#فرهنگ_مهدویت
سلام دوستان مهدوی
برای فرج امام زمان عج ، دعا کنیم
🌹 انشاءالله دوشنبه " بیست و سومین " کلاس مهدویت در سال ۱۴۰۲ با موضوع « آسیب شناسی فرهنگ مهدویت»
ساعت ۱۰ الی ۱۱ از طریق برنامه قرار برگزار میشود.🌹
لطفاً با آدرس زیر وارد شوید.
https://room.gharar.ir/37570679-8993-4528-a9dd-43fdeb883be3
اگر برنامه قرار را ندارید ، لطفاً آنرا نصب کنید.
مدرس: چمن خواه
@noonvalghalam1
مبارزهای منفی با دعا
«يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعا»، دعایی کوتاه، اما پر معنا که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از رحلت پدربزرگوارشان، حضرت محمد مصطفی(صلیاللهعلیهوآله) به زبان آوردند و از خداوند طلب مرگ کردند.
به راستی چرا یک بانوی تبیینگر و مبارزی خستگیناپذیر، چنین دعایی در حق خودشان کردند؟ و یا در جایی دیگر، حضرت در خطبهی نسبتاً مفصلی در مورد غصب فدک و بیدار و هوشیار کردن مردم، نسبت به جریان منحرف نفوذیها، چنين فرمودند: «لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هُنَيْئَتِي» يعني «اي کاش در اين لحظه مرده بودم». مگر نه اینست که طلب و آرزوی مرگ کردن در اسلام امری مکروه و مذموم است، آن هم برای بانوی جوانی که مادر چهار فرزند خردسال است. چرا حضرت آرزوی مردن کردند؟
طلب مرگ نمودن از خداوند، دليلهاى گوناگون دارد. اگر به دليل برخورد با مشکلات زندگى و ضعیف بودن نفس باشد، کارى قبيح و ناپسند است؛ اما طلب مرگ به خاطر هدفی والا؛ چون طلب شهادت يا رسيدن به لقاءالله و یا نوعی مبارزه با وضعیت موجود باشد، امری ممدوح و پسندیده است. در اینجا به چند نمونه از طلب مرگ ممدوح، اشاره شدهاست. حضرت اميرمؤمنان(عليهالسلام) در اوصاف اهل تقوا مىفرمايند: «اگر خداوند عمر معينى را براى اهل ايمان و تقوا معين نکرده بود، يک چشم به هم زدن نيز روح آنان در بدنشان نمىماند، به دليل اشتياق به پاداش الهى و بيم از کيفر او». همچنين در نامهای به حارث همدانی که از کارگزاران و یاران مخلص امام بودند، اینچنین ميفرمايند: «أَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَ لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ إِلَّا بِشَرْطٍ وَثِيق»؛ یعني بسيار به ياد مرگ و منزلهاى پس از آن باش، اماّ هرگز آرزوى مرگ مکن، مگر آن گاه که صددرصد به رضايت الهى مطمئن باشى.
امام سجاد(عليهالسلام) در دعاي ۲۰ صحيفه سجاديه در مورد طلب مرگ، مي فرمايند: «فَإِذَا كَانَ عُمُرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ»؛ يعني هرگاه عمرم مـرتع و چراگاه شيطان شود، جانم را بگير، قبل از آن که دشمنيت به من رو کند، يا خشمت بر من مستحکم شود.
و یا در داستان حضرت مريم(سلاماللهعلیها) در قرآن کریم آمده است، هنگاميکه حضرت مریم(سلاماللهعلیها) به جهت حمل حضرت عيسي(عليهالسلام) و به خطر افتادن آبرو و حیثیتشان دربرابر مردم، از آنها کنارهگيري و در حالت بسيار سختي قرار گرفته بودند، دست به دعا برداشتند و فرمودند: «يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا»(آیه ۲۳ سوره مریم)؛ یعنی اى كاش پيش از اين مرده بودم و يكسره از خاطرهها فراموش مىشدم.
اولیای الهی، تمنای مرگ میکردند نه در خواست مرگ. مرگ برای آنها، اول راحتی بعد از سختیهای زندگی دنیا و قرار گرفتن در آغوش رحمت الهی بوده است. بنابراين طلب مرگ و شهادت همیشه مکروه و ناپسند نيست. گاهی در زندگی انسان حوادث سختی روی میدهد که طعم حیات دنیوی، کاملاً تلخ و ناگوار میشود، به خصوص آنجا که انسان، هدفهای مقدس خود را در خطر میبیند و توانایی دفاع در برابر آن را ندارد، از نوعی مبارزهی خاموش و منفی، مثل سکوت، نفرین، دعا و ...استفاده میکند. در مورد حضرت زهرا(سلاماللهعليها) نيز چنين بود. زمانیکه برای بیعت با ابوبکر، به درب منزل حضرت هجوم آوردند و برای بیعت گرفتن به زور متوسل شدند. حريم و حرمت اهل بيت(عليهمالسلام) توسط دشمنان و منافقان شکسته شد و حق امام را غصب کردند. در چنین حالتی، حضرت با تمام توان و قدرت دست در کمربند ولی زمانشان انداختند و از ولايتی اميرالمؤمنين(علیهالسلام) دفاع کردند. ایشان در اين راه به مصيبتهاي گوناگون، از جمله شهادت فرزند شش ماهه و درد و رنج ناشی از ضربات در و دیوار و غلاف شمشیر به بازو، دچار شدند. دیگر تحمل ماندن در این دنیای فانی را نداشتند و برای نشان دادن نارضایتی خود از شرایط حاکم بر زمان، دست به دعا برداشتند و از خداوند طلب شهادت کردند. در روایتی از پيامبر گرامي اسلام(صلياللهعليهوآله) آمده است؛ روزی به اصحاب خودشان خبر داده بودند كه: «دخترم فاطمه آن چنان در امواج بلاها و مصيبتها، غمناك و نگران ميشود كه دست به دعا ميدارد و از خدا، آرزوي مرگ و شهادت مي كند و ميگويد: «يا رَبِّ اِنّي سَئِمْتُ الْحَياةَ وَ َتَبَرَّمْتُ بِأَهْلِ الدُّنْيا فَأَلْحِقْني بِأَبي اِلهي عَجِّلْ وَفاتي سَريعا»
پروردگارا! از زندگي، خسته شده ام و از دنيازدگان، بلاها و مصيبت هاي ناگوار ديدم. خدايا! مرا به پدرم، ملحق ساز و مرگ مرا زود برسان.
ادامه دارد.
@noonvalghalam1
آرزوي مرگ از سوي حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) نوعی مبارزهی منفی با غاصبان خلافت، در اثبات حقانیت حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و نشانهاي از مظلوميت اهل بيت(عليهم السلام) بود.
در آن شرایط سخت، چنين دعا و آرزويي از سوي حضرت، نوعي اعلام انزجار از وضعيت اسفناک و نامطلوب موجود بود. ایشان با اين دعا، عدم رضايت خود را از خلفا و غاصبان حق اهل بيت(عليهم السلام) را در طول تاریخ به رخ مردمان کشاندند.
