eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.9هزار دنبال‌کننده
112 عکس
117 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
💠انصار المهدی(۵) ۱. جمع شدن یاران امام زمان 🔻امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف» پس پیرامون او چونان ابر پاییزی گرد آیند. 🔻 سید رضی می گوید: «الْقزع قطع الغیم التی لَا ماء فیها» قزع قطری ابری ایست که آب در آن نیست. 🔻در نهایه آمده است: از موارد استعمال "قزع" حدیث علی علیه السلام است که می فرماید: در کنار او جمع می شوند همانطور که قزع پاییز جمع می شوند. قزع پاییز یعنی تکه های فصل(ابر) پراکنده اند و متراکم و به هم پیوسته نیستند و پس از آن به یکدیگر می پیوندند(📚ج ۴ باب القاف مع الزای ص ۵۹ مادة قزع) 🔻جزری گوید: اینکه حضرت فرمود: «فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف»، یعنی مثل تکه های پراکنده ابر و حضرت پاییز را ذکر کرد به این سبب که پاییز اول زمستان است و ابرها در آن متفرق و غیر متراکم اند و فشرده نیستند. سپس بعد از تکمیل نفرات، بعضی به بعض دیگر ملحق می شوند. اگرچه شارحان نهج البلاغه در معنای فرمایش امیرالمؤمنین به وادی اختلاف رفته اند، ولی با توجه به روایت امام صادق علیه السلام که آن را از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل می فرماید مشعر بر این است که این روایت در مورد ۳۱۳ یار امام زمان است که بدون قرار قبلی و از طریق طی الأرض به امام زمان ملحق می شوند: «لاَ يَزَالُ اَلنَّاسُ يَنْقُصُونَ حَتَّى لاَ يُقَالَ اَللَّهُ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ ضَرَبَ يَعْسُوبُ اَلدِّينِ بِذَنَبِهِ فَيَبْعَثُ اَللَّهُ قَوْماً مِنْ أَطْرَافِهَا [وَ] يَجِيئُونَ قَزَعاً كَقَزَعِ اَلْخَرِيفِ وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُهُمْ وَ أَعْرِفُ أَسْمَاءَهُمْ وَ قَبَائِلَهُمْ وَ اِسْمَ أَمِيرِهِمْ [وَ مُنَاخَ رِكَابِهِمْ] وَ هُمْ قَوْمٌ يَحْمِلُهُمُ اَللَّهُ كَيْفَ شَاءَ مِنَ اَلْقَبِيلَةِ اَلرَّجُلَ وَ اَلرَّجُلَيْنِ حَتَّى بَلَغَ تِسْعَةً فَيَتَوَافَوْنَ مِنَ اَلْآفَاقِ ثَلاَثُمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ [رَجُلاً] عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ: أَيْنَ مٰا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اَللّٰهُ جَمِيعاً إِنَّ اَللّٰهَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ حَتَّى إِنَّ اَلرَّجُلَ لَيَحْتَبِي فَلاَ يَحُلُّ حُبْوَتَهُ حَتَّى يُبَلِّغَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ». 🔻در مقابل معنای یاد شده از "قزع" که سید رضی آن را بیان می دارد "صیب" قرار دارد که از ريشه «صوب» به معناي نازل شدن چيزي و قرار گرفتن آن در محل خودش است. بر اين اساس، به باران «صوب» گفته مي شود، چون فرود مي آيد و در جاي خودش (زمين) قرار مي گيرد، چنان كه به ابر حامل باران "صيّب" مي گويند: «أو كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماء». ۲. جام های حکمت 🔻امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «ثم لیشخدن فیها قوم شخذ القین النصل تجلی بالتنزیل ابصارهم و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأس الحکمه بعد الصبوح» پس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیر صیقل می خورند. دیده هایشان با قرآن روشنایی می گیرد و در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین می افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند. 