eitaa logo
نونِ نوشتن📜🖋
141 دنبال‌کننده
118 عکس
20 ویدیو
0 فایل
ما در این دشت به امید تو انگور شدیم...
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز از بعداز ظهر تا ساعت شش و هفت شب کلاس و جلسه داشتم و فرصت خوردن ناهار نبود. همسرم حرص میخورد که حتما چیزی بخور که گرسنه نمانی. میخواست غذا آماده کند که راضی نشدم. داخل مدرسه که گفتند امروز مراسم است و مهمان سفره حضرت زهراییم، بدنم لرزید. انگار کسی بهم گفت مادر حواسش به بچه‌اش هست که گرسنه نماند. مادر عزیز ممنونم که حواست به فرزندانت هست. ... ...
تا گشودند در حجرۀ ام الحسنین گفت با گریه حسن:«آجرک الله حسین»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانو سه ماه منتظر این دقیقه‌ام مشغول کارِ خانه شدی خوش‌سلیقه‌ام
پشیمان می‌شود هر کس برای تو نمی‌میرد چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی...
چه روزها که یک‌به‌یک غروب شد نیامدی چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نیامدی خلیل آتشین‌سخن تبر‌به‌دوش بت‌شکن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی برای ما که خسته‌ایم و دلشکسته نه ولی برای عده‌ای چه خوب شد نیامدی تمام طول هفته را در انتظار جمعه‌‌ام دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی مهدی جهاندار
نمایشگاهی از تألیفات اساتید و دانش آموزان دبیرستان شهید اژه ای یک دوره دوم
دیروز دومین جلسه از جلسه‌های «کمی بهتر بنویسیم» خدمت بزرگواران روایت خانه بودم جلسه‌ای پر شور با طعم سمنوی نذری...
چشم سربازان به کلام فرمانده...
سلام خواهر سلطان سلام بانوجان در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها دعاگوی همه هستم...
صبح اول وقت بعد از زیارت حضرت معصومه اومدیم جمکران و یکی دو تا جلسه پروپیمون داشتیم. یکیش با آقای دکتر جوادفر مدیر مرکز مطالعات سفرنامه پژوهی بود. مطالب جالب و خوبی گیرمون اومد.