🗃 #پرونده | * #تابستان_تعطیل_نیست *
✌️با رسیدن به فصل تابستان و تعطیلات مدارس، نو+جوان پروندهای از محصولات مرتبط را برایتان آماده کرده است
❤️ میتوانید نسخه باکیفیت محصولات این *#پرونده* را به آسانی از سایت یا *#نرمافزار_موبایلی نو+جوان* دریافت کنید.👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/folder?hgt=1401
💎 شما میتوانید این محصولات را در فضای مجازی به اشتراک بگذارید یا در اندازه دلخواه چاپ کرده و در مسجد، هیئت، محله یا حتی اتاق خودتان نصب کنید و یا با دستگاههای پخش به نمایش بگذارید.
💫 نو+جوان، انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
😌 * دنیای دوست داشتنی *
🎖️ اوقات فراغت جوونای مؤمن چطور میگذره؟
😎 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی | ✈️ حمله به هواپیمای مسافربری
🌀 در صبح یکشنبه دوازدهم تیر سال شصت و هفت ناو آمریکایی وینسنس، هواپیمای مسافربری ایران را با موشک، ساقط کرد و تمام مسافران این پرواز به شهادت رسیدند. جالب اینکه پس از این فاجعه انسانی آمریکاییها نهفقط عذرخواهی نکردند بلکه...
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
💎 *#شوخی* | *تابستان باکلاس*
❓ تابستان خود را چگونه میگذرانید؟!
🔆 روزی بیست و سه ساعت و پنجاه و هفت دقیقه و سی و سه ثانیه در کلاس های فوق برنامه شرکت میکنم!😜
😎 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار👇
🌱 @Nojavan_Khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی | تابستانت را رنگی کن
💪🏻 این تابستان با تنبلی خداحافظی کنید
🔻 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی | تابستانت را رنگی کن
💪🏻 این تابستان با تنبلی خداحافظی کنید
🔻 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
😍 *برای استفاده از وقتمون در تابستون، پیشنهاد بدید*
📬 برخی نظرات ارسالی مخاطبان به نو+جوان را اینجا ببینید👇
🔺شهیده ناهید فاتحی کرجو
سلام وخسته نباشید میتونید توی کانال خیلی عالیتون پیشنهادهایی برای تابستان بدید که از وقتمون درست استفاده کنیم. مثلاً شبیه حفظکردن قرآن یا مثلاً یادگرفتن زبان چینی و ...
🔺 ریحانه عرشی
با سلام بابت معمای ساعتهای گمشده ممنونم. خیلی خوب بود. چیزهای زیادی رو در مورد تابستان فهمیدم. برای دوستانم هم فرستادم.
🔺 محدثه
با عرض سلام. من جمعهها تقریباً نیم ساعت رو برای نوشتن مطالبی که از کانال عالی نو+جوان یادگرفتم میذارم. لطفاً باز هم مطالب عالی و مفید بذارید. خیلی خیلی خیلی ممنون از همه شما
🔺 گمنام
سلام واقعا عالی بود.. اگه میشه بین برنامه جایزه هم اضافه کنید مثل یه مسابقه باشه که هر هفته هم باشه. و با یه چیزایی. مثل سوال ورزشی یا احکامی برنده شد. اینجوری نوجونایی بیشتری میان.
🔺 منیره داستانپور
سلام تشکر ویژه از کانال نوجوان واقعا مطالب خیلییییی خیلیییییی عالیه داره سپاسگزارم. خیلی مچکرم از ادمین این کانال که این کانال هست.
🔺 یگانه جاودان
میتونم بگم یکی از برترین اپلیکیشنها و یا تنهاترین اونهاست که در حوزه نوجوان به بهترین شکل فعالیت میکنه. لطفاً قابلیتهای بیشتری مثل سیره زندگی ائمه و شهدا و همچنین سرگرمیهای علمی رو بهش اضافه کنید.
🔺 زهرا رحیمی
سلام خیلی ممنون از اینکه چنین برنامه خوبی رو براش زحمت میکشید
🔺 فاطمه
ممنون برنامهتون عالیه فقط پست که میذاریم دیر تایید میشه. لطفا اگه میشه خواهش میکنم از زندگینامه شهید حمید سیاهکالی و مستندهاش بزارید. ممنون میشم لطفاً به پیامهامون توجه کنید.