🔻علامه مجلسی گوید: «الصبوح با فتحه، شراب صبحگاهی و یا شیری است که اول روز دوشیده شود. الغبوق با فتحه، شراب شامگاهی و یا آن مقدار از شیر که شبانگاه می دوشند» (📚بحار ج 69) 🔻شهید مطهری می گوید: امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «وَ یُغْبَقونَ کأْسَ الْحِکمَةِ بَعْدَ الصَّبوح‏» صبوح، جام به اصطلاح بامدادی را می‌گویند و غبوق جامِ شامگاهانه را. آن جامی را که صبح می‌‏نوشیدند صبوح می‌گفتند و جامی را که شب می‌‏نوشیدند غبوق می گفتند. امیرالمؤمنین می‌فرماید صبوح و غبوق اینها جام‌های حکمت اند. حکمت یعنی دریافت حقیقت. در مرحله حقیقت یافتن و کشف کردن و حقایق را درک کردن پیش می‌روند و برایشان تکرار می‌شود [به طوری که] جامی از حکمت صبح می‏‌نوشند و جامی از حکمت شب؛ این جامهای پیاپی همه از حکمت بر آنها پر می‌شوند(📚آشنایی با قرآن شهید مطهری). 🔻و مشابه این سخن است که می فرماید: «یتساقون بکأس رویه»یعنی به جام معرفت و انس به خدا، از یکدیگر علوم و اسرار می گیرند، پس گویی ایشان نوشندگانی هستند که جام های شراب را به یکدیگر می نوشانند و فرمود: «علی ذلک عقد خلقهم و اخلاقهم» این صفات که یکی از آنها جام هایی از حکمت بود را با خَلق و خُلق آنها عَقد(گره) بستم تا او را مهیای امری سازد: «إذا ارادک لامر هیاک له» چون تو را برای امری خواهد، برای آن مهیایت کند. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
[درخواست قلبی یاری امام ‌] ✍️ آیت الله سید محمد تقی اصفهانی می گوید: شکی نیست که مؤمن خالص اگر از خداوند تعالی درخواست کند که فرج مولایش را نزدیک فرماید تا در رکاب ایشان با کفار بجنگد و تصمیم بر این کار بگیرد و نیتش صادقانه باشد خداوند تعالی پاداش جهاد در رکاب ایشان را به او می بخشد و او را مشمول عنایات خود قرار می دهد. (📚مکیال المکارم ج ۲ ص ۲۵۳)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۱) السلام علیک... العلم المنصوب 🔻برای پرچم از کلماتی مانند "لواء" - "رایت" - "علم" استفاده شده است و در بین آنها عَلم می تواند به فرد خاصی از جهت هدایتگری او اطلاق شود. کلمه «علم» با دو فتحه بر عین و لام به معنای کسی است که به سبب او راه حق شناخته می شود که همان امام علیه السّلام باشد. یا با کسره عین، به معنای دانش است، همانگونه که علامه مجلسی در ذیل روایتی و درباره ی "علمکم" می گوید: «علمكم بالتحريك أي من يعلم به سبيل الحق و هو الإمام(ع)أو بالكسر أي صاحب علمكم فرجع إلى الأول أو أصل العلم»(📚بحار ج ۵۳‌). 🔻اگرچه "عَلم" می تواند به معنای پرچم با وجود و عینیت خارجی نیز باشد، ولی بنظر می رسد که مقصود خود حضرت است. و بنابراین امام زمان تنها پرچم هدایتی است که باقی می ماند: «و لا علما إلا نکسته» هیچ پرچمی نمی ماند مگر آنکه حضرت آن را سرنگون خواهد کرد و "منصوب" بر همین معنا است، یعنی تنها عَلمی است که برافراشته است و تمام پرچم ها و نشان ها و... ساقط می شوند. در روایت دیگر آمده است: «الْقَائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ‏ مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْر وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَة». ‌ - السلام علیک أیها... العلم المصبوب ✍️ "مصوب" از "صب" اخذ شده که به معنای ریخته شدن است و می تواند مشتمل بر دو معنا باشد: ۱. علم وجودی حضرت سرازیر می شود ۲. علم انبیاء و ائمه در ایشان سرازیر می شود: «وارث علم النبیین». 🔻در روایت دیگر از امیرالمؤمنین علیه السلام تعبیر "هجم" آمده است: «هجم بهم العلم» و "هجم" یعنی حمله ناگهانی و آن‌گاه که امام قبل از دنیا می رود علم به امام بعد هجوم می آورد. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام زمان علیه السلام در صحیفه ی سجادیه(۴) ✍️ همچنان که گذشت امام سجاد علیه السلام تأکید بر امتثال و پیروی از اوامر و دوری از نافرمانی امام معصوم داشتند: «و اقترضت بطاعته و حذرت معصیته و أمرت بإمتثال أوامره» - «و جعلنا له سامعین مطیعین». زیرا وقتی انسان نافرمانی اوامر کند، حجابی را بین خود و خدایش فراهم آورده است که مانع درخواست او از خدای متعال می شود. 🔻امام سجاد علیه السلام در دعای ۱۲ می فرماید: «اللهم إنه یحجبنی عن مسألتک خلال ثلاث» خدایا سه چیز است که بین من و تو حجاب است: «یحجبنی امر امرت به فابطاتُ عنه» اول امری است که به آن فرمان دادی و من در انجامش کُندی کردم «و نهی نهیتنی عنه فاسرعت الیه» و دوم امری است که از آن نهی کردی ولی من در آن شتاب کردم. 