز و هر شب زینبِ کبری زمین و نُه فَلَک را می زند مالک به نامِ تو چه از این بهتر آقاجان که من هستم غلامِ تو تمامِ انبیا را می شود پیدا کنم با تو تویی آدم تویی نوح و خلیلِ حق تعالی تو یدِ بیضایِ موسایی دَمِ احیاگرِ عیسی جمالِ یوسف و لحنِ خوشِ داوودِ اَسراء تو به شرطِ گام هایِ خِضری اَت دنیا گلستان است سَر از اَیّوب در صبری... به دریا نوح زد با تو زمین با تو زمان با تو سَمَک با تو... سَما با تو شبِ معراج می بردی نبی را تا ثریّا تو نمازِ عاشقی را انبیا پشتِ سرِ احمد... به جا می آورند آقا صَلاتی و مُصَلّا تو تو می آیی که برداری تمامِ بارِ دنیا را کمالِ دینِ خاتم جنةُ الاعلایِ دل ها تو تو شرحِ محشری آقا خودِ پیغمبری آقا یقین دارم که سر تا پا سراسر حیدری آقا عجب حالِ خوشی دارم شما تفسیرِ اِکسیری سر از اِکسیری و احیاگرِ قلبِ زمین گیری تو از نسلِ ولیُّ اللهی و تیغِ تو سیفُ الله تو شیرِ خالقِ مَنّانی و رؤیایِ شمشیری صدایِ کعبه هم درآمده می گوید اَدرکنی بیا ای صاحبِ خانه بگو در خانه تکبیری کلامُ الله را بر منبرِ حیدر تو معنا کن قضایی تو قَدَر هستی شبِ قدری و تقدیری تویی لیلایِ دل هایِ شکسته من شدم مجنون منم دیوانه یِ عشقت منم مجنونِ زنجیری بگو یا اَیُّهاَ العالم اَناَ القائم اَناَ المهدی بگو که انتقامِ کشته یِ لب تشنه می گیری به همراهِ خودت ما را مسافر کن مجاور کن بده عیدیِ نوکر را مرا اِی یار زائر کن زیارت پا به پایِ تو اگر باشد صفا دارد هواخواهم کسی شد که هوایش را خدا دارد به هر کس گوشِه چشمی کرده ای در عرش آقا شد کسی را که تو خواهانی ببین جا تا کجا دارد تو هستی لیلةُ القدرِ دلِ شیدایِ مشتاقان مناجاتِ لبم طعمِ نوایِ سامرا دارد رسیده از سفر دلبر تپیده قلبِ نوکرها در این مجلس هوایم را علی موسیَ الرِّضا دارد به شوقِ دیدنِ رویت دلم مثلِ کبوترها... هوایِ پر زدن در صحنِ شاهِ کربلا دارد برایت روضه می خوانم یقین دارم که می آیی عَلَم بر خاک افتاده حَرم هوُل و وَلا دارد چه غوغایی شده در علقمه معنا شده مردی به حقِّ دست و بازویِ بریده کاش برگردی @nohe_sonnati
خورشید هم در آسمان رویت نمی شد دیگر کسی با ماه هم صحبت نمی شد چشم ستاره لحظه ای سو سو نمی زد رنگین کمان در محفلی دعوت نمی شد خاک از وجود تیره ی خود دست می شست باد از سکون خویش بی طاقت نمی شد آتش مجال شعله ور بودن نمی یافت رود از نبود موج ناراحت نمی شد غنچه به خواب مرگ می رفت و پس از آن از خلوت خود وارد جلوت نمی شد ارکان هستی را خدا میزان نمی کرد دار و ندار ما به جز ظلمت نمی شد منظومه ای در کهکشان باقی نمی ماند اصلا خدا آماده ی خلقت نمی شد این سرنوشت شوم ارکان جهان بود عالم اگر که صاحب حجت نمی شد ای کاش در هر محفل انسی که داریم از هیچ کس غیر از شما صحبت نمی شد @nohe_sonnati
ای نگار نازنین ای دلبر ابرو کمان من فقط بر چشم دلجوی تو عادت کرده ام اسم اعظم هستی و روی لبم ذکرت مدام گفته ام نام تو را حض عبادت کرده ام محضر بالا بلند حضرت عباسی ات سمت خال گونه ات خم پشت قامت کرده ام دار دنیا عشق تو دار و ندار من شده دیدگانم تر شده عرض ارادت کرده ام ای به قربان تو و هر نوکر دلداده ات من فقط با نوکران تو رفاقت کرده ام آخرین میخانه دار عرش رحمانی تویی من خدا را در جمال تو زیارت کرده ام خورده ام از دست تو باده به طعم زندگی محضرت مستانه وار تشریح حاجت کرده ام ساقی عاشق کُش دوران خوش عهدی بیا ذکر لب های تمام عاشقان مهدی بیا... @nohe_sonnati
