این نینوای روضهبهلب، این صدای کیست؟
این تکّههای کربوبلا ردّ پای کیست؟
این چادرِ کبود، که بیسایه و عمود
آتش به آسمان زده، ماتمسرای کیست؟
این چهرهای که شب شده از هُرمِ آفتاب
رختِ سیاه کرده به تن، در عزای کیست؟
انگار مادرِ همهی شیرخوارههاست
این آرزوی سوخته، این لایلای کیست؟
هر کس که میشناخت، بَدَل شد به روضهای
این مقتلِ غریبِ وطن، آشنای کیست؟
کافر نبیند آنچه مرا پیر کرد و کشت!
یارب چه دیده است مگر، این دعای کیست؟
آغوشِ او هنوز پُر از بوی اصغر است
دیگر نپرس این همه لالا برای کیست!
#رضا_قاسمی
#حضرت_رباب_س
@nohe_sonnati
رباب بود و غمی که سرش خراب شده
صدای گریهی اصغر غم رباب شده
خراب کودک او عالم است و یک لحظه
رباب خیر ندید از همین خراب شده
زن است و دلخوشیاش نغمه نغمه لالایی
رباب نغمهی لالاییاش عذاب شده
حسین کودک خود را گرفت از مادر
شتافت سمت فراتی که خود سراب شده
برای قطرهی آبی به دشمنش رو زد
گرفت آب ؟ نه اما حسین آب شده
حسین ماند و غمی نونهال در آغوش
چه غنچهایست در آغوش گل گلاب شده
کدام صفحهی تاریخ را رقم زد تیر
کدام پرسش تاریخ را جواب شده
حسین یاد غم داغ پشت در افتاد
دوباره کشتن شش ماهه فتح باب شده
#محسن_ناصحی
#حضرت_رباب_س
@nohe_sonnati
با سلام محضر مخاطبین محترم کانال نوحه سرایان سنّتی مشهد مقدّس
به جهت نزدیک بودن مناسبتهای آخر ماه رجب
نوحهها، سرودها و اشعار
فتح خیبر
شهادت امام موسیٰ کاظم علیهالسلام
وفات حضرت ابوطالب علیهالسلام
مبعث حضرت رسول اکرم صلواتاللهعلیه
حرکت امام حسین علیهالسلام از مدینه به سمت مکّه
همزمان با هم بارگزاری میگردد.
@nohe_sonnati
دوبیتی
دسته ی ذوالفقار میداند
قدرت دست شیر یعنی چه
مرحب خیبری خبر دارد
ضرب شست امیر، یعنی چه
#قاسم_صرافان
#فتح_خیبر
@nohe_sonnati
... تاریخ می گوید علی مولود کعبه است
مولود کعبه نه، بگو موعود کعبه است
او پیشتر از کعبه بوده نکته این است
پس کعبه مولود امیرالمومنین است
از چار رکن کعبه پرسیدم علی کیست
گفتند بـا حیرت خدا هست و خدا نیست
حجر و صفا و مروه و زمزم نـدانست
از بیت کردم این سؤال، او هم ندانست
تصویـر حسن غیب در آیینۀ اوست
قرآن نازل نـاشده در سینۀ اوست
از اول خلقت علی مشکل گشا بود
عالم نبود و آن جمال دلگشا بـود
او از خدا حکم دو عالم را گرفته
او در تکامل دست آدم را گرفته
خورشید، اسرار درون را با علی گفت
پیش از درخشیدن همانا «یا علی» گفت
پیغمبران هم با علی بودند و هستند
پیش از نبوت با خدا این عهد بستند
جبریل ذکر «لافتی الاعلی» گفت
حتّی محمّد هم به خیبر یا علی گفت
حکم از خدا بود و قلم دست علی بود
در فتح خیبر هم علم دست علی بود
اوصاف حیدر را نماید کس چگونه؟
جان محمد را ستاید کس چگونه؟
خلقت کجا داند کجا داند علی کیست؟
تنها خدا داند خدا داند علی کیست
این کفر نبوَد، تا خدا دارد خدایی
با دست حیدر می کند مشکل گشایی
آنانکه از میزان حق، حق را ربودند
والله خاک کفش قنبر هم نبـودنـد
کی فتح کرده بدر و احزاب و احد را؟
کی کشته با یک ضربه عمرو عبدود را؟
کی در شب معراج با احمد نشسته؟
کی بر سر دوش محمد بت شکسته؟
کی کرده در میلاد، قرآن را قرائت؟
کی خوانده بـر کفار آیات بـرائت؟
کی جز علی نفس پیمبر شد؟ بگویید
آیینۀ زهرای اطـهر شد؟ بـگویید
کی در اُخوت شد برادر بـا محمّد؟
کی غیر حیدر شد برابر بـا محمّد؟
کی بهر حفظ جان احمد ترک جان گفت؟
کی جان به کف بگرفت و جای مصطفی خفت؟
کی یک تنه ره بست بر خیل عدو تنگ؟
کی بر بدن آمد نود زخمش به یک جنگ؟
کی جز علی بر خصم خود شمشیر بخشید؟
کی جز علی یک شب چهل منزل درخشید؟
کی مثل حیدر جوشن بی پشت پوشید؟
کی در تمام جنگها چون او خروشید؟
کی جز علی از اشک طفلی داشت پروا؟
کی غیر حیدر با محمد کرده نجوا؟
ای اهل عالم آیۀ اکمال دین چیست؟
این «لافتی الاعلی» درباره کیست؟
آن کسکه خواندش خواجۀ کل، «کلّ دین» کیست؟
میزان حق غیر از امیرالمؤمنین کیست؟
ای تیغ حق از «بدر» تا «صفین» حیدر!
نفس محمد یـا ابـوالسبطین حیدر!
شیر خدا و شیر پیغمبر تـویی تـو
حیدر تویی، حیدر تویی، حیدر تویی تو
تو مصطفی را مهری و قهری علی جان
او شهر علم و تو درِ شهری علی جان
این شهر غیر از تو در دیگر ندارد
اسلام جز تو یا علی حیدر ندارد
تو پای تا سر رحمةٌ للعالمینی
هم جان شیرین نبی، هم جانشینی
من کیستم یک قطرۀ ناچیزِ ناچیز
کز بحر جودت گشتهام لبریزِ لبریز
بی تو خدا را بندگی کردم؟ نکردم
جز با ولایت زندگی کردم؟ نکردم
تـابید از اول در دلم نـور هدایت
هرگز نخواندم یک نماز بی ولایت
یک باغ گل دارم، اگر خارم علی جان
هر کس که هستم دوستت دارم علی جان
لطف غیورت کی مرا وا میگـذارد؟
کی در جهنم دوستت پا میگـذارد؟
دوزخ که جای دوستان مرتضی نیست!
آخر جهنم را مگر شرم و حیا نیست؟!
حتی اگر در قعر دوزخ پـا گـذارم
از شعلههای خشم آن بـاکی نـدارم
با این سخن داد از درون دل بـرآرم
آتش مسوزان! من علی را دوست دارم
"میثم"همین است و همین است وجزاین نیست
دین جـز تـولای امیرالمؤمنین نیست
#استاد_غلامرضا_سازگار
#فتح_خیبر
@nohe_sonnati
هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش
نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش
فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید
خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش
به حکم "لافتی إلا علی..." دیگر جهان هرگز
نه میبیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش
فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد
کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش
دعا بر جان مادر میکند هرکس محب اوست
رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش
چنان از نام او مستم، گرفته یاء آن دستم
علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش
کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم
که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش
برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً
به جز او را نمیخواهد گدای چشم و دل سیرش
علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا
چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش
#مرضیه_نعیم_امینی
#فتح_خیبر
@nohe_sonnati
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود
حتی میان عرش، آن بالا علی بود
اصلیترین اعجاز احمد در رسالت
قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود
قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد
هر جای قرآن گشتهام، پیدا علی بود
"ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد
شرط کمال بعثتش، تنها علی بود
در جنگهای سخت آن دوران، همیشه
ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود
از ماجرای فتح خیبر شد نمایان
تنها یل بی باک و بی همتا علی بود
در سختی جنگ احد، از گِرد احمد
رفتند اصحاب نبی اما علی بود
آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش
در بسترش خوابید بی پروا، علی بود
با او کسی احساس تنهایی نمیکرد
بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود
حیرت زده هستند سلمان و اباذر
هر منزلی رفتند در آن جا علی بود
با یا علی، موسی کلیم الله گشت و...
ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود
آن کس که مست سجدههایش بود جبریل
آن عاشق دلداده، مولانا علی بود
بالاتر از هر رتبهای را مرتضی داشت
آرامش انسیة الحورا علی بود
ممسوس حق بودند در یک نور واحد
حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود
#محمد_جواد_شیرازی
#فتح_خیبر
@nohe_sonnati
شير میچرخيد با شمشير در ميدان عشق
هر سر بی عشق را میريخت اين طوفان عشق
اي که خود را پيش شمشير دو دم آوردهای
هر چه سر آورده باشی باز کم آوردهای
تیغ اگر این است آن بازیچه در دست تو چیست؟
کاش میفهمیدی ای مرحب! هماورد تو کیست؟
واقعا با شیر حق جنگیدن از خوش باوری ست
پهلوان! گویی حواست نیست! این آقا علی ست
ذوالفقار است این که میچرخد علی گویان و مست
چون نباشد مست؟ چون میگیردش حیدر به دست
بس که در دست علی گشته است مجنون ذوالفقار
گاه چرخی هم اضافی میزند بر گرد یار
بیدلیل این تیغِ عاشق، همدل زهرا نگشت
هیچ یاری این قدر دورِ سر مولا نگشت
غیر زهرا هیچکس در گردش لیل و نهار
دور مولایش نگشت اینقدر الا ذوالفقار
دستِ حق در چارچوب و بستِ در، انداخت چنگ
گفت: یا زهرا و در را کند، از جا، بیدرنگ
در، میان دست حیدر، هر دو لشکر در سکوت
قلعهی بیدر، علی گویان و خیبر در سکوت
گاه لشکر، دست حیدر را تماشا میکنند
گاه آن دیوارِ بیدر را تماشا میکنند
بَه! به این مولا و در را در هوا چرخاندنش
قلعهها مسحور آن «اِنّا فَتَحنا» خواندنش
قلعهها حیران شدند و خیبریها، حیدری
یافتند آنجا درِ توحید را، در بیدری
#قاسم_صرافان
#فتح_خیبر
@nohe_sonnati
۱
(دم بازاری امام موسی ابن جعفر ع)
(زمینه۲)
۱
شیعیان موسی ابن جعفر
از جفای قوم کافر
زیر زنجیر کین کنج زندان
کرده تسلیم جان را به جانان
تسلیت،تسلیت،ای رضاجان۲
۲
ورد او شد روز و هم شب
نغمه ی خلصنی یا رب
کشته آخر ز جور و جفا شد
خونجگر در عزایش رضا شد
تسلیت،تسلیت،ای رضاجان۲
#حسین_مقدم
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
@nohe_sonnati