۱۴ فروردین ۱۴۰۲
🔶 تجربه آغاز یک تغییر
😬 با اینکه دانشآموز خوبی بودم اما در کلاس زبان انگلیسی به شدت وحشت داشتم که معلم نام مرا برای پای تخته بخواند.
😣 بالاخره این اتفاق افتاد و من پای تخته رفتم. چند سؤال پرسید نتوانستم پاسخ دهم و در نهایت سؤال کرد یک جمله حال ساده به زبان انگلیسی بگو و من با تمام تلاش یک جمله دست و پا شکسته گفتم.
معلم زبان با ناراحتی تمام رو به من گفت «بعد از ۵۰ روز از اول سال هنوز بلد نیستی یک جمله حال ساده بگی؟ برای خودم متأسفم که نتونستم خوب درس بدم. 😰
این جمله مانند یک سیلی محکم به گوشم بود. 🤕
✅ چیزی که واقعا مرا عذاب میداد این بود که حق با او بود. با اینکه مطالعه میکردم اما متعهد نبودم. باید تصمیم سختی میگرفتم، یا همین طور ادامه دهم و در پایان سال بخاطر نمره پایین درس زبان انگلیسی معدلم بسیار کاهش پیدا کنه، یا تعهدم را سه برابر میکردم.
🤔 در طول چند هفته مبارزهای را درون خودم آغاز کردم و با ترسها و خودناباوریهای زیادی روبرو شدم. آیا من در زبان انگلیسی استعداد دارم؟ آیا میتوانم خودم را به امتحان میان ترم و ترم برسانم؟ آیا به اندازه کافی توانمند بودم؟
🤨 خیلی زود متوجه شدم که میترسم، ترس از مبارزه، ترس از مطرح شدن، ترس از تلاش و شایدم شکست. همه این ترسها باعث میشدند که پا پس بکشم و از همه تواناییهایم استفاده نکنم.
😤 از آنجایی که دوست نداشتم احساس ضعف نشان دهم، تصمیم گرفتم و به خودم جرأتِ تلاشِ مضاعف را دادم. بنابراین متعهد شدم از تمام تواناییهایم استفاده کنم. تصمیم گرفتم پا پس نکشم و با خودم با صراحت صحبت کنم که آیا شانسی برای برتر شدن خواهم داشت؟ اگر برتر هم نشوم حداقل تغییری ایجاد میکنم.
🤫 هیچکس از تعهد من با خبر نبود، هیچ تشویق و تمجیدی در کار نبود. نبردی شخصی بود که من در طول چند هفته در درونم داشتم و بالاخره برنده شدم. 🥳
📚 بعد از این تعهد، از هر چالشی استقبال میکردم، دنبال کلمات و معانی آنها بودم خصوصا در زمانی که اینترنت به این صورت نبود بعضاً برای پیدا کردن معانی لغات و نحوه تلفظ آنها و گرامر، به کتابخانه میرفتم و از همکلاسیها و همسایهها کمک میگرفتم به طوری که برخی از دوستانم میگفتند کلماتی که در انتهای هر بخش آمده جزو محدوده امتحان نیست و من میگفتم: شاید معلم بپرسد ولی در واقع من متعهد بودم که کار را بخوبی انجام دهم.
📝 امتحان میان ترم گذشت و من نمره ۱۸/۵ دریافت کردم اما همچنان سخت تلاش میکردم تا امتحانِ ترمِ اول، آغاز شد و من باید با دانشآموزانی رقابت میکردم که خارج از مدرسه کلاسهای زبان میرفتند. 📖
🏆 هیچ وقت فراموش نمیکنم معلم بعد از امتحان وارد کلاس شد و گفت امروز نفر اول کلاس را معرفی میکنم تنها کسی که در این کلاس نمره کامل دریافت کرد و نام مرا خواند و همه برایم کف زدند. 🥇
😊 آنها فکر میکردند این موفقیت حاصل امتحان بود اما من میدانستم این موفقیت هفتههای قبل، در خلوت ذهن من اتفاق افتاده بود؛ یعنی وقتی که تصمیم گرفتم با ترسهایم روبرو شوم، پا پس نکشم و به خودم جرأت تلاش مضاعف را بدهم. 💎
#نوجوون
#موفقیت
#تحول
#بهار_بالنگی
@nojavon
۱۱۸
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
💠 تغییر در زندگی
🔶 ما اول چهار دست و پا راه رفتن را یاد میگیریم بعد یاد میگیریم روی پاهایمان بایستیم.