🔻امام سجاد علیه السلام بعد از فرمان به این دو امر، از نصرت و یاری امام زمان می گوید، تا این مقصود کامل شود که بدون اطاعت معیت و جهاد همراه امام بی‌معنا است: «فانهد بمن أطاعک إلی من عصاک» به پا خیر و قیام کم با کسانی که از تو اطاعت می کنند به سوی کسانی که از تو اطاعت نمی کنند. این مقصود همینطور در زیارت آل یاسین نیز آمده است، یعنی ابتدا از اطاعت اوامر و نهی از مخالفت می گوید: «مولای شقی من خالفکم» - «و سعد من اطاعکم» و سپس از "نصرت" آنها سخن به میان می آورد: «نصرتی لکم معده» که بیان کردیم "نصرت" کمک مقابل دشمن است. «و نعمة أنعمت بها علی فقصرت فی شکرها» 🔻و سوم آنکه نعمتی به من ارزانی داشتی و من در ادای شکرش سستی ورزیده و کوتاهی کردم. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۲) اللهم صلی علی خلیفتک فی بلادک... سفینة النجاة و علم الهدی 🔻به آنچه که آب را خراش دهد و راه را باز کند "سفینه" گویند، کأن آن راهی که می رود ناهموار است و نیاز به راه شناس دارد. "نجا" یعنی خلاص شدن، همانگونه که گفته می شود: «نجاء من الأرض» یعنی خلاص شد و نجات یافت. محدث نوری گوید: بالجمله نجات و مفزع و ملاذ برای بندگان نیست جزء آن شخص صلوات الله علیه، چنانکه که در زیارتی که خود امر کرده است می خوانیم: «فلا نجاة و لا مفزع إلا أنتم»(نجم الثاقب ج ۲ ص ۹۳۳). ‌- ثم الْحُجة الْخَلف الْقائم الْمُنْتظر الْمَهدی الْمُرْجَى الذی بِبقائه بَقیت الدنیا 🔻ابن ابی الحدید گوید: فرق میان رجاء و تمناء است و تمناء هر جا ستوده و ممدوح نیست و گاه ممکن است نکوهیده باشد، زیرا تمنا به راه سخت کوشی و جدیت نمی برد و رجاء خلاف آن است، از این رو تمنا برای صاحب خویش کسالت را به جای می گذارد(📚شرح ابن ابی الحدید ج ۲) همچنین فرق است میان رجاء(امید) و آرزو؛ زیرا آرزو خواستن چیزی است که دور است و اغلب در مصحف کریم و اقوال انبیاء نکوهش شده، ولکن امید خیلی خوب است؛ زیرا تمنای دل است به کرم معبود. 🔻محل رجاء آینده و محل یأس گذشته است: «الرجاء مع الجائی و یأس مع الماضی» امید انسان باید به آنی تعلق گیرد که هنوز ماضی نشده است و امام زمان از این مثال است: «المرجی الذی» و "مرجی" یعنی او محل امید است و تا این محل امید برای آینده محفوظ باشد «بقیت الدنیا» دنیا به بقاء خود ادامه می دهد. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۳) السلام علیک یا حجة الله فی أرضه 🔻"حجة" از ریشه "حج" به معنای دلیل و برهان است و جمع آن "حجج" است و در اصطلاح بیانگر دو جانب نافع و غیر نافع است. در روایت آمده است: «القرآن حجة علی خلقه» یعنی اگر به آموزه های قرآن عمل شود نافع و شاهد اوست و اگر با وجود چنین حجتی معارف آن نادیده گرفته شود بر علیه او می گردد. ابن ابی الحدید می گوید: «حاملا لمن حمله» یعنی قرآن در روز قیامت هر آن که در دنیا حافظ او بود را نجات می بخشد به شرط آنکه عمل کند و سخن او علیه السلام‌‌: «مطیة لمن اعمله» استعاره است که می گوید: چنانچه مرکب رام صاحب خویش را نجات می بخشد، همچنین همدم قرآن اگر آن را اعمال کند، او را نجات می دهد، و معنی "اعمال"، پیروی از قوانین و وقوف نزد حدود آن است(📚شرح ابن ابی الحدید ج ۱۰ ص ۱۸۱) و علم نیز از همین معنا است که علم حجت خداوند بر خلق است: «علم بلا عمل حجة لله علی العبد» دانشی که بدان عمل نشود، حجت خداوند علیه بنده است. «بل الحجة علیه الأعظم» بلکه حجت عالم به علم عمل نکرده اش بیشتر از جاهل است که از جهل خود به هوش نمی آید «والحسرة له الزم» حسرت می خورد که در حال مرگ است و به آنچه می دانسته عمل نکرده است «و هو عند الله الوم» یعنی او که بالقوه عالم سزاوار سرزنش است در حالی که این بالفعل عالم است و استحقاقش برای توبیخ بیشتر است. 🔻علاوه بر علم و قرآن، حجت دیگر خداوند بر خلق ائمه هدی علیهم السلام است: «حجة الله علی خلقه»، به این معنا که اگر از ائمه هدی علیهم السلام تبعیت کنند هدایت می شوند و اگر مخالفت کنند به دست همین حجت هلاک می شوند: «إن تتبعونا تهدو ببصائرنا و إن لم تفعلو یهلکهم الله بأیدنا» - «فإن تتبعونا تنجوا و إن تتولوا یعذبکم الله بأیدینا». 