شهر آذین شده و منتظر یار شده لحظه ی عاشقیِ "آمدن" انگار شده آسمان چشم شد و روی زمین دوخته شد ماه، همسایه ی دیوار به دیوار شده "نکند یار بیاید ... وَ نبینی او را ..." دلم از مردمک چشم، طلبکار شده پر ستاره شده امشب همه جای عالم آسمان روی زمین، چادر گلدار شده عرش تا صبح فقط دور زمین می گردد سامرا کعبه شده، نقطه ی پرگار شده یک نفر آمده که بود جهان منتظرش صاحبی آمده که بوده "زمان" منتظرش دردمندان همه هُشیار، دوا آمده است غصه تعطیل که معنای شفا آمده است هرچه خواهید، بخواهید از این خانه فقط بینواها بِشِتابید، نوا آمده است "عالَم پیر ، دگر باره جوان خواهد شد" چون که مُشکِ نفس باد صبا آمده است آی "دارا" نکنی فخر ، به دارایی خود آن که عزت بدهد بر فقرا آمده است آی مظلوم! ، به پا خیز علیه ظالم چه نشستی که "معین الضعفا" آمده است ندبه خوانان ظهور و همه محو اوییم حرف های دلمان را به خودش می گوییم : سرمان را به تو دادیم که سامان بدهی دردها را به تو گفتیم که درمان بدهی بَرَکت نیست دگر در برهوتِ بی تو خشک شد کوزه ی ما کاش که باران بدهی ای که دست تو پر از رزق خدایی باشد ... نان فراوان بُود ... ای کاش که دندان بدهی سرد و بی روح تر از ما که نداری آقا ... مثل مُردار ... فقط کاش به ما جان بدهی جانمان بر کف دست است، فقط لب تر کن گوشمان را به تو دادیم که فرمان بدهی ما دعای فرجت را همه دم می خوانیم ما همه منتظر آمدنت می مانیم @nohe_sonnati
دفترم واژه به واژه چشمه ای از نور شد تا که نامت در میان قلب آن منظور شد نامتان آمد دل غمدیده ام مسرور شد بزم شادیمان به امید وصالت جور شد مرتضی و مصطفی از روی پاکت منجلی ذکر دل امشب به عشقت یا محمد یا علی موج گیسوی تو دل از موج دریا برده است نور رخسار تو دل از ماه شب ها برده است خال روی تو دل از نوح و مسیحا برده است قد و بالایت دل از صد قد رعنا برده است نور رویت جلوه گر در آسمان و نه فلک می چکد از گوشه ی ابروی تو حور و ملک با نگاه مهربانت قطره دریا می شود واله و مجنون رویت قلب لیلا می شود از شمیم روی تو گلزار، صحرا می شود با ظهور تو هویدا قبر زهرا می شود بر تمام انبیا و اولیا رهبر تویی آینه بر چهره ی عباس آب آور تویی از رخت گردیده ساطع جلوه های دلبری همچو زهرا بر همه جان دو عالم کوثری وارث دین خدا و ذوالفقار حیدری مهدی صاحب زمانی و شفیع محشری دل ز نرجس نه که یک دل بلکه صد دل می بری بر قد و بالای تو نازد امام عسکری در تمام زندگی با قلب ما همراه تو از تمام رمز و راز عالمی آگاه تو مصحف قرآن تو و تالی کتاب الله تو رهبر و فرمانده و میر و امیر و شاه تو کل عالم ریزه خوار سفره ی احسان تو دست یک عالم دخیل گوشه ی دامان تو با نگاهت پر بگیرد مرغ دل تا آسمان کاش یابم از مکان خیمه ی سبزت نشان هر دم از عشق رخت ای مهدی صاحب زمان بوسه می گیرد لبم از خاک پاک جمکران ای قرار سینه های بی قرار ما بیا با نگاهی روزی ما کن شبی را کربلا @nohe_sonnati
این هفته زِ هر کجا مسیرم افتاد دیدم که چراغ و ریسه بستیم همه با گریه سلامی به تو داده گفتم: در راه عبور تو نشستیم همه شرمنده نکردیم برایت کاری یک عمر فقط دعا به دستیم همه حالا خوشمان یا بدمان می آید در پای عمل نفس پرستیم همه سرمایه ی عمر ما همین باشد و بس ما گریه کن حسین هستیم همه با روضه ی کوچه به خدا پیر شدیم چون حرمت مادرت شکستیم همه @nohe_sonnati
