eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.8هزار دنبال‌کننده
111 عکس
117 ویدیو
5 فایل
نـــــــــورنــما #نورنما #امامت #مهدویت #امام_زمان #فرق_انحرافی ارتباط با مدیر کانال @aghs13 کانال ما در تلگرام https://t.me/noornama2
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چقدر سخت تر بهتر! در روایت آمده است که سخت ترین و شدیدترین امتحان الهی، امتحان به اموال و پول است: «مَا بَلاَ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ بِشَيْءٍ أَشَدَّ عَلَيْهِمْ مِنْ إِخْرَاجِ اَلدِّرْهَمِ» و همینطور که این آزمون أشد است أحب نیز هست: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ إِخْرَاجِ الدِّرْهَمِ إِلَى الْإِمَامِ» امتحانی بزرگ که در حکومت امام زمان هم وجود دارد زیرا شما در غیبت می توانید اموال خود را به هر نحوی بخواهید برای خود و خانواده ی خود خرج کنید اما در زمان ظهور تمام اموال به امام زمان داده می شود و امام زمان به قدر کفاف به شما برمی گرداند و باقی را در راه خدا استفاده می کند: «اَلْمُؤْمِنُ كَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ يُنْفِقُهُ عَلَى عِيَالِهِ مَا شَاءَ ثُمَّ إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ فَيُحْمَلُ إِلَيْهِ مَا عِنْدَهُ، فَمَا بَقِيَ مِنْ ذَلِكَ يَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى أَمْرِهِ فَقَدْ أَدَّى مَا يَجِبُ عَلَيْهِ» پس نگویید حکومت امام زمان سراسر بهشت است و حتی برخی آقایان بهتر از بهشت می دانند! و نگویید: چون غیبت سخت است پس جهنم است و حتی بدتر از جهنم است! - می گویند: عصر غیبت عصر سراسر سرگردانی ایست، می گوییم: سرگردانی در غیبت برای جاهلان است: «المتحیرین فی جهلهم». - می گویند: غیبت سراسر تاریکی است، می گوییم: خورشید پشت ابر تاریکی ایست؟ « و اما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس» - می گویند: حضرت حجت را نمی بینیم، می گوییم: کسی که در عصر غیبت به معرفت برسد انگار دارد حضرت را مشاهده می کند: «إن اهل زمان غیبته القائلین بإمامته و المنتظرین لظهوره أفضل من أهل کل زمان، لإن الله تبارک و تعالی أعطاهم من العقول و الأفهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة» - می گویند: دنیا پر از فساد و ضلالت است می گوییم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ۖ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(مائده 105)ای اهل ایمان، شما (ایمان) خود را محکم نگاه دارید، که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید زیانی از آنها به شما نرسد. علامه طباطبایی یکی از مسائلی که ذیل این آیه مطرح می کند این است که فرض کنیم تمام دنیا هم گمراه شود به این معنا نیست که یک انسان الزاما گمراه گردد. - می گویند: مردم طبق روایات در زمان حکومت حضرت جام هایی از حکمت خواهند نوشید، می گوییم: اگر ظرفیت داشته باشید در غیبت می توانید به حکمت دست یابید: «تُجلی بِالتّنَزیلِ اَبصارُهُم وَ یُرمی بِالتَّفسیرِ فی مَسامِعِهم وَ یُغبَقُونَ کَأسَ الحِکمَةِ بَعدَ الصَّبُوحِ»
عبارتی از مرحوم نعمانی که به اسم معصوم شهرت یافته است تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَالنَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لَا يَجِدُ أَحَدُكُمْ لِدِينَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لَا يَجِدُ لَهُ عِنْدَ ظُهُورِ الْقَائِمِ(ع)مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لِاسْتِغْنَاءِ النَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ فَقُلْتُ وَ أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ فَقَالَ عِنْدَ فَقْدِكُمْ إِمَامَكُمْ فَلَا تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى يَطْلُعَ عَلَيْكُمْ كَمَا يَطْلُعُ الشَّمْسُ أَيْنَمَا تَكُونُونَ فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ انْفُوا عَنْ نُفُوسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حُذِّرْتُمْ فَاحْذَرُوا وَ مِنَ اللَّهِ أَسْأَلُ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ. امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «صله رحم و کار نیک و ترحم پیشه گیرید، زیرا به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، زمانی فرا می رسد که محلی برای درهم و دینار خود پیدا نکنید.»👈 یعنی در وقت ظهور قائم👉، محلی برای صرف درهم و دینار (که اندوخته اید) پیدا نمی کنید، چرا که مردم به فضل خدا و ولی او، در آن روز همه بی نیاز هستند. عرض کردم: «این معنی کی واقع می شود؟» فرمود: «در وقتی که امام خود را گم کنید و پیوسته در جستجوی او باشید، تا گاهی که مانند خورشید طلوع کند. پس هر جا که هستید، از شک و تردید درباره وی خودداری و هر گونه شکی را از خود دور کنید، و از آنچه گفتم احتراز جویید. توفیق و ارشاد شما را به راه راست از خداوند متعال خواستارم!» علامه مجلسی در ذیل این روایت می گوید: الظاهر أن يعني كلام النعماني و الظاهر أنه ره أخطأ في تفسيره لأنه وصف لزمان الغيبة لا لزمان ظهوره كما يظهر من آخر الخبر بل المعنى أن الناس يكونون خونة لا يوجد من يؤتمن على درهم و لا دينار. ظاهرا جمله «یعنی در وقت ظهور قائم محلی برای صرف درهم و دینار پیدا نمی کنید» جزء روایت نیست و از کلام نعمانی است و گویا وی در این مورد به خطا رفته است. زیرا امام علیه السّلام زمان غیبت را توصیف می کند، نه زمان ظهور را، چنان که از آخر خبر معلوم می گردد. معنای روایت این است که در زمان غیبت امام زمان علیه السّلام، مردم چنان خائن خواهند بود که امینی پیدا نمی شود تا درهم و دینار خود را نزد وی امانت بگذارند!
