نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
#شب_هفتم
بند ۱
کو حبیب و / کو اکبر و قاسم؟
کو زهیر و / کو عابس و مسلم؟
کو ابالفصل / امیر و سپهدارِ بنی هاشم؟
"هَل مِن ناصِرَ"م یکی شد با
سوزِ نوحه های آلُ الله
جای هر نفس میاید / ز سینه ی من / شراره های آه
بابِ شهادت باز است
که موسمِ پرواز است
کرب و بلا سرشار از / اعجاز است
رسیده وقت رفتن ،
جداییِ جان از تن
با حنجرم خنجرها / دمساز است
کرب و بلا ، واویلا ...
بند ۲
می روم من / به جانبِ صحرا
قبلِ رفتن / بیاور "علی" را
تشنه ام من / به دیدنِ رویِ / آن گلِ زیبا
دیدم خشکیِ لبانت را
بر لب می کشی زبانت را
دیدم من / تَلَظّی ات را / گشودن و بستنِ دهانت را
برای بارِ آخر
به یمنِ تو ای "اصغر" (ع)
شاید به حق برگردد / این لشکر
ای آخرین برهانم
ای مُصحفِ قرآنم
عطر تنت پیچیده / سرتاسر
علی اصغر ، ای وای ...
بند ۳
بی گناه است / رضیعِ صغیرم
از داغ او / دلم شده پُرغم
یک جرعه آب / چه می کند ای قوم / از شماها کم؟
حرفم ناتمام و دیدم آه
پرپر می زند "علی" ناگاه
قلبم پاره پاره شد چون / گلوی طفلم / از این غمِ جانکاه
سه شعبه و یک حنجر
یک داس و یک نیلوفر
روی فلک خونین شد / سرتاسر
ماندم غمین و مضطر
ای وای ، علیِّ اصغر
مزن چنین در دستم / بال و پر
باب الحوائج اصغر ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#شب_هشتم
بند ۱
اکبرم ای / جوانِ رشیدم
اکبرم ای / فروغِ امیدم
اکبرم ای / به غربتِ شب ها / نورِ امّیدم
محوِ ذاتِ حضرتِ حقّی
ای زیبا جوانِ رعنایم
می خواهی / روی به میدان / برو علی جان / اگرچه تنهایم
تو می روی ، واویلا
نگاهِ مایوسم را
به قامتت می دوزم / ای بابا
پیمبرِ کربلا
موذّنِ خیمه ها
بی تو نباشد خیری / در دنیا
علیِّ اکبر ، ای وای ...
بند ۲
اکبرم من / شبیهِ پیمیر
اکبرم من / سلاله ی حیدر
اکبرم من / کشنده ی اعداء / در این لشکر
تیغِ تیزِ ذوالفقارم من
شیرِ هاشمی تبارم من
یک تن را / ز خیلِ دشمن / ز تیغم ایمن / نمی گذارم من
تاج شهادت بر سر
من میزنم بر لشکر
از کینه دل ها لبریز / سرتاسر
دشمن به خواری افتد
در سوگواری افتد
تا از لبم می جوشد / یا حیدر
علی اکبر ، ای وای ...
بند ۳
اربا اربا / تنِ تو به صحرا
پاره پاره / دلم شده بابا
زانو زانو / به سوی تو آیم / ای شهِ لیلا
افتاده سرت به دامانم
خون می بارد از دو چشمانم
وا کن دیدگان خود را / ببین که در ماتمت پریشانم
اینجا تو و آنجا تو
سرتاسر صخرا تو
در چشم من چیزی نیست / الّا تو
سروِ تنت کو بابا؟
خندیدنت کو بابا؟
آخر ، علی می میرم / من با تو
وای اکبرم ، واویلا ...
تاج سرم ، واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_ابالفضل_علیهالسلام
#شب_نهم
#تاسوعا
بند ۱
العطش زد / شراره به جانم
رفته از دست / قرار و توانم
من سقّا و / پناه یتیمان و طفلانم
یک سو تشنه کامی طفلان
یک سو بانگ غربتِ مولا
دیگر تابِ زنده ماندن / نمانده در تن/ در این غم و بَلوا
اذنم بده مولا تا
زنم به خیلِ اعدا
فدا کنم در راهت / جانم را
برادرانم رفتند
آن یاورانم رفتند
مولایَ ، ضاقَ صَدری / واویلا
حسین عزیز زهرا (س) ...