🔻آیت الله صافی گلپایگانی می گوید: «حجّت» آن چیزی است که بر صحّت یکی از دو طرف نقیض، مثل وجود و عدم چیزی به آن استدلال و احتجاج می‌شود. همچنین دلالتی است که بیانگر راه مستقیم باشد و حجج الهی (حجت‌های خدا) هر چیزی است که خدا به آن بر بندگان خود احتجاج نماید، یا به وسیله آن، بندگان خود را به سوی خود هدایت کرده باشد. بنابراین، معجزات انبیا همه حجت است، کل عالم حجت است، تمام آیات الهی و نعمت‌های غیر متناهی، هر پدیده و هر مخلوق و اعضا و اجزای آنها و نظاماتی که در آنها برقرار است، همه حجّتند. جنبندگان دریا و صحرا و هوا، گیاهان و گل ها، درختان و برگ‌ها و شکوفه‌های آنها، و آسمان و زمین و آنچه در آنها است، همه حجت‌های خدایند که: "اگر تمام درخت‌ها قلم باشند و هفت دریا مداد گردند و بخواهند کلمات و آیات و حجت‌های حقّ تعالی را بنویسند کلمات الهی تمام نخواهد شد". ص: ۶۰ «وَلَوْ أَنَّما فِی الاْءَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللّه ِ»(📚سوره لقمان /۲۷) 🔻هر فرد از افراد انسان، خود و چشم و گوش و زبان و مغز و خون و استخوان و پوست و اعضای ظاهر و باطن و سلول‌ها و گلبول‌های سفید و قرمزش بر خودش و بر دیگران حجت است. عمر و زندگی و تندرستی و خلاصه همه چیز و همه اوضاع و فراز و نشیب‌های آگاهی بخش و مناظر مختلف، همه و همه حجّتند، که اگر انسان به آگاهی نرسیده و این همه آیات را ندیده و از خط منحرف شده باشد، همه این حجّت‌ها علیه او اقامه شده و او را محکوم می‌نمایند و راه عذر را بر او می‌بندند. قرآن مجید کتاب خدا و معجزه باقی حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله و احکام و هدایت هایش بر همه بشریت حجت است و آیات آن نیز هر کدام حجت است. علاوه بر آنکه در خود آیات احتجاج و اقامه حجت بر معارف و عقاید دینی شده باشد. از بزرگ ترین حجّت‌های الهی یکی عقل است و دیگر نعمت وحی و نبوّت انبیا و امامت اوصیا است که استمرار هدایت پیغمبران می‌باشد... (📚معرفت حجت خدا شرح دعای اللهم عرفنی نفسک ... ص ۵۹ و ۶۰) 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۴) السَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ ✍️ "قائم" اسم فاعل مشتق از "قوام‌" که اعلال آن "قیام" است می باشد. و مقابل "قیام" همانگونه که آیت الله جوادی آملی در تسنیم می گوید بر سه گونه است: قيام گاهي در مقابل قعود و سجود و اضطجاع و استلقاء است و به معناي ايستادن: «الّذين يذكرون الله قياماً وقعوداً» - «والّذين يبيتون لربّهم سجداً وقياماً» و گاهي در مقابل حركت است و به معناي توقّف و سكون: «كلّما أضاء لهم مشوا فيه وإذا أظلم عليهم قاموا» و گاهي نيز قيام در برابر انحراف و اعوجاج است و به معناي ايستادگي نه ايستادن ظاهري: «جعل الله الكعبة البيت الحرام قياماً للناس». 🔻و پرسید چرا او را قائم نامیدند؟ «لم سمی القائم» جواب فرمود: «لآنه یقوم بعد موت ذکره» زیرا بعد آنکه(ذکر) نامش فراموش شود قیام کند. و این همان نقطه اتصال حضرت به اصحابش در غیبت و وجه تمییز ۳۱۳ تن آنها است: «وَ قِيلَ لَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَيُّ اَلْأَصْحَابِ أَفْضَلُ قَالَ مَنْ إِذَا ذَكَرْتَ أَعَانَكَ وَ إِذَا نَسِيتَ ذَكَّرَكَ» از رسول الله صلّى اللّٰه عليه و اله و سلّم سؤال شد: كدام ياران برترند؟ فرمود: آنكه هر وقت ياد شدى ياريت كند و هر وقت فراموش شدى تو را به ياد آورد. 🔻در روایت آمده است: «‏نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِيحٌ وَ هَمُّهُ لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ» نَفَس آن کسی که اندوه ما را دارد و برای ستم بر ما غمگین است، ثواب تسبیح گفتن دارد و توجه به امر ما عبادت است. علامه مجلسی در ذیل این روایت گفته است: «نفس المهموم لنا أي المتفكر في أمرنا الطالب لفرجنا أو المغتم لعدم وصوله إلينا و همه لأمرنا أي اهتمامه بخروج قائمنا» "آن کس که اندوه ما را دارد" یعنی اندیشمند در کار ما و طالب فرج ما، یا غمگین از اینکه به ما دسترسی ندارد. "توجه به امر ما" یعنی توجه به خروج قائم ما و سعی در اسباب خروج و دعا برای آن حضرت عبادت است، یعنی ثواب آن ثواب مشتغل به عبادت است(📚بحار ج ۷۲ ص ۸۳). 🔻و امام محمد تقی علیه السلام در دلیل دیگر اطلاق این لفظ بر حضرت حجت می فرماید: «و ارتداد اکثر القائلین بإمامته» و مرتد شدن اکثر آنها که قائل به امامت آن حضرت بودند، یعنی با گذشت زمان می گویند: مُرد یا هلاک شد؟ و کدام وادی رفت؟ و جوینده ی او گوید: کجا خواهد شد؟ و حال آنکه استخوان های او پوسیده، پس در این حال امیدوار باشید ظهور او را(📚الغیبه ص ۱۵۴) و ما در مورد تسلیم بودن و شتاب نکردن در ظهور حضرت به تفصیل گفته ایم. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
🔻 با این هشگ دنبال کنید 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اوصاف امام عصر علیه السلام(۵) السلام علیک یا ربیع الانام ✍️ برای "ربیع" دو معنا گفته شده است: ۱. بهار ۲. باران های اول بهاری و ممکن است معنای ثانی اولویت داشته باشد، هر چند که بیشتر معنای نخست مطرح می شود. 🔻امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف اسلام می فرماید: «فيه مرابیع النعم» و ابن ابی الحدید گوید: "مرابیع" باران های اول بهاری ایست که نقش مهمی در شادابی و طراوت طبیعت ایفا می کند. گویی اسلام نیز اینگونه است و وجود آن طروات بخش هستی و جان آدمی ایست: «تعلموا القرآن فإنه احسن الحدیث، و تفقهوا فيه فإنه ربیع القلوب». در روایت دیگر آمده است: «به ینزل الغیث» بواسطه ی وجود امام زمان علیه السلام از آسمان "غیث" می بارد و "غیث" تنها به باران مفید اطلاق می شود، برخلاف "مطر" که به هر نوع بارانی می گویند و در ادامه می فرماید: «و به یخرج البرکات الأرض» و "برکت" یعنی نعمات ثابت که زائل نمی شوند و از این رو به آب ساکن و ثابت در یکجا "برکه" گفته اند و نعمت وجودی حضرت باعث خروج برکات زمین است. و تعبیر دیگری است که آمده است: ««وَ یُخْرِجُ الْارْضُ افْلاذَ کبِدِها». 🔻شهید مطهری در مورد این روایت می گوید: زمین آن پاره‏‌های جگر خودش را بیرون می‌آورد. وقتی شیئی را بخواهند بگویند که خیلی دوست داشتنی است که انسان آن را چنان مخفی می‌کند که برای احدی آشکار نمی‌کند تعبیر «پاره جگر» را به کار می‌برند. کأنه در زمین ذخایری وجود دارد که تا آن وقت زمین این ذخایر را بیرون نیاورده است، آن وقت است که از آن سرّ خودش آن پاره‌های جگر خود را بیرون می‌آورد. و این در زمان ظهور و به برکت وجودی حضرت خواهد بود. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواریث انبیاء ✍️ امام زمان علیه السلام طبق روایات وارث متاع و اسبابی اند که انبیاء و خاصا پیامبر اسلام در اختیار داشته اند: «کل نبی ورث علما أو غیره فقد انتهی إلی آل محمد» و از طریق آنها صاحب معجزه هایی بوده اند. امام زمان نیز از طریق این مواریث اعجاز هایی را نمایان و آشکار خواهند کرد و طبق روایتی از امام صادق علیه السلام هیچ معجزه ای از انبیاء نیست مگر آنکه حضرت حجت شبیه آن را انجام خواهد داد: «ما من معجزة من معجزات الأنبياء و الأوصياء إلا و يظهر اللّه تبارك و تعالى مثلها في يد قائمنا لإتمام الحجة على الأعداء» و این بازگشت به مواریث دارد. 🔻بنابراین یکی از مهم ترین خاصیت مواریث برای حضرت حجت، اثبات امامت ایشان است و بطور عام تنها صاحب امامت می تواند وارث مواریث باشد و همین امر باعث می شد که تاریخ طبری از مدعیانی بنویسد که ادعای تصاحب این مواریث را داشته اند و مکرر خلفا از ائمه علیهم السلام این مواریث را طلب می کرده اند و خاصا در این کتاب به چوبی اشاره شده که بعنوان چوب پیامبر نزد بنی عباس نگه داری شده(تاریخ طبری ج ۱۲ ص ۱۰). بخصوص آنکه به فرمایش سید مرتضی و برخی از علمای دیگر نص و وصیت در مورد شناخت مصداقی امام زمان نمی تواند کارساز باشد چون وصیت آشکار مستلزم حضور و شناخت امام قبلی است که امام قبلی در جمع عموم مردم، امام بعد را به چهره معرفی کند و روشن است که این امر در مورد امام زمان میسور نمی باشد: «أن الإمام ع عند ظهوره من الغيبة إنما يعلم شخصه و يتميز عينه من جهة المعجز الذي يظهر على يديه لأن النص المتقدم من آبائه ع لا يميز شخصه من غيره» (تنزيه الأنبياء عليهم السلام ص184). 