eitaa logo
نون و قلم
95 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
هٌشدار به هوای قرص نانی قلمی بر کاغذ نلغزانی نوشته هایی به فراخور حال و ایام در بیان حق
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز انقلاب ما ۴۵ ساله نشد! آخر مگر سال ۴۲ نبود که امام به شاه توپید و گفت "  نصحیت مرا بشنو " ؟ ۶۰ سال می گذرد. اما امروز انقلاب ۶۰ ساله هم نشد! نواب صفوی را چگونه می توانم فراموش کنم که سال ۱۳۲۹ هندسهٔ حکومت اسلامی را ترسیم کرد. و پیش از او طباطبایی ها و بهبهانی ها و شیخ فضل الله ها را که چگونه نظام سیاه پادشاهی قجری را در دو دهه پایانی قرن سیزدهم شمسی به بند مشروطه کشیدند. آیا باید از مجاهدت های سید جمال چشم پوشید؟ آیا فتوای تحریم تنباکو در شکل گیری انقلاب ما بی تاثیر بود؟ می گویند شهید اول را به جرم تئوریزه کردن حکومت تشیع تحمل نکردند. او را که در قرن هشتم می زیست قلم بگیرم؟ بگذارید خیال تان را راحت کنم. بذر انقلاب ما، زمانی که محمدِ ۴۰ ساله ندای " إقرأ " شنید و ردای نبوت پوشید، همان میانهٔ غار حرا کاشته شد. پیامبر عظیم الشان ما دید که روح اللهِ خمینی بیرقش را به دوش می کشد، که اگر نمی دید سلمان مسلمان نمی شد. آن نیزه ای که به قلب یاسر و سمیّه فرو رفت بذر انقلاب ما را آبیاری کرد. سنگی که بر سینه بلال به ظلم نهاده شد نهال انقلاب ما را تنومند کرد. اگر علی(ع) خارِ در چشم و استخوانِ در گلو را 25 سال که نه, سی و اندی سال تحمل کرد چون این انقلاب را می دید. ندای " رضاً برضاک " از گلوی بریده، نشان از این انقلاب داشت. " ما رأیتُ الا جمیلاً " یعنی غوغایی در راه است که مأموریتِ خمینی است. انقلاب ما امروز ۱۴۰۲ ساله شد. سیزده سالش هم در مکه بوده که بماند. امروز دیدم که عَلَم این انقلاب بر دوش " گام دومی ها" بود. بر دوش آن پسرِ جوانِ لباسِ رزم پوشیده بر دوش آن دختر جوان دوربین به دست بر دوش آن نوجوان سرود خوان بر دوش دخترک هفت سالهٔ من بر دوش شیرخوارهٔ گهواره نشین که حضرت روح الله نشانی اش را به آن مامور ساواک می داد. امام امروز زنده تر از همیشه در قلب اتفاقات زمان حضور دارد. در ایران در لبنان در عراق در غزه در یمن و در پس کوچه های اروپا در دل پایگاه بسیج مستضعفانِ پاریس و لندن و واشنگتن راه درازی آمده ایم به بلندای ۱۴۰۲ سال و حالا به نزدیکی قله رسیده ایم افقِ روشنِ پیشِ رو چنین می نماید که عن قریب تمدنی نقاب از چهره برمی گیرد تمدنی نوین که اسلامی است به پرچمداریِ یک ایرانی سیدی خراسانی گامی چند باقی نمانده و شاید یک گام دیگر. عبدالحسن رفیعی نژاد ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
💠 " والله اسلام تمامش سیاسی است" حتی خط لوله اش. 1⃣ همه نشانه ها خبر از برپایی یک حماسه سیاسی دارد. یک انتخابات پرشور که حالا ملت ایران برای رقم خوردنش، خود تصمیم گرفته و عزم جزم کرده. اگرچه از مدت ها پیش می شد این رخداد سیاسی را پیش بینی کرد اما آن پیش بینی ها صرفا تحلیل بود و حالا و در کمتر از دو هفته مانده به انتخابات می توان آن را بالعینه دید. 2⃣ حالا که این نشانه ها اظهر من الشمس شده از آن سو دشمن به تکاپو افتاده تا پیشگیری کند. دشمن را که می گویم سراغ این خرده پاهای داخلی نروید. منظورم اتاق فکرهای آمریکایی و صهیونیستی است. از هر آنچه می توان باید استفاده کرد تا از گسترده تر شدن ابعاد این حضور مردمی کاسته شود. چرا که انتخاباتِ پرشور و همراه با مشارکت بالا یعنی ایران قوی و ایران قوی یعنی ارائۀ الگوی موفق حکمرانی به ملت های دنیا و این برای دشمنان ما خطرناک است. هر حکومتی که در برابر استکبار قد علم کند باید فروپاشَد تا این ذهنیت که می شود بدون حمایت دولت های استکباری و دنباله روی از آنها بود و زیست و موفق شد برای سیاست ورزان و مردم دنیا شکل نگیرد. 3️⃣ خروجی اتاق فکر دشمن در اینگونه موارد یک نیم خط است " تقابل مردم با نظام". به هر موضوعی متوسل می شوند تا این تقابل شکل گیرد. حالا دستور کارشان شده "ناکارآمد جلوه دادن دولت" و " عصبانی کردن مردم". عصبانی کردن مردم با هر هزینه ای حتی به قیمت یخ زدن آن کودک دو سه ساله و آن پیرزن بی کَسِ هفتاد ساله در زمستانِ سرد. 4️⃣ در حرکتی مضحک چند نقطه از خط لولۀ اصلی انتقال گاز را منفجر می کنند تا مردم در سرما بلرزند و از نظام عصبانی شوند. به خیال خامشان مردم که عصبانی شدند دیگر کار تمام است و انتخابات سرد و کم رونق خواهد بود. خدایا تو را سپاس که دشمنان ما را از میان احمق های درجه یک دستچین کرده ای. 5️⃣ غافلند از اينکه نظام ما حالا قوی شده رسانه اش به روز است و روایت اول در اختیار اوست مهندسش به سرعت بحران را مهار و مدیریت می کند نیروی امنیتی اش هشیار است و در رصدهایش تیز بین قدرت نظامی اش مجهز است و نقطه زن تنبیه می کند و مردمش بصیرند. ترفندها را می شناسند. عصبانی می شوند اما از دشمن. و همین کافی است برای خلق حماسه ای دیگر. عبدالحسن رفیعی نژاد ۲۷ بهمن ۱۴۰۲ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
هم خمینی می دانست هم مردم پنجاه روز بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ همه پرسی تعیین نظام حکومتی ایران انقلابی برگزار شد و نتیجه آن شد که شد. چند نکته در این خصوص قابل ذکر است. ۱- نمونه ای دیگر در هیچ جای جهان و در هیچ مقطعی از زمان وجود ندارد از این میزان عجلهٔ رهبر یک انقلاب برای رجوع به نظر مردم و دادن حق مشارکت به آنان برای تعیین نوع حکومت. تنها انقلاب اسلامی به رهبری امام(ره) است که از روی باور و نه به شکلی نمایشی این مهم را عملی کرده و این شایستهٔ ذکر و افتخار است. ۲- مشارکت خیره کنندهٔ ۹۸ درصدی مردم در این فراخوان سیاسی فارغ از رأی آری یا نه، نشان از اعتقاد مردم به حضور در عرصهٔ سیاسی و اجتماعی داشت. مردمِ انقلاب کرده دریافته بودند که قوام این انقلاب به حضورشان در صحنه است و اگر پای کار انقلاب نباشند خمینی هم مثل علی خانه نشین می شود. از سوی دیگر به رهبرشان اعتماد داشتند و می دانستند از رای شان صیانت می شود. پس با اعتقاد و اعتماد پای صندوق حاضر شدند. ۳- برخی تحلیلگران کوته بین چندی بعد گفتند " خمینی و مردم ایران می دانستند چه چیزی را نمی خواهند اما نمی دانستند چه چیزی می خواهند." تحلیلی سرتاپا غلط حاکی از آن که امام و مردم پادشاهی را نمی خواستند اما جایگزینی شایسته برایش نداشتند. ۱۲ فروردین ۵۸ مردم جمهوری اسلامی را برگزیدند. کلمه ای را نه به آن افزودند و نه کاستند. همین نظامِ نوپای راست قامتِ ناوابستهٔ به شرق و غرب، موی دماغشان نشد بلکه سد محکمی شد بر سرِ راه افزون طلبی های استکباری هر دو بلوک تا آنجا که جنگ جهانیِ هشت ساله ای را برای براندازی اش تدارک دیدند و خیری ندیدند. هر آنچه از آبرو و هیمنه اندوخته بودند در این جنگ از کف دادند و راه اعتلای جمهوری اسلامی را هموار کردند تا خود باشد و خدایش. ۴- امروز ۴۵ سال است که با "جمهوری اسلامی" همان که نه یک کلمه اش کم شد و نه یک کلمه به آن افزوده، سرشاخ اند. حالا گزینه های شان در بایگانی ها خاک می خورد. گفتمان این نظام صادر شده به همه جای دنیا. در شاخ آفریقا هوادار دارد. بسیج اش در لندن و پاریس پایگاه مردمی به راه انداخته. محور مقاومتش دست بسته نیست. زرّادخانه اش پُر و پیمان است. و این همان " جمهوری اسلامی" است که سنگ بنایش در انقلاب اسلامی نهاده شد. همان که هم امام خواهانش بود و هم مردم. ۵- دشمنان دست بردار نیستند. برنامه ریزند و طراح. خستگی ناپذیرند. از کید و مکر کوتاه نمی آیند. هر روز حربه ای نو عَلَم می کنند. امروز با "جنگ شناختی" به سراغ مان آمده اند. آمده اند تا باورها را تغییر دهند. روایت ها را دیگرگونه کنند. روایت های جدیدی بسازند و به خوردمان دهند. آمده اند تا جای شهید و جلاد را عوض کنند. معروف را منکر و منکر را معروف جلوه دهند. آمده اند به جنگ همدلی و اتحاد ما. بدنبال شقه شقه کردن اُمّت. و امت اگر از هم پاشید به مقصود می رسند. و نمی رسند به فضل الهی که "إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا" (نسأ ۷۶) ۶- گردنه های سخت را پشت سر گذاشته ایم. شیب های تند را عبور کرده ایم و به قله نزدیک شده ایم. دشمن این را می داند و فشار را مدام بیشتر می کند. همین چند قدم پایانی را صبوری باید. روزه داری ساعات پایانی اش طاقت فرساست. ما عهد کرده ایم که بمانیم و می مانیم. حتی اگر شعب ابی طالبی تدارک ببینند یا سپاهِ عمرسعد را روانه کنند. ما آن روز که جمهوری اسلامی را برگزیدیم تا آخر قصه را می دیدیم. هم ما می دانستیم و هم امام. می دانستیم و انتخاب کردیم جمهوری اسلامی را نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. عبدالحسن رفیعی نژاد ۱۲ فروردین ۱۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
صفحات کتاب قطور تاریخ مملو از حوادثی است که هر کدام به فراخور شعاع اثر خود، ردّی بر مسیر حرکت بشر نهاده و گذشته است. ظهور و سقوط تمدن های بزرگ و کوچک از این همین دست حوادث اند. ظهور اسلام، دوره رنسانس، استعمار ملت ها، شکل گیری و فروپاشی کمونیسم و عصر دیجیتال و حاکمیت سایبر و ... از دیگر موارد قابل ذکر است. همه این حوادث و امور در بستر زمان و به آرامی محقق شده و به ناگاه به واقعیت نپیوسته است. بدون شک وقوع انقلاب اسلامی یکی از این دست حوادث-شما بخوانید مقدرات الهی_ است که اگرچه شاید ذهن بنیانگذارش را سالیانی دراز پیش از وقوع به خود مشغول داشت اما از زمان پیدایش اولین جرقه تا پیروزی به بیش از 15 سال نیاز نداشت و از این منظر از سریعترین وقایع شاخص تاریخ بشر به حساب می آید. انقلاب اسلامی پرچم " نه شرقی و نه غربی" را برافراشت که به حق امتداد "قولوا لا اله الا الله تفلحوا" بود. حاکمان دُوَل مختلف و ملت ها را به رهایی از یوغ بلوک استکباری دعوت کرد. اگرچه در بین حُکّام وابسته و دست نشانده حرفش خریدار نداشت اما وجدان های آرمان خواه در میان ملت ها که مخاطب اصلی او بودند پیامش را نیوشیدند و دست بر زانوی خدامحوری و خودباوری نهادند و به حرکت درآمدند. "تمدن نوین اسلامی" نگاهش به قله هاست. قله آزادگی و شرف انسان که فقط با بندگی در برابر ذات لایزال الهی بدست می آید. در این تمدن ظلم به ایرانی به همان میزان ناپسند است که به شهروند فلسطینی، لبنانی، سوری، عراقی، یمنی و حتی انگلیسی و آمریکایی. در این گفتمان ظلم پلید است و ناخواستنی. اگر این ظلم در غصب سرزمین و رانده شدن از خانه و کاشانه شکل باشد باید در برابرش ایستاد، اگر در استیلای کارتل های اقتصادی قد بکشد باید تمام قد به پیکارش رفت و اگر فرهنگ را به وادی انحرافات شیطانی بکشاند باید برای زدودنش مبارزه کرد. اسرائیل که مولود نظام بدقواره و ظالمانه حاکم بر دنیاست به عنوان نماد مکشوف ظلم باید از میان برداشته شود تا مسیر ظلم ستیزی در جهان هموار و همه گیر شود. در گام نخست "اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود" تا گام های بعدی بلند تر و سریعتر طی شود. موشکباران اسرائیل را اگر از این دریچه بنگریم نگاه مان به هندسه جهان به واقعیت نزدیکتر می شود و حرکت آرمانی انبیاء فهمیدنی تر. امروز اگر باران موشک و پهپاد بر سر اسرائیل می بارد و آمریکا و دنبالچه هایش فقط نظاره و توصیه می کنند باید دلیلش را در سیلیِ عین الاسد دید و هر دوی این ها گام هایی برای تحقق همان تمدن بزرگ اسلامی. تمدن نوین اسلامی زیر سایه بمب و موشک شکل نمیگیرد اما ابتدا باید پرده را از هیمنه پوشالی شیطان و نظامات ظالمانه اش که به لطف بمب و موشک گردآورده فروانداخت تا همه حتی نامسلمانان باور کنند که "إِنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفًا". همه باید بدانند شیطان رفتنی است و ظلم پایان یافتنی. و امروز این پرده براُفتاد. شیطان می داند و بر خلاف آنچه که وانمود می کند جنگ اصلی در میدان نظامی نیست. در میدان گفتمان و چرایی حیات بشری است. از همین روست که با جنگ شناختی به نبرد با ملت ها برخاسته و بر تهی کردن انسان از ارزش های فطری اش پای می فشارد. آماده باشید که از امروز سیر حوادث سرعت می گیرد و عبور از "پیچ بزرگ تاریخی" به تحقق نزدیک تر می شود. همان که کشتی بان حکیم انقلاب در وصفش فرمود: "آنچه که من به شما جوانان عزیز و فرزندان خودم عرض میکنم، این است که بدانید امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه‌ی عالم دارد آغاز میشود. نشانه‌ی بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه‌ی به وحی.10/11/90" ✍ عبدالحسن رفیعی نژاد ۲۶فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
آدم باش پس آنگه هر آنچه خواهی باش! دوسه روزی است خبر مرگ و کشیده شدن کار تعدادی از پزشکان شرکت کننده در پارتی مختلط به بیمارستان بدلیل مصرف مشروبات الکلی، منتشر شده و رویکردها و بازخوردهای مختلفی در پی داشته است. در این نوشتار از زاویه دیگری به موضوع پرداخته ام. بخوانید. 1- پارتی مذکور با حضور پزشکان متخصص در شیراز برپا شده است. خانم دکتر اکبری که در همان پارتی جان سپرده رتبه هفت آزمون تخصص پوست و مو بوده و همسرش دکتر شهریور که هر دو کلیه اش را نابود کرده و کارش به کما کشیده فوق تخصص چشم است. یعنی جمعی از جامعه. نخبگان علمی و سرآمدان اجتماعی. کسانی که در زمان دانش آموزی به سختی و با تلاش شبانه روزی درس خوانده اند، کنکور را با موفقیت و رتبه های عالی پشت سر گذاشته اند، سال ها در بخش های مختلف بیمارستان کشیک داده اند، امتحانات تخصص و فوق تخصص و بورد را با پشتکار گذرانده اند، در مجامع علمی مقالاتی ارائه کرده و تجربیات خود را با دیگران به اشتراک گذاشته اند و سال ها در مطب و مراکز درمانی به اصطلاح خدمت کرده اند. همه این ویژگی ها باعث می شود مردم به این جماعت به چشم الگو بنگرند و در افق زندگی فرزندان شان چنین جایگاهی را ترسیم نمایند. 2- سال هاست که بی انصافی بخش قابل توجهی از پزشکان متخصص با به گروگان گرفتن سلامتی و بهبودی بیماران با دریافت به امری عادی و مرسوم تبدیل شده است. از این منظر پزشک، بیمار خود را نه به شکل همنوعی نیازمند به درمان بلکه به صورت مشتی کاغذ به نام پول و چند گرم طلا به عنوان سکه می بیند. درست مثل گرسنه ای که در فیلم طلا چارلی بخت برگشته فقیر را به شکل یک مرغ زنده می بیند، آماده برای بریان شدن. بیمار هرچه درگیرتر و بیماری هرچه پیشرفته تر و پیچیده تر یعنی پول و طلای بیشتر وچه از این بهتر. اینان گویا سوگند پزشکی خود را نه به عنوان میثاقی با خدا و وجدان خود بلکه به عنوان فرآیندی اداری ادا کرده اند تا پروانه دائم طبابت بگیرند و مجوز تاسیس مطب. به راستی فراموش کرده اند که قسم خوردند " کارهای مربوط به حرفه ی خود را مطابق کرامت و وجدان انجام دهم و نخستین وظیفه ی من حفظ سلامت و تندرستی بیماران و دستگیری دردمندان باشد"؟ اینگونه اخلاق حرفه ای را زیر پا می گذارند و مرزهای وجدان را در می نوردند. 3- بر اساس اظهارات متولیان امور مالیاتی کشور بیشترین در صنف پزشکان صورت می گیرد. همان نخبگان و سرآمدان. اقدام به دریافت پول نقد، سکه، دلار در مطب، دریافت حق ویزیت یا دیگر خدمات درمانی و تشخیصی به صورت کارت به کارت و استنکاف از تعبیه دستگاه کارت خوان(پوز) از جمله روش های این قشر فرهیخته برای بر جای نگذاشتن ردّی از درآمد حاصله و نپرداختن مالیات است. متولیان امور مالیاتی که بنا را بر اظهارات خود پزشکان می گذارند و همان مبالغ اعلامی را مبنای محاسبه مالیات سالانه قرار می دهند همچنان از تلاش پزشکان برای اظهار حداقلی درآمد و پس از توافق و محاسبۀ مالیات نیز از تلاش آنان برای عدم پرداخت یا تاخیرهای چند ساله در پرداخت خبر می دهند. و اینگونه مرزهای قانون را درمی نوردند. 4- حالا با این اتفاقی که در شیراز افتاده مرزهای اخلاق نیز زیر پای این جماعت متخصص لگدمال شده است. پارتی مختلط با سِروِ مشروبات الکلی. شاید در آینده ای نزدیک جزئیات دیگری از کثافت خانۀ این جمع نخبگانی به بیرون درز کند و البته می دانیم که دلسوزانی برای پیشگیری از آبروریزی بیشتر در تلاشند نقطۀ پایان داستان را همین جا بگذارند و سکانس های بیشتری از آن به نمایش در نیاید. 5- جان کلام را اینجا می گویم. در قلۀ آمال و آرزوهای خود و فرزندان مان بنشانیم. ما پزشک آدم می خواهیم تا کارمان به اینجا نکشد. مهندس و معمار آدم می خواهیم تا دیگر ساختمانی متزلزل ساخته نشود. مدیر آدم می خواهیم، نماینده آدم، قاضی آدم، روحانی و عمامه به سر آدم، بازاری آدم. ما در یک کلام آدم می خواهیم. " آدم باش پس آنگه هر چه خواهی باش" ✍ عبدالحسن رفیعی نژاد دهم اردیبهشت ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
مقام ارشد فرماندهی در خط مقدم در یادداشت 26 فروردین ماه و در پی عملیات افتخار آفرین ، درباره و آمادگی برای سرعت گرفتن سیر حوادث آتی نکاتی نوشتم. حالا بشنوید از تلاش دشمن و وظیفه ما. 1- مروری اجمالی بر پیام حضرت امام خمینی(ره) به منظور تعیین و معرفی "" آشکار می کند که اگر چه روی سخن حضرتش با امت اسلام و کشورهای اسلامی است و آنان را فرا می خوانند که درد را درمان کنند اما نیم نگاهی هم آرایش جبهه حق و باطل دارند و اشغال و غصب فلسطین را تنها به عنوان یک مصداق و نماد از دوگانۀ و استضعاف مطرح می کنند و هدف عالی و غایی ایشان برچیده شدن بساط ظلم از عرصۀ عالم است. آنجا که می فرمایند "مسلمانان جهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه بدانند و از آن نقطۀ حساس در مقابل مستکبرین و جهانخواران بایستند، و تا رهایى مظلومان از زیر ستم قدرتمندان از پاى ننشینند. و مستضعفان که اکثریت قاطع جهان را تشکیل مى‏دهند مطمئن باشند که وعده حق تعالى نزدیک است و ستاره نحس مستکبران رو به زوال و افول است." 2- دوازدهم اردیبهشت امسال(همین دو روز پیش) رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان باز هم گریزی به موضوع و فلسطین زدند و فرمانی صادر کردند. حضرت ایشان که طی سال های گذشته همواره فلسطین را "مسئله اول جهان اسلام" می خواندند در این روز تعبیری دیگر به کار بردند و فرمودند: "امروز مسئله‌ی غزّه، مسئله‌ی اوّل دنیا است." چه شد که مسئله فلسطین که حالا معادل غزه است به مسئله اول دنیا تبدیل شد؟ آیا همه عوامل را باید در عملیات و حوادث پس از آن جستجو کرد؟ 3- به طور قطع پاسخ منفی ست. این تغییر اساسی اما به راحتی اتفاق نیفتاده است. 45 سال پافشاری جمهوری اسلامی با مدیریت و تدبیر حضرت آیت الله خامنه ای بر احقاق حقوق ملت فلسطین، افشاگری و بیان خیانت های حکام کشورهای اسلامی و عرب در حق ملت فلسطین، تلاش بی وقفه برای روشنگری و آگاه کردن جوانان غیرتمند عرب فلسطینی و غیر فلسطینی و حتی نامه به جوانان اروپایی که اندیشمندانه و حساب شده به آنان فرمودند: " من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. " همه و همه در این تغییر ریل نقش داشته اند. 4- حالا که زمام امور "مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ" از دست حکام جور و استکبار خارج شده، دست و پا می زنند برای یافتن روزنه ای دیگر تا بلکه خیزش ملت ها را مهار و راه نجاتی هر چند از لابه لای جاده ای به غایت سنگلاخی برای رژیم صهیونیستی باز کنند. با چه ترفندی؟ همان که رهبر حکیم فرمودند: " صهیونیست‌ها و پشتیبانان آمریکایی‌ و اروپایی‌شان هر کار هم می کنند که مسئلۀ غزّه را از دستور کار افکار عمومی دنیا خارج کنند." و در ادامه فرمودند: "نمیتوانند" آری به حول و قوۀ الهی نمی توانند و با مجاهدت همه ما. 5- فرمانده در یک خط و نیم فرمان را صادر فرمودند: " نباید بگذاریم این مسئله از نگاه عمومیِ بین‌المللیِ مردمِ دنیا و از این مسئله‌ی اوّل بودن، خارج بشود؛ باید فشار روی رژیم صهیونیستی روزبه‌روز افزایش پیدا کند." و الحق و والانصاف که خود در خط مقدم نبرد پرچم دار اجرای این عملیات راهبردی اند. از زمان وقوع عملیات طوفان الاقصی موضوع غزه و فلسطین پای ثابت همه دیدارها و سخنرانی های شان بوده است. 6- حالا ماییم و این فرمان. جنگ اصلی در عرصه بین الملل در جریان است. نیروهای اهریمنی باطل در صدد خارج کردن مسئله‌ی غزّه از دستور کار افکار عمومی دنیای اند و رزمندگان جبهه حق در حال عملیات های آفندی و پدافندی برای خنثی کردن این ترفند. هر کدام از ما که با زبان عربی، انگلیسی، فرانسوی، اسپانیولی و یا هر زبان دیگری آشناییم وظیفه داریم برای اجرایی کردن دستور مقام ارشد فرماندهی وارد میدان رزم شویم. حتی اگر شده باشد با درج یک استوری در اینستاگرام یا نوشتن و یا بازنشر یک توییت در شبکه ایکس(توییتر) و یا... . آتش به اختیار وارد میدان شویم. نبرد سختی در حال وقوع است. جا نمانیم. ✍ عبدالحسن رفیعی نژاد چهاردهم اردیبهشت ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43
جریمه های باز ندارنده! اگر در حال رانندگی در جاده ها از عبور کنید و پلیس یا دوربینش تخلف شما را ثبت کند 200 هزارتومان جریمه می شوید. ای که نه قابل اعتراض است و نه قابل چشم پوشی. باید بپردازید تا حساب کار دستتان بیاید و دیگر هوس سرعت غیر مجاز به سرتان نزند. اگر کارگر یا کارمند باشید بارها خود را سرزنش می کنید و حسرت می خورید که ای کاش تخلف نکرده بودم. آخر 200 هزار تومان هم برای شما محلی از اعراب دارد. حداقل با آن ربع کیلو گوشت می خرید برای یک وعده خورشت چهار نفره. اما همین جریمه اگر بشود 20 هزارتومان دیگر شرایط متفاوت می شود. حتی برای دهک های اول و دوم هم نیست(اگر چه آنان اساساً خودرویی ندارند). بنابر این بازدارندگی جریمه و یک اصل است که اگر نباشد نقض غرض می شود و فلسفه وجودی خود را از دست می دهد. چندی پیش نه تنها در حرکتی سخیف و غیر فرهنگی یک جیمی جامپ زن را به آغوش کشید بلکه مانع انجام وظیفه پلیس هم شد. این کار او با واکنش همراه شد. 300 میلیون تومان جریمه و یک جلسه محرومیت از همراهی استقلال، آن هم تعلیقی. بر اساس اطلاعات منتشر شده از در تیرماه 1402، مبلغ قرارداد دروازه بان اول این تیم 24 میلیارد و 400 میلیون تومان می باشد و 300 میلیون تومان جریمه می شود معادل یک و دو دهم(1/2%) درصد از کل مبلغ قرارداد سالانه او. این جریمه که هیچ تناسبی با آن حرکت زشت دروازه بان نداشت، با دهن کجی او مواجه شد و در مصاحبۀ پس از بازی بعدی به خبرنگاران گفت: " اون 300 میلیون هم فدای سر اون هوادار". این اظهارات منجر به واکنشی مضحک از سوی کمیته انضباطی شد. 30 میلیون تومان جریمه، قطعی شدن آن محرومیت تعلیقی و الزام به عذرخواهی. حال اگر به خاطر آن حرکت زشت که با هنجارهای فرهنگی و دینی جامعه در تضاد آشکاری قرار دارد دروازه بان را معادل 25 درصد کل مبلغ قراردادش جریمه می کردند آیا جرات می کرد در بازی بعد آن گونه دهن کجی کند؟ و اگر بعد از آن دهن کجی او را تا پایان فصل از همراهی تیمش محروم می کردند آیا دیگران نمی شد؟ داستان هم جالب است. بعد از بازی با آلومینیوم اراک در اظهاراتی از اتفاقات پشت پرده لیگ گله کرد و خطاب به مسئولان سازمان لیگ گفت "اگر عرضه رصد اتفاقات رو ندارید کار را به و بسپرید". به سرعت به این اظهارات واکنش نشان داد و سرمربی را دو میلیاردتومان جریمه و ادامه حضورش در بازی های پیش رو را منوط به پرداخت این مبلغ کرد. بگذریم که فولاد تیمی شهرستانی و خصوصاً جنوبی است و مثل استقلال و دروازه بانش نورچشمی و عزیز کرده نیست اما حالا خبر رسیده مبلغ جریمه سرمربی را به 50 میلیون تومان تقلیل داده اند. تمسخر و پرده ای دیگر از نبودن جریمه ها. دیدار تیم‌های و هم حاشیه داشت. اما این بار حاشیه ساز یک بازیکن یا سرمربی میلیاردی بگیر نبود که با پول جریمه اش کنند. که رفتارش از مصادیق هتک حرمت و توهین شناخته و به مدت ۱۰ سال از ورود به کلیه ورزشگاه‌های فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی کشور محروم شد. آیا اگر آن دروازه بان و سرمربی را هم نه 10 سال که یک نیم فصل محروم می کردند بازدارنده تر نبود؟ آنها که بیشتر جلوی چشم اند و در جامعه تاثیرگذارترند. حرکات سخیف، توهین، فحش های رکیک و سخنان زشت در فوتبال کم نبوده و از این به بعد هم شاهد آن خواهیم بود اما بازدارنده نبودن جرایم یک ضعف اساسی است و متخلف را نه تنها پشیمان نمی کند بلکه او را به ادامه تخلفش تشویق می کند. ✍ عبدالحسن رفیعی نژاد بیست و چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ https://eitaa.com/joinchat/826278658Ce1b7ffaf43