نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#عبداللهبنحسن_علیهماالسلام
#شب_پنجم
بند ۱
کربلا شد / مِنای شهیدان
ما ماندیم و / فقط تو عموجان
رفتی تو هم / برابر چشمم / سوی میدان
بی تو حالِ من دگرگون است
قلبم پُر ملال و محزون است
یک چشمم / ز دوری ات غرقِ اشک و آن دیگری پر از خون است
چگونه زنده باشم
در این سرای ماتم
من بی تو جان خواهم داد / از این غم
کرب و بلا غوغا شد
قیامتِ کبری شد
تنهایی ات آتش زد / بر عالم
عموحسین واویلا ...
بند ۲
بر خاک افتاد / شهنشهِ دل ها
دوره کردند / پناهِ جهان را
دیدم برقِ / درخشش شمشیر / می رود بالا
گفتم : " لا اُفارِقُ عَمّی"
سویت آمدم عمو با سر
دیدم روی سینه ی تو نشسته شمرِ/ لعینُ با خنجر
عمّه رهایم کن تا
من هم بمانم اینجا
مانده عمویم تنها / در صحرا
یتیمم و دلگیرم
من بی عمو می میرم
بهتر که پایش ریزم / جانم را
عموحسین واویلا ...
بند ۳
از این غم ها / گرفته گلویم
شمشیر آمد / به سوی عمویم
من دست از این / امیرِ دلآرا / نمی شویم
آه این قوم عجب جفاکارند
قصدِ کشتن تو را دارند
می خواهم / سپر کنم دست کوچکم را / اگر که بگذارند
دستم جدا از پیکر
خونین تنم ، خونین سر
بر سینه ات می زنم / بال و پر
از حنجر من دارد
خون خدا میبارد
چون کودک شش ماهه / چون اصغر (ع)
عموحسین واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#قاسمبنالحسن_علیهماالسلام
#شب_ششم
بند ۱
قاسم آمد / چو کوثرِ جاری
آمد بهرِ / شهادت و یاری
از ابَالفضل(ع) / گرفته نشانی / از وفاداری
در راهِ خدا شدن پرپر
باشد از عسل گواراتر
صحرا عطرِ پَرگشایی / تبِ رهایی / گرفته سرتاسر
امیری ای عموجان
بده تو اذنِ میدان
که بگذرم در راهت / از این جان
مرا رها کن از غم
دستِ تو را می بوسم
اشکم به پایت ریزد / چون باران
عموحسین ای مولا ...
بند ۲
یادگارِ / امامِ غریبان
داری عزمِ / سفر سوی میدان
می درخشد / تبسّم رویت / چون مَهِ تابان
می گیرم تو را در آغوشم
ای که عطرِ مجتبی(ع) داری
وای از لحظه ی جدایی / از این همه اشک و ناله و زاری
تو می روی / من مضطر
تو هستی و یک لشکر
بی زره ای وای از زخم ... / از خنجر ...
" اِن تَنکُرونی ..." خواندی
تا پای جانت ماندی
گل کرده بر لب هایت : یا حیدر
ای نوجوانم قاسم (ع)
سرو روانم قاسم (ع)
بند ۳
الوداع ای / عموی غریبم
الوداع ای / امیرِ دو عالم
الوداع ای / شهنشهِ تنها / در دلِ ماتم
زخمم از شماره افزون است
رویم را ببین که گلگون است
چون بازِ شکاری آیی / عمو به سویم / دلت ز غم خون است
عمو ، عمو ، می خوانم
ای ماهِ نورافشانم
ز غربتت ای مولا / گریانم
مرا بغل می گیری
داری ز غم می میری
گریه نکن ، قربانت / این جانم
عمو حسین(ع) ، واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
#شب_هفتم
بند ۱
کو حبیب و / کو اکبر و قاسم؟
کو زهیر و / کو عابس و مسلم؟
کو ابالفصل / امیر و سپهدارِ بنی هاشم؟
"هَل مِن ناصِرَ"م یکی شد با
سوزِ نوحه های آلُ الله
جای هر نفس میاید / ز سینه ی من / شراره های آه
بابِ شهادت باز است
که موسمِ پرواز است
کرب و بلا سرشار از / اعجاز است
رسیده وقت رفتن ،
جداییِ جان از تن
با حنجرم خنجرها / دمساز است
کرب و بلا ، واویلا ...
بند ۲
می روم من / به جانبِ صحرا
قبلِ رفتن / بیاور "علی" را
تشنه ام من / به دیدنِ رویِ / آن گلِ زیبا
دیدم خشکیِ لبانت را
بر لب می کشی زبانت را
دیدم من / تَلَظّی ات را / گشودن و بستنِ دهانت را
برای بارِ آخر
به یمنِ تو ای "اصغر" (ع)
شاید به حق برگردد / این لشکر
ای آخرین برهانم
ای مُصحفِ قرآنم
عطر تنت پیچیده / سرتاسر
علی اصغر ، ای وای ...
بند ۳
بی گناه است / رضیعِ صغیرم
از داغ او / دلم شده پُرغم
یک جرعه آب / چه می کند ای قوم / از شماها کم؟
حرفم ناتمام و دیدم آه
پرپر می زند "علی" ناگاه
قلبم پاره پاره شد چون / گلوی طفلم / از این غمِ جانکاه
سه شعبه و یک حنجر
یک داس و یک نیلوفر
روی فلک خونین شد / سرتاسر
ماندم غمین و مضطر
ای وای ، علیِّ اصغر
مزن چنین در دستم / بال و پر
باب الحوائج اصغر ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#شب_هشتم
بند ۱
اکبرم ای / جوانِ رشیدم
اکبرم ای / فروغِ امیدم
اکبرم ای / به غربتِ شب ها / نورِ امّیدم
محوِ ذاتِ حضرتِ حقّی
ای زیبا جوانِ رعنایم
می خواهی / روی به میدان / برو علی جان / اگرچه تنهایم
تو می روی ، واویلا
نگاهِ مایوسم را
به قامتت می دوزم / ای بابا
پیمبرِ کربلا
موذّنِ خیمه ها
بی تو نباشد خیری / در دنیا
علیِّ اکبر ، ای وای ...
بند ۲
اکبرم من / شبیهِ پیمیر
اکبرم من / سلاله ی حیدر
اکبرم من / کشنده ی اعداء / در این لشکر
تیغِ تیزِ ذوالفقارم من
شیرِ هاشمی تبارم من
یک تن را / ز خیلِ دشمن / ز تیغم ایمن / نمی گذارم من
تاج شهادت بر سر
من میزنم بر لشکر
از کینه دل ها لبریز / سرتاسر
دشمن به خواری افتد
در سوگواری افتد
تا از لبم می جوشد / یا حیدر
علی اکبر ، ای وای ...
بند ۳
اربا اربا / تنِ تو به صحرا
پاره پاره / دلم شده بابا
زانو زانو / به سوی تو آیم / ای شهِ لیلا
افتاده سرت به دامانم
خون می بارد از دو چشمانم
وا کن دیدگان خود را / ببین که در ماتمت پریشانم
اینجا تو و آنجا تو
سرتاسر صخرا تو
در چشم من چیزی نیست / الّا تو
سروِ تنت کو بابا؟
خندیدنت کو بابا؟
آخر ، علی می میرم / من با تو
وای اکبرم ، واویلا ...
تاج سرم ، واویلا ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#حضرت_ابالفضل_علیهالسلام
#شب_نهم
#تاسوعا
بند ۱
العطش زد / شراره به جانم
رفته از دست / قرار و توانم
من سقّا و / پناه یتیمان و طفلانم
یک سو تشنه کامی طفلان
یک سو بانگ غربتِ مولا
دیگر تابِ زنده ماندن / نمانده در تن/ در این غم و بَلوا
اذنم بده مولا تا
زنم به خیلِ اعدا
فدا کنم در راهت / جانم را
برادرانم رفتند
آن یاورانم رفتند
مولایَ ، ضاقَ صَدری / واویلا
حسین عزیز زهرا (س) ...
بند ۲
می زند موج / فراتِ خروشان
یادم آید / به آن لبِ عطشان
ای برای / تو و حرم تو / جانِ من قربان
دستم را اگر بِبُرّد کین
دست از یاری ات نمی شویم
تا دارم / رمق به جانم / به غیرِ نامِ / تو را نمی گویم
تیری رسید و مَشکم
شد پاره ، وای از این غم
قلبِ مرا آتش زد / این ماتم
" اَدرِک اَخاکَ مولا "
حسین عزیز زهرا (س)
از خون من شد سیراب / این صحرا
حسین عزیز زهرا (س) ...
بند ۳
عباسم ای / امیرِ سپاهم
عباسم ای / تو پشت و پناهم
در فراقت / زبانه کشیده / آتشِ آهم
پشتم را شکسته داغِ تو
نورِ چشمم ای علمدارم
دیگر بعدِ تو برادر / میانِ لشکر / بگو که را دارم ؟
برخیز ابالفضل از جا
وا کن دو چشم خود را
من تشنه ی دیدارم / ای سقا
کرب و بلا غوغا شد
پای حرامی وا شد
رفتی و آرامش رفت / از صحرا
ای با وفا عباسم ...
مشکل گشا عباسم ...
@nohenevesht
نوحهنوشت
سبک از : آقای ابوالفضل جدیان #جواز_نوکری @nohenevesht
#امام_حسین_علیهالسلام
#شب_دهم
#شب_عاشورا
بند ۱
امشب صحرا / تجلّیِ نور است
غرق ذکر و / تَهَجّد و شور است
تا عباس است / وجود حرامی / از حرم دور است
توی خیمه ی حسین (ع) امشب
همراهان او همه جمعند
چون پروانه ، عاشقانه / همه به گِردِ / وجودِ یک شمعند
یک سو حبیب و جعفر
یک سو علیِّ اکبر
امشب امامِ دین نیست / بی یاور
امشب شب عاشوراست
فردا حسینم تنهاست
بی خیمه و خرگاه و / بی لشکر
حسین غریب مادر ....
بند ۲
امشب در خواب / رضیعِ صغیر است
فردا دل ها / به غصّه اسیر است
فردا این گل / در آغوشِ بابا / پرپر از تیر است
امشب ماهِ خیمه عباس(ع) است
دل ها غرق شور و احساس است
فردا در کنار دریا / دو دست سقّا / معطّر از یاس است
امشب علیِّ اکبر
موذّنِ خیمه هاست
فردا تنِ پرپرش / در صحراست
امشب برای قاسم
مرگ از عسل شیرین تر
فردا زند در خونش / بال و پر
کرب و بلا ، واویلا ...
بند ۳
زینبم ای / پناه یتیمان
کوه صبر و / تجلّیِ ایمان
عصر فردا / چه ها تو ببینی / در دلِ میدان
دیدی فرق خونی بابا
پهلوی شکسته ی زهرا (س)
دیدی در مدینه داغِ/ برادرم آن / امام تنها را
بمان صبور ، ای خواهر
ای یادگار حیدر
که عصر فردا اینجاست / چون محشر
روز عزا در پیش است
چه غصّه ها در پیش است
وقتی نشیند خنجر / بر حنجر
کرب و بلا ، واویلا ...
@nohenevesht