🖋 چمنخواه
@noonvalghalam1
هدایت شده از گذرگاه «انجمن علمیپژوهشی تاریخجامعةالزهرا(س): قم»
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته
🔹بیتفاوتها🔹
بعد از اینکه دفن شد آن شب پیمبر در سکوت
سُست شد ایمان مردم، مُرد باور در سکوت
شد غدیر خم شبیه رازهای سر به مُهر
محو شد از خاطرات، آن حج آخر در سکوت
کینهها سر باز کرد و فتنهها آغاز شد
آتش آن کینهها شد شعلهورتر در سکوت
شهر، تنها در هجوم فتنه چشم خیره داشت
لال بود و گنگ بود و بُهتآور در سکوت
فتنۀ نَمرود شد آتشبیار معرکه
هیزم آوردند مردم بار دیگر در سکوت
سوخت میراث پیمبر در میان شعلهها
بسته شد دستان حق؛ دستان حیدر در سکوت
در میان بیتفاوتهای بیاصل و نسب
سوخت آیه آیه آیه قلب کوثر در سکوت
دختر آیینه را در کوچهها سیلی زدند
شد شنیده آن صدای تلخ، بهتر در سکوت
روزِ روشن در میان کوچه افتاد از نفس
در میان هَجمههای شعلهپرور در سکوت
بین طوفانهای بیغیرت، میانِ گرد و خاک
پُربها شد چادر زهرای اطهر در سکوت
::
در هجوم بیصدایی، یک نفر فریاد شد
فاطمه در بین آن خوف و خطر فریاد شد
از نفس افتاده بود، اما نفسها را بُرید
چون رسولالله آمد، چون پدر فریاد شد
ذوالفقاری از کلام آورد و در آن معرکه
پیش رفت و پیش رفت و بیشتر فریاد شد
از محمد، از پدر تا گفت قدری گریه کرد
گریه کرد و باز با چشمان تَر فریاد شد
از کتابالله ناطق گفت؛ از مولا علی
رو به منبر کرد و با خون جگر فریاد شد
بر سر این بیتفاوت مردمِ از حق گریز
در میان صحن مسجد با تشر فریاد شد
::
آه اما هر چه او فریاد شد، فریاد شد
دید تنها عدهای را مات و مضطر در سکوت
بعد از آن زهرای اطهر ذره ذره آب شد
شد شبیه یک خیالِ گریهآور در سکوت
در غریبی گوشۀ آن خانۀ ماتمزده
ماند تا جان داد روزی بین بستر در سکوت
غسل داد او را امیرالمؤمنین با اشک چشم
زیر نور ماه، با چندین کبوتر در سکوت
روی برگ لالهها با خون دل باید نوشت
نیمهشب تشییع شد آن یاسِ پرپر در سکوت
از امیرالمؤمنین آن شب امانت را گرفت
در میان قبر، دستانِ پیمبر در سکوت
ناکجاآباد شد دنیای بعد از فاطمه
بینهایت شد غم ساقی کوثر در سکوت
میرسد پایان این جریان به روز رستخیز
میرسد وقتی سواره بین محشر در سکوت
📝 #رضا_خورشیدیفرد
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
🖤 فاطمه یعنی کوثر
🌷 اسلام دین افزاینده است؛ إِنّا أَعطَيناكَ الكَوثَرَ؛ معنای کوثر یعنی افزاینده." این است که رسول خدا میفرماید: ای سلمان هر كس دخترم فاطمه(سلاماللهعلیها) را دوست داشته باشد، در بهشت و هر كس با او دشمنی كند در جهنم است. ای سلمان محبت فاطمه (سلاماللهعلیها) در صد مكان نفع میرساند از جمله هنگام مرگ، قبر، ميزان، محشر، صراط و موقع حسابرسی.
🌷 دختر پیغمبر (صلّیاللهعلیهوآله) که مادر امامان و شخصیّتهای برجستهی اسلام است که هرکدام اسلام را گسترش دادند، وسیلهی گسترش و زیادی و مزید اسلام است، قرآن هم همینجور است، اسلام هم همینجور است.
۱۳۶۲/۴/۲۱
#ایام_فاطمیه
@t_manzome_f_r
▫️مجموعهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری
بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از زنان(۲۵آذر ۱۳۷۱)
درباره زهرای اطهر سلاماللهعلیها، هرچه انسان بیشتر فکر کند و در حالات آن بزرگوار تدبّر کند، بیشتر دچار شگفتی خواهدشد. انسان نه فقط از این جهت تعجّب میکند که چطور یک انسان در سنین جوانی میتواند به این رتبه از کمالات معنوی و مادّی نایل شود -که البته این، خود، یک حقیقت شگفتانگیز است- بلکه بیشتر از این جهت در عجب است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدّی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار، بتواند این منزلت عالی را کسبکند! هم عظمت این موجود و این انسان والا شگفتانگیز است، هم عظمت مکتبی که این موجود عظیمالقدر و جلیلالمنزلة را پدید آورده است، تعجّب آور و شگفتانگیز است.
تولّد این دختر بزرگوار پیغمبر -بهطور مشهور- در سال پنجم بعثت است؛ که با این حساب، در هنگام شهادت، فاطمه زهرا هجده سال داشتهاست. بعضی هم تولّد ایشان را در سال دوم یا سال اوّلِ بعثت گفتهاند؛ که با این حساب، حدّاکثر سنِّ این بزرگوار در آن هنگام، بیستودو، سه سال میشود. شما یک زن را، با همه محدودیتهایی که از جهات مختلف ممکن است برای او وجود داشتهباشد -بخصوص در آن دورانها- در نظر بگیرید و آنوقت ببینید که این بانوی مکرّم، چه عظمتی را در آن شرایط، در طول این عمر کوتاه نشان دادهاست.
البته من از جنبههای معنوی و روحی و الهىِ آن بزرگوار حرفی نمیتوانم بزنم. من کوچکتر از این هستم که آن جنبهها را درککنم. حتّی اگر کسی درک هم بکند، نمیتواند آن چنان که حقِّ آن حضرت است، او را توصیف و بیان کند. آن جنبههای معنوی، عالم جداگانهای است.
از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمة کانت محدّثة(۱)؛» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنی فرشتگان بر او فرود میآمدند، با او مأنوس میشدند و با او سخن میگفتند. این، مشخّصهای است که روایات متعدّدی درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّی معتقدند که در دوران اسلام، کسانی بودهاند یا میتوانستهاند وجودداشتهباشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، فاطمه زهراست. در روایت امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میآمدند؛ با او حرف میزدند و آیات الهی را بر او میخواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان الله اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین(۲).» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها خطاب میکردند و میگفتند: «یا فاطمة، انّ الله اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قراردادهاست. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برتری دادهاست. بعد امام صادق، علیهالصّلاةوالسّلام، در همین روایت میفرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را میکردند، فاطمه زهرا سلام الله علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّلة علی نساء العالمین مریم؟» یعنی آن زنی که خدای متعال فرمودهاست «واصطفیک علی نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضکردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها -از اوّلین و آخرین- برگزیده هستی». این چه مقام معنوی والایی است! انسان عادّی -مثل ما- نمیتواند این عظمت و رتبه را به درستی، حتّی در ذهن خود، تصوّرکند. یا در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، نقل شدهاست که فاطمه زهرا سلام الله علیها به ایشان میگوید: «ملائکه میآیند و مطالبی را به من میگویند.» امیرالمؤمنین به ایشان میگوید: «وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا آنچه را میشنوی بنویسم.» و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا سلام الله علیها املا میکردند نوشت و این، کتابی شد که در نزد ائمّه ما علیهمالسّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمة» یا «صَحیفَةُ فاطمة» نامیده میشود.
در روایات متعدّدی است که ائمّه علیهمالسّلام، برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع میکردند. بعد امام میفرماید: «انه لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما «فیها علم ما یکون»؛ بلکه همه حوداث جاری بشری در دورانهای آینده، در این کتاب هست. این، چه دانش والایی است! این، چه معرفت و حکمت بینظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوی است.
@noonvalghalam1
🇵🇸 مهمتر از شجاعت و درایت گردانهای قسّام، صبر و استقامت مردم مظلوم غزه بهويژه خانوادههای شهداست؛ کافی است چند نفر از آنان نگاه حماس را زیر سؤال ببرند و از سختی و خستهشدن و تسلیم سخن بگویند؛ آنگاه یقیناً ارادهی مجاهدان سست خواهدشد.
🔺درود خدا و فرشتگان بر مردم مظلوم غزه.
🔺کانال حجتالاسلام عباس بابائی را در ایتا دنبال بفرمایید 👇
https://eitaa.com/abas_babaeii
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
یا فاطمه الزهرا
تو ام ابیهایی
تو ام شهدایی
تو امت مولایی
تو حق هستی و میمانی
یا فاطمه الزهرا
ای نهضت بیداری
ای خطبهی طوفانی
ای قلهی حق خواهی
ای دست یداللهی
یا فاطمه الزهرا
ای نور الهی
ای همتای علی
ای دنیای علی
یا فاطمه الزهرا
تو با سکوت و دعا و قهرت
مبارزگری
قبر بی نشانت
تاظهور
نشان خشم و بغض تو از دشمن است.
یا فاطمه الزهرا
ادرکنی
🖋چمنخواه
@noonvalghalam1
#فرهنگ_مهدویت
سلام دوستان مهدوی
برای فرج امام زمان عج ، دعا کنیم
🌹 انشاءالله دوشنبه " بیست و چهارمین " کلاس مهدویت در سال ۱۴۰۲ با موضوع « آسیب شناسی فرهنگ مهدویت ۲ »
ساعت ۱۰ الی ۱۱ از طریق برنامه قرار برگزار میشود.🌹
لطفاً با آدرس زیر وارد شوید.
https://room.gharar.ir/37570679-8993-4528-a9dd-43fdeb883be3
اگر برنامه قرار را ندارید ، لطفاً آنرا نصب کنید.
مدرس: چمن خواه
@noonvalghalam1
💠 فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها)محور مبارزه
خیلیها خیال میکنند که زن از نظر اسلام در صحنۀ جامعه، کاری ندارد، درحالیکه ما نگاه میکنیم میبینیم نهخیر، فاطمۀ زهرا در متن جامعه، آنهم در خطرناکترین بخشهای جامعه حضور دارد. آنوقتیکه صحبت از خلافت است، و مبارزات سیاسی در اسلام مطرح میشود؛ آن قهرمانی که وسط میایستد و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و حذیفه و حتی خود علیبنابیطالب دور او جمع میشوند، او فاطمۀ زهراست.
عَلَم مبارزه اوست. این یک واقعیت تاریخی است، ارتباط به بحث کلامی ندارد. فاطمۀ زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از رحلت پیغمبر(صلیاللهعلیهوالهوسلّم) برای خلافت علیبنابیطالب(علیهالسلام) به یک مبارزۀ مستمرِ شبانهروزی خستگیناپذیر دست زده، این را که کسی نمیتواند منکر بشود. خود فاطمۀ زهرا (سلاماللهعلیها) محور مبارزه بود.
۱۳۶۴/۱۲/۱۱
کتاب: حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله»
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
#فاطمۀ_زهرا(سلاماللهعلیها)
#رسانه_انقلاب_اسلامی
کانال رسانه انقلاب اسلامی🔻
@rasaneh_enqelab
•┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈•
@t_manzome_f_r
کانال تبیین منظومه فکری رهبری🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی حاج مهدی رسولی
رد پای یهود، در شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
یهودیان در کتابهای خود خوانده بودند که محل هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله) بین کوه عبر و کوه احد و در حوالی مدینه خواهد بود؛ لذا برای یافتن سرزمین هجرت رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) از دیار خود حرکت کرده و در فدک و خیبر مسکن گزیدند. آنها هرگاه با مشرکان و بت پرستان روبرو میشدند، به آنها خبر میدادند که به زودی پیامبری با این مشخصات خواهد آمد و با ظهور آن حضرت جبهه توحید و یکتاپرستی تقویت شده، بتپرستی برچیده خواهد شد. یهودیان با این امید چشم انتظار ظهور پیامبر اسلام بودند؛ ولی پس از ظهور و هجرت آن حضرت به مدینه او را عصیان کردند و گفتند:« چرا پیامبر اسلام از نژاد بنی اسرائیل نیست». (مجمع البیان ج۱، ص۱۵۸)
طبق آیه ۸۹ و ۹۰ سوره بقره همین که آنچه منتظرش بودند به سوی آنها آمد منکر آن شدند. آنها در عمل و نیت خود اخلاص نداشتند و در صورتی به تکلیف دین و شریعت عمل میکردند که با منافع مادی و سیاسیشان منافات نداشته باشد. آنها حتی به دستورات حضرت موسی(علیهالسلام) و تورات عمل نکردند و به حضرت عیسی(علیهالسلام) ایمان نیاوردند.
پس از فراز و نشیبهای فراوان، پایههای حکومت اسلامی در مدینه استقرار یافت؛ یهودیان مدینه و اطراف آن، که در واقع به علت نقض پیمان خود که با پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بسته بودند، دچار سرنوشتی شوم شده بودند، در پی آن تعدادی از آنها کشته و برخی قبایل نیز مانند بنیقینقاع و بنینضیر به منطقه خیبر کوچانده شدند.
بهتدریج دشمنیها آشکار شد، تا آنکه در سال هفتم هجری، بیاعتمادی ناشی از تحرکات ناجوانمردانهی یهودیان خیبر، پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را بر آن داشت تا پس از رهایی از جریان صلح حدیبیه برای ریشهکن ساختن این عنصر فساد به سمت آنان حرکت کند. جنگ خیبر بین نیروهای اسلام و یهود انجام شد و قلعههای یهودیان،یکی پس از دیگری به دست سپاه اسلام، فتح شدند. آخرین قلعههایی که فتح شد، قلعههای وطیح و سلالم بودند که پس از بیش از ده روز محاصره، چون توان مقاومت در خود ندیدند، تسلیم شده از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درخواست کردند که اموالشان را در برابر حفظ جان خود و آزادی زنان و بچههایشان برجا گذارند و از آنجا کوچ کنند، حضرت نیز پذیرفتند.در پی تسلیم خیبر، یهودیان «فدک» را نیز تسلیم حضرت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کردند.
جریان فتح "فدک" که بدون درگیری و با مصالحه انجام شد، بعدها در تاریخ اسلام به یکی از مسائل مهم و مورد نزاع میان اهل بیت و حاکمان قرار گرفت. "فدک" سرزمین آباد و پر محصولی بود در نزدیکی "خیبر" و با مدینه حدود ۱۴۰ کیلومتر فاصله داشت. در دین اسلام، سرزمینهایی که بدون حمله نظامی به دست مسلمانان میافتاد، در اختیار شخص پیامبر و امام پس از اوست. بر این اساس پیامبر، «فدک» را به دخترش حضرت فاطمه (علیهاالسلام) بخشید.
پیامبر اکرم از این بخشش دو هدف داشت:
۱. زمامداری مسلمانان پس از پیامبر با حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بود، این منصب به هزینه نیاز داشت و فدک میتوانست تأمینکننده آن باشد.
۲. زندگانی خاندان پیامبر از جمله دختر و فرزندانش حسنین(علیهماالسلام) باید به صورت آبرومندانه اداره میشد و فدک در این زمینه نیز به کار میآمد.
پس از کشمکشهای فراوان در این نبرد با پیروزی مسلمین به پایان رسید.