بند ۲
می زند موج / فراتِ خروشان
یادم آید / به آن لبِ عطشان
ای برای / تو و حرم تو / جانِ من قربان
دستم را اگر بِبُرّد کین
دست از یاری ات نمی شویم
تا دارم / رمق به جانم / به غیرِ نامِ / تو را نمی گویم
تیری رسید و مَشکم
شد پاره ، وای از این غم
قلبِ مرا آتش زد / این ماتم
" اَدرِک اَخاکَ مولا "
حسین عزیز زهرا (س)
از خون من شد سیراب / این صحرا
حسین عزیز زهرا (س) ...
بند ۳
عباسم ای / امیرِ سپاهم
عباسم ای / تو پشت و پناهم
در فراقت / زبانه کشیده / آتشِ آهم
پشتم را شکسته داغِ تو
نورِ چشمم ای علمدارم
دیگر بعدِ تو برادر / میانِ لشکر / بگو که را دارم ؟
برخیز ابالفضل از جا
وا کن دو چشم خود را
من تشنه ی دیدارم / ای سقا
کرب و بلا غوغا شد
پای حرامی وا شد
رفتی و آرامش رفت / از صحرا
ای با وفا عباسم ...
مشکل گشا عباسم ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#امام_حسین_علیهالسلام
#شب_دهم
#شب_عاشورا
بند ۱
امشب صحرا / تجلّیِ نور است
غرق ذکر و / تَهَجّد و شور است
تا عباس است / وجود حرامی / از حرم دور است
توی خیمه ی حسین (ع) امشب
همراهان او همه جمعند
چون پروانه ، عاشقانه / همه به گِردِ / وجودِ یک شمعند
یک سو حبیب و جعفر
یک سو علیِّ اکبر
امشب امامِ دین نیست / بی یاور
امشب شب عاشوراست
فردا حسینم تنهاست
بی خیمه و خرگاه و / بی لشکر
حسین غریب مادر ....
بند ۲
امشب در خواب / رضیعِ صغیر است
فردا دل ها / به غصّه اسیر است
فردا این گل / در آغوشِ بابا / پرپر از تیر است
امشب ماهِ خیمه عباس(ع) است
دل ها غرق شور و احساس است
فردا در کنار دریا / دو دست سقّا / معطّر از یاس است
امشب علیِّ اکبر
موذّنِ خیمه هاست
فردا تنِ پرپرش / در صحراست
امشب برای قاسم
مرگ از عسل شیرین تر
فردا زند در خونش / بال و پر
کرب و بلا ، واویلا ...
بند ۳
زینبم ای / پناه یتیمان
کوه صبر و / تجلّیِ ایمان
عصر فردا / چه ها تو ببینی / در دلِ میدان
دیدی فرق خونی بابا
پهلوی شکسته ی زهرا (س)
دیدی در مدینه داغِ/ برادرم آن / امام تنها را
بمان صبور ، ای خواهر
ای یادگار حیدر
که عصر فردا اینجاست / چون محشر
روز عزا در پیش است
چه غصّه ها در پیش است
وقتی نشیند خنجر / بر حنجر
کرب و بلا ، واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#شب_یازدهم
#شام_غریبان
بند ۱
شعله ، شعله / زمین شده روشن
خیمه ها سوخت / در آتش دشمن
آتشی بر / سراسرِ جان و / آتشی بر تن
فریادِ " عمو ، عمو " آید
از هر گوشه ، گوشه ی صحرا
هر سو کودکی دویده ، نفَس بُریده ، در این بیابان ها
شبِ غریبی ست امشب
حرم پر از تاب و تب
جز آه و واویلا نیست / بر هر لب
هر کودکی سیلی خورد
قلبش از این غم آزُرد
فریاد غربت سر داد :/ " یا زینب (س) "
کرب و بلا ، واویلا ...
بند ۲
برخیز از جا / برادرِ زینب (س)
بودی تنها / تو یاورِ زینب (س)
دستِ صبری / بکش تو برادر / بر سرِ زینب (س)
آتش در کمینِ طفلانت
قلبِ کودکان ، پریشانت
در این تیرگی برادر / بگو چه شد روی ماه تابانت
غریب و تنها دیدم
قیامتی را دیدم
مُردم تو را در مَقتَل / تا دیدم
زخم از تنت افزون بود
پا تا سرت گلگون بود
دستانِ قاتل ای وای / پُر خون بود
حسین ، غریب خواهر ...
