eitaa logo
نون والقلم
96 دنبال‌کننده
953 عکس
213 ویدیو
36 فایل
هدیه به پیشگاه مقدس حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نوشته‌های تبیین‌گر جنگ نرم(چمن خواه) لایق نبود قطره به عمان بردن / خار و خس صحرا به گلستان بردن اما چتوان که رسم موران باشد / پای ملخی سوی سلیمان بردن
مشاهده در ایتا
دانلود
. رسالت زینب(سلام‌الله‌علیها) ✍نجمه صالحی مصائب زینب سلام‌الله‌علیها از عصر عاشورا آغاز شد. از آن لحظه، پیام عاشورا و فرهنگ سبز حسینی در دستان زینب سلام‌الله علیها قرار گرفت تا تمام هویت زن در اسلام به تصویر کشیده شود. آن هنگام که طنین صدایش "ما رأیتُ الّا جمیلاً" در گوش زمان پیچید، هر واژه‌‌اش تیری شد بر قلب اندیشه‌ی شوم یزید و یزیدیان. بانویی که با سیره و رفتارش حماسه عاشورا را تا ابد جاودانه ساخت و اجازه نداد جنایت امویان پنهان بماند. زینب کبری سلام‌الله‌علیها انسانی تربیت‌یافته در خاندان رسالت، دانشمندی بزرگ و قهرمانی بی‌همتا بود. او بزرگ آموزگار مکتبی است که در آن، زن موجودی اثرگذار است. در مدرسه زینبی، زن مرزبان حریم ولایت است و در همه صحنه‌ها حاضر است. هنگامی که از شهادت علی اکبر علیه‌السلام باخبر شد، در حالی که صدا می‌زد: «واحبیباه و ابن أخیاه...» برای دلداری حسین علیه‌السلام به یاری برادر شتافت. از گفتار و رفتار بانو در کربلا میزان همت او در دفاع از امامت هویداست. در واپسین لحظات، هنگامی که شمر قصد بریدن سر مبارک امام زمانش را داشت، زینب علیهاالسلام به امید نجات جان امام یا برای اتمام حجت، بر سر عمر سعد فریاد زد: «آیا حسین کشته شود و تو نظاره‌گر باشی؟» در مجلس ابن زیاد هنگامی که وی قصد کشتن علی بن الحسین علیه‌السلام را داشت، زینب کبری علیهاالسلام مانع این اقدام شد. مدرسه‌ی زینبی، مدرسه عشق به آرمان‌های اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است با رویکردی فراتاریخی و فراجغرافیایی، مدرسه‌ای مبتنی بر مدیریتی اسلامی ـ الهی. در مدرسه‌ی زینبی، کسانی که معنای صبر و مقاومت را می‌فهمند، خدا را به آسانی می‌شناسند. زن تراز اسلامی باید در مسیر تسلیم و رضای الهی گام بردارد و در سخت‌ترین مصیبت‌ها جز زیبایی نبیند که این، آخرین منزل سالکان الی‌الله است. زینب سلام‌الله‌علیها با خطبه‌های آتشین خود، افزون بر رسوا کردن امویان، افکار عمومی را روشن کرد و جرقه نهضت‌های بعدی همچون قیام توابین و مختار و... پس از عاشورا رقم خورد. هنگامی‌که "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" است، بانوان می‌توانند همچو زینب سلام‌الله‌علیها زندگی کنند. زینب زمانه‌ی ما با روشنگری جرقه‌های بیداری اسلامی را خواهد زد و زمینه نابودی دشمن و ظهور فریادرس مظلومان (عجل‌الله فرجه) و دولت کریمه را فراهم خواهد ساخت. (س) @AFKAREHOWZAVI
. نوروز علوی شب قدر، درختی تنومند از نور و معنویت است که بر قلب‌های مومنان سایه می‌افکند. در این شب الهی، سرنوشت انسان‌ها در دستان قادر متعال نوشته می‌شود و دعاهای بندگان به آسمان پرواز می‌کند. همگان به درگاه خداوند می‌خوانند: «خدایا، بهترین تدبیر و بهترین حال را برای من در این سال مقدر فرما.» امسال این تحول شگرف در آستانه نوروز و آغاز فصل نو رخ می‌دهد و تقدیر واقعی در شب قدری رقم می‌خورد که برای آن ارزشی بی‌نظیر قائل هستیم. امسال، فاصله‌ای اندک میان درخواست دگرگونی و امضای سرنوشت وجود دارد که در حقیقت، تنها چند ساعت است. همزمانی این شب عظیم با نوروز، زیبایی خاصی به این مناسبت‌ می‌دهد. در لحظه‌ی تحویل سال، طبیعت دوباره زنده می‌شود و تجلی‌گر حیات است. شاخه‌های درختان با شکوفه‌ها آراسته می‌گردند و دل‌ها با شادی نوید سال جدید، سرشار از امید می‌شود؛ اما در قلب این تجدید حیات، اندوهی بزرگ و دانایی عمیق نهفته است. این اندوه، با سال‌روز شهادت مولای متقیان، علی علیه‌السلام گره خورده است. او که نماد عدالت، فداکاری و شجاعت بود، در لیلة قدر و در شب نوزدهم رمضان به دست یاغیانی که از نور حقیقت می‌ترسیدند، به شهادت رسید. علی علیه السلام با علم، حلم و خلق حسنه‌‌ی خود، همواره در خدمت نیازمندان بود و زندگی‌اش الهام‌بخش انسان‌های در جستجوی معنویت و حقیقت گردید. شهادت او، نه تنها نشان‌دهنده ظلمی بود که بر بشریت وارد شد، بلکه یادآور ارزش‌ها و اصولی است که باید در دنیای امروز به یادگار بماند. در آستانه شب فراق اولین امام و نوروز، دعای ما نه تنها برای خود، بلکه برای جهانی مملو از عدالت و محبت است؛ باشد که با ظهور دولت کریمه به تحقق گراید. بعون الله تعالی ✍با آرزوی سالی سرشار از رزق مادی و معنوی، سال جدیدتون علوی-نجمه صالحی @zemzemh60
. عاشورا؛ انتخابی برای همیشهنجمه صالحی رویداد عاشورا، تقابلِ ساده‌ی دو سپاه نبود؛ تلاقی دو جهان‌بینی بود. از یک‌سو جریان علوی، که با تکیه بر عدالت، امامت، و کرامت انسانی، به‌دنبال نجات دین بود؛ و از سوی دیگر، جریان عثمانی، که سیاست را بر دیانت چیره ساخت و با ابزار قدرت، حقیقت را به مسلخ برد. عاشورا، پایان یک نبرد نبود، آغاز یک بیداری بود؛ بیداری‌ای که هنوز، در جان‌های عاشق می‌جوشد. در این میان، گاه صدای شبهه‌هایی شنیده می‌شود که تاریخ را وارونه جلوه می‌دهند. گفته می‌شود: «مگر نه اینکه شیعیان، خود امام حسین علیه‌السلام را دعوت کردند و بعد تنها گذاشتند و اکنون برای او گریه می‌کنند؟» اما تاریخ گواهی می‌دهد که این سخن، بیش از آن‌که حقیقتی تاریخی باشد، تحریفی آگاهانه یا ناآگاهانه است. نخستین دعوت‌کنندگان امام به کوفه، شیعیان راستینی بودند که با عشق، از حضرت یاری خواستند و با جان، بر عهد خود ایستادند: حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، سعید بن عبدالله حنفی، عابس شاکری و دیگران، همان‌هایی بودند که نام‌شان در صف نخست نویسندگان نامه‌ها بود و در ظهر عاشورا، در صف نخست شهیدان ایستادند. آنان‌که بعدها امام را تنها گذاشتند، نه از شیعیان، که از اهل دنیا بودند؛ مزدورانی که یا به تطمیع عبیدالله بن زیاد دل دادند، یا از تهدید او ترسیدند، یا به سبب خوی عثمانی‌گری، سال‌ها بود با اهل بیت علیهم‌السلام دشمنی داشتند. کوفه، در روزهای منتهی به عاشورا، شهری خفقان‌زده بود. میثم تمار، تنها هشت روز پیش از عاشورا، بر دار شد. کمیل بن زیاد، سلیمان بن صرد خزاعی، و بسیاری از شیعیان، یا در زندان بودند، یا در خفا زندگی می‌کردند. شیعه، ساکت نبود؛ سرکوب شده بود. و این خود، سندی است بر مظلومیت جریان علوی و عظمت قیام حسین علیه‌السلام. در دل این ظلمت، یاران حسین، ستارگانی شدند که تا ابد، راه را روشن کردند. آنان، مردانی نبودند بی‌نقص؛ بلکه انسان‌هایی بودند که به نقطه‌ی اوج انسانیت رسیدند. «زهیر» با تردید آمد، اما ماند و جاودانه شد. «حُر» دیر آمد، اما با صداقت آمد، و تا همیشه «آزاد» ماند. «جون»، با پیشینه‌ی بندگی، در آغوش حسین جا گرفت، نه به خاطر رنگ و تبار، بلکه به‌خاطر خلوص و محبت. کربلا، محفل قضاوت نبود؛ مدرسه‌ی انتخاب بود. نه گذشته‌ها سنجیده شد، نه نژادها، نه طبقه‌ها. تنها «آمدن» مهم بود، نه «از کجا آمدن»... و این، راز ماندگاری امام حسین علیه‌السلام است. او نه فقط برای اصلاح امت، بلکه برای گشودن«درِ بازگشت» آمد؛ برای اینکه به ما بیاموزد، هیچ‌گاه برای بودن در جبهه‌ی حق، دیر نیست. امام حسین علیه‌السلام را تنها نمی‌توان ستایش کرد؛ باید عاشقش شد. باید دلتنگش شد. باید با او پیمان بست. او هنوز هم در کاروان خود جا دارد؛ هنوز هم صدا می‌زند: «هَل مِن ناصرٍ یَنصرُنی؟» و پاسخ آن، نه فقط با شمشیر، بلکه با معرفت، وفاداری و ایستادگی داده می‌شود. یاران حسین، در زیارت‌نامه‌ها، نه‌فقط یاور حسین، که یاور دین خدا، رسول خدا، علی، فاطمه و همه‌ی اولیای الهی خوانده می‌شوند. چرا؟ چون آنان، در سخت‌ترین لحظه‌ی تاریخ، امام زمان خود را شناختند و او را با دل، زبان و جان یاری کردند. امروز نیز، در عصر غیبت، عاشورا آینه‌ای‌ست برای ما: اگر خواهان یاری امام موعودیم، باید از اصحاب عاشورا بیاموزیم. باید ایمان را، محبت را، و وفاداری را در جان‌مان زنده کنیم. نه از دیر آمدن بترسیم، نه از گذشته‌مان شرم کنیم. که حسین علیه‌السلام، هنوز هم آغوش دارد برای آنان‌که «آمدن» را باور دارند... و این، معنای عاشورا است: تداوم یک حقیقت، از دل تاریخ تا قلب ما. @zemzemh60