بعد از شهادت پیامبر اکرم(صلواتاللهعلیهوآله) تمام تلاش مزدوران یهودی که در لباس اسلام در میان مسلمین نفوذ کرده بودند، بر این هدف معطوف شده بود که با ایجاد جنگ داخلی و کاهش توان نظامی امت اسلام، زمینه را برای هجوم سراسری متحد بزرگ قوم بنیاسرائیل را فراهم کنند. در این میان همگان تلاش میکردند تا امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را به هر عنوانی که شده وادار به کشیدن شمشیر کنند. به همین دلیل با انجام اقدامات پلیدی، همچون تعیین خلیفه بهصورت خودسرانه، غصب فدک و… سعی بر برانگیختن خشم امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به ایجاد جنگ داخلی داشتند. اما آن زمان که متانت و وقار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) را دیدند بر آن شدند تا از طریق تحریک غیرت ایشان و جسارت به همسر بزرگوارشان فتنه داخلی را ایجاد نموده و جنگ مسلحانه به راه بیندازند. فاطمه(سلاماللهعلیها)، فعالیتهای اجتماعی و موضعگیریهای سیاسی متعددی داشتند. اما بیشتر فعالیتهای سیاسی ایشان، مربوط به دوران کوتاه زندگیاش پس از رحلت پیامبر است. از مهمترین موضعگیریهای سیاسی وی، مخالفت با واقعه سقیفه و انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه پس از پیامبر، رفتن به خانه سران مهاجر و انصار برای اقرار گرفتن از آنان در خصوص شایستگی و برتری امام علی(علیهالسلام) برای خلافت، تلاش برای بازپسگیری مالکیت فدک، خواندن خطبه فدکیه در جمع مهاجرین و انصار،
ادامه دارد 👇
@noonvalghalam1
دفاع از حضرت علی(علیهالسلام) در ماجرای هجوم به خانه او، سخنرانی در جمع زنان(مهاجر وانصار) که به عیادتش آمدند و وصیت کردن برای انجام مراسم پس از مرگش به صورت مخفیانه و پنهانی. بسیاری از گفتارها و رفتارهای فاطمه پس از رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به نوعی واکنش سیاسی و اعتراض به غصب خلافت از سوی ابوبکر و طرفداران دستگاه خلافت او بود. بر همین اساس اتفاقات هولناکی همچون کوبیدن درب خانه امیرالمؤمنین به پهلوی مبارک حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)، به شهادت رساندن محسن ششماهه، زدن سیلی به صورت بانوی دو عالم و مضروب نمودن ایشان با غلاف شمشیر بدست مغیره رخ داد. مغیرة بن شعبه یهودی نیز، یکی از عوامل حکومت ابوبکر، عمر و عثمان و از مهاجمان اصلی به خانه وحی بود. اخنس پدر مغیره از مشرکین بود که در روز فتح مکه به ظاهر مسلمان شد. برادر او ابوالحکم در جنگ احد به دست امام علی علیهالسلام کشته شد و او همواره کینه امام علی(علیهالسلام) را در دل داشت. بنابراین قاتلان حضرت زهرا سلاماللهعلیها، همان منافقان و یهودی زادگان مسلماننمای مدینه هستند.
آری اینها، واقعیات تلخ تاریخ صدر اسلام است که یهودیان همانطور که در زادگاه آیین مسیح (علیهالسلام)، تصمیم به سنگسار مریم (سلاماللهعلیها) گرفتند، اقدام به قتل مسیح (علیهالسلام) کردند، ایشان را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ بدل نمودند، در حواریون ایشان نفوذ کردند، پولس یهودی را به جانشینی ایشان نشاندند و توحید را به تثلیث بدل نمودند، بار دیگر برنامه شومشان را در زادگاه اسلام و در میان مسلمانان و اهل بیت پیامبر اسلام تکرار کردند.
🖋 مؤلف چمنخواه
@noonvalghalam1
بسم الله الرحمن الرحیم
یاران امام زمان(ع)
یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان (( امت معدوده )) یاد می کند.
هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.
دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.
حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.....
https://eitaa.com/Helpers3133