بند ۳
آمدم من / به شوقِ نگاهت
آمدم به / امیدِ پناهت
آمدم تا / که بوسه نشانم / بر رخ ماهت
از روی تو میزنم یک سو
نیزه ها و تیر و خنجر را
بوسه می زنم به رگ ها / که در تنِ تو / ندیده ام سر را
_ "چرا حزینی اینجا ؟
عمّه در این واویلا
این پیکرِ پاکِ کیست ؟ / در صحرا"
_ " مکن عزیزم زاری
سکینه جان ، حق داری
بدونِ سر نشناسی / بابا را "
غریب حسین ، واویلا ...
@nohenevesht
4_5841240060401289752.mp3
2.32M
واحد سنگین حضرت رقیه(س)
سر و روی خاکیم
لباسای پارهم
چی بگم از گوشوارهای
که دیگه ندارم
دلم خونه بابا
چقد دیر رسیدی
از دست زجر تو هم بابا
چه ضجری کشیدی
تموم دلبستگی من!
ببین که این خستگی من
این دلشکستگیِ من
خوب میشه با تو
یادم میره زخم بازوم و
یادم میره درد پهلوم و
بزنی شونه گیسومو
خوب میشه با تو
خوش اومدی مهمون من
بابای مهربون من
شاعر و نغمهپرداز
#سیدامیرحسین_خوشرو از قم
@nohenevesht
نوحهنوشت
واحد سنگین حضرت رقیه(س) سر و روی خاکیم لباسای پارهم چی بگم از گوشوارهای که دیگه ندارم دلم خون
#شب_هفتم
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
#واحد_سنگین
بند ۱
بازم پشت خیمه
حسینم رسیده
چند ساعته ، چشمای او
علی رو ندیده
لباشو نگاه کن
که مثلِ کویره
اگه که آبی نرسه
می ترسم بمیره
زیر عباته تنِ علی
شد موقعِ رفتنِ علی
گلویِ روشنِ علی
پیش چشامه
تا عمر دارم ماتمِت ، حسین (ع)
از داغِ اصغر ، غمت ، حسین (ع)
اون قامتِ خمِت حسین (ع)
پیشِ چشامه
چشم و چراغ این حرم
ای وای علیِّ اصغرم ...
بند ۲
تووی خاک میذاری
با اشک و با زاری
میدونم مثلِ من حسین (ع)
تو چه حالی داری
بده اصغرم رو
گل پرپرم رو
بیا نگاه کن ای حسین (ع)
چِشای تَرَم رو
دلم خوش بود که پسر دارم
دلم خوش بود تاجِ سر دارم
درختی ام که ثَمَر دارم
امیدِ من رفت
دلم خوش بود سیراب میاد
به چشم خسته ش خواب میاد
عمو با مشکِ آب میاد ...
امیدِ من رفت
مهلاً مهلا ، حسینِ من
حسین ای نورِ عینِ من ...
بند ۳
لالایی ، لالایی
بخواب ای علی جون
رفتی و مادرِت شده
حزین و پریشون
بمیرم الهی
چقدر تشنه بودی
لبای خونیتو حالا
به خنده گشودی
میخوام آروم شم نمیتونم
چه طوری من زنده بمونم
به یاد تو هی می خونم
لا لایی اصغر
علیِّ اصغر دیگه خوابه
تن حسین (ع) زیرِ آفتابه
آتیش به جونِ ربابه
لا لایی اصغر
از غم شده دلا کباب
واویلتا از دل رباب ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
واحد سنگین حضرت رقیه(س) سر و روی خاکیم لباسای پارهم چی بگم از گوشوارهای که دیگه ندارم دلم خون
#شب_هشتم
#حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#واحد_سنگین
بند ۱
تنِت اِرباً اِرباست
روو خاکِ بیابون
بگو چی آوُردن سرِت
ای وای علی جون
رمق رفته از پام
نمی بینه چشمام
بی ماهِ رویَت ای علی
چه تاریکه دنیام
چیزی ندیدم توو این صحرا
جز پاره های تنت بابا
پر شده صحنِ این چِشا
از روی ماهِت
با دستِ بر پهلو میام
با کُنده ی زانو میام
با بغضِ توو گلو میام
تا قتلگاهت
ای سرو رعنای حرم
ای وای علیِّ اکبرم ...
بند ۲
تو بودی برامون
شبیهِ پیمبر
با کینه ها کشتن تو رو
ای سبطِ حیدر
چقَد تیر و نیزه
چقَد زخم و خنجر
چه زجری بابا کشیدی
ای یاسِ پرپر
تو بودی تاج سرم علی
یارِ من و یاورم علی
موذّنِ حرم علی
خدانگهدار
دارم روو دوشم یه کوهِ غم
از داغِ تو قامتم شد خم
قاری قرآن حرم
خدانگهدار
کو صوت دلربای تو
سوره ی هل اَتای تو
بند ۳
مونده صورتِ من
روی صورت تو
داره منو میکُشه علی
غم و حسرتِ تو
اومد خواهرِ من
بالای سرِ من
پاشو یَلِ غیورم ای
علی اکبرِ من
چه جور آخه سوی خیمه ها
ببرمِت ای گلِ لیلا
ببین غریبم و تنها
پاشو علی جون
با پای خود اومدی میدون
حالا دارن چند تا جوون
می ذارنِت روو دوشِشون
پاشو علی جون
کشتی منو با رفتنت
جا شد توی عبا تنت ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
فایل صوتی از طرف سیدامیرحسین خوشرو @nohenevesht
#زمزمه
#شب_عاشورا
#شب_دهم
#محرم
#شهادت
بند ۱
امشب کنار مولا ، جوونا
مثل بارون میبارن
واویلا ، واویلا ، واویلا
امشب واسه علمدار ، سپهدار
امون نامه میارن
واویلا
فردا کنار دریا
نخل تنش روو خاکه
ذکر لبای خشکش :
اَدرِک اَخاکه
حرم به آه و شور و شینه امشب
شب شهادت حسینه امشب
اذون میگه علی
با صوت منجلی
موذن عزیز زهرا (س)
فردا میشه تنش
عبا و پیرهنش
با تیغ و نیزه اِرباً اِربا
بند ۲
تووی خیمه ی خواهر ، برادر
با حالِ غم نشسته
واویلا ، واویلا ، واویلا
چشمِ خواهر دوباره ، می باره
بند دلش گسسته
واویلا
_ این سوزِ اَلرَّحیله
که میشنوم برادر
الهی که نباشه
بعدِ تو خواهر
اِنّا اِلَیهِ راجِعون میخونی
بگو که از فردا تو چی میدونی؟
_ ای خواهر حزین
در پیش من بشین
بمون صبور به حقِّ مادر
فردا به قتلگاه
با سوز و اشک و آه
می بینی ام ای بنتِ حیدر
@nohenevesht
نوحهنوشت
فایل صوتی از طرف سیدامیرحسین خوشرو @nohenevesht
#زمزمه
#شام_غریبان
#شب_یازدهم
#محرم
#شهادت
بند ۱
شامِ دل های سوزان ، غریبان
سحر نداره بابا
واویلا ، واویلا ، واویلا
میسوزه پا و دستم ، شکستم
حسینم وا ، حسینا
واویلا
هم چشمای تَرَم سوخت
هم بابا ، معجرم سوخت
با یاد تو تو گودال
بابا سرم سوخت
آتیش به جون خیمه ها نشسته
قامت عمه یک شبه شکسته
ما آل حیدریم
آل پیمبریم
غم مدینه میشه تکرار
چشمام سیاهی دید
انگار آتیش رسید
به خونه ی حیدر کرّار
بند ۲
دیشب صدای قرآن ، حسین جان
می پیچید توی صحرا
واویلا ، واویلا ، واویلا
امشب صدای ناله... ، سه ساله...
ضرب سیلی اعداء ...
واویلا
دیشب عمو ابالفضل
سالار خیمه ها بود
امروز دیدم که دستاش
از تن جدا بود
اگه عمو بود که حتی یه نامرد
به خیمه ها نگاهِ چپ نمی کرد
یتیم و بی پناه
توو این شب سیاه
پناهِ من خار مغیلانه
با قامت خمم
با اشکِ نم نمم
ذکر لبم ، بابا حسین جانه
@nohenevesht
۰_۱۵-۳۵-۵۹.wav
8.13M
#زمزمه
#محرم
(۱۱ شب )
چه بوی نونی پیچیده تو خرابه عمه جون
نکنه نذری میدن کبوترا تو آسمون
مهمونم الان میاد یکم دیگه پیشم بمون
موی سوختم ، فرش راهش
چشم کم سوم ، نذر آهش
زخم بازم ، منتظر نوازش نگاهش..
بابا بابا حسین
@nohenevesht
نوحهنوشت
#زمزمه #محرم (۱۱ شب ) چه بوی نونی پیچیده تو خرابه عمه جون نکنه نذری میدن کبوترا تو آسمون مهمونم ا
#زمزمه
#ورودیه_محرم
#شب_دوم
#محرم
#شهادت
بند ۱
سلام ای ماهی که هستی، آبروی آسمون
سلام ما به تو ای، هلال ماه لالهگون
سلام ای ماهی که داری، بوی اشک و رنگ خون
بوی سنج و ، بوی پرچم
میرسه باز ، بوی ماتم
السلام ای ، ماه شکوهِ گریه ها ، محرّم
ماه خون و قیام
ماه ماتم سلام
بند ۲
زندهام که توی روضه، بگیره آروم دلم
زنده ام با نالهها و ، سوز شعر محتشم
زنده ام فقط به عشق ، گریه پای این علم
ثارَاللهِ وَ ابنَ ثاره
بنما بر جان ما نظاره
قلب نوکر ، برای داغ مولا بیقراره
ماه خون و قیام
ماه ماتم سلام
@nohenevesht
نوحهنوشت
#زمزمه #محرم (۱۱ شب ) چه بوی نونی پیچیده تو خرابه عمه جون نکنه نذری میدن کبوترا تو آسمون مهمونم ا
#زمزمه
#شب_چهارم
#طفلان_حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
#محرم
#شهادت
بند ۱
چی دارم غیر دو تا گل ، که فدای تو بشن
دو ستاره ای که نذرِ ، کربلای تو بشن
بچههام کاشکی فدایِ ، بچه های تو بشن
ای یادگار مادرم
برادرم ، برادرم
کشته من رو / غربتت ای پشت و پناه حرم
روحی لَکَ الفِدا
فدایت ای اَخا
بند ۲
شرمندگی نکن حسین (ع) ، تو رو به جون خواهرت
دستهگلام شهید شدن ، غصه نخور ، فدا سرت
بلا الهی دور باشه ، از تو و حلق اصغرت
توی خیمه ، میمونم من
دلخونی تو ، دلخونم من
غریب حسین (ع) ، با اشک و آه میخونم من
روحی لَکَ الفِدا
فدایت ای اَخا
@nohenevesht
نوحهنوشت
#زمزمه #محرم (۱۱ شب ) چه بوی نونی پیچیده تو خرابه عمه جون نکنه نذری میدن کبوترا تو آسمون مهمونم ا
#زمزمه
#شب_پنجم
#حضرت_عبداللهبنحسن_علیهالسلام
#محرم
#شهادت
بند ۱
میبینم شمره رو سینهت ، میبینم جون نداری
غرق خونه لب خشکت ، مردم از بیقراری
نکنه میخوای بری و ما رو تنها بذاری
میام پیشت ، دم آخر
داری میری ، خاکم بر سر
روی گلوت / داره میشینه خنجر
عمو عمو حسین (ع)
بند ۲
عمه دستمو رها کن ، که میمیرم بی عمو
چه جوری زنده بمونم ، بی عمو ، خودت بگو
داره میکشه عمومو ، ضرب دستای عدو
دستم فدات ، جونم فدات
کاشکی میمردم من برات
دل منم ، تنگه شبیه نفَسات
عمو عمو حسین (ع)
@nohenevesht
نوحهنوشت
#زمزمه #محرم (۱۱ شب ) چه بوی نونی پیچیده تو خرابه عمه جون نکنه نذری میدن کبوترا تو آسمون مهمونم ا
#زمزمه
#شام_غریبان
#شب_یازدهم
#محرم
#شهادت
بند ۱
نه سواری ، نه سپاهی ، نه علیّ اکبری
نه پناهی ، نه عمویی ، نه امیر لشکری
نه صدای لای لایی ، نه علیّ اصغری
گمگشته ایم ، توو این صحرا
تنها موندیم ، بین اعداء
سیلی خوردیم ، هر دفعه که با گریه گفتیم : بابا
بابا ، بابا حسین (ع)
بند ۲
سوخته خیمه ، سوخته چادر ، سوخته بابا معجرم
خیمه سوختهها از امشب ، میشه چادرِ سرم
بین خارای بیابون ، موندم از ترس عدو کجا برم
من آواره ، توو این صحرا
تو در گودال ، ارباً اربا
خاکم بر سر ، اگه بره سر تو روو نیزهها
ای بی کفن بابا
خونین بدن بابا
دور از وطن بابا
@nohenevesht