در فرهنگ لغت ريشه كلمه امن و هر كلمه اي كه ريشه آن امن باشد مثل مؤمن، ايمان و امنيت همه يك معناي واحد دارند و آن "نداشتن #ترس " است. چون حاصل ناامني ترس است.
درك ناامني - احساس ترس
درك امنيت - احساس آرامش
اگر درك عيني باشد، ترس مي آيد و من ناامن مي شوم. تا حالا براي شما پيش آمده كه در تاريكي درحال گذر از خيابان باشيد ناگهان يك سگ وحشي جلوي شما ظاهر شود. شما ناامن مي شويد و مي ترسيد كه كاملاً طبيعي است و درست است. اين حالت عيني و واقعي است. بعد صاحب سگ از راه مي رسد و شما يك نفس راحت مي كشيد و دوباره احساس امنيت مي كنيد. عامل ناامني كه از بين مي رود، ترس هم از بين مي رود و آرامش مي آيد.
و حتي اگر قلاده سگ را به جاي يك بزرگسال يك كودك در دست مي گرفت باز هم چون به كودك اعتماد نداريم باز هم ترس و ناامني خواهيم داشت. اين يك #ترس_عيني است كه نه خوب است و نه بد، حتي لازم است. اين ناامني ما را به فكر مي اندازد چون عيني است مثل خيلي از اتفاق هاي ديگري كه در زندگي پيش مي آيد و ما احساس ناامني مي كنيم و اين احساس به ما كمك مي كند كه ترس بيايد و ما راه چاره پيدا مي كنيم و به كمك عقل و شناخت مسير را اصلاح مي كنيم و از خطر فاصله مي گيريم.
"پس گاهی ترس عینی است مثل ترس از دیدن یک سگ واین ترس لازم است."
اما يك موقع است كه #ترس_ذهني است و وقتي ترس ذهني باشد ديگر ترس نيست بلكه اضطراب است.
در روانشناسي اضطراب يعني ترس از موهومات يعني منشأ آن مشخص نيست و اين ناامني يك تصور ذهني است و اصلاً در بيرون وجود ندارد ولي من ناامن هستم. اين ناامني ها از كودكي و گذشته مي آيند. من ذهناً ناامن هستم و دليلي عيني براي آن وجود ندارد. (ادامه دارد...)
#امنیت {قسمت4}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده