خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه (1).mp3
520.4K
👌 قرائت بسیار زیبا
♦️نهج البلاغه، خطبه 113♦️
👈دنیا ...شیرینی آن با تلخی ها همراه است...
❇️پیشنهاد دانلود
@noor133Qoran
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🌻🌴۰۰۰۰﷽ ۰۰۰🌴🌻 📚⭕️تفسیر قطره ای۰۰۰۰ 💠سوره 49. #حُجُر
🌻🌴۰۰۰۰﷽ ۰۰۰🌴🌻
📚⭕️تفسیر قطره ای۰۰۰۰
💠سوره 49. #حُجُرات آیه 3💠
💬🖍 پیام ها
1⃣✨هم خلافكار را توبيخ كنيم و هم درستكار را تشويق.
(در آيهى قبل كسانى كه در محضر پيامبر صلى الله عليه و آله بلند صحبت كردند توبيخ شدند، و در اين آيه و آيات بعد، افراد مؤدّب تشويق مىشوند.)
🌹 إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ ...
2⃣✨ ادبهاى مقطعى و لحظهاى، نشان دهندهى عمق تقوا نيست.
🌹«يَغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ» (فعل مضارع، نشانهى استمرار و تداوم است)
3⃣ ✨در قرآن هرجا «مَغْفِرَةٌ» و «أَجْرٌ» آمده، ابتدا سخن از مغفرت است.
زيرا تا از گناه پاك نشويم، نمىتوانيم الطاف الهى را دريافت كنيم.
🌹 «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ»
4⃣✨ لازمهى ايمان و تقوا
، عصمت از گناه نيست، چه بسا افراد مؤمن ومتّقى
گرفتار لغزش و گناه مىشوند امّا به زودى جبران مىكنند.
🌹«لَهُمْ مَغْفِرَةٌ»
📚✨تفسیر نور استاد قرائتی
جلد ۱۱ص۱۵۲
⭕️🌾ادامه دارد ۰۰۰۰۰
⬅️ #قسمت_پانزدهم
@noor133Qoran
4_6014932927308103874.mp3
1.06M
💐تلاوت روزانه یک صفحه از قرآن کریم💐
"صفحه #۲۲۶ کلام الله مجید"
#فایل_صوتی
🌺سبک زندگی قرآنی:🌺
🍂ایام الله را بزرگ بشمارید🍂
🔶وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَي بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَي النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللّهِ.....
(ابراهیم/۵)
❌همه ى روزها روز خداست، امّا روز تجلّى قدرت خداوند در نابود کردن طاغوت، حساب ديگرى دارد.
✅هرگونه جشن يا مراسم ويژه اى كه بزرگداشت ايام اللَّه باشد، پسندیده و لازم است.
🍁حكومت الهى و دینى، مهم ترين نعمت هاست، و اگر شكرگزارى و بزرگداشت نشود، خداوند مردم ناسپاس را به عذاب شديدى گرفتار مى كند.
(آیات ۶ و ٧ سوره ابراهیم)
📢پس با شرکت در راهپیمایی نهم دی و بزرگداشت ایام اللّه، شکر نعمت بزرگ رهایی از چنگال طاغوت را بجا آوریم.
🌴🌹حضرت عباس علیه السلام
علمداری بصیر وبا وفا برای امامش بود
ما هم به او اقتدا می کنیم ۰
🌴✨ #تلنگـــر ✨🌴
شیطان میگه: همین یڪ بار #گناه ڪن،
بعدش دیگه خوب شو!
/۹یوسف/
خــدا میگه: باهمین یڪ گناه ،ممکنه
#دلت بمیره و هرگز توبه نکنی،
وتا ابد جهنمی بشی...!!
/۸۱بقره/
#حواستهست؟
#کارشیطانوسوسهاستنهاجبار...
⚠️آیه #راهپیمائے در قرآن آمده!