پاسخ کوتاهی نسبت به این سوال را در دو پیام سابق مطالعه بفرمایید 🌹 تذکر: تنها مقصود از این پیام این است که بگوییم توصیف برخی از آقایان در مورد غیبت نادرست است و اگر نظری دارید برای ما ارسال بفرمایید: @adminma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه به پایان آمد؟ استوری یکی از افراد ملحق به فرقه ی هنبوشی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠اظهار علم امام در کودکی 🔻لَمَّا مَاتَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا(ع)حَجَجْنَا فَدَخَلْنَا عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ(ع)وَ قَدْ حَضَرَ خَلْقٌ مِنَ الشِّيعَةِ مِنْ كُلِّ بَلَدٍ لِيَنْظُرُوا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ(ع)فَدَخَلَ عَمُّهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَى‏ وَ كَانَ شَيْخاً كَبِيراً نَبِيلًا عَلَيْهِ ثِيَابٌ خَشِنَةٌ وَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ سَجَّادَةٌ فَجَلَسَ وَ خَرَجَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)مِنَ الْحُجْرَةِ وَ عَلَيْهِ قَمِيصُ قَصَبٍ وَ رِدَاءُ قَصَبٍ وَ نَعْلٌ حَذْوٌ بَيْضَاءُ فَقَامَ عَبْدُ اللَّهِ وَ اسْتَقْبَلَهُ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ قَامَتِ الشِّيعَةُ وَ قَعَدَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)عَلَى كُرْسِيٍّ وَ نَظَرَ النَّاسُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ تَحَيُّراً لِصِغَرِ سِنِّهِ فَانْتَدَبَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ فَقَالَ لِعَمِّهِ أَصْلَحَكَ اللَّهُ مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ أَتَى بَهِيمَةً فَقَالَ تُقْطَعُ يَمِينُهُ وَ يُضْرَبُ الْحَدَّ فَغَضِبَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)ثُمَّ نَظَرَ إِلَيْهِ فَقَالَ يَا عَمِّ اتَّقِ اللَّهَ اتَّقِ اللَّهِ إِنَّهُ لَعَظِيمٌ أَنْ تَقِفَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَيَقُولَ لَكَ لِمَ أَفْتَيْتَ النَّاسَ بِمَا لَا تَعْلَمُ فَقَالَ لَهُ عَمُّهُ يَا سَيِّدِي أَ لَيْسَ قَالَ هَذَا أَبُوكَ (صلوات الله عليه‏) فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع)إِنَّمَا سُئِلَ أَبِي عَنْ رَجُلٍ نَبَشَ قَبْرَ امْرَأَةٍ فَنَكَحَهَا فَقَالَ أَبِي تُقْطَعُ يَمِينُهُ لِلنَّبْشِ وَ يُضْرَبُ حَدَّ الزِّنَاءِ فَإِنَّ حُرْمَةَ الْمَيِّتَةِ كَحُرْمَةِ الْحَيَّةِ فَقَالَ صَدَقْتَ يَا سَيِّدِي وَ أَنَا أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏ فَتَعَجَّبَ النَّاسُ فَقَالُوا يَا سَيِّدَنَا أَ تَأْذَنُ لَنَا أَنْ نَسْأَلَكَ فَقَالَ نَعَمْ فَسَأَلُوهُ فِي مَجْلِسٍ عَنْ ثَلَاثِينَ أَلْفَ‏ مَسْأَلَةٍ فَأَجَابَهُمْ فِيهَا وَ لَهُ تِسْعُ سِنِينَ‏ ✍️ اختصاص: علی بن ابراهیم از پدر خود نقل کرد که گفت: پس از فوت حضرت رضا به مکه رفتیم و خدمت حضرت جواد رسیدیم. گروهی از شیعیان از نواحی مختلف آمده بودند تا از نزدیک امام جواد را زیارت کنند. در این موقع عمویش عبد اللَّه بن موسی که پیرمرد مسن و با شخصیتی بود وارد شد. او لباس های خشن و زبری به تن داشت و اثر سجده در پیشانی او آشکار بود؛ و نشست. حضرت جواد که پیراهنی عالی و ردایی قشنگ بر تن داشت و کفش هایی نو پوشیده بود نیز وارد شد. عبد اللَّه بن موسی عمویش از جای حرکت کرد و به استقبال او رفت و پیشانیش را بوسید. تمام شیعیان به احترام امام از جای حرکت کردند. آن جناب روی صندلی نشست. مردم از تعجب (به خاطر کوچکی و کم سنی حضرت جواد) به یکدیگر نگاه می کردند. یکی از حاضرین رو به عموی امام نموده گفت: آقا! اگر شخصی با حیوانی جمع شد چه باید کرد؟ جواب داد: دست او را قطع می کنند و حد نیز بر او جاری می شود. حضرت جواد خشمگین شده، نگاهی به عموی خود کرد و فرمود: عمو جان، از خدا بترس. این کار خیلی سختی است که در روز قیامت به پیشگاه پروردگار بایستی و از تو بازخواست کند که چرا برای مردم با اینکه اطلاع نداشتی فتوی دادی. عمویش عرض کرد: سرورم! مگر پدرت همین فرمایش را نفرمود؟ حضرت جواد فرمود: از پدرم پرسیدند: مردی قبر زنی را شکافت و با آن زن جمع شد! فرمود: باید دست راستش قطع شود که نبش قبر نموده و حد زنا نیز بر او جاری می شود، زیرا احترام زن مرده و زنده یکسان است؛ عرض کرد: صحیح می فرمایید سرورم، من استغفار و توبه می کنم. مردم در شگفت شدند و عرض کردند: اجازه می فرمایید سؤال بکنیم؟ فرمود: بگویید. در یک مجلس از سی هزار مسأله پرسیدند و حضرت جواد با اینکه نه ساله بود، جواب آنها را داد. (📚اختصاص: ١٠٢)
علامه ی مجلسی در ذیل روایت فوق می گوید: ✍️ در مورد این خبر که در یک جلسه جواب سی هزار مسأله را فرموده باشد، اشکال شده که اگر جواب هر مسأله یک خط یعنی پنجاه حرف باشد، بیشتر از سه برابر ختم قرآن می شود! چگونه می تواند در یک مجلس سی هزار مسأله را جواب بدهد؟ اگر بگویید جواب ایشان بیشتر به بلی و خیر بوده یا به وسیله اعجاز در کوتاه ترین مدت جواب داده، در مورد عبارات سؤالات سائلان چه می گویید که سی هزار مسأله پرسیدند؟ ولی ممکن است این اشکال را به چند صورت جواب داد: ١. سخن از روی مبالغه بوده و سؤال و جواب خیلی زیاد شده، زیرا شمردن چنین سؤالهایی واقعا مشکل است. ٢. ممکن است در نظر سئوال کنندگان سؤالهایی بوده که در موقع جواب دادن، بیشتر آنهایی که سؤالشان همان بوده، جواب خود را شنیده اند. ٣. ممکن است اشاره به این مطلب باشد که از سخنان کوتاه آن سرور احکام زیادی استفاده می شده که این وجه از همه به واقعیت نزدیکتر است. ٤. ممکن است مراد از یک مجلس، یک مجلس نوعی باشد یا در یک مکان مانند منی بوده، گر چه در فاصله چند روز انجام شده باشد. ٥. ممکن است این سخن مبتنی بر کشش زمانی باشد که صوفیها معتقدند، ولی چنین عقیده ای خرافی است. ٦. ممکن است اعجاز آن جناب، در سرعت سؤال هم اثر داشته یا جواب را مطابق آنچه در دل داشته اند، قبل از پرسیدن می داده. ٧. شاید منظور از سؤال، دادن نامه و نوشته هایی بوده که امام آنها را به وسیله اعجاز جواب داده. (📚بحار ج 50 ص 94)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍️ نظر سنجی رسمی موسسه وارثین ملکوت(وابسته به فرقه ی احمد اسماعیل هنبوشی) 🔻این فرقه در جذب خود بیشتر به دنبال افراد مذهبی می رود و در اماکن مذهبی حضور پیدا می کند و سپس افرادی که بصورت حضوری جذب می شوند را از حضور در گروه های مجازی نقد منع می کنند تا مبادا از انحراف خود بازگردند. غربال می شوید...
💠کتاب شناسی مهدوی | الغیبه نعمانی📙 این کتاب قدیمی ترین کتاب ویژه مهدوی شیعه است که اکنون در دست ما است. 🔻 مرحوم نعمانی: محمد بن ابراهیم بن جعفر نُعمانی، معروف به ابن ابی‌زینب (درگذشت ۳۶۰ق۹۷۱م)، متکلم، مفسر و محدث شیعی قرن چهارم هجری قمری. وی از شاگردان کلینی بوده و برای کسب علم و شنیدن حدیث به شهرهای مختلف از جمله شیراز، قم، بغداد و حلب مسافرت کرد. از ابن ابی‌زینب آثاری بر جای مانده که مشهورترین آن، کتاب الغیبه است. 🔻تاریخ تألیف: حدود ۱۲ سال بعد از غیبت صغری. زیرا در باب دهم کتاب تصریح می کند: «سن حضرت قائم الآن هشتاد و خرده ای است» که اگر فرض کنیم او ولادت حضرت قائم علیه السلام را ۲۵۶ و آغاز غیبت کبری را ۳۲۹ دانسته و مراد از «و خرده ای» را پنج سال بگیریم، سال تالیف این کتاب می شود ۳۴۱ یعنی تنها ۱۲ سال پس از غیبت کبرای حضرت قائم موعود علیه السلام. 🔻 انگیزه تألیف: جناب نعمانی در کتاب غیبت خویش اینگونه می نویسد: «... من تاه و تحیر و افتتن و انتقل عن الحق و تعلق بمذاهب أهل الزخرف و الباطل إلا من قلة الروایة و العلم و عدم الدرایة» (📚الغیبه ی نعمانی/ص 27) به جان خودم سوگند هر کس که به وادی گمراهی و سرگردانی رفته و گرفتار فتنه و انحراف و انتقال از حق به باطل شده و طرفدار مذاهب و فرقه های بیهوده شده است، فقط به خاطر کمی دانش و ندانستن روایت و عدم فهم و درک دین است. مرحوم نعمانی در ادامه تأکید می دارد که علاج این موضوع ذکر روایات در این باره است. 🔻 ساختار کتاب: این کتاب ۲۶ باب دارد. تعداد احادیث هر باب: باب ۱: ۱۲، باب ۲: ۲، باب ۳: ۷، باب ۴: ۴۰، باب ۵: ۱۳، باب ۶: ۲۴، باب ۷: ۱۹، باب ۸: ۱۱، باب ۹: ۵، باب ۱۰: ۹۰، باب ۱۱: ۱۷، باب ۱۲: ۲۰، باب ۱۳: ۴۶، باب ۱۴: ۶۸، باب ۱۵: ۸، باب ۱۶: ۱۵، باب ۱۷: ۶، باب ۱۸: ۱۸، باب ۱۹: ۵، باب ۲۰: ۱۳، باب ۲۱: ۱۰، باب ۲۲: ۵، باب ۲۳: ۴، باب ۲۴: ۹، باب ۲۵: ۷، باب ۲۶: ۴. تعداد روایات شماره گذاری شده در تمام ابواب: ۴۷۸ نام ابواب ۲۶ گانه این کتاب به ترتیب چنین است: در نگهداری سِرّ آل محمد از نااهلش – اخبار اعتصام به حبل‎الله – بحث امامت - ائمه اثنا عشر در قران و انجیل و تورات – درباره کسانی که مدعی امامت شوند – احادیثی حول امامت از طریق اهل سنت – کسی که دربارهٔ ائمه شک کند – لزوم حجت در زمین - چنانچه دو تن روی زمین باشند یکی امام است - آنچه دربارهٔ غیبت از جمیع ائمه رسیده است – تحمل مشقات و انتظار فرج – سختی‌ها و ناملایمات شیعه در غیبت - صفات و سیره حضرت مهدی(عج) - علائم پیش از ظهور - اوضاع نابسامان جامعه قبل از ظهور - نهی از تعیین وقت برای ظهور - سختی‌ها و مشکلات امام از جانب جاهلان هنگام ظهور – خروج سفیانی – پرچم امام زمان(ع)، پرچم رسول خداست - جیش الغیب – وضع شیعه هنگام خروج قائم – دعوت جدید – سن حضرت هنگام امامت و زمان امامتش – روایاتی دربارهٔ اسماعیل فرزند امام صادقشناخت امام قائم - مدت حکومت قائم پس از قیام. این کتاب ۵ روایت از کتاب سلیم بن هلالی و ۸۰ روایت از کتاب کافی نقل کرده است. و نکته ی مهم این است که کتاب مرحوم نعمانی اخبار ملاقات شیعیان با امام زمان را نقل نکرده است، برخلاف کتاب الغیبه شیخ طوسی و کتاب کمال الدین شیخ صدوق. 🔻 نسخه رضویه: معتبر ترین نسخه از این کتاب، نسخه ی رضویه است که قابل تأمل است، زیرا کتاب های امروزی که از الغیبه چاپ می شود از روی این نسخه نبوده و تفاوت هایی با نسخه ی رضویه دارد، مثل عبارت «الیمانی من المحتوم» که در نسخه ی رضویه و علامه ی مجلسی و شیخ حر عاملی وجود ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه شناسی | احمد اسماعیل(احمدالحسن) احمد اسماعیل صالح السلمی البصری معروف به «احمدالحسن یمانی» یکی از جریان های نوظهور در مسیر مهدویت است. وی خود را پنجمین فرزند با واسطه امام دوازدهم می داند و ادعاهای بی شماری دارد. ادعای یمانی بودن، سفارت و وصایت حضرت حجت اساس ادعاهای این شخص را تشکیل می دهد. احمد بصری در سال ۱۹۹۲ در رشته شهرسازی از دانشکده مهندسی فارغ التحصیل شد و تا سال ۱۹۹۹ هیچ سندی از وی در دست نیست و این مدت به عنوان خلاء اطلاعاتی از زندگانی احمد اسماعیل محسوب می شود. او در سال ۱۹۹۹ به نجف اشرف رفت و مدت کوتاهی در حوزه درس آیت الله محمد صادق صدر حاضر شد و در همان سال به علت انجام فعالیت های سیاسی علیه دولت عراق به همراه فردی به نام «حیدر مشتت» تا سال ۲۰۰۱ در زندان ابوغریب زندانی شد؛ پس از مدتی، بنا به در خواست صلیب سرخ جهانی، نام آنان میان فهرست زندانیان ابوغریب در روزنامه های بغداد منتشر شد. بعد از آزادی از زندان، دوباره به حوزه برگشت و پس از تحصیل دروس حوزوی تا سال ۲۰۰۴ با زیر سوال بردن نیابت عامه فقها و ادعای فساد مالی در حوزه های علمیه و ناکارآمدی دروس، مقدمات ایجاد تفرقه در حوزه علمیه نجف را آغاز کرد. ✍️دکان های کاغذی علی محمدی هوشیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه شناسی | احمد اسماعیل(احمدالحسن) 🔻 نسب احمد اسماعیل: برخلاف ادعای احمداسماعیل نسب او کاملا روشن است و ابدا نسب او به معصوم نمی رسد: احمد بن اسماعیل بن حاج صالح بن حسین بن سلمان بن داود بن محمد بن روضان بن برهان بن عطاءالله بن أبو السود بن علی بن غلیان بن عبداه بن حمد... با این حال احمد اسماعیل نسب خود را چنین معرفی کرده است: احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان بن م ح م د(امام عصر علیه السلام) و در سال ۲۰۰۹ پیروان احمد اسماعیل نمودار درختی را ترسیم کردند و او را اینگونه به حضرت مهدی رساندند و در سال ۲۰۱۰(در فاصله ی پنج ماهه‌) بزرگان قبیله در طی یک متن حمایت خود را به حسب ادعاهای دروغین از احمد اسماعیل برداشتند و در ذیل این نامه امضای نسب شناس منطقه و رئیس قبیله ی همبوش که پسر عموی احمد اسماعیل است از اهمیت خاصی برخوردار است. 🔻 القاب احمد اسماعیل: ۱. گاطع: در اینکه چرا او به این لقب مشهور بود اختلافی است: برخی می‌ گویند چون پدر و جدش به این لقب شناخته شده اند و برخی می‌ گویند چون جدش دزد بوده و راه مردم را قطع می کرده است. ۲. احمدالحسن: در اینکه او چرا به این لقب شهرت پیدا کرده اختلافی وجود دارد: برخی می‌ گویند لقب حسن به این علت است که از همان جوانی نیکوکار بوده و برخی می‌ خواهند با این نام و عنوان او را منتسب به امام حسن عسکری علیه السلام کنند که در این باره استناد به یک روایت نیز می کنند. و البته قول دیگری می گوید: قبیله ی احمد اسماعیل «ابوسویلم» نامیده می شود و افراد آن در ناصریه و بصره و کربلا ساکن هستند و کسانی که که در ناصریه و بصره باشند را به آل حسن و کسانی که که در در کربلا باشند رو به بنی حسن می‌ شناسند فلذا به خاطر همین به او حسن می گویند. 🔻 خانواده و خویشاوندان احمد اسماعیل: ۱. پدر احمد اسماعیل: نام وی اسماعیل است و با برادرانش وارد بصره شد و مشغول به شغل دلاک حمام شدند. ۲. عموی احمد اسماعیل: حاج کاظم و محسن ۳. برادران احمد: طالب که دارای تابعیت سعودی است و الان استاد دانشگاه بصره است. و داخل که قبلا سرهنگ ارتش بوده و الان مدتی است باز نشسته شده و فعلا در دانشگاه بصره مشغول کار است. و محمد: سرهنگ و اطلاعاتی بوده که او برخلاف سایر برادرانش به احمد ایمان آورده ۴. مادر احمد: مسیله نام دارد و از دنیا رفت. 🔻 طائفه و قبیله و محل تولد او: «صیامر» نام اتحاد قبیلگی در عراق است که شامل ۴۰ قبیله می شود و یکی از این قبایل «ابوسویلم» نام دارد و خود ابوسویلم ۱۲ طائفه و شاخه دارد و یکی از این طوائف هنبوشی(همبوشی) نام دارد که یک طائفه ی ضعیفی است. و احمد در اتحاد قبیلگی صیامر و در قبیله ابوسویلم و در طائفه هنبوشی و در جنوب عراق یعنی بصره و در روستای ابوهویره در سال ۱۹۷۰ بدنیا آمده است، و در سال ۱۹۹۲ وارد دانشگاه بصره می‌ شود و تا سال ۱۹۹۸ در دانشگاه بصره در رشته مهندس راه و شهر سازی تحصیل می‌ کند و لیسانس خود را اخذ می کند و در سال ۱۹۹۹ می گوید در خوابی که دیدم امام زمان مرا امر کرد که وارد نجف و حوزه نجف بشوم و بنابراین از آن سال وارد حوزه شد. 🔻 احمد اسماعیل در نجف: او دلیل ورود خود را به نجف و حوزه را اینگونه بیان می‌ کند: شبی در همان سال ۱۹۹۹ امام زمان عج را در خواب دیدم و ایشان به من فرمود: احمد جان برو به حوزه که حوزه به تو نیاز دارد... و البته در اینجا تناقضی آشکار وجود دارد، زیرا او در جایی می گوید مشغول به تحصیل بوده و در جای دیگر می گوید نتوانسته است از آموزه های حوزه بهره بگیرد چون در حوزه نشانی از علوم دینی مثل قرآن و روایات نیافته است. 🔻استاد احمد اسماعیل: یکی از اساتید احمد اسماعیل شیخ علی اسدی بود که متن مصاحبه با ایشان در حال حاضر موجود است که ایشان می گوید: احمد اسماعیل بسیار شکاک بود(اعتقاد ثابتی نداشت) و همین‌طور پرخاشگر بود. در یکی از شب ها که احمد اسماعیل به همراه همسر و فرزندش به خانه ی ما آمد، همسرش به همسر من گفت: احمد در خانه، من و فرزندم را می زند به شیخ بگویید در کلاسش از اخلاق بگوید تا بلکه کمی بهتر شود! و همین‌طور شیخ علی اسدی می گوید: او بسیار دغدغه ی مالی داشته است و بدنبال آن بود که بتواند در دفتر یکی از مراجع مشغول به کار شود. بخاطر همین او روزی در حضور استاد به مراجع فحاشی می کند از بابت اینکه شهریه ها کم است و کفاف زندگی را نمی کند و جالب آن است که او در این کلاس ها با عمامه ی سفید شرکت داشته و جملگی(حتی پیروانش) او را شیخ صدا می زدند که اسناد آن موجود است.
🔻 احمد اسماعیل و حیدر مشتت: احمد اسماعیل در آغاز تحصیلش در حوزه با حیدر مشتت که فرد بد نامی بود رفاقت خود را آغاز نمود و از آن‌ موقع بود که غیبت های او نیز زیاد شد و از این رو شیخ علی اسدی استاد احمد اسماعیل می گوید: از یک نفر سراغ او را گرفتم و به من گفتند: با حیدر مشتت رفیق شده است و من گفتم به احمد بگویید که حیدر مشتت انسان درستی نیست و دنیا و آخرت تو را نابود می کند! و در طی این رفاقت حیدر مشتت مدعی یمانیت و احمد اسماعیل مدعی فرستاده ی امام زمان شد و شروع به تبلیغ یکدیگر کردند اما چون طالبی ندیدید به شهر های دیگر و حتی ایران مراجعت کردند که حیدر مشتت مدتی در ایران مشغول به تبلیغ بود اما پس از مدتی بین آنها بر سر ریاست و تقدم اختلاف افتاد و بر حسب بدا احمد اسماعیل خودش را یمانی معرفی کرد. 🔻 شورش سال ۲۰۰۸: بالاخره احمد اسماعیل در سال ۲۰۰۸ شورش و خروج نظامی کرد و در صدد قتل مراجع برآمد اما با ورود نیرو های امنیتی ناکام ماند و در نتیجه ی آن صد ها نفر کشته و زخمی شدند و خود او نیز به احتمال فراوان به درک واصل شد اما چون جنازه ها سوخته بود این امر هرگز عیناً اثبات نشد و همین باعت تفرقه در فرقه گشت و این فرقه به شاخه های مختلفی تقسیم شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظر سنجی رسمی وارثین ملکوت احمد اسماعیل چه کسانی از سوی این فرقه شما را در فضای حقیقی و مجازی تبلیغ می کنند؟ اغلب افراد ملحق به این فرقه از سواد دینی پایینی برخوردار هستند و تنها یک ادله ی ساده و کوتاه دعوت را می دانند و از طریق آن تبلیغ می کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحمت وجودی امام مهدی علیه السلام(۱) 🔻امام حسن عسکری علیه اسلام می فرماید: به یَدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بِهِ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ بِهِ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ به واسطۀ اوست كه بلا را از اهل زمين دفع مى‌كند و به خاطر اوست كه باران مى‌فرستد و بركات زمين را بيرون مى‌آورد. ۱. امام زمان بلاء را دفع می کند و دفع یعنی قبل از آنکه اصابت کند جلوی آن را می گیرد ۲. واژه ی "غیث" فقط به باران با رحمت و مفید اطلاق می شود، برخلاف واژه ی "مطر" که به هر نوع بارانی می گویند و بواسطه ی حضرت است که این باران در سراسر عالم می بارد. در زیارت امام زمان می خوانیم: «ربیع الانام» یکی از معانی ربیع که به آن کمتر توجه شده "باران های اول بهاری ایست" که این باران نقش مهمی را در سرسبزی و شکوفایی طبیعت ایفا می کند و امیرالمؤمنین در نهج البلاغه با همین واژه اسلام را توصیف می فرمایند: «فيه مرابیع النعم» اسلام مانند باران های اول بهاری ایست که شارحان نهج البلاغه مثل ابن ابی الحدید همین معنا را متذکر می شوند. ۳. برکت به معنای نعمات ثابت است که زائل نمی شود و از این رو به آب ثابت در محلی را "برکه" می گویند که شرط آن ایمان و تقوا است: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحمت وجودی امام مهدی علیه السلام(۲) ۱. رحمت واسع(مطلق) خدای متعال می فرماید: «و رحمتی وسعت کل شیء» هر چیزی را "شیء" می گویند و رحمت خدای متعال شامل هر شیء ای می شود. در حدیث قدسی داریم: «أکمل ذلک بابنه م ح م د رحمة للعالمین» سلسله امامان را بوسیله ی پسرش(پسر امام حسن عسکری) کامل می کنم که او رحمتی برای عالمین است. هر گروهی از جانداران و... عالمی دارند: عالم انسان ها - عالم حیوانات - عالم جمادات و همه این عوالم را در "عالمین" جمع می کنند که رحمت حضرت همه عوالم را فراگرفته است. امام زمان می فرماید: «أنا تلک الرحمة» من همان رحمت واسعه هستم در حدیث دیگری آمده: «أوسعکم کهفا و أکثرکم علما و أوصلکم رحما» وسیع ترین شما از حیث پناه دهندگی حضرت مهدی است و او بیشترین علم را دارد و از نظر رحم و مهربانی واصل ترین شخص است. ۲. رحمت مقید به روایات ذیل و ضمائر آنها دقت نمایید: «و أشفق علیهم من آبائهم و أمهاتهم» دلسوز تر و مهربان تر بر شما از پدران و مادران «لو لا ما عندنا من محبة صلاحکم و رحمتکم و الإشفاق علیکم لکنا عن مخاطبکم فی شغل» اگر محبت نسبت به اصلاح شما در پیش ما نبود، اگر صلاح شما را ما دوست نداشتیم، از مخاطب قرار دادن شما و از توجه کردن به شما دوری می کردیم. دیگر این رحمت مطلق نیست و بلکه "محبتکم" و "صلاحکم" است و این خاص شیعیان است. در نهج البلاغه امیرالمؤمنین می فرماید: «دار لیس فیها الرحمة» و آیت الله جوادی آملی می گوید: این رحمت، رحمت مقید است وگرنه رحمت مطلق در جهنم نیز وجود دارد. آنچه که گفتیم صرفا برداشت از ظاهر روایات نبود در روایتی صریحا به این دو رحمت اشاره شده: «وَ اللهُ الهُ کلِّ شَی‏ءٍ، الرَّحْمنُ لِجَمیعِ خَلْقِهِ، الرَّحیمُ بِالْمُؤْمِنینَ خاصَّةً» شهید مطهری در جلد دوم کتاب آشنایی با قرآن می گوید: رحمت بر دو نوع است: ۱. رحمن بر وزن فعلان دلالت بر کثرت و گسترش رحمت در زمین دارد که این رحمت شامل همه ی انسان ها می شود. ۲. رحیم بر وزن فعیل که دلالت بر نوعی ثبات و دوام دارد که فقط شامل مؤمنان است. مؤمنان توجه به مبدأ رحمت دارند و به همین دلیل خاصا شامل رحمت ویژه ی حضرت می شوند. در شعری آمده است: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست در باغ لاله روید و در شوره زار خس باران همه جا می بارد منتهی چگونه پذیرای این باران بود و از آن استفاده کرد برای هر محلی متفاوت است و به ظرفیت آن مکان بازمی گردد. آیت الله جوادی آملی در کتاب موجود موعود به مثال خورشید روی می آورد و می گوید: فرق است بین آنکه در سایه است و کسی که ذیل خور‌شید است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امتحان در عصر غیبت(۱) 🔻برای رساندن این معنا از واژگانی مثل امتحان و ابتلاء و بلاء و فتنه بهره بُرده اند. 🔻"ابتلاء" ثلاثي مزيد از ماده «بلی» به معناي كهنگی است و چون همه خصوصيات ذاتی و عرضي اشياء پس از كهنه و فرسوده شدن آنها آشكار مي‌شود، امتحان را ابتلاء گفته‌اند. تفاوت ابتلاء و بلاء همانند تمايز اقتدار و قدرت در مبالغه است. آنچه از عنوان (ابتلاء) استفاده مي‌شود بيش از آن است كه از عنوان بَلا برمی‌آيد. شیخ طوسی نوع آزمایشی که در عصر غیبت وجود دارد را از نوع "ابتلاء" می داند و بلکه می گوید: «آزمایش به وسیله غیبت حضرت مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) از سخت‌ترین آزمایش‌های الهی است»(📚الغیبه ص ۲۰۳ - ۲۰۷) که در نتیجه ی این سختی ها استعداد ها و توانایی ها به شکوفایی می رسد. 🔻"فتنه" در لغت به معناي گداختن است؛ چنان‌كه مراد از «فتن الذهب بالنار» گداختن طلا در آتش براي آزمودن ميزان خلوص يا شوب داشتن آن است. فلسفه ی امتحان در عصر غیبت نیز مشتمل بر معنای فتنه برای تمییز صفوف است: «تمییزاً لاهل الضلالة». 🔻سخت ترین نوع امتحان، امتحان به اموال و اخراج دراهم است: «مَا بَلاَ اَللَّهُ اَلْعِبَادَ بِشَيْءٍ أَشَدَّ عَلَيْهِمْ مِنْ إِخْرَاجِ اَلدِّرْهَمِ(📚الخصال ج ۱، ص۶۶) امتحانی که بوسیله اخراج دراهم به امام باشد علاوه بر أشد، أحب نیز است: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ إِخْرَاجِ الدِّرْهَمِ إِلَى الْإِمَامِ» امتحانی که در حکومت امام عصر نیز وجود دارد و حضرت تمام اموال را از مردم مطالبه خواهد کرد: «اَلْمُؤْمِنُ كَانَ عِنْدَهُ مِنْ ذَلِكَ شَيْءٌ يُنْفِقُهُ عَلَى عِيَالِهِ مَا شَاءَ ثُمَّ إِذَا قَامَ اَلْقَائِمُ فَيُحْمَلُ إِلَيْهِ مَا عِنْدَهُ، فَمَا بَقِيَ مِنْ ذَلِكَ يَسْتَعِينُ بِهِ عَلَى أَمْرِهِ فَقَدْ أَدَّى مَا يَجِبُ عَلَيْهِ». 🔻نتیجه ی ابتلاء و اخراج دراهم برای مؤمنین فرج(عندَ تَناهِي البلاءِ يكونُ الفرَجُ) و نصرت (أم حَسِبتُم أن تَدخُلوا الجَنَّةَ ولَمّا يَأتِكُم مَثَلُ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِكُم مَسَّتهُمُ البَأساءُ والضَّرّاءُ وزُلزِلوا حَتّي يَقولَ الرَّسولُ والَّذينَ آمَنوا مَعَه مَتي نَصرُ اللّهِ اَلا اِنَّ نَصرَ اللّهِ قَريب) و فتح(إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ) است. ولی نتیجه ی اخراج دراهم برای کفار و برای مقابله با خداوند حسرت و مغلوب شدن و زیان اخروی است: «انَّ الَّذینَ کفَروا ینْفِقونَ امْوالَهُمْ لِیصُدّوا عَنْ سَبیلِ اللهِ فَسَینْفِقونَها ثُمَّ تَکونُ عَلَیهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یغْلَبونَ وَ الَّذینَ کفَروا الی‏ جَهَنَّمَ یحْشَرونَ. لِیمیزَ اللهُ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ وَ یجْعَلَ الْخَبیثَ بَعْضَهُ عَلی‏ بَعْضٍ فَیرْکمَهُ جَمیعاً فَیجْعَلَهُ فی جَهَنَّمَ اولئِک هُمُ الْخاسِرونَ. قُلْ لِلَّذینَ کفَروا انْ ینْتَهوا یغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَفَ وَ انْ یعودوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الاوَّلینَ‏». باید دقت کرد که "فرج" تنها به معنای ظهور حضرت نیست و اگر فرج تنها رساننده ی این معنا باشد افرادی