﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
✨#قصص_قرآنی ✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام ✨#قسمت_چهارم 👈مبارزه ادريس با طاغوت عصرش 🌴#ادريس عليه السلا
✨#قصص_قرآنی
✨#حضرت_ادریس_عليه_السلام
✨#قسمت_پنجم
👈قبض روح ادريس عليه السلام بين آسمان چهارم و پنجم
🌴امام صادق عليه السلام فرمود:
يكى از فرشتگان، #مشمول_غضب_خداوند شد.
خداوند #بال_و_پرش را شكست و او را در جزيره اى انداخت. او سالها در آن جا در #عذاب به سر مى برد تا وقتى كه ادريس عليه السلام به پيامبرى رسيد. او خود را به ادريس عليه السلام رسانيد و عرض كرد: اى پيامبر خدا! دعا كن خداوند از من #خشنود شود، و بال و پرم را #سالم كند.
🌴#ادريس براى او #دعا كرد، او خوب شد و #تصميم گرفت به طرف آسمانها #صعود نمايد، اما قبل از رفتن، نزد ادريس آمد و #تشكر كرد و گفت: آيا حاجتى دارى كه مى خواهم احسان تو را جبران كنم.
🌴ادريس گفت: آرى، دوست دارم مرا به آسمان ببرى، تا با #عزرائيل_ملاقات كنم و به او #اُنس بگيرم، زيرا #ياد_او_زندگى_مرا_تلخ كرده است.
🌴آن #فرشته، ادريس عليه السلام را بر روى #بال خود گرفت و به سوى #آسمانها برد تا به #آسمان_چهارم رسيد، در آن جا #عزرائيل را ديد كه از روى #تعجب سرش را #تكان مى دهد.
🌴ادريس به #عزرائيل سلام كرد، و گفت: چرا سرت را حركت مى دهى؟
🌴عزرائيل گفت: #خداوند_متعال، به من فرمان داده كه #روح تو را بين آسمان چهارم و پنجم #قبض كنم، به خدا عرض كردم: چگونه چنين چيزى ممكن است با اين كه بين آسمان چهارم و سوم، #پانصد سال راه فاصله است، و بين آسمان سوم و دوم نيز همين مقدار فاصله.
(و من اكنون در سايه #عرش هستم و تا #زمين_فاصله_فراوانى_دارم و ادريس در زمين است،
❌چگونه اين #راه_طولانى_را_می پيمايد و تا #بالاى_آسمان_چهارم مى آيد!!
آن گاه عزرائيل همانجا روح ادريس عليه السلام را #قبض كرد.
اين است سخن خداوند (در آيه 57 سوره مريم) كه مى فرمايد:
🍃وَ رَفعناهُ مَكاناً عَليّاً🍃
✨و ما ادريس را به مقام بالايى ارتقاء داديم.✨
(تفسير نور الثقلين، ج 3،ص 350)
🌴پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:
در #شب_معراج، مردى را در #آسمان_چهارم_ديدم، از #جبرئيل پرسيدم: اين مرد كيست؟
جبرئيل گفت: اين #ادريس است كه خداوند او را به #مقام_ارجمندى_بالا آورده است.
به ادريس_سلام كرد و براى او #طلب_آمرزش نمودم، او نيز بر من سلام كرد و برايم طلب آمرزش نمود.
📚(تفسير نور الثقلين، ج 3،ص349و350)
💥پايان داستان زندگى ادريس عليه السلام
https://eitaa.com/noor133Qoran/25825
لینک پایان داستان ادریس علیه السلام
🔴سخنان مهم رهبر انقلاب درباره شواری نگهبان و مشارکت مردم
🔹ایشان ضمن حمایت قاطع از رویه قانونی شورای نگهبان، عامل اصلی افزایش مشارکت آحاد مردم در انتخابات را حضور #مدیران_قوی و #توانمند برای #حل_مشکلات_اصلی مردم دانستند.
🔹ایشان همچنین از نامزدهایی که صلاحیتشان احراز نشده و با #متانت به تصمیم شورای نگهبان احترام گذاشتند، #تشکر کردند.
گاهی وقتها،
#تشکر کردن از خدا
فقط گفتن کلمه خدایا شکرت نیست!
گاهی وقت ها برای تشکر از خدا باید کاری کرد،
🍃دلی را شاد کرد...
🍀دست در راه مانده ای را گرفت...
🌿و بخششی را تقدیم کرد...
✅برای تشکر از خدا از دنیای کلمات فاصله بگیریم و وارد دنیای عمل شویم!!!....
﷽ 🟠 نورالقرآن 🟠
#ماجرای_حقیقی_معجزه #دعای_شهدا 👇قسمت هفتم خدایااااااا چه اتفاقی افتاده. 🌴#شهدا؟؟؟؟ 🤔 #شربتی که خ
#ماجرای_حقیقی_معجزه_ی
#دعای_شهدا
قسمت هشتم
🌴 با این افکار منتظر بودم تا مجدداً خواب آلودگی و ضعف و سایر علائم به سراغم بیاد ولی بعد از گذشت یک ساعت متوجه شدم که خبری از این علائم وجود نداره.
❌به فکر افتادم که بهتره در مورد خوابم تحقیقی کنم. آیا افرادی که در خواب دیدم واقعی بودن؟؟؟ آیا شهیدی بنام علیرضا یاسینی با آن چهره داریم؟؟ آیا علی اصغر قلعه ای واقعا همان شهید بود؟؟؟؟و............
👌گوشی تلفن را برداشتم و به دو تن از بستگانی که اهل جبهه و جنگ بودند تماس گرفتم. در مورد خوابم چیزی نگفتم و فقط از ایشان در مورد چندتن از #شهیدانی که در خواب دیده بودم سوال کردم.
و هنوز تردید داشتم و احتمال میدادم که شاید چنین شهدایی نداشته باشیم.
ولی هر چه بیشتر پرسش و پاسخ و #تحقیق میکردم حال روحیم بدتر میشد چون به #صادق بودن خوابم نزدیکتر میشدم.😮
احساس میکردم که اگر صد در صد صحت خوابم تایید بشه چه باید کنم؟؟؟ 😲
برای خداوند بواسطه ی لطفش قربانی کنم ، مستحبات رو انجام بدم، زندگی رو رها کنم و فقط عبادت کنم
خدایااااااااا چه کنم؟؟؟
چه جوری جبران کنم چنین #لطف و #مهربانی رو 😭
فقط یک عبادت خشک و خالی؟؟؟
قربانی کنم به #نیت_شهدا؟؟؟؟
ولی............... بالاخره
متوجه شدم که این عزیزان کاملا #حقیقی بودن😮 واقعا شهدایی که در خواب دیدم وجود داشته و چهره های زیباشونم کاملا همان بوده که در خواب دیدم.😲
و جزو شهدای #دفاع_مقدس می باشند بی اختیار اشک از چشمانم جاری شد ضربان قلبم به گونه ای بود که گویا قفسه سینه من گنجایش #قلبم را نداشت به گونه ای می زد که گویا قلبم می خواست از قفسه سینه بیرون بزند.
خدایا این چگونه آزمایشی است که بنده ای غافل از عظمتت را اینگونه مورد #عنایت خود قرار می دهی در حالی که از دست من برای تشکر و قدردانی کاری بر نمی آید و نمی توانم آنگونه که شایسته و بایسته است #تشکر و قدردانی کنم یا #عبادت_خاصی داشته باشم در حد عبادت های روزانه و روزمره ذهنم بسیار درگیر بود مانند مرغ پر کنده بودم و می خواستم فریاد بکشم از #شهدا بگویم درحالیکه نمیدانستم اجازه تعریف کردن خوابم را برای کسی خواهم داشت؟؟؟؟
🆔✨@noor133Qoran