✅حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:
🌴👈عمل صالح خیلے توے قرآن آمده، عمل صالح چیست؟ مقدسین میگویند عمل صالح غسل جمعه، ناخن گرفتن، صدقه، نماز شب است. از این عبادتهایے كه كار به كسے ندارد، ما همه اینها را قبول داریم تمام این مستحبات شخصے و فردے و عبادے را قبول داریم
↩️🔻اما یك عمل صالح را خدا دست روے آن گذاشته و آن راهپیمایے است.
آیه راهپیمایے این است: «وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْكُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ» توبه/۱۲۰،
یعنے قدم زدن دسته جمعے، دسته جمعے حركت نمیكنند كه، «یَغیظُ الْكُفَّارَ»، كه كفار را به غیض در بیاورند مگر اینكه نوشته میشود براے آنها عمل صالح ...
❌⭕️یعنی هر گروه از مسلمانها كه دسته جمعے بروند به شرطے كه آن حركت دسته جمعے، «یَغیظُ الْكُفَّارَ»، كفار را به غیض در بیاورد
↩️🌾 هر حركت دسته جمعے كه كفار را به غیض در بیاورد این عمل صالح است.
📖درس هايے از قرآن - ۲۶ بهمن ۱۳۷۴
#مرگ_بر_آمریڪای_جنایتڪار
#فتنه88 #مرگ_بر_فتنه_گر
♨️🚫بزرگترین اشتباهی که ما آدمها در#رابطه_هامون می کنیم این است که :
نصفه میشنویم. یک چهارم می فهمیم و هیچی فکر نمیکنیم
اما دو برابر #واکنش نشان میدهیم . . .
👆🌴✨🌴👆
4_5879613278203675869.mp3
3.87M
🔹 #یک_آیه_یک_قصه
🔹سوره مائده ، آیه ۱
🌺 وفای به عهد
🌸 دخترا و پسرای گلم سلام،
آیا تا به حال به کسی قول دادید؟ 😊
برای اینکه به قولهاتون وفادار بمونید چه کارهایی انجام میدید؟😉
🎧 قصه امشب رو در مورد وفای به عهد بشنوید...☺
🔹قصهگو: #مریم_نشیبا
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
🕊🥀داستان واقعی شهید سید مرتضی دادگری را در داستان تفحص زیر بخوانید 👇بسیار جالب و خواندنی👇
🌴🌻 ۰۰۰۰﷽۰۰۰۰🌻🌴
🌴اتفاقی جالب در تفحص یک شهید
🕊🕊🕊شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد
🕊🕊شهید سید مرتضی دادگر🥀
🌹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران
علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم
یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم
🌕💥یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان با عطر شهدا عطرآگین تا اینکه
📞📞 تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد آشوبی در دلم پیدا شد حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم
با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم
👈🌹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد
شهیدسیدمرتضیدادگر
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من
استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم
قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند
😔🌹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم
"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم " گفتم و گریه کردم
دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا ببخشید بی ادبی و جسارتم را ببخشید »
😊🌹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده
⭕️لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم به قصابی رفتم خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است به میوه فروشی رفتم به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم جواب همان بودبدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است
😞 گیج گیج بودم مات مات خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🤭وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد
😭جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
😭همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بودبخدا خودش بود کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بودبه خدا خودش بودگیج گیج بودم مات مات
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم مثل دیوانه ها شده بودم عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم می پرسیدم : آیا این عکس عکس همان فردی است که امروز؟
نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم. مثل دیوانه هاشده بودم به کارت شناسایی نگاه می کردم
🥀🕊شهید سید مرتضی دادگرفرزند سید حسین اعزامی از ساری
وسط بازار ازحال رفتم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
🌴✨✨@noor133Qoran
4_6014932927308103874.mp3
1.06M
💐تلاوت روزانه یک صفحه از قرآن کریم💐
"صفحه #۲۲۶ کلام الله مجید"