🔷 ما قبل از جبر حساب را یاد میگیریم.
💎 ما برای اینکه بتوانیم دیگران را اصلاح کنیم، اول باید خودمان را اصلاح کنیم.
✅ اگر شما میخواهید تغییری در زندگیتان ایجاد کنید، اولین گام برای شروع، تغییر در خودتان است، نه در والدین، دوست یا استادتان.
#نوجوون
#تحول
#بهار_بالنگی
@nojavon
۱۱۸
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
✅ برای شروعِ یک تغییرِ موفق،
نیاز داریم که اعتماد به نفس خود را
ارزیابی کنیم و
راهکارهای بالابردن آن را بشناسیم. 📈
علائم احتمالی اعتمادبهنفس ضعیف
۱. به آسانی با ظاهر شدن فشارها وامیدهید.
۲. با احساس حقارت و افسردگی دست به گریبان هستید.
۳. بیش از اندازه در مورد اینکه دیگران چه فکری در مورد شما میکنند، نگران هستید.
۴. برای اینکه اضطرابتان را مخفی کنید، متکبرانه رفتار میکنید.
۵. به راحتی به دیگران حسادت میورزید، مخصوصا وقتی که کسی از اطرافیان شما موفق میشود.
علائم احتمالی اعتمادبهنفس قوی
۱. از خودتان مقاومت نشان میدهید و در مقابل فشارها ایستادگی میکنید.
۲. بیش از حد در مورد محبوب بودن نگران نیستید.
۳. زندگی را به عنوان یک تجربه، به طور کلی مثبت میبینید.
۴. به خودتان اعتماد دارید.
۵. هدفدار هستید.
۶. بخاطر موفقیت دیگران خوشحال میشوید.
#نوجوون
#موفقیت
#بهار_بالنگی
#اعتماد_به_نفس
@nojavon
۱۱۸
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
📚 ۶ راهکار برای تقویت اعتماد به نفس:
✅ راهکار تقویت و تضعیف را کنار هم معرفی کردیم تا بهتر درک شود...
🟡 ۱. برای تقویت سر قولهایی که به خودتان میدهید بایستید. و برای تضعیف زیر قولهایی که به خودتان دادهاید بزنید.
🟠 ۲. برای تقویت از خودتان عطوفت و مهربانی نشان دهید حتی محبتهای کم. و برای تضعیف از دیگران کناره بگیرید.
🔴 ۳. برای تقویت با خودتان مهربان باشید. و برای تضعیف خودتان را لت و پار کنید.
🟣 ۴. برای تقویت صادق و شریف باشید. و برای تضعیف صادق و شریف نباشید.
🔵 ۵. برای تقویت خودتان را سرحال بیاورید. و برای تضعیف خودتان را از پا بیاندازید.
🟢 ۶. برای تقویت از استعدادهای خود استفاده کنید. و برای تضعیف استعدادهایتان را نادیده بگیرید.
در اینجا به صورت خلاصه آوردیم و در ادامه کمی آنها را توضیح خواهیم داد با ما همراه باشید 🙏
#نوجوون
#موفقیت
#بهار_بالنگی
#اعتماد_به_نفس
@nojavon
۱۱۸
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
💠 سر قول هایی که به خودتان میدهید بایستید.
🟤 آیا تا بحال دوستی داشتید که سر قولش نماند؟ مثلاً قول میدهد به شما زنگ بزند، یا با هم به پارک بروید اما فراموش میکند.
😒 بعد از مدتی شما اعتمادتان را به این افراد از دست میدهید.
🙁 وقتی شما هم مدام به خودتان قول میدهید و زیر آن میزنید، اعتماد به خودتان را ازدست میدهید.😶🌫 مثلاً فردا ساعت ۶ بیدار شوم، وقتی رسیدم خانه اول تکالیفم را انجام دهم. وقتی به قول خودتان عمل نکنید دیگر به خودتان اعتماد نمیکنید و میگویید: بعید میدانم در آزمون موفق شوم، بعید میدانم بتوانم معدلم را بالا ببرم و... 😩
😤 ما باید با تعهداتی که به خودمان میدهیم، همانقدر با جدیت برخورد کنیم که با تعهداتی که به مهمترین افراد در زندگیمان میدهیم، برخورد میکنیم.
🤦♂ اگر حس میکنید زندگی از دستتان خارج شده تنها باید روی خودتان تمرکز کنید و قولی به خودتان بدهید و به آن پای بند باشید. 🤝
✅ با تعهدات کوچک آغاز کنید مثلاً وسط غذا آب نخورید. بعد از مدتی که اعتماد به نفستان بالا رفت تعهدات بزرگتری میتوانید بدهید مثلاً هر غذایی که مادر درست کرده اگر دوست ندارم غر نزم و بخورم و اگر نمیتوانم بخورم بگویم مادر جان خیلی زحمت کشیدی اما الآن اشتها ندارم و دعوا به راه نیاندازم. 👌
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#اعتماد_به_نفس
#قول_دادن
@nojavon
۱۱۸
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
🖋 چند پیشنهاد
🔶 ۱. سه روز متوالی در ساعتی که برنامه ریزی کردهاید بیدار شوید.
🔷 ۲. یک کار ساده را به عهده بگیرید، مثلاً وقتی کار ماشین لباسشویی تمام شد لباسها را شما روی طناب یا رخت آویز، پهن کنید.
🔶 ۳. تعهد سخت تری را قبول کنید، مثلاً جمع کردن یا پهن کردن سفره شام ره به عهده بگیرید.
🔷 ۴. یک کتاب داستانی بردارید و هر روز در ساعت مشخص بخشی از آن را بخوانید مثل کتاب حکایات مثنوی معنوی، داستان راستان و...
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#اعتماد_به_نفس
#قول_دادن
@nojavon
۱۱۸
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
💠 از خودتان عطوفت و مهربانی نشان دهید:
🖌 وقتی کاری برای شخص دیگری انجام میدهید باعث میشود که شما به بیرون تمرکز کنید نه درونتان. کمتر پیش میآید درحالی که به فرد دیگری کمک میکنید افسرده شوید. عجیب تر آنکه کمک به دیگران باعث میشود احساس فوقالعاده خوبی بدست بیاورید.
📌 کمی به خودتان زحمت دهید و به تنهاترین فردی که میشناسید سلام کنید برای کسی که روزی به شما کمک کرد مثل معلم، دوست، مربی نامه تشکر آمیز بنویسید. در باجه عوارض که توقف کردید عوارض خودرو پشت سر را هم بپردازید.
✅ بخشش نه تنها به دیگران بلکه به خودتان هم زندگی میبخشد.
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#اعتماد_به_نفس
#بخشش
#مهربانی
@nojavon
۱۱۸
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
🌹 ماجرای بخشش ۱
✈️ یک روز در فرودگاه نشسته بودم و منتظر پرواز و بسیار هیجان زده چون یک بلیط درجه یک گیرم آمده بود. در قسمت درجه یک صندلی ها بزرگتر و راحت تر و غذاها لذیذتر هستند. 💺
🧳 قبل از سوار شدن به هواپیما متوجه خانمی شدم که چندین چمدان را به دنبال خود میکشید و کودکی گریان در بغل داشت که از ظاهر آنها خستگی و کلافگی میبارید. 🤕
💚 من که به تازگی خواندن کتابی درباره کارهای خوب را تمام کرده بودم به ندای درونم گوش دادم و با آن کلنجار رفتم و بالاخره تصمیم گرفتم بلیط را به او بدهم!
-ببخشید! فکر میکنم این بلیط بیشتر به در شما میخوره تا من! من میدونم پرواز با بچه ها چقدر سخته! اجازه بدید بلیطهامون رو عوض کنیم.
-مطمئن هستید؟!
-حتما! برای من فرقی نداره و من در طول پرواز مشغول کار هستم.
- ممنونم خیلی لطف کردید!
😇 وقتی سوار شدیم احساس شگفت انگیزی داشتم و یک لحظه کنجکاو شدم ببینم آن زن چه حالی دارد؟ برای همین به بخش درجه یک رفتم و از پشت پرده ورودی یواشکی نگاه کردم، آن زن همراه فرزندش که در بغلش بود روی آن صندلی بزرگ و راحت خوابیده بودند.
😌 «در آن لحظه من حس یک میلیونر را داشتم» و به این کارها ادامه دادم. 😎
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#بخشش
@nojavon
۱۱۸
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
🌹 ماجرای بخشش ۲
📨📝در محله بروملی لندن دانشآموزی برای معلم مدرسه خود نامهای نوشت:
👨👩👧 کنار خانه ما دختری به همراه پدر و مادرش زندگی میکند که وضعیت مالی خوبی ندارند.
👚در سه سال گذشته وقتی لباسهایم برایم کوچک میشدند، من و مادرم آنها را میبردیم و به آن دختر میدادیم. من به او میگفتم «فکر کردم شاید از اینها خوشت بیاد» یا «دوست دارم ببینم تو با این لباسها چه شکلی میشوی». وقتی لباسها را میپوشید میگفت: «بابت این بلوز جدید ازتون خیلی ممنونم» من هم جواب میدادم «این رنگ خیلی بِهِت میاد». من سعی میکردم با احساس باشم طوری که باعث نشوم به او حس بدی منتقل کنم یا او برداشت کند که من فکر میکنم او فقیر است.
😇 اینکه به او کمک میکنم تا زندگی بهتری داشته باشد حس فوقالعاده لذت بخشی است.
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#بخشش
@nojavon
۱۱۸
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
🌹 ماجرای بخشش ۳
🗺 رود اردن در مرز دو کشور اردن و فلسطین قرار دارد، طول آن ۲۵۰ کیلومتر است و از دریاچه جلیل عبور میکند و در نهایت به دریاچه دیگری ختم میشود.
🏞 دریاچه اول که جلیل نام دارد یک دریاچه آب شیرین در فلسطین است و مملو از ماهی و پرندگان وحشی است و گیاهان سرسبز سواحل آن را زینت دادهاند. درختان شاخههایشان را روی آن گستراندهاند و ریشههای تشنهشان را برای جرعه جرعه نوشیدن از آبهای شفابخش آن به درون آب دراز کردهاند. 🌳🌲🌴
🌊 اما دریاچه دوم هیچ اثری از ماهی و پرندگان وحشی و درختان سرسبز و آواز پرندگان ندارد و هیچ مسافری به سمت آن نمیآید.
💠 تفاوت این دو دریاچه چیست؟
آب آنها، سرزمین آنها و هوای آنها یکی است پس چرا یکی جلیل نام دارد و دیگری دریاچه مرده (بحرالمیّت)؟
💎 تفاوت آنها در یک چیز است دریاچه اول آب رود اردن را از سمت شمال دریافت میکند اما نگه نمیدارد و آن را به سمت جنوب منتقل میکند. در واقع بخشش و دریافت در آن به یک اندازه اتفاق میافتد. ولی دریاچه دیگر تمام آب را حریصانه ذخیره میکند و چیزی نمیبخشد.
✅💎 انسانها نیز مانند این دو دریاچه هستند هرچه ببخشی بیشتر در دلها نفوذ داری و خودت بیشتر از زندگی لذت خواهی برد و در تقویت اعتماد به نفس نیز بسیار مؤثر خواهد بود.
#نوجوون
#بهار_بالنگی
#بخشش
@nojavon
۱۱۸
۲۰ فروردین ۱۴۰۲