eitaa logo
نون والقلم
98 دنبال‌کننده
830 عکس
172 ویدیو
31 فایل
هدیه به پیشگاه مقدس حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نوشته‌های تبیین‌گر جنگ نرم(چمن خواه) لایق نبود قطره به عمان بردن / خار و خس صحرا به گلستان بردن اما چتوان که رسم موران باشد / پای ملخی سوی سلیمان بردن
مشاهده در ایتا
دانلود
خطبۀ فدکیۀ - نسخۀ موبایل.pdf
1.6M
📌 فایل پی‌دی‌اف | متن کامل خطبۀ فدکیۀ (س) به همراه ترجمۀ فارسی 📱 نسخۀ مناسب مطالعه در تلفن همراه + ترجمۀ مقابل 👤علیرضا پناهیان: کاش با خطبۀ حضرت زهرا(س) آشناتر بودیم که یک‌ دوره آگاهی از اهم معارف دینی است. اولیاء خدا به فرزندان خود خطبۀ فدکیه را آموزش می‌دادند و آنها حفظ می‌کردند. اگر کسی می‌خواهد جمع‌بندی فاطمه(س) را از دین اسلام بداند و از علت غربت دین پس از رسول خدا(ص) آگاه شود، این خطبه را بخواند. 🌱@sarbazanjangnarm
علیهاالسلام 🔹بی‌تفاوت‌ها🔹 بعد از این‌که دفن شد آن شب پیمبر در سکوت سُست شد ایمان مردم، مُرد باور در سکوت شد غدیر خم شبیه رازهای سر به مُهر محو شد از خاطرات، آن حج آخر در سکوت کینه‌ها سر باز کرد و فتنه‌ها آغاز شد آتش آن کینه‌ها شد شعله‌ورتر در سکوت شهر، تنها در هجوم فتنه چشم خیره داشت لال بود و گنگ بود و بُهت‌آور در سکوت فتنۀ نَمرود شد آتش‌بیار معرکه هیزم آوردند مردم بار دیگر در سکوت سوخت میراث پیمبر در میان شعله‌ها بسته شد دستان حق؛ دستان حیدر در سکوت در میان بی‌تفاوت‌های بی‌اصل و نسب سوخت آیه آیه آیه قلب کوثر در سکوت دختر آیینه را در کوچه‌ها سیلی زدند شد شنیده آن صدای تلخ، بهتر در سکوت روزِ روشن در میان کوچه افتاد از نفس در میان هَجمه‌های شعله‌پرور در سکوت بین طوفان‌های بی‌غیرت، میانِ گرد و خاک پُربها شد چادر زهرای اطهر در سکوت :: در هجوم بی‌صدایی، یک نفر فریاد شد فاطمه در بین آن خوف و خطر فریاد شد از نفس افتاده بود، اما نفس‌ها را بُرید چون رسول‌الله آمد، چون پدر فریاد شد ذوالفقاری از کلام آورد و در آن معرکه پیش رفت و پیش رفت و بیشتر فریاد شد از محمد، از پدر تا گفت قدری گریه کرد گریه کرد و باز با چشمان تَر فریاد شد از کتاب‌الله ناطق گفت؛ از مولا علی رو به منبر کرد و با خون جگر فریاد شد بر سر این بی‌تفاوت مردمِ از حق گریز در میان صحن مسجد با تشر فریاد شد :: آه اما هر چه او فریاد شد، فریاد شد دید تنها عده‌ای را مات و مضطر در سکوت بعد از آن زهرای اطهر ذره ذره آب شد شد شبیه یک خیالِ گریه‌آور در سکوت در غریبی گوشۀ آن خانۀ ماتم‌زده ماند تا جان داد روزی بین بستر در سکوت غسل داد او را امیرالمؤمنین با اشک چشم زیر نور ماه، با چندین کبوتر در سکوت روی برگ لاله‌ها با خون دل باید نوشت نیمه‌شب تشییع شد آن یاسِ پرپر در سکوت از امیرالمؤمنین آن شب امانت را گرفت در میان قبر، دستانِ پیمبر در سکوت ناکجاآباد شد دنیای بعد از فاطمه بی‌نهایت شد غم ساقی کوثر در سکوت می‌رسد پایان این جریان به روز رستخیز می‌رسد وقتی سواره بین محشر در سکوت 📝 -----------❀❀✿❀❀--------- @tarikh_j
مظلومه‌ی بی‌بدیلآشوری از همان ابتدا که خداوند گِل انسان را سِرشت، استکبار رخ نمایاند و شد مقیاس کفر و ایمان. و آن زمان که نور رسالت در جان آخرین رسول خدا تابید و چیدمان احکام خدا تا قیام قیامت طراحی شد؛ درست زمانی که اشرف هستی به امانت خاک می‌رفت، جریانی که سینه به سینه از ابلیس به جا مانده بود بروز کرد و ماجرای ننگین سقیفه را رقم زد. اما این تمام ماجرا نبود و قرار هم نبود همه چیز به نفع گردن‌کشان تمام شود تا بی‌رحمانه، مشت‌هایشان را بر پیکره آخرین ودیعه الهی فرود آورند و اسلام ناب محمدی را از جریان حق جدا کنند. در این نوبت، بار رسالت بر دوش فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر بود که در برابر استکبار تمام قد بایستد و در حمایت منتخب خدا بال و پر بسوزاند. همان زمان که مغرضان، سقیفه را رقم زدند؛ این زهرا (سلام الله علیها) بود که پوشیده در عبا، در کمال متانت و حیا، پشت پرده، خطابه‌ای غراء را روایت کرد تا از نقشه های شوم‌شان پرده بردارد. او ایستاد و کوبنده سخن راند تا حقی که مثل روز روشن بود، از تکاپو نیفتد. شبانه، خانه به خانه در انصار را کوفت تا حقانیت منصوب و منصوص خدا را در کوچه پس کوچه های مدینه فریاد بزند. او به قصد قربت، غضبناک با غاصبان سخن گفت و گاه سکوت کرد تا ظلم جورشان را برملا کند. و سرانجام زمانی میخ آخر را بر تابوت استکباری‌شان کوبید که خواست مخفیانه و شبانه دفن شود. او با هوشمندی تمام برای آیندگان چهره‌ای از حق را ترسیم کرد که تا دنیا دنیاست حقانیت علی(علیه‌السلام) نه برای اینکه همسر اوست، بلکه امام و پیشوای او و جانشینی که منصوص خداست بر همگان آشکار شود. او خواست تا این سوال تا همیشه ذهن هر آزاده‌ای را مشغول خود کند که اگر حضرت محمد آخرین پیامبر و محبوب دوران خود بود چرا باید قبر تنها فرزندش که به اذعان همگان بر تمام زنان دوران فضیلت داشت و بعد او هم از دنیا رفته، مخفی باشد!؟ @howzavian_tehran
▪️کاش هرچه زودتر بفهمیم آنچه که شیعیان مدینه نفهمیدند: اینکه حضرت زهرا در روزهای پایانی عمر شریفش، برای دوری از پدری چون رسول الله، برای درد پهلوی شکسته؛ و حتی برای محسن از دست رفته اش گریه نمی‌کرد. ▪️زهرای مرضیه بر این گریه می‌کرد که با اینکه برای اتمام حجت بر شیعه با تمام وجود به دفاع از امامش برخواست، اما مردم بی بصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند. ▪️حضرت زهرا گریه می‌کرد چرا که می دانست تا شیعه نخواهد، امامش در غربت و مظلومیت خواهد بود. ▪️مادرمان زهرا نه از آتش در، که از دیدن دست های بسته خود سوخت. ▪️مادر جان ما را ببخش که سال های سال است به تماشای دست های بسته امام زمانمان، در زندان غیبت نشسته ایم. ما را ببخش و با همان دست شکسته برایمان دعا کن که برای یار او شدن، سخت محتاج دعای مادرانه شماییم. @@rooshanfekr