نــــــــــورنــما
💠 آزمایش سخت در دین
📍حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
« الـلـهـم لـا تـجـعـل مـصـیـبـتـی فـی دیـنـی »
خدایا مصیبتم را در دینم قرار نده
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍کلمه ی "مصیبت" به آزمایش ها و مشکلات سخت گفته می شود که به انسان "اصابت" می کند و آن غیر از "مس" است؛ "مسّ" كمترين مرتبه به هم رسيدن دو چيز است که به آن "لمس" گفته می شود؛ ولي "اصابه" رسيدن جامع است که وقتی اصابت کند، دچار تزلزل می کند و اگر این سختی و آزمایش در دین باشد، او را در دین متزلزل می کند.
خداوند متعال از هر دو واژه استفاده کرده و می فرماید: «إن تمسسكم حسنة تسؤهم و إن تصبكم سيّئة يفرحوا بها و إن تصبروا و تتّقوا لا يضرّكم كيدهم شيئاً إنّ الله بما يعملون محيط» اگر اندکی حسنه به شما برسد آنها ناراحت می شوند و اگر سیئه فراوان به شما برسد آنها خوشحال می شوند.
@noornama
نــــــــــورنــما
💠 بازگشت روزگار جاهلیت(۲)
📍حضرت زهرا سلام الله علیها از سرگذشت دین اسلام بعد پیامبر خبر داده و فرمودند: «فلما اختار الله لنبيه صلى الله عليه و آله دار انبيائه و مأوى اصفيائه ظهر فيكم حسيكة النفاق و سمل جلباب الدين، و نطق كاظم الغاوين و نبغ خامل الآفلين و هدر فنيق المبطلين فخطر في عرصاتكم» بعد از پیامبر نفاق ها آشکار شد و پوشش دین پوسید و کسانی که قبل از پیامبر گمنام بودند(در صف آخر بودند) ناگاه صاحب فضیلت شدند.
آری! کسانی که تا قبل از رحلت پیامبر از میدان جنگ فراری و گمنام بودند، ناگاه با فضیلت شده و خود را در صفوف اول یافتند و در مقابل افرادی همچون امیرالمؤمنین علیه السلام که در صفوف اول بودند، کنار گذاشته شدند!
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍امیرالمؤمنین علیه السلام از این سرگذشت تلخ دین اسلام بعد از پیامبر چنین یاد می کنند: «حَتی إِذَا قبض الله رسوله رجع قوم علی الْأَعقاب... نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ و ذهلوا فی السکرة علی سنة من آل فرعون» وقتی که پیامبر از دنیا رفت گروهی به گذشته جاهلی خود بازگشتند و بنیان اسلام را تغییر داده و در جای دیگر بنا نهادند و در حالت مستی و غفلت به آیین فرعونیان درآمدند.
امیرالمؤمنین علیه السلام اگرچه نامی از امثال ابوبکر و عمر و عثمان نبردند ولی تصریح دارند که این حوادث بعد از پیامبر به وقوع پیوست و این انحطاط ادامه یافت که گویی آئین فرعون بازگشته است!
و ابن ابی الحدید سرآسیمه وقتی به این خطبه می رسد از صراحت امیرالمؤمنین علیه السلام به وحشت افتاده و تمام تلاش خود را مبذول می کند تا مفاد این خطبه را از افراد مذکور دور بدارد و به اشخاص حاضر در جنگ صفین ارجا دهد که چنین سخنی بسیار دور است!
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍و خداوند سبحان قبل آشکار شدن نفاق و برگشت مسلمانان به دوران جاهلیت اخطار می دهد و می فرماید: «و ما محمد إلا رسول قد خلت من قبله الرسل أفإن مات أو قتل انقلبتم علی أعقابکم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضر الله شیئا و سیجری الله الشاکرین» محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمیزند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامتکنندگان) را پاداش خواهد داد.
@noornama
🌸🌼
گل نرگس گلی است که هیچ تیر و خاری ندارد و از این رو گاهی در وصف امام زمان علیه السلام استفاده می شود؛ اما همین گل خار و زار و بیچاره می شود و از رونق می افتد وقتی که تو رخ بنمایی:
کار گل زار شود گر تو به گلزار آیی
و یا سعدی می گفت و چقدر لطیف می گفت:
تو اگر چنین لطیف از در بوستان درآیی
گل سرخ شرم دارد که چرا همیشکفتم
@noornama
نــــــــــورنــما
💠 آشــنــای آســمــان
📍همانگونه که رحمت الهی بر دو نوع است، نور الهی نیز دو نوع دارد:
۱. نوری که همه ی موجودات را دربرمی گیرد: «و بنور وجهک الذی اضاء له کل شی». هر چیزی را "شیء" می گویند و نور خداوند احاطه ی بر همه ی اشیاء دارد.
۲. نوری که اختصاص به مؤمنین دارد و مؤمنین از طریق عبادت و مسائل دیگر آن را کسب می کنند و در دعای سحر همین نور طلب و درخواست می شود: «اللهم انی اسئلک من نورک بانوره»
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍این نور به واقع درخشان و افشان است و اگرچه به چشم انسان های عادی دیده نمی شود؛ ولی مانند ستارگان برای اهل آسمان نمایان است: «و الله إن المؤمن لیزهر نوره لأهل السماء کما تزهر نجوم السماء لأهل الأرض» و اگرچه میان اهل زمین ناآشنا و گمنام اند؛ برای اهالی آسمان بسیار شناخته شده و معروف اند.
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍دنیا محل بدست آوردن این نور است و چون آدمی بمیرد، همین نور او را از دیگر منازل عبور می دهد. و آنگاه که همه ی انسان ها در لبه ی جهنم قرار می گیرند: «وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا» مومن بواسطه ی این نور بسلامت از جهنم می گذزد و منافق رو به مؤمن طلب این نور می کند تا از آتش جهنم خود را برهاند. و پاسخ مومن این است که محل دریافت این نور، زمین است و باید به همین دنیا بازگردد تا بتواند این نور را بگیرد: «يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا».
و شاید حافظ نیز همین نور را از خداوند سبحان طلب می کند، نوری که در جنت و بهشت نمییابد:
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گُلگَشت مصلا را
و محل دخل و بدست آوردنش همین دنیا است:
جای دخل است این عدم از وی مرم
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍وقتی مؤمنان به سلامت از منزل جهنم می گذرند وارد غرفه ها و درجات بهشت می شوند. و این نور در بهشت نیز همچنان می درخشد و از این رو ساکنان پایین بهشت، وقتی بالا را نگاه می کنند، مومنین بالاتر را به مثال ستاره درخشان و روشن می بینند: «إِنَّ أَهْلَ الْجَنَّةِ لَيَتَرَاءَوْنَ الْغُرْفَةَ- كَمَا تَرَاءَوْنَ الْكَوْكَبَ فِي السَّمَاءِ».
قرطبی همین معنا را از روایت فوق می فهمد و می گوید: «أهل السفل من الجنة ينظرون إلى من فوقهم على تفاوت منازلهم كما ينظر من بالأرض دواري السماء و عظام نجومها فيقولون هذا فلان و هذا فلان كما يقال هذا المشتري و هذا الزهرة»
┈┄┅═✾ ✾═┅┄┈
📍اما شرط استقامت و جاودانگی این نور در دنیا و آخرت، تقواست. امام باقر علیه السلام فرمود: «يَبْعَثُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ قَوْماً بَيْنَ أَيْدِيهِمْ نُورٌ كَالْقَبَاطِيِّ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ كُنْ هَبَاءً مَنْثُوراً ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّهُمْ كَانُوا يَصُومُونَ وَ يُصَلُّونَ وَ لَكِنْ كَانُوا إِذَا عَرَضَ لَهُمْ شَيْءٌ مِنَ الْحَرَامِ أَخَذُوهُ وَ إِذَا ذُكِرَ لَهُمْ شَيْءٌ مِنْ فَضْلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)أَنْكَرُوهُ وَ قَالَ وَ الْهَبَاءُ الْمَنْثُورُ هُوَ الَّذِي تَرَاهُ يَدْخُلُ الْبَيْتَ فِي الْكُوَّةِ مِنْ شُعَاعِ الشَّمْسِ»
خداوند روز قیامت گروهی را مبعوث و محشور می فرماید که در مقابل روی آنها، روشنایی بزرگی وجود دارد و اعمال آنها به آن صورت مجسم شده. ولی ناگهان به آن نور گفته می شود: «کن هَباءً مَنْثُوراً»،«تبدیل به غبار پراکنده و هیچ و پوچ شو! ای ابو حمزه! بدان به خدا سوگند که آنان نماز می خواندند و روزه می گرفتند، ولی این اعمال آنها با تقوا و پرهیزکاری همراه نبود و اگر با حرامی مواجه می شدند، خودداری نمی کردند و اگر از فضائل امیر مؤمنان صحبتی به میان می آمد، منکر می شدند. فرمود «هباء منثور» آن غبار و ذرات پراکنده ای است که هنگام افتادن آفتاب در روزنه اطاق پیدا می شود.
@noornama
«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)عَنْ فَاطِمَةَ لِمَ سُمِّيَتْ زَهْرَاءَ فَقَالَ لِأَنَّهَا كَانَتْ إِذَا قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا زَهَرَ نُورُهَا لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا يَزْهَرُ نُورُ الْكَوَاكِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ»
از پدر ابن عماره نقل می کنند که گفت: امام جعفر صادق را گفتم: برای چه فاطمه اطهر زهرا نامیده شد؟ فرمود: برای اینکه هر گاه فاطمه در محراب عبادت می ایستاد، نور او برای اهل آسمان می درخشید، همان گونه که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.
📚بحار ج ۴۳ ص ۱۲