#سیاست #دموکراسی #بحران #انسجام
بسم الله الرحمن الرحیم
اندر مصائب دموکراسی (۲)
دموکراسی و انهدامِ انسجام
اگر در یک جامعه انسجامی وجود داشته باشد و مردمش نسبتاً هم فکر باشند، چقدر برایشان متفاوت خواهد بود که چه کسی، که از دل خود همین مردم نامزد میشود، رأی خواهد آورد؟ بهتعبیری دیگر، اگر اختلاف من و دیگری، صرفاً سر مواردی بسیار جزئی باشد، چه انگیزهای خواهم داشت که خودْ پای صندوقهای رأی بروم؟
دراینصورت، آیا برای اینکه مجبور شوم سراغ صندوق رأی بروم، برای صاحبان قدرت و برنامهریزان دموکراسی چارهای جز این میماند که شکاف میان مردم را عمیقتر کنند تا سازوکار دموکراسی با قدرت بیشتری روی دهد؟ بهتعبیری، آیا صاحبان قدرت و نامزدهای انتخاباتی، چارهای جز این برای خود میبینند که مروِّج دوگانگی در جامعه باشند؟ یعنی اگر شهروند، این را درک نکند که جامعه دچار قطبی شدن شدهاست و برای حفظ قدرت خود در جامعه باید پا به میدان بگذارد، میتوانیم انتخابات پرشوری داشته باشیم؟
کوتاه آنکه تا وقتی دموکراسی قرار است اثرگذاری شدیدی داشته باشد، قطبی بودن جامعه زنده خواهد بود و ابطال عمیقشدن گسلهای جامعه به ابطال دموکراسی وابستهاست.
الحمد لله