🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سلام بر تو ای بهار انسانیت...
سلام بر تو که خورشید حضورت سرمای زمستان ظلم و بیعدالتی را از بین میبرد و شکوفههای بهاری صلح و آرامش را در جهان بارور میکند.
آمدن بهار طبیعت همزمان با بهار قرآن را از خاک همیشهبهاری حرم امام رضا به شما تبریک میگویم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
امروز بعد از مدتها گفتوگوی مجازی با استادی که به واسطه زبان و ادبیات فارسی و مشخصاً جشنواره فارسینما با ایشان آشنا شده بودم، توفیق شد و در صحن عزیز مسجد گوهرشاد در حرم امام رضا علیه السلام استاد عبداللهزاده مهنه را زیارت کردم. خادمی که لایههای دیگری از حضور در حرم امام رضا را میبیند و سعی میکند به بقیه نشان بدهد...
دقایقی نشستیم وسط حیاط مسجد و گفتیم و شنیدیم. از ظرفیتهای اجتماعی و فرهنگی پنهان این حرم که بهتنهایی میتواند بار فرهنگی یک تمدن عظیم را به دوش بکشد و از آن غافلیم.
شکلات گرفتیم و عیدی...
#حرم_امام_رضا
#قلب_ایران
#خادم_حرم
#بوی_عیدی
#آدم_حسابی
خیلی خوشحالم که کتاب بنده اولین کتابیست که استاد و برادر عزیزم میثم رشیدی در سال ۱۴۰۳ میخواند.
نویسنده و خبرنگار و متخصص کتابی که سالهاست داره در عرصه معرفی کتاب انقلاب مجاهدت میکنه.
#کتاب_خوب
#تاکسی_دایموند۵۳لذت_دارد...
#کتاب_بخوانیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات بنده حقیر و استاد بزرگوارم درباره مجموعهای منحصربهفرد از مجموعه ادبی #روایتخانه
@revayat_khane
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
روز دوازدهم فروردین به عنوان نماد احترام به حقوق انسانها در جریان یک انقلاب باید شناخته شود.
به نظرم در هیچ جای دنیا هیچ انقلابی را سراغ نداریم که کمتر از دو ماه بعد از پیروزیاش مردم را پای صندوقهای رأی بیاورد و نظرشان را درباره شیوه حکومت آینده بپرسد.
درود خدا بر روح عظیم امام بزرگوار ما که اینچنین هوشمندانه انقلاب را هدایت کرد.
دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی ایران است...
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
داشتم به این فکر میکردم که وقتی ما خدا را با هزار اسمش صدا میزنیم انگار می خواهیم همهٔ تیرهایمان را استفاده کنیم. انگار میخواهیم هرچه در چنته داریم بیاوریم وسط.
انگار میخواهیم بگوییم خدا این انتهای زور ماست. داریم تو را با هزار اسمت صدا میزنیم تا دستمان را بگیری...
انگار میخواهیم چیزی را جا نینداخته باشیم...
خدایا تو را به هزار اسمت قسم میدهیم با ما با فضلت رفتار کن که ما فقیر توایم...
ما را به درگاهت راه بده که
گر تو برانی به که روی آوریم...
همین امروز که دارم این روایت بچههای لشکر ۱۴ امام حسین را مینویسم، نام شهید محمدرضا (علی) زاهدی آمد وسط روایت...
انا انشاءالله به لاحقون...
#روایت_دفاع
#شهید_زاهدی
#شهیدالقدس
بسم الله الرحمن الرحیم
اِنّ موعدهم الصبح اَلیس الصبح بقریب...
#انا_من_المجرمین_منتقمون
#القدس_لنا
#سنصلی_فی_القدس
#انتقام
حسین جان...
پشیمان میشود آنکه برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
#شهادت_همه_آرزومه...
این آخرین سحر ماه رمضان است که بیداریم و ای کاش بیدار شویم.
ای کاش این آخرین سحر ماه رمضان عمرم نباشد که اگر باشد، چه خسرانزدهام من که هیچ توشه ای از این فرصت بینظیر الهی برنداشتم.
باید نشست و گریست بر حال بندهای که خدا برایش آغوش رحمت و مغفرت و برکت خودش را باز کرده و او رو میگرداند و به فکر بازیهای دنیایی خودش است.
گاهی فکر میکنیم داریم کاری میکنیم که رضایت خدا در آن است و به این خیال خام خود را بینیاز از بندگی میدانیم. حال آنکه داریم در جهتی خلاف بندگی قدم میزنیم...
خدایا ما را در مسیر حقیقی بندگی خودت قرار بده و عشق و علاقه به حسینت را در دل ما شعلهور کن تا وجودمان در آتش عشق ارباب بی کفن بسوزد و خاکستر شود...
اللهم الرزقنا زیارت الحسین فی الدنیا و شفاعت الحسین فی الآخره...
به بهانه سالروز شهادت صیاد عزیز
بریدهای از کتاب #تاکسی_دایموند_53 درباره او:
«صبح روز بیستوششم آبان سال 1360. ساعت 8 صبح داشتم در میدان مقابل محوطۀ پادگان قدم میزدم و به سرعتِ اتفاقات این دو روز فکر میکردم. نگاهم به دشتهای اطراف پادگان بود. هر ماشینی که میخواست وارد پادگان بشود، باید از این میدان میگذشت. خودرویی نظامی وارد میدان شد. سرهنگ جوانی، کیفسامسونتبهدست، از ماشین پیاده شد. کمی میلنگید. در یک لحظه شناختمش. جناب سرهنگ صیاد شیرازی بود. از شوق دیدنش و به رسم نظامیها فرمان بهجای خود و احترام دادم. سرهنگ لحظهای ایستاد. آزادباش داد و آمد طرفم. دستش را بهطرفم دراز کرد و لبخندی مهربانانه زد و احوالم را پرسید. این دیدار برایم هم جالب بود، هم افتخارآمیز. با خودم گفتم امروز حتماً روز خوبی خواهد بود...»
#بریده_کتاب
#تاکسی_دایموند_53
#صیاد_دلها
#ارتش_بسیجی
صبح روشن و پرنور عید سعید فطر
عیدتون مبارک باد🌺🌺🌺🌺
#عید_سعید_فطر
#عید_مبارک_باد
امشب با شنیدن خبر شروع واکنش ایران به تجاوز اسرائیل حس شعف فراوانی دارم. راستش را بخواهید روی پایم بند نیستم.
امشب داشتم روایت عبور شبربچههای خمینی از اروند را مینوشتم. روایت فتحالفتوحی که هیچ کس در دنیا باور نمیکرد کسی بتواند انجامش بدهد؛ ولی فرزندان روحالله ناممکنها را ممکن کردند و به دنیا نشان دادند، فرزندان ایران همه وجودشان غیرت است و شجاعت.
امشب هم یکی از آن شبهایی است که لیلةالقدر انقلاب است.
امشب رزمندگان ایرانی کاری کردند کارستان.
امشب به مدد فرزندان ایران، کودکان مظلوم غزه هم مثل کودکان ایرانی آرام میخوابند.
امشب مادران غزه با خیال راحت برای فرزندانشان لالایی فتح و ظفر میخوانند.
امشب روح حاج حسن طهرانی مقدم و حاج قاسم و حاج احمد کاظمی شاد است و دارد کمک میدهد.
امشب روح بلند و ملکوتی امام عزیزمان از این حرکت فرزندانش شادمان است.
امشب روح همه شهیدان وطن شاهد و ناظر است.
امشب ان شاءالله خنده بر لبان امام زمان میآید.
ان شاالله این اولین گام است برای نزدیک شدن به پایان کابوس حضور رژیم نحس صهیونیستی در این دنیا.
پشیمان میشود هر کس برای تو نمیمیرد
چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی
#السلام_علی_الحسین
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#شب_زیارتی_ارباب
ما گدایان خیل سلطانیم.mp3
6.48M
ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانانیم
بنده را نام خویشتن نبود
هر چه ما را لقب دهند آنیم
گر برانند و گر ببخشایند
ره به جای دگر نمیدانیم
چون دلارام میزند شمشیر
سر ببازیم و رخ نگردانیم
دوستان در هوای صحبت یار
زر فشانند و ما سر افشانیم
مر خداوند عقل و دانش را
عیب ما گو مکن که نادانیم
هر گلی نو که در جهان آید
ما به عشقش هزاردستانیم
تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم
تو به سیمای شخص مینگری
ما در آثار صنع حیرانیم
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم
سعدیا بی وجود صحبت یار
همه عالم به هیچ نستانیم
ترک جان عزیز بتوان گفت
ترک یار عزیز نتوانیم
دقایقی از شعر و موسیقی اصیل ایرانی لذت ببرید...
#سعدی
#غزل_ناب
#موسیقی_ایرانی
#شجریان
#اول_اردیبهشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوم اردیبهشت زادروز قیصر ادبیات فارسی است. قیصری که با رفتنش آرزوهای زیادی را برای شعر انقلاب با خود به خاک برد...(نقل از پیام تسلیت آیتالله خامنه ای برای درگذشت وی)
#شعر
#ادبیات
#غزل
#قیصر_امین_پور
#دستور_زبان_عشق
یکی از درس های کلاس نگارشمان سنجش و مقایسه است.
به بچهها گفته بودم متنی بنویسید و تمرین کنید بین موضوعات بی ربط پیوند برقرار کنید و مقایسهشان کنید.
یکی از بچهها از دبیرستان صارمیه اصفهان(استعدادهای درخشان)
اینطوری نوشته بود...
«موشک و قلم
دو چیز کاملا متفاوت؛ اما به یکدیگر نزدیک، گاهی میتوانند برای اصابت به یک هدف همکاری کنند.
شاید قلم وسیلهای برای نوشتن، نوشتن خاطرات، مشق، جملات دلی، شعر، داستان و... ارتباطی با موشک نداشته باشد؛ اما به نظر من برادر یکدیگر به حساب میآیند؛ برادرانی که یکیشان فقط برای حمله و دیگری گاهی برای حمله استفاده میشوند؛ اما این حمله کجا و آن حمله کجا؟
حملهٔ موشک، زندگی، خانه، وطن، خاک، خانواده، دوستان و امنیت را از انسان میگیرد؛ ولی حمله قلم، آبرو، فرهنگ، اتحاد، امنیت و حتی آرامش را از انسان میگیرد...»
امیرعلی شریفی دهم ریاضی
مدرسه صارمیه ناحیه ۲ اصفهان
#نگارش
#ادبیات
#موشک
#قلم
#سنجش_و_مقایسه
#حال_خوب