یک شب خوب
یک نشست و تفاهم پرفایده برای دانشآموزان اصفهانی
ان شاءالله
پ.ن: اینجایی که ما نشستیم، قبلاً نمایشگاه ماشین بوده و الحمدلله حالا شده کتاب فروشی
#کتاب_بخوانیم.
@patoghketabesfahan
خیلی خوشحالم که کتاب بنده اولین کتابیست که استاد و برادر عزیزم میثم رشیدی در سال ۱۴۰۳ میخواند.
نویسنده و خبرنگار و متخصص کتابی که سالهاست داره در عرصه معرفی کتاب انقلاب مجاهدت میکنه.
#کتاب_خوب
#تاکسی_دایموند۵۳لذت_دارد...
#کتاب_بخوانیم...
خدا را شکر که به واسطه دوستان همسرم کتاب زیاد میرسد به منزلمان و توفیق خواندنشان نصیب من هم میشود. مثل کتاب تاکسی دایموند 53. همین اول، حرف آخرم را بزنم: اگر به تاریخ شفاهی، به خاطرات، به تاریخ این کشور و به روزهای بعد از پیروزی انقلاب علاقه دارید خواندن این کتاب را از دست ندهید.
و اما بعد. به دلیل درگیری ذهنی خودم با پروژهای مربوط به غرب کشور خواندن این کتاب جذابیتش برایم دو برابر شد. متاسفانه آشنایی من با مردمان و اتفاقات بعد از انقلاب در غرب کشور و زمینههای آن اتفاقات بسیار کم است. فکر میکنم اکثریتمان همینگونه هستیم. یعنی اکثریت ما نامی از بروجردی، کاظمی، کاوه و بقیه شنیده ایم اما با فضای فکری و فرهنگی آن منطقه نا آشنا هستیم. کتاب تاکسی دایموند 53 ماجرای درجهداری ارتشی است که در کنار پاسداران به دست کردههای مخالف جمهوری اسلامی ایران اسیر میشود و دو سالی در اسارت میماند. اسیری که ویژگیهای خاص خودش را دارد: تحصیلکردة آمریکاست، فوق لیسانس دارد و مسلط به زبان انگلیسی. همینها باعث میشود که ما اسارت در دست کردها را از زاویهای دیگر ببینیم.
کتاب، خودنوشته است. یعنی محصول مصاحبه نیست. دکتر غلامرضا شیران خودش خاطراتش را نوشته و جناب عمیدی آن را بازنویسی کرده است. چیزهایی که بعد از این می نویسم نکات من است. یعنی شاید برای خیلیهای دیگر اصلاً به چشم نیاید و مهم نباشد. همانطور که در گروهی کتابخوان این را متوجه شدم.
با توجه به اینکه دکتر شیران خدا را شکر زنده هستند، من اگر بودم حتماً سراغ مصاحبه میرفتم برای پرکردن خلاهای کتاب. کتاب تا صفحات زیادی برای من تختِ تخت بود. انگار راوی خودش را پشت دوربین چشمهایش پنهان کرده بود و به حالتهای مختلف خودش را نشان نمیداد. تا صفحات زیادی و بی اغراق تا انتها من شخصاً خط فکری دکتر شیران را نفهمیدم. نفهمیدم آیا اهل نماز بوده است یا نه؟فقط یک جا آن هم در اواخر کتاب نمازخواندن آقای شیران را میبینیم. حالا این چرا برای من مهم شده است؟ چون در این کتاب نمازخواندن و تقید به دین برای بچههای اسیر خطرناک بوده و در چندین مورد دکتر شیران این کارها را نشانة شجاعت بچههای پاسدار و بسیجی و عنوان کرده. اما من هیچ جا نشانه ای از آقای شیران در این کار ندیدم. حتی درباره انقلاب هم هیچ نشانة مشخصی از خط فکری ایشان در کار نیست. ما با آدمی روبهرو هستیم که تا آخر نه از خودش میگوید نه از خط فکریاش. حتی جایی در اواسط کار یکی از پیشمرگههای کرد جلوی ایشان چای میگذارد و او میخورد. البته میتوان به این ماجراها اینگونه نگاه کرد که با اسیری روبه بعد از انقلابو هستیم که ناخواسته وارد ماجرایی اینگونه تلخ شده و حالا دیدههای او مهم است. نکته بعدی که مرا اذیت کرد این بود که تا نیمه های کتاب و حتی بیشتر، تصویری که از کردهای تجزیهطلب در این متن ارائه شده خیلی باکلاس، مهربان، تحصیلکرده، با ادب و... است. اینکه گفتم کار احتیاج به مصاحبه دارد همین جا به چشم میآید. آقای شیران در میان اسیرانِ دیگر بوده است. باید درباره دیگر اسرا و رفتار زندانبانها با آنها از ایشان سوال میشد. منِ خواننده تقریباً تا گورهشیر احساس سختی خاصی در این اسارت نمیبینم جز شپش و شبخوابیدنهای ناراحت به خاطر کمیِ جا. به نظر بنده کتاب از «گورهشیر» جان میگیرد. تازه از آنجاست که آقای شیران اجازه میدهد ما کمی به دیگران دقت کنیم. هر چند جزیی هر چند گذرا. منِ خواننده تازه آنجا رفتار واقعی زندانبانهای کرد را با اسرای ایرانی میبینم. اینکه آقای شیران شروع به تدریس زبان میکند برایم جالب بود اما باز هم همان تکبعدی ها اذیتم میکرد. باید مصاحبهگر وارد میشد و آقای شیران را به مرور خاطراتش، مرور آدمها، کارها، رفتارها، سختیها، تلخیها، شادیها، حرف ها، پچپچهها، درد دلها، خیانت ها، رفاقت ها و ... وامیداشت.
کتاب تاکسی دایموند 53 را حتماً باید خواند. آرام هم خواند. باید روی آن قسمت مصاحبه برتولینی ماند که از آقای شیران میپرسد«تو در کردستان چه میکنی؟» و باید برای جواب غلامرضا شیران مدتها فکر کرد که جواب داد:«اینجا کردستانِ ایرانه. پس من در ایران، یعنی کشور خودم هستم». کتاب تاکسی دایموند را بخوانید. کتاب برشی از زندگی مردی تحصیلکرده در آمریکاست که ناخواسته وارد ماجرایی شده که انتهایش اسارت است. به همین اندازه هم اسارتش با بقیه فرق میکند.
لطف سرکار خانم فرزامنیا برای خواندن و معرفی کتاب تاکسی دایموند53
#کتاب_بخوانیم
#تاکسی_دایموند53
#معرفی_کتاب
#کردستان
#دفاع__مقدس
#ستارگان_درخشان
نونِ نوشتن
https://eitaa.com/nooneneveshtan