شکر خدا باشد دلم کوکب شناس اختر شناس تشخیص دارد فطرتم چون بوده پیغمبر شناس لطف و عنایات خدا ذاتاً مرا کرد آشنا با مهر بی پایان خود تا که شدم حیدر شناس باشد عیان شیدایی ام من فطرتاً زهرایی ام مانند طفلی که بود پیش از همه مادر شناس توحید دارد فطرتم دلداده ی این عترتم این خاندان حق پرست این فرقه ی داور شناس از چشم اینان یک نفر حتی نمی ماند نهان این خانواده بوده اند از ابتدا گوهر شناس تا نو عروس فاطمه پیدا شود در این میان دنبال نرجس می روند حتی به شهر رومیان نرجس که گشته خواستگارش حضرت خیر البشر تا روز موعود فرج عیسی از او شد مفتخر شمعون لیاقت یافته تا نسل او هم خون شود با نسل زهرا و علی از یُمن این زیبا گهر نرجس مسلمان شد به دست مادر ارباب ما زهرا به اوج رتبه اش نزد خدا دادش خبر تا که رسد بر عسکری از هستی اش یک جا گذشت رخت کنیزی و اسیری می کند نرجس به بر از تخت و تاج قیصری از شهر و مهد مادری بگذشت و مشتاقانه کرد تا شهر سامرا سفر او آمده تا که صدف بر گوهری زیبا شود او آمده تا مادر تاج سر زهرا شود جز او میان بانوان یک تن لیاقت داشت؟ نه در بین حتی مسلمین یک زن سعادت داشت؟ نه از یک نگاه عسکری در خواب دین و دل بباخت دیگر به غیر از زاده ی زهرا ارادت داشت؟ نه نرجس که دین آموخت از دردانه ی باب المراد در خانه اش کاری به جز ذکر و عبادت داشت؟ نه چون ام موسی در دلش همواره غم بود و هراس فکری به جز حفظ شه دین و ولایت داشت؟ نه بیش از همه مشتاق بود آید به دنیا مهدی اش امید خوشبختی به غیر از این ولادت داشت؟ نه در نیمه ی شعبان دلش چون فاطمه مسرور شد مهدی به دنیا آمد و دامان او پر نور شد مهدی به دنیا آمد و شد با صفا بیت الحسن شد قبله گاه انبیا و اولیا بیت الحسن روح القدس با جبرئیل او را تماشا می کنند "رَحمن عَلی العَرشِ اسْتَوی" شد گوییا بیت الحسن لب تشنگان معرفت بر خاک این در سائلند دارالمحبت بود و شد بیت الولا بیت الحسن چشم علی و فاطمه بر گاهوار مهدی است شد مورد الطاف مخصوص خدا بیت الحسن بیت الحسن که خاکش از مهدی پر از عطر و صفاست دنباله ی بیت علی و فاطمه در سامراست باید خدا روزی کند تا یاد آن دلبر کنیم تا افضل الاعمال را در زندگی باور کنیم باید خدا روزی کند تا در مسیر انتظار از هرچه غیرش بگذریم توحید را از بر کنیم باید خدا روزی کند همچون رفیقان شهید در انقطاع کاملی در عشق ترک سر کنیم او ایستاده منتظر تا لشکرش کامل شود باید خدا روزی کند خدمت در آن لشکر کنیم ای کاش همراهش شویم وقتی مدینه می رود تا در رکاب حضرتش دل زائر مادر کنیم باید خدا روزی کند درک ظهورش را کنیم یاری او در انتقام از قاتل زهرا کنیم او آمد اما انتظار گویا ندارد آخری او آمد اما غیبتش باشد بلای دیگری چه پهلوها بشکسته شد چه دست هایی بسته شد تا که بیاید مهدی و بر ما نماید سروری بیش از هزار و چند سال هر روز ناله می زند از غصه های کربلا از دردهای مادری ای اهل عالم جد من لب تشنه ی کرب و بلاست مانند او هرگز جدا از تن نگردیده سری ای اهل عالم جدّ من عریان به روی خاک ماند نه یک کفن نه پیرهن نه مَحرمی نه یاوری آیم بگیرم انتقام از کوفیان بد سرشت با نام جدم می کنم من کل عالم را بهشت @nohe_sonnati
دوبیتی برخیز كه حجت خدا می آید رحمت ز حریم كبریا می آید از گلشن عسکری گذر كن كه سحر بوی گل نرگس از فضا می آید @nohe_sonnati
امــشــبــم دل در فـغـان آید همی دیده‎گانم خونفشان آید همی هــر دم از افــلاکـیـــان بــر خـاکیان مژده می‎آید که جان آید همی بــانــگ جــاء الـحــق بــه آواز فصیح از درای کـــاروان آیــد هــمـی قــاتــل دجــال و هـــم سـفـیـانـیان مهدی صاحـب زمان آید همی قــدرت الله حــجــت بـن العسکری حکمران انس و جان آید همی مــظــــهـــــر آیــــات حـــی دادگــر مــخــزن سـِرِّ نـهان آید همی حـــامــی اســلام و یــار مـسلمین ملک دین را پاسبان آید همی شـــــــرح الــلّـهُ مُـــتِــــمُّ نـــــــُورِهِ مـعـنـی مُـدها مَتان آید همی واضـــع قـــانـــون احـــکـــام خـــــدا بــر کـما و  بر جهان آیـد همی چـشمـه ی جوشان مهر و فضل و علم بـحــر جـود بـیکران آیـد همی چــشـم بـر ره گـوش بـر در مانده‎ایم تـا کـه آن صاحب قران آید همی پــرچـم نـصـــر مــن الله بــر کـفــش ذوالـفقارش در میان آید همی هـم چـو اصـحـاب رقـیم و قوم کهـف عیسی اش جزء عوان آید همی گر بخواهم شرح هجران سر به سر هـر کلامی داستان آید همی شـــــــــادی آل مـــحـــمـــد آمـــده گـر "مـؤید" شادمان آید همی @nohe_sonnati
دوبیتی در چرخ امامت است انجم مهدی ماه  فلک یذهب عنکم مهدی تنها  دو نفر شبیه احمد هستند اول علی اکبر است و دوم مهدی @nohe_sonnati
دوبیتی چه شباهات عجیبی به محمد داری بر لبت شهد دم از خالق سرمد داری بی سبب نیست شدی صاحب قلب همگان آن چه خوبان همه دارند تو بی حد داری... @nohe_sonnati
دوبیتی بر مهدی دین مُنجی دنیا صلوات بر چهره ی آن ماه دل آرا صلوات در دامن نرجس گل زهرا بِشِکفت بر این گل و بر نرگس و زهرا صلوات ▪️ گفتم که خدایا مرادی بفرست       طوفان زده ام راه نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه ی یا مهدی           نذر گل نرگس صلواتی بفرست ▪️ بر گلشن و گل، به بـویِ مهدی صلوات برشــــیفتـگان کـــــویِ مهدی صلوات سر می زند از کنـارِ کعبــه خورشـید در سعی و طواف، روی مهدی صلوات   ▪️ ای لعلِ لبِ تو شیعه را آب حیات سرچشمه ی فیض و قبلگاه حاجات ای حجّت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعتِ زیبایِ تو دائم صلوات ▪️ خوانم همه جا که زنده هستم صلوات        خیزد ز دل خدا پرستم صلوات ای مهدی دین زِ دیدن ماه و فلک            با یاد رخ تو می فرستم صلوات ▪️ بر نائب بر حق امامت صلوات بر صاحب انوار قیامت صلوات خواهی که به روز حشر نگردی مأیوس   بفرست به پیشگاه مهدی صلوات  ▪️ بر جلوه ی روی مهدی صلوات بر جذبه ی هر نگاه مهدی صلوات                   ما را نبود چو هدیه ای در  خور او بفرست به پیشگاه مهدی صلوات ▪️ ای مظهر رحمت و عطا و برکات سرچشمه ی فیض و قبله گاه حاجات ای حجت ثانی عشر ای مهدی جان بر طلعت زیبای تو دایم صلوات ▪️ صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست      تلخی ذائقه را شاخ نباتی بفرست می رسد با علم سبز امامت بر دوش      از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست   ▪️ به رویِ انور مهدی منتَظر صلوات به آن ذخیره ی حق هرچه مستمر صلوات به یمن مقدم آن منتقم که در عالم کند حکومت الله مستقر صلوات ▪️ بر چهره ی پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات         تا امر فرج شود مهیّا ، بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات @nohe_sonnati
يك روز اى روح مسيحا خواهى آمد تا جان ببخشى بر تن ما خواهى آمد چشم انتظار جمعه موعود وصليم گفتى كه مى‏ آيى تو آيا خواهى آمد؟ تا كشتى صبر و فرج ساحل بگيرد با موجى از آن سوى دريا خواهى آمد فيض حضورت را يقين دارم كه حتمى است يعنى همين امروز و فردا خواهى آمد عطر نفس هايت نسيم مهربانى است تا باغ جان گردد شكوفا خواهى آمد بر توسن غيرت نشسته حيدر آسا با پرچم «انا فتحنا» خواهى آمد خون مى‏ چكد از سينه ی مجروح مادر اى مرهم پهلوى زهرا خواهى آمد جان «كميل» از دوری ات بر لب رسيده است تا وارهانى از غم او را خواهى آمد @nohe_sonnati
صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد گفت برخیز كه آرام دل و جان آمد سحر از پرده نشینان حریم خلوت نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد عاشقان را رسد این طرفه بشارت ز سروش كه سحرگاه شب نیمه ی شعبان آمد مى ‏كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل كه ز نرگس ثمرى پاک به دوران آمد وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق بهر افراشتن پرچم قرآن آمد شهسواریست كه با صولت و بازوى على از پى كشتن كفار به میدان آمد مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن پى آرامش دل هاى پریشان آمد آن كه اندر رگ او خون حسین بن علیست پى خونخواهى سالار شهیدان آمد در ره زهد و عبادت چو على بن حسین سوى حق قافله را سلسله جنبان آمد علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم رهبر جامعه ی بى سر و سامان آمد تا ز ناپاک كند مذهب صادق را پاک مظهر راستى و پاكى و ایمان آمد هم چو كاظم كه بود قبله ی حاجات و مراد دردمندان جهان را پى درمان آمد چون رضا تا كه كند از رنگ علوم وارث افسر سلطان خراسان آمد اوست سرچشمه ‏ى تقوا و فضیلت چو جواد منبع فیض و جوانمردى و احسان آمد هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد یادگار حسن عسکرى پاک سرشت كه جهان را كند از عدل گلستان آمد قائم آل محمد شه اقلیم وجود كه بفرمانده ى عالم امكان آمد طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن پى تبریک چنین شاد و غزلخوان آمد @nohe_sonnati
دوبیتی بر آمدنت جهان تفأل زده است خورشید دوباره بر زمین پل زده است برخیز و بیا که در قدومت، حتّی پاییز به گیسوی خودش گل زده است ▪️ مشهورترین دعای ما یا مهدیست فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست این جا همگی به نام او می‌گذرند اسم شب کوچه‌های ما یا مهدیست  ▪️ یک منتقم از طواف حج می آید با اسب، و ذوالفقار کج می آید آمین خدا برای اللهم عجل لولیک الفرج می آید ▪️ از عـصـر قـدیم با تو عهدی دارم وز نام شما به کام شهدی دارم ایــام ولادتــت امـــام حـــاضـــر بـر لب شب و روز ذکر مهدی دارم ▪️ عمری است که در سوز غم فاطمه هستی دلسوخته ی عمر کم فاطمه هستی من مطمئنم روز ظهورت اول در فکر بنای حرم فاطمه هستی ▪️ شمیم شال سبزت این حوالی ست کنار هفته های احتمالی ست تمامش کن بیا آقای ندبه غروب جمعه ها جای تو خالی است ▪️ زِ هجر تو شدم حیران و نالان شبیه مرغ پر بسته به زندان ندارم طاقت هجران و دوری شده پر چوب خط جمعه هامان ▪️ دلم در سینه مالامال درد است ز هجر روی تو دلگیر و سرد است تمام جمعه ها یابن الحسن گوست دلم در انتظار رادمرد است ▪️ نکردی آشکارا خلوتت را دوباره من غریبم غربتت را خدا امروز هم در دفتر عشق مواجه کرد گویا غیبتت را ▪️ شروع قصه با برگشتن تو کجا ما و کجا برگشتن تو؟ ولی نه، مانده از چشم انتظاری فقط یک ندبه تا برگشتن تو ▪️ به مهر این و آن عادت ندارم به حرف دیگران عادت ندارم به سایه سار امنی در شب زخم به غیر جمکران عادت ندارم ▪️ تمام عمر بی لبخند؟... سخت است به لبخند خودت سوگند، سخت است برای دیدنت تا جمعه ی بعد تحمل می کنم هر چند، سخت است ▪️ تو که درد آشنای اهل دردی تو که دست کسی را رد نکردی بگو حالا که دل هامان شکسته ست دلت می آید آیا بر نگردی؟ ▪️ شکفتن، آرزو، لبخند، جمعه جهان را گرچه آکندند، جمعه گذشت و باز هم باران نبارید تحمل تا به کی، تا چند جمعه؟ ▪️ دلی سبز و تناور داشت گلدان نگاهی خیره بر در داشت گلدان دو رکعت ندبه خواند و منتظر شد نباریدی ترک برداشت گلدان ▪️ دلم می خواست باران بیشتر بود حضور تو، حضوری مستمر بود میان جمله ی «آن مرد آمد» برای تو ضمیری مستتر بود ▪️ دلم هر چند بی نام و نشان است دچار گریه های بی امان است دلم دلتنگ باران است امشب سرش بر شانه های جمکران است ▪️ دوباره دیر شد، باران نبارید دلم تبخیر شد، باران نبارید به چشم آسمان ها خیره ماندم نگاهم پیر شد، باران نبارید ▪️ بیا باران براى ما بیاور بهاران را به این صحرا بیاور عطش داریم، تا کى قطره قطره؟ بیا و با خودت دریا بیاور ▪️ از این بن بست تنگ من منى ها ببر ما را به دشت روشنى ها به قرآن، بى تو احساسى غریبیم در این دنیاى آدم آهنى ها ▪️ چرا شب مانده و فردا نمی شه؟ گره از کار دنیا وا نمی شه زمین و آسمون و گشتم؛ اما کسی چون یوسف زهرا نمی شه! ▪️ سحر شد یار بی‌ همتا نیامد یگانه‌ منجی‌ دل ها نیامد نهاد آدینه‌ را موعود دیدار هزار آدینه‌ رفت‌ امّا نیامد ▪️ تو را امواج دریا می شناسند تو را شن های صحرا می شناسند تو را ای منجی دل های عالم تمام کهکشان ها می شناسند @nohe_sonnati
به تماشای تو ای باغ بهار آمده است آسمان ها همه بر گَشت و گُذار آمده است شوق دیدار تو را بلبل شیدا دارد گل زیبا به تمنای نگار آمده است حسرت وصل تو عمری است به دل ها مانده دیده این بار به امید قرار آمده است آن چه در سینه ی ما می تپد و پَر گیرد مرغ جان است کنون از پی یار آمده است آهوان سر به کف آیند به قربانگاهت همه گویند خوشا وقت شکار آمده است آن که جان می دهد از هجر تو ای مهر نهان خسته جانی است که با حال نزار آمده است قلب ها بی تو شکستَه ست بیا ای گل من غصه بر سینه نشستَه ست بیا ای گل من چشم های همه از روز ازل سوی تواند مهر و مه سیر کنان از پی سوسوی تواند عرشیان در طلب خیمه ی تو در صحرا قدسیان بوسه زن خاک کف کویِ تواند لحظه هایی که پر از نور به شام تارند چون ستاره به میان شب گیسوی تواند ذکر لا حَولَ و لا قوَّةَ اِلا بالله ذکر توحید و همه ، نغمه ای از هوی تواند هرچه محراب بُوَد خَم شده بر خاک رهت عقل ها معتکفان خَم ابروی تواند نه فقط ما و همه اهل جهان بی تابیم اهل بیت اند که مشتاق گل روی تواند همره جمع رسل هرکه بیامد به وجود هر امامی به لبش ذکر اباصالح بود دیده ها چشم به راه است بیا مهدی جان زندگی بی تو گناه است بیا مهدی جان چشم هایی که به سوی تو بُوَد هر لحظه منتظر بهر نگاه است بیا مهدی جان ما همه غافل و تو حاضر ناپیدایی روی ما گرچه سیاه است بیا مهدی جان گر امید تو نباشد همگی می میریم بودن بی تو تباه است بیا مهدی جان لحظه لحظه دل ما ذکر تو را می گوید تپش سینه گواه است بیا مهدی جان بشنو این گونه که بانوی مدینه گوید مادرت چشم به راه است بیا مهدی جان در شب تار فراق تو همه دلگیریم گر نیایی به خدا از غم تو می میریم آخر ای حاضر پنهان ز کجا می آیی از فراسوی زمان جانب ما می آیی ما که دوریم ز درگاه خدا امّا تو سمت ما ای همه ی عشق خدا می آیی جمله بیمار فراق تو و هجران توایم سوی بیماری ما بهر شفا می آیی سر دهی بر همگان بانگ انا المهدی را فصل رجعت رسد و با شهدا می آیی بر تقاص حرمِ چادر آغشته به خاک یا به خونخواهیِ آن دستِ جدا می آیی تکیه بر کعبه زنی، منتقم خون حسین یعنی از کعبه و از کرب و بلا می آیی ای جگر گوشه ی زهرا به فدایت مهدی منتظر مانده جهان بهر ندایت مهدی  @nohe_sonnati
دوبیتی مهدى كه جدا كننده ى نيک و بد است داناى حقايق ز ازل تا ابد است در محفل انبيا بود شمع اميد در گلشن اوليا، گل سرسبد است ▪️ تا سايه ى مهدى به جهان افتاده است شوقى به قلوب شيعيان افتاده است در طلعت آفتاب روشن امروز عكس رخ صاحب الزمان افتاده است ▪️ اى حجّت ذات حىّ قيوم، بيا! اى شاد ز تو: خاطر مغموم، بيا! مظلوم اسير چنگ ظالم، تا كى؟ اى دشمن ظلم و يار مظلوم، بيا! ▪️ امروز كه آفتاب توحيد دميد در خانه‏ ى نرجس، گل اميد دميد مى ‏خواند حكيمه سوره‏ ى قدر، كه ديد در وقت طلوع فجر خورشيد دميد ▪️ در گلشن توحيد گل و خار يكى است نيک و بد و آزاد و گرفتار يكى است در عالم اگر هزار دلبر باشد مقصود يكى، عشق يكى، يار يكى است ▪️ امروز قرار بخش دل‏ ها مهدى است ذكر ملكوتيان همه »يامهدى« است آن روز كه از كعبه برآيد چون ماه آيات محمد و على با مهدى است ▪️ از نوكرى تو، بى ‏نيازى است مرا وز دوستى تو سرفرازى است مرا گر روى تو را نديده ‏ام مهدى جان! با نام خوش تو عشق بازى است مرا ▪️ عالم همه جسم است و تو جانى، مهدى يعنى تو همان جان جهانى، مهدى تنها نه گذشته، حال و آينده ز توست حقا كه تو صاحب الزمانى، مهدى ▪️ پژمرده‏ ام اى بهار، كى مى‏ آيى خورشيد در انتظار، كى مى‏ آيى از ظلم، شب تيره شده روز بشر اى وارث ذوالفقار، كى مى‏ آيى ▪️ سرِّ ازلى، نور خدايى مهدى لاهوتى و پاک و حق نمايى مهدى از شوكت و عزم و اقتدارت پيداست مانند علىّ مرتضايى، مهدى ▪️ مهدى اگر از منتظرانت بوديم چون ديده ى نرگس نگرانت بوديم با اين همه رو سياهى و سنگ دلى اى كاش كه از همسفرانت بوديم ▪️ بر چهره‏ ى دلگشاى مهدى، صلوات! بر قامت دلرباى مهدى، صلوات! تا پرده ز رُخ گرفت، قدسى نفسان خواندند: به رو نماى مهدى، صلوات! ▪️ در گوش سحر طنين حزب‏اللَّه است خورشيد ز عزم عاشقان آگاه است اى منتظران سرود وحدت خوانيد فرزند محمد و على در راه است ▪️ يارب، فرج امام ما را برسان آن صاحب انتقام ما را برسان اندر بر ما گر نرسانى او را بر حضرت او سلام ما را برسان ▪️ اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! اى نور دو چشم آل طاها، برگرد! ما شعله به شعله سوختيم از غم ياس اى منتقم حضرت زهرا، برگرد! ▪️ ديده‏ ام مانده به ره تا كه بيايى اى دوست رُخ نورانى خود را بنمايى اى دوست چون گدايان درت تا به نوايى برسم ياد من هم بده آداب گدايى اى دوست ▪️ خداوندا رسان از ما سلامش به گوش ما رسان يارب كلامش به سوز سينه ى مجروح زهرا نما تعجيل در امر قيامش ▪️ كاش مهدى به جهان چهره هويدا مى‏ كرد گره از مشكل پيچيده ى ما وا مى ‏كرد كاش مى ‏آمد و با آمدنش از ره لطف قبر مخفى شده ى فاطمه پيدا مى ‏كرد ▪️ اى گم شدگان!دليل خواهد آمد بت ‏هاى زمان!خليل خواهد آمد از سامريان و فرعون چه باک موسى و عصا و نيل خواهد آمد ▪️ جز درگه تو باب ندارم مهدى از دورى تو خواب ندارم مهدى تو نوكر بد چو من فراوان دارى من مثل تو ارباب ندارى مهدى ▪️ از دورى تو دلى پر از غم دارم وز غصّه ى تو هماره ماتم دارم گر حق بدهد به من همه ملک وجود گويم كه گل روى ترا كم دارم ▪️ اى گل كه ولاى تو در جان من است داغ غم دورى تو مهمان من است يک لحظه بيا به جان زهرا سوگند جاى قدمت به روى چشمان من است @nohe_sonnati
امشب از باد صبا، بوی کسی می‏ شنوم هر نفس، بوی مسیحا نفسی می‏ شنوم مژده‏ی آمدن دادرسی می‏ شنوم اندر این بادیه بانگ جرسی می‏ شنوم حمدلله که از آه اثر کرده ‏ی ما خبری می ‏رسد از یار سفر کرده‏ ی ما شب قدر است شب نیمه‏ ی شعبان، آری ریزد امشب به جهان رحمت یزدان آری می‏ دمد روح دگر در تن ایمان، آری می ‏رسد مصلح کل، منجی انسان آری‏ لیله‏ ی نیمه‏ ی شعبان، سحری خوش دارد سحر نیمه شعبان، اثر خوش دارد خلف منتظر عترت طاها آمد زاده ‏ی منتقم حضرت زهرا آمد بندگان! خاک ببوسید که مولا آمد گو به فرعون زمان، ثانی موسی آمد آن که رسم ستم از روی زمین بردارد که به عالم، اثر از جور و جفا نگذارد غیر از او نیست کسی رهبر و سرور، ما را لطف او سایه برانداخته بر سر، ما را رسد از میمنتش رزق مقدر، ما را آید از مرحمتش رحمت داور، ما را قلب عالم بود و زنده همه عالم ازوست چشمه‏ ی رحمت و گلزار جهان خرم از اوست این شب تیره به پایان رسد ان شاءالله یوسف از مصر به کنعان رسد ان شاءالله‏ دردها را همه درمان رسد ان شاءالله چون که آن حجت یزدان رسد ان شاءالله اندر آن روز که او سر ز یهودان گیرد شیعه ‏ی بی سر و سامان، سر و سامان گیرد یارب! آن منتظر اهل ولا را برسان یارب! آن ریشه‏ کن ظلم و جفا را برسان یارب! آن زنده ‏کن صدق و صفا را برسان یارب! آن ریشه‏ کن خصم دغا را برسان برسان آن که بود مبتکر صلح جهان تا از او، روی زمین پر شود از امن و امان به خدا بار فراق تو کشیدن سخت است جرعه ‏ای از می وصلت نچشیدن سخت است هر سخن جز سخنی از تو شنیدن سخت است همه را دیدن و روی تو ندیدن سخت است ای ز نور تو دل و دیده فروزان ما را در غم خویش از این بیش مسوزان ما را ای نظام دو جهان بسته به تار مویت انس بگرفته دل ما به سر گیسویت دیده گر قابل آن نیست که بیند رویت سوی عالم نظری، ای دل عالم سویت از همه عالم و آدم به خیال تو خوشیم در شب هجر به امید وصال تو خوشیم ای که اکناف جهان، سفره‏ ی عام تو بود رشحه ‏ی فیض ابد، ریزش جام تو بود مصلح کل تویی و صلح به نام تو بود رجعت آل علی بعد قیام تو بود این تویی آن که جهانت همه تسخیر شود دولت آل علی از تو جهانگیر شود @nohe_sonnati
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم جای خالی تو را هیچ کس احساس نکرد به گمانم که به دوری تو عادت کردیم جمکران هم که رسیدیم، به جای ندبه فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم سال ها می گذرد ... منتظری برگردیم !! پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم هر کجا ذکر حسین است همان جا حرم است ... قبل هیأت همگی قصد زیارت کردیم اربعین با همه دنیا به دل جاده زدیم لذت عشق تو را با همه قسمت کردیم @nohe_sonnati
دوبیتی یا مهدیِّ موعود گل گلشن طاها وی نور دل فاطمه انسیه ی حورا بگشا گِرِه از کارِ محبّان ز کرامت حقِّ علی و حُرمتِ صدیقه ی کبری ▪️ مهدیا منتظران منتظر دیدارند دوستان بی تو به غم یار و گِرِه در کارند گشته مَرمود ز دوریِ رُخَت چشم همه تو بیا تا که جبین بر قدمت بگذارند ▪️ نیمه ی شعبان شد و نرگس به دامان ماه دارد در کنار خویشتن نور دو وجه الله دارد نازم این مولود مسعود حریم عسکری را آن که نام و کُنیه از جدّش رسول الله دارد ▪️ باز گشته شامل حال بشر الطاف سرمد در حریم عسکری میلاد شد روح مُجَرَّد آن که از یُمنش خلایق روزی از رزّاق گیرند مهدیِ موعود باشد قائم آل محمد ▪️ ای امام العصر ای مرآت نور ذات یکتا منجیِ عالم پناه بی کسان فرزند زهرا کی شود ما بشنویم از کعبه صوت دلربایت شاد گردند از ظهورت دوستانِ آل طاها ▪️ حجّت ذات سرمدی آمد روح و ریحان احمدی آمد گلسِتانِ بهشت شد گیتی گل باغ محمدی آمد ▪️ دوستان از سوی حق رهبر ذی جود آمد حجت بالغه ی حضرت معبود آمد شاد هر شیعه به هر جا که بُوَد از این است به جهان کوکبه ی مهدیِ موعود آمد ▪️ خُرَّم امشب همه ی ایجاد است دلِ احباب ز غم آزاد است دوستان مهدیِ موعود آمد شاد باشید که زهرا شاد است ▪️ دوستان حجّت سرمد آمد در جهان خسرو امجد آمد همه تبریک به زهرا گوئید مهدیِ آل محمد آمد ▪️ ما شیفتگان عترت طاهائیم مشتاق لقای مهدی زهرائیم از بهر قیام منجی انسان ها تعجیل فرج ز کبریا می خواهیم ▪️ داده داور بر امام عسکری قرص قمر کاو بُوَد بر خلق عالم حجّت ثانی عشر مهدی موعود و همنام پیمبر باشد او بهر اصلاح جهان کرد انتخابش دادگر ▪️ ای حاضر غائب ز نظر مهدی جان ما منتظِر و تو منتَظَر مهدی جان خواهیم همه ظهور و روز فرجت از محضر حیِّ دادگر مهدی جان ▪️ آمد به جهان زَامر خدا منجی عالم هم کُنیه و هم نام به پیغمبر اکرم مهدی لقبش باشد و از یُمن وجودش روزی بدهد حق به همه عالم و آدم @nohe_sonnati