🔺 زینب حقیقی
من تشکر ویژهای از سازنده نرمافزار نوجوان میکنم. خیلی خوشحالم که تونستم بفهمم همچین برنامه فوقالعادهای وجود داره
🔺 فاطمه احمدی
سلام. میتونید نو+جوان رو اپدیت کنید با قابلیت چت. اینطوری میتونیم از حال دوستان هم با خبر باشیم در یک برنامه
🔺 ستاره
سلام وقت بخیر. ممنون بهخاطر وقتهایی که میگذارید و کارهای گرافیکی زیبایی که انجام میدهید. من واقعاً از مطالب این کانال استفاده میکنم و چندتا از دوستانم را به اینجا دعوت کردهام.
🔺 فرزند روحالله
سلام تاریخ معاصر چی بخونیم که خیلی سنگین نباشه متوجه شیم؟ میشه چند تا کتاب معرفی کنین؟
🔺 عبده الفقیر
سلام من درسته یک دانشجوی ترم دوم هستم و از دوران نوجوانی وارد جوانی شدم، ولی واقعا از مطالب مفیدتون تو استوریها استفاده میکنیم.
خداقوت؛ به امید نابودی زود کرونا و دیدار دوباره با حضرت آقا در بیت 😍
📨 شما هم نظرات خود را از طریق @Alo_Nojavan برای ما بفرستید
➖➖➖➖➖➖➖
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
نو+جوان
💎 *#ماجرا* | *پدری که استاد بود*
⭐️ پدر ما را عادت داده بود که *هیچ فرصتی را از دست ندهیم* و هیچ روزی را بدون بهرهگیری از درس و مباحثه نگذرانیم. ایشان از فرصت تعطیلی درس حوزه در ایّام ماه محرّم و همچنین ماههای تابستان هم بهره میگرفت. *در هفت روز اوّلِ ماه محرّم به من درس میگفت* و سه روز بعد از آن را به مجالس روضهی امام حسین (علیهالسّلام) میرفت.
🔆 *چیزی را به نام «تعطیلی تابستانی» قبول نداشت* و میگفت: ما در نجف علیرغم هوای طاقتفرسا و گرمای سخت، درسمان را ادامه میدادیم؛ بنابراین تابستانها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟!
🌀 مطوّل را در ماههای تعطیل تابستان خواندم. شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد میآمد و دو ماه میماند. من او را قبلاً دورادور میشناختم، چون پیشتر در مشهد ادبیات عرب را تدریس میکرد و بعد هم که به قم میرفت، به تدریس همین دروس در قم میپرداخت. *از او خواستم در مشهد به من مطوّل درس بدهد،* که پاسخ مثبت داد و من ساعتهایی طولانی از روز را به درس خواندن در نزد او میپرداختم. لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع مطوّل را در خلال دو تابستان ـ یعنی ظرف چهار ماه ـ به پایان رساندم.
💥 شیخ فشارکی بعداً فهمید که من مکاسب هم میخوانم و لذا *از پیشرفت سریع من در فقه شگفتزده شد.* او خود، این کتاب را در قم تدریس میکرد.
🔰 پدرم بر درس خواندن ما به طور مستمر نظارت میکرد. ما را گاه با تشویق و گاه با تندی، به آن ترغیب میکرد. *من همیشه تسلیم روش پدر و مجری خواست او بودم.* هرگاه در مورد درسی که میخواندم، اظهار نظر میکردم، پدرم خیلی خوشحال میشد و به من که چهارده پانزده ساله بودم، میگفت: *تو مجتهدی و قدرت استنباط داری.*
💡 با برادرم مباحثه میکردم. پس از مباحثه، *پدرم ما را به اتاق خود میخواند،* از ما پرسش میکرد و آنچه را نتوانسته بودیم بفهمیم، برایمان توضیح میداد.
🏡 خانهی ما سه اتاق داشت. دو اتاق از آنِ پدر بود: یک اتاق نسبتاً بزرگ برای میهمانها، و یک اتاق هم برای مطالعه و غذا خوردن و استراحت؛ شبیه حجرهی طلّاب. *ما هم همگی یک اتاق داشتیم:* چهار برادر و چهار خواهر، با مادر! در مواردی که مادر میهمان یا روضه داشت، ناگزیر بودیم بیرون خانه بمانیم! در اتاق مخصوص پدر، میزی به درازا و پهنای ۸۰ در ۴۰ بود. *پدر در سمت طول میز چهارزانو مینشست،* ما هم هر دو کنار یکدیگر در یک سمت عرض آن مینشستیم. بهخاطر هیبت و جدّیّت پدر در اثنای درس و مذاکره، من و برادرم بر سر اینکه کدام دورتر از پدر بنشینیم، با هم کشمکش داشتیم!
💯 بیشک این تندی و خشم پدر هرچند جنبههای منفی داشت، امّا منکر جنبههای مثبت آن نمیتوانم بشوم؛ زیرا *این سختگیری ما را منضبط بار آورد* و از انحرافاتی که برای برخی فرزندان روحانیّون به علّت عدم توجّه به آنها پیش میآمد، به دور داشت. *یکی دیگر از اثرات آن نیز این بود* که من توانستم ادبیات عرب و دورهی سطح فقه و اصول را در پنج سال و نیم به پایان برسانم...
🔻* مطول: این کتاب شرحی است در زمینه علوم زبان عربی
🔻** مکاسب: از مهمترین کتابهای فقهی شیعه در باب معاملات
❇️ بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد»
* ▪️به مناسبت سالگرد درگذشت آیتالله سیدجواد حسینیخامنهای*
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
✅ *بِپر برو جلو*
😌 بعد از اینکه کارت تموم شد، وقت چیه؟
😎 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | همه فن حریف شوید 💪
❓ برای کسب مهارت باید چیکار کنیم؟!
☺️ در فرصت تابستان شما هم میتوانید سرمایهدار شوید!
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
📚 #ماجرا | * کارستون *
😎 وقتی تابستون از راه میرسه، خیلی از نوجوونهایی که به فکر آینده خودشون هستن، مهارتهای مختلفی یاد میگیرن و میرن سراغ ایدههای مختلف کسب و کار...
🌟 سعید و رفقاش هم تو تابستون به دنبال ایده کسب و کار رفتن که میتونید قسمتهای مختلف این *ماجرا* رو از صفحه *پرونده #تابستان_تعطیل_نیست * بخوانید.👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/folder?hgt=1401
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #تماشایی | ولش کار نباشیم...
🥱 وقتی یک روحیه کل تابستان آدم را خراب میکند
😅 بالشت شما هم باهاتون حرف میزنه؟
🌀 حتما شما هم این تجربه تلخ رو داشتین که اول تابستون میخواستید دنیا رو فتح کنین ولی آخرش به جیبوتی هم نرسیدین 😅
💡 خب پس بیایین امسال یهجور دیگه تلاش کنین
😎 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
نو+جوان
😉 #خواندنی | کسبوکار بزرگان
📝 فکر میکنید بزرگان و شخصیتهای مهم کار کردن را از کجا شروع کردند؟
😎 سراغ هرکسی را که بگیری، دانشمند، عالم و عارف، مکانیکیِ ماهر محله، خیاط تردست، مخترع نوآور و حتی معمار باسابقه؛ همه از یکجایی همین حوالی شروع کردهاند. از همین حوالی نوجوانی که هنوز دنیا برای خیلیها شوخی است، آنها روزهای زندگی و ساعات عمرشان را جدی گرفتند، ثانیه به ثانیهاش را استفاده کردند و همهشان را یکییکی تبدیل به پله کردند و گذاشتند زیر پایشان و بالا رفتند.
🍲 از قابلمه فروشی تا ریاست جمهوری (محمدعلی رجایی)
فوت پدر، خانواده را دچار تنگی و سختی معیشت کرد تا جایی که محمدعلی مجبور شد از دوران تحصیل ابتدایی در مغازه یکی از بستگان نزدیک خود در بازار قزوین مشغول بکار شود.
در سال ۱۳۲۶ تصمیم گرفت به تهران برود و در آنجا به شاگردی در بازار تهران پرداخت. ابتدا در یک مغازه آهنفروشی و سپس بلورفروشی کار می کرد و با درآمدی که داشت به همراه مادرش زندگی میگذراند.
دوران دستفروشی محمدعلی رجایی در همین سالهاست که با یکی از دوستان خود بهصورت مشارکتی ظروفی از جنس روی، مثل کتری، قابلمه و بادیه های آلومینیومی میخریدند و در محلهها و خیابانهای جنوب شهر میفروختند. او همزمان درسش را که بهصورت موقت رها کرده بود، ادامه میداد.
📍 از خیاطی تا هستهای! (شهید احمدی روشن)
اوقات فراغتش را به ورزش کشتی میگذراند و تابستانها نیز در خیاطی مشغول کار میشد. لباسهای خوبی میدوخت...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=14786
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #تماشایی | ممنون که مهربونی!
🌺 برای شما که میخواهید، جامعهای مهربان داشته باشید
😌 سهم خودتون رو فراموش نکنید
🍃 #درس_اخلاق_آقا
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
📚 *کتاب تابستان*
😢 تو کتاب خوندن تنبلی نکنین که از تنبلیهای پرخسارته!
😎 #تابستان_تعطیل_نیست
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
@Nojavan_Khamenei
📋 #جزوه | *دست در دست کتاب*
🌻 نکاتی مختصر و پرفایده *برای کسانی که دوستدارند کتاب بخوانند اما فکر میکنند نمیشود!*
🔺 چه کسانی کتاب بخوانند؟
🔺 در کدام وقت خالی؟
🔺 با چه نقشهای؟
🔺 چه گامهای اساسی برای مطالعه برداریم؟
💌 سفیر نو+جوان باشید و این جزوه را برای دوستان و آشنایانتان ارسال کنید.
💫 نسخه باکیفیت چاپ را برای نصب و انتشار به آسانی از سایت یا #نرمافزار_موبایلی نو+جوان دریافت کنید.👇
🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=15349
نو+جوان
✊ * #خواندنی | قصه آقای قصهگو*
🎤 گفتوگو با #محمد_میرکیانی ، نویسنده داستانهای کودک و نوجوان
☀️ ظهر یکی از همین روزهای گرم تابستان ۱۴۰۰ بود که به آقای نویسنده زنگ زدیم. میخواستیم خالق «تنتن و سندباد» و «قصۀ ما مثل شد» برایمان از چندوچون نوشتن و خواندن و قصهگفتن بگوید. محمد میرکیانی در سال ۱۳۳۷ در تهران به دنیا آمده است. او بیشتر از سیسال است که برای ما و نسلهای پیش از ما قصه و داستان میگوید؛ قصههایی که یا خوانده و شنیدهایم، یا اقتباسهای تلویزیونی و کارتونیشان را دیدهایم. تا فهمید حرف، حرف نوجوانهاست، با روی باز پیشنهاد مصاحبهمان را پذیرفت. آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتوگوی کوتاه و سراپا شوق ماست برای کسی که عمرش را پای نوشتن برای نوجوانها گذاشته.
😌 اوّل از همه خواستیم برایمان قصۀ نویسندهشدنش را بگوید! گفت: «من نوشتن را از ایام نوجوانی شروع کردم. دقیقترش میشود از ۱۶سالگی. کارگر حروفچین چاپخانه بودم. خیلی کتاب میخواندم. از همانوقتها به نوشتن علاقهمند شدم؛ امّا چرا ادبیات کودک و نوجوان را انتخاب کردم؟ چون فکر میکنم هرکس که با یک گروه سنی ارتباط برقرار میکند و دغدغۀ آنها را دارد، میتواند از نگرانیها و فکرهایش برای آنها بنویسد. من تصور کردم که میتوانم وارد دنیای ذهنی نوجوانها بشوم. همین شد که شدم نویسندۀ کودک و نوجوان.»
📝 به آثارش که نگاه میکنیم، میبینیم خیلی وقتها رفته سراغ افسانهها، قصههای عامیانه و ضربالمثلهای ایرانی. خیلیوقتها هم میشود ردپای آثار کهن فارسی مثل تاریخ بیهقی، مثنوی معنوی، آثار نظامی گنجوی و ... را در داستانهایش پیدا کرد؛ درست برخلاف چیزی که اینروزها در ویترین برخی کتابفروشیها که غالباً مشتاق ادبیات غیرفارسی و خارجی هستند، میبینیم. اینها را که با هم مرور کردیم، به این موضوع اشاره کرد: «ادبیات کهن و عامیانۀ ایران، جزو غنیترین ادبیات جهان است. ما در همۀ آثار ادبیات کلاسیک، چیزی به این قدرت نداریم. پس منابع خوبی برای بازنویسی ادبیات کودک و نوجوان در دست ماست. وقتی به این منابع نگاه میکنیم، میبینیم پُرند از مفاهیم دینی و آموزههای سبک زندگی؛ انگار که آیینۀ تمامنمای اندیشهها و شکستها و پیروزیهای مردم ایران باشند. پس چه چیزی بهتر از اینها برای بازنویسی؟» بعد هم اشاره کرد که در میان آثارش، تنوع خوبی ایجادکرده و هم داستانهای واقعگرایانه دارد، هم داستانهای فانتزی و هم قصههای عامیانه...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=20931
نو+جوان
📚 *نو+کتاب | نوجوانهای کاغذی*
📗 در نو+کتاب این دفعه دنبال نوجوانهای کاغذی بگرد
😌 یک گوشه از بعضی کتابها و داستانهایی که میخوانیم یک آدمی میآید و میرود که خیلی شبیه ماست. خیلی وقتها دنیا را آنطور که ما میبینیم نگاه میکند و گاهی اشتباهاتی میکند که ما هم انجام دادهایم یا تصمیماتی میگیرد که ماهم اگر جای او باشیم همان کار را میکنیم. همه این شباهتها بهخاطر این است که آن شخصیت هم مثل ما نوجوان است. مثل «محسن» در کتاب آبنبات هلدار، «بهزاد» در کتاب آن مرد با باران میآید، دخترک شیرازی کتاب وریا و حتی «الیاس» در کتاب روایتی ساده از ماجرایی پیچیده.
📖 کتابهات رو بگرد
همه این شخصیتهای نوجوان میتوانند از دنیای داستانشان بیرون بیایند و به هر کدام از ما یک بفرما بزنند تا به جایشان زندگی کنیم. در بقیه کتابها هم میتوانیم این نوجوانها را ملاقات کنیم. حالا در نو+کتاب تابستانی این دفعه قرار است با هم بگردیم و پیدایشان کنیم.
پس؛
✅ هر کتابی که تا به حال خواندهای را بگرد و یک شخصیت نوجوان که در آن کتاب بود را پیدا کن. فرقی نمیکند شخصیت اصلی باشد یا شخصیتهای فرعی.
✅ این شخصیت را معرفی کن و بگو در داستان چه نقشی داشت.
✅ معرفیات را همراه با عکس جلد کتاب در صفحه خودت در نرمافزار نو+جوان بارگذاری کن. توضیحاتت را میتوانی ضبط هم بکنی و فایل صوتی را به اشتراک بگذاری.
📲 چطوری مأموریت را بارگذاری کنم؟
👈 به صفحه «خودم» در #نرمافزار_موبایلی نو+جوان برو، حالا یک ➕ کوچک کنار صفحه سمت راست میبینی، روی آن کلیک کن. در قسمت موضوع، مأموریت را انتخاب کن و در قسمت بارگذاری عکس یا متنت را بارگذاری کن.
💡راستی! درباره این مأموریت با دوستانت صحبت کن و آنها را به مأموریت #نوجوانهای_کاغذی دعوت کن.
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
نو+جوان
⚔ #ماجرا | برندهتر از شمشیر
☀️ روایتی از زندگی جوانترین امام شیعه، امام جواد علیهالسلام
🏴 به مناسبت شهادت این امام بزرگوار...
🌷 اتفاق تازهای نبود. خیلیها میدانستند. بعضیها به هر خلوتی که میرسیدند، میگفتند. بعضیها میدانستند و به روی خودشان نمیآوردند. بعضیها هم منافع و نسبتشان را با عباسیها میآوردند جلوی چشمشان و خودشان را میزدند به آن راه. به هرحال، مهم این بود که دست آنها رو بود. دست نفاق و تظاهر عباسیها رو بود، اما باز نمیپذیرفتند و از گذشته هم درس نمیگرفتند. برای همین، هر بار معرکهای راه میانداختند و همه مردم را دعوت میکردند. من هم دعوت بودم.
🗒 از معرکه قبلی مگر چقدر گذشته بود؟ حتی بعضی از آدمهایی که امروز آمده بودند، در آن جمع حضور داشتند. یکیاش خود من! باقی هم از این مسافر طوس و آن عالِم جهانگرد، ماجرا را شنیده بودند. اصلاً مگر چقدر از شهادت علیبنموسی علیهالسلام گذشته بود؟ پسر نوجوانش، محمد، هنوز به سالهای جوانی هم نرسیده بود. حالا مأمون او را دعوت کرده تا همان معرکهای را که برای پدرش، علیبنموسی علیهالسلام، عَلَم کرد برای او هم به پا کند...
🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید👇
🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17719