امروز مدرسه صارمیه استعدادهای درخشان برنامه عزاداری شهادت صدیقۀ شهیده بود.
تدارک این برنامه همه با بچهها بود.
شوق و ذوقشان برای برپایی این مراسم و حرصی که میخوردند برایم غبطه برانگیز بود.😭😭😭😭
#شهادت_مادرمان_افسانه_نیست
نونِ نوشتن📜🖋
برگزاری این مراسم و پذیرایی انتهایش داستانی دارد برای من که ان شاالله برایتان میگویم...
#مادر_هوای_بچهاش_را_دارد...
امروز از بعداز ظهر تا ساعت شش و هفت شب کلاس و جلسه داشتم و فرصت خوردن ناهار نبود.
همسرم حرص میخورد که حتما چیزی بخور که گرسنه نمانی. میخواست غذا آماده کند که راضی نشدم.
داخل مدرسه که گفتند امروز مراسم است و مهمان سفره حضرت زهراییم، بدنم لرزید. انگار کسی بهم گفت مادر حواسش به بچهاش هست که گرسنه نماند.
مادر عزیز ممنونم که حواست به فرزندانت هست.
#مدیون_مادر_این_خانوادهایم...
#گر_نگاهی_به_ما_کند_زهرا...
تا گشودند در حجرۀ ام الحسنین
گفت با گریه حسن:«آجرک الله حسین»
#مادر_ما_مادر_تموم_عالمه
#فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانو سه ماه منتظر این دقیقهام
مشغول کارِ خانه شدی خوشسلیقهام
#بیمادری
پشیمان میشود هر کس برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی...
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
چه روزها که یکبهیک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشینسخن تبربهدوش بتشکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خستهایم و دلشکسته نه
ولی برای عدهای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعهام
دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی
مهدی جهاندار
#غروب_جمعه
#امام_زمان
نونِ نوشتن📜🖋
هوالمقدر همیشه اولینها برایم دوستداشتنی و لذتبخش بوده. اولین روز کلاس و مدرسه، اولین روز دانشگاه
یک سال پیش چنین روزهایی بود که تاکسی دایموند۵۳ پا بر دنیای کتابها گذاشت...
هدایت شده از اساتید دبیرستان شهید اژهای یک دوره دوم
نمایشگاهی از تألیفات اساتید و دانش آموزان دبیرستان شهید اژه ای یک دوره دوم
دیروز دومین جلسه از جلسههای «کمی بهتر بنویسیم» خدمت بزرگواران روایت خانه بودم
جلسهای پر شور با طعم سمنوی نذری...
#بهتر_بنویسیم
#کژتابی
#گزینش_واژگان