🔻از خاصیت مواریث انبیاء این است که هرگز کهنه نشده و از بین نمی روند تا برای حضرت حجت حفظ بشوند، مانند عصا حضرت موسی و تابوت حضرت آدم که هرگز پوسیده نشده و تغییر نمی کنند و در دریاچه ی طبریه برای امام زمان نگه داری می شود: «عصا موسی قضیب آس من غرس الجنة أتاه بها جبرئیل لما توجه تلقاء مدین و هی تابوت آدم فی بحیرة طبریة و لن یبلیا و لن یتغیرا حتی یخرجهما القائم إذا قائم» یا مانند قلم و پوستی که وصیت پیامبر در آن مکتوب شد که زمین آنها را از بین نمی برد و خاک آنها را نمی پوساند و هر گاه گشوده شود تازگی اش زیاد می شود، جزء اینکه از دسترس دیگران محافظت می شود و پنهان است: «یبقی المداد و یبقی الجلد و لا تأکله الأرض و لا یبیلیه التراب لا یزاد کلما نشر إلا جده، غير أنه محفوظ و مستور» و کامل این روایت در آینده خواهد آمد. 🔻ملاصدرا می گوید: تمام آثار و علامات انبیای گذشته در نزد آنان موجود می باشد، در غیر این صورت حتی اگر فرزند بلافصل امام معصوم هم باشد لایق این مقام و جایگاه نیست، مانند زيد فرزند علی بن الحسن علیه السلام که گروهی به جای امام باقر امامت او را پذیرفته و مذهب زیدیه را علم کردند و در مذهب تشیع شکاف به وجود آوردند، یا اسماعیلیه که فرزند امام صادق را امام می دانستند و با وجود وفاتش در زمان حیات امام صادق مدعی امامت او گشتند و به این ترتیب شکاف و اختلاف در دین به وجود آمد و خداوند برای جلوگیری از این پراکندگی و اختلاف، علامات انبیای گذشته را به عنوان صدق کلام امام معصوم و منصوب از طرف خودش قرار داد تا مردم دنبال پیامبر یا امامی روند که این علائم در نزد اوست و دعوت خلیفة اللهی و نبوت یا امامت او را بپذیرند و به اطاعت او بپردازند تا هدایت شوند(📚شرح اصول کافی ج ۷ ص ۲۲۶ کتاب الحجة) 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
🔻 با این هشتگ دنبال کنید 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انصار المهدی(۶) | کم خرج و بسیار کمک کننده امیرالمؤمنین علیه السلام دو یار به نام "زيد بن صوحان" و "صعصحه بن صوحان" داشت که دو برادر بودند و حضرت با دو ویژگی آنها را ستوده است و به صعصحه بن صوحان در بستر بیماری و به زيد بن صوحان در میدان نبرد و هنگام شهادت می فرماید: «خفیف المئونة و کثیر المعونة» تو بسیار و بسیار بودی. از آنجایی که زيد بن صوحان مسئولیت سیاسی نیز داشته است می توان گفت که این دو ویژگی از مهم ترین ویژگی های مسئولین است و گواه دیگر بر این سخن نامه ی امیرالمؤمنین به مالک اشتر برای فرمانداری مصر و توصیف افرادی است که او باید در کنار خود گیرد و حضرت در این نامه افرادی که کم خرج و کمک کننده هستند را چنین توصیف فرموده است: ۱. و لا تدخلن فی فی مشورت بخیلا یعدل بک عن الفضل و بعدک الفقر از بخیل مشورت نگیر چون شما را از اعتدال و احسان برمی گرداند و همیشه شما را از فقر می ترساند ۲. و لا جبانا یضعفک عن الأمور با فرد ترسو مشورت نکن "جُبن" مقابل "تهور" است. "جبن" تفریط در شجاعت و "تهور" افراط در شجاعت است و بنابراین نقطه اعتدال جبن و تهور "شجاعت" است که "جبن" فرد را از این حالت اعتدال خارج می کند. ۳. و لا حریصا یزین لک الشره بالجور با انسان حریص مشورت نکن که حرص را با ستمکاری در نظرت زینت می دهد. "حریص" کسی است که رسیده ولی می گوید: هنوز نرسیده ام! و" حریص" یعنی کسی که شدت در حرص دارد، مانند: "انیس" و "بطین". از این رو حرص تنها در تقوا و علم آموزی پسندیده است: «حرصا فی علم» - فإن البخل و الجبن و الحرص غرائض شتی یجمعها سوء الظن بالله زیرا کسی که سوء ظن به خدا داشته باشد همه ی این موارد(بخل و جبن و حرص) در او جمع می شود، یعنی سوء ظن به خداوند باعث می شود که بخیل و ترسو و حریص باشد. ۴. إن شر وزرائک من کان للأشرار قبلک وزیرا و من شرکهم فی الآثام فلا یکونن لک بطانة بدترین وزیران تو کسی است که قبل از تو برای بدکاران وزیر بوده و در گناهان آنها مشارکت داشته که چنین کسی برای تو محرم اسرار نمی شود. این عبارت بیانگر لزوم تغییر "مسئولان بَد" است. "بطائن" از "بطن" اخذ شده است و به معنای نگه داری راز است. - فإنهم أعوان الأثمة و إخوان الظلمة زیرا آنان کمک حالان گناه کاران اند و یاری دهندگان ستم کاران اند "اثمه" جمع مکسر "آثم" است، مانند "ظلم" که جمع مکسر "ظالم" است. ۵. و أنت واجد منهم خیر الخلف ممن له مثل آرائهم و نفاذهم و لیس علیه مثل آصارهم و أوزراهم و آثامهم که تو باید جانشینان بهتری داشته باشی، کسانی که قدرت فکری و مشورت دهندگی خوبی دارند ولی از این بدی ها هم جدا هستند. یعنی کسی را انتخاب نکن که هم خوبی هایی داشته باشد و هم ‌این چنین بدی هایی! ‌ ۶. ممن لم یعاون ظالما علی ظلمه و لا آثما علی إثمه کسانی که ستم کار را در ظلمش کمک نمی کنند و گناهکار را در گناهش یاری نمی دهند 🔶 أولئک أخف_علیک_مؤونه_و_أحسن_لک _معونه... فاتخذ أولئک خاصة لخلواتک و حفلاتک که آنها و در ... آنان را از خواص و دوستان نزدیک و از رازداران خود قرار بده بنابراین می توان گفت: این دو ویژگی از ویژگی های مهم ۳۱۳ یار حضرت است که در حکومت ایشان مسئولیت راهبری و سیاسی به عهده خواهند داشت. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقابل امام زمان با علما(۱) | برگرد که ما به تو نیازی نداریم! ✍️ این بیان برخی از دشمنان امام زمان علیه السلام در هنگامه ی ظهور است. ۱. نخست سخن گروهی از بتریه است: «وَ يَسِيرُ إِلَى اَلْكُوفَةِ، فَيَخْرُجُ مِنْهَا سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفاً مِنَ اَلْبُتْرِيَّةِ، شَاكِينَ فِي اَلسِّلاَحِ، قُرَّاءَ اَلْقُرْآنِ، فُقَهَاءَ فِي اَلدِّينِ، قَدْ قَرَحُوا جِبَاهَهُمْ، وَ شَمَّرُوا ثِيَابَهُمْ، وَ عَمَّهُمْ اَلنِّفَاقُ، وَ كُلُّهُمْ يَقُولُونَ: يَا اِبْنَ فَاطِمَةَ، اِرْجِعْ لاَ حَاجَةَ لَنَا فِيكَ» ‌قائم به سوی کوفه رهسپار می‌شود. در آن‌جا شانزده هزار نفر از بتریه مجهز به سلاح در برابر ایشان می‌ایستند؛ همه قاریان قرآن و فقهای در دین هستند که پیشانی‌های آنان از عبادت بسیار پینه بسته، لباس همت (در باطل) را بالا زده و نفاق آنها را فرا گرفته است. آنان یک‌صدا می‌گویند: ای فرزند فاطمه! [از همان راه که آمده‌ای] برگرد، زیرا به تو نیازی نداریم! و گروه دیگری است که می گویند: نمی شناسیم و انکار می کنیم که شما یا ابن فاطمه باشید: «تَكْذِيبَهُمْ بِالْقَائِمِ إِذْ يَقُولُونَ‏ لَهُ لَسْنَا نَعْرِفُكَ وَ لَسْتَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(ع)كَمَا قَالَ الْمُشْرِكُونَ لِمُحَمد». 🔻عبدالله مامقانی گوید‌: بتریه فرقه ای از زیدیه است که گفته اند: منسوب به مغیره هستند که لقب او اوابتر است و نیز گفته اند: آنها اصحاب کثیرالنواء و حسن بن صالح، سالم بن ابی حفصه، حکم بن عیینه، سلمة بن مهیا و ابوالمقدام هستند، ٱنها به ولایت امیرالمؤمنین دعوت می کنند و آن را با ولایت ابوبکر و عمر به هم آمیخته و امامت را برای آنها اثبات کرده و بغض عثمان، طلحه، زبیر و عایشه را داشته اند. به اعتقاد من بتریه، زیدیه عامه اند(📚مقیاس الهدایة ج ۲ ص ۳۵۰) در کتاب قطب الدین راوندی و در مورد کثیرالنواء آمده است: «و کان من المغیریة» ۲. دوم سخن کسانی است که شعار یا عمر و یا ابابکر سَر می دهند که روایت آن در کتاب مرحوم نیلی نجفی چنین است: «إذا ظهر القائم علی نجف الکوفة خرج إليه قراء أهل الکوفة و قد علقوا المصاحف علی أعناقهم و فی اطراف رماحهم شعارهم یا ابابکر و یا عمر و یقولون: لا حاجة لنا فیک یا ابن فاطمة» هنگامی که قائم در نجف کوفه ورود کنند، قاریان قرآن در کوفه، در حالی که قرآن ها به گردن دارند، روبه روی ایشان قرار می گیرند، شعار اینها یاابابکر و یاعمر است و خطاب به قائم می گویند: ما نیازی به تو نداریم. این روایت می تواند به روایت نخست بازگردد، زیرا شعار آنها به ابابکر و عمر حاکی از پذیرش ولایت ابابکر و عمر و بغض نسبت به عثمان و عایشه دارد. هرچند گروه دیگری از این منطقه خواهند بود که جای خالی نام عثمان را پُر خواهند کرد و آنان به نام عثمان شعار می دهند: «إذا قام القائم دخل الکوفة... ثم لا یلبث إلا قلیلا حتی یخرج علیه مارقة الموالی برمیلة الدسکرة عشرة آلاف شعارهم یا عثمان یا عثمان» و ممکن است این شعار به تحریک ندای ابلیس بعد صیحه ی حضرت جبرئیل باشد. ۳. سوم سخن سپاه سفیانی است: «يقدم القائم (عليه السلام )حتى يأتي النجف فيخرج إليه من الكوفة جيش السفياني وأصحابه، والناس معه، وذلك يوم الأربعاء فيدعوهم ويناشدهم حقه و يخبرهم أنه مظلوم مقهور ويقول: من حاجني في الله فأنا أولى الناس بالله - إلى آخر ما تقدم من هذه - فيقولون: ارجع من حيث شئت لا حاجة لنا فيك» قائم (علیه السلام) می آید تا اینکه به نجف اشرف می رسد، در آن حال لشکر سفیانی از کوفه به سوی آن حضرت و اصحاب او بیرون می آیند ، در حالی که جمعیت خلایق در سر آن حضرت می باشد، و این قضیه در روز چهارشنبه واقع می شود . پس آن حضرت خلایق را دعوت می کند و به حق خود سوگند می دهد، و به ایشان خبر می دهد که: من مظلوم و مقهور شده ام، او می فرماید که هر که در خصوص خدا با من محاجه و گفت و گو نماید هر آینه من نزدیک ترین خلایق ام به خدا ... جوابش گویند که: از هر جا که آمده ای به آنجا برگرد، ما را به تو احتیاج نیست! برخی از فرق انحرافی به این سمت رفته اند که این سخن از زبان علما و فقهای شیعه در دشمنی با امام زمان خارج می شود، حال آنکه هویت صاحبان این سخن روشن است که به فرقه ی بتریه و لشکر سفیانی بازگشت دارد و چنین توهمی از روی غرض و عدم دقت در روایات دارد. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
[ معرفت و اطاعت ] چگونه می توان از کسی که نمی شناسی اطاعت کرد و چگونه شناخته می شود کسی که از او اطاعت نمی شود؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواریث انبیاء | پرچم امام زمان(۱) 🔻ابن عباس می گوید: از اخلاق پیامبر این بوده که بر هر یک از اسباب و وسائل خویش نامی را انتخاب می کرده است: «وَ كَانَ مِنْ خُلُقِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)أَنْ يُسَمِّيَ سِلَاحَهُ وَ مَتَاعَهُ وَ دَوَابَّ»(📚بحار ج ۱۶ ص ۱۲۵) و در روایتی دو پرچم برای پیامبر بیان شده که یکی با اسم "عقاب" و دیگری با اسم "معلوم" است: «كَانَتْ لَهُ رَايَةٌ تُسَمَّى اَلْعُقَابَ وَ كَانَ لَهُ لِوَاءٌ يُسَمَّى اَلْمَعْلُومَ». ✍️ با دقت در روایت فوق، به تفاوت در لفظ می رسیم، زیرا حضرت برای پرچم عقاب از کلمه "رایة" و برای پرچم معلوم از کلمه "لواء" بهره گرفته است. هر چند که هر دو لفظ رساننده معنای پرچم هستند اما تفاوتی آنها را از هم جدا کرده و علامه مجلسی به همین تفاوت توجه داده و می گوید: «الراية العلم الكبير و اللواء أصغر منها قال في المصباح لواء الجيش علمه و هو دون الراية» "الرایۀ" پرچم بزرگ است و «اللواء» کوچک‌تر از رایۀ است. در المصباح گوید: «لواء الجیش» یعنی پرچم لشکر که از رایۀ کوچکتر است(📚بحار ج ۲۰ ص ۴۰۳). 🔻لفظ دیگری که برای پرچم استفاده شده "عَلَم" است و این نیز متفاوت با رایت است، زیرا در روایت عَلَم و رایت جدا از هم ذکر شده اند: «و ما دلائل و علامات یا رسول الله؟قال: له علم إذا حاج وقت خروجه انتشر ذلک العلم فی نفسه، و أنطقه الله تبارک و تعالی فناداه العلم أخرج یا ولی الله فاقتل أعداء الله و له رایتان» (کمال الدین ج ۱) و "عَلم" می تواند به معنای پرچم با وجود خارجی اطلاق شود که روایت آن گذشت، یا به نشانه و علامت اطلاق شود: «بعثه حین لا علم قائم و لا منار ساطع‏» و یا به شخص خاصی از جهت هدایتگری او گفته شود: «السلام علیک... العلم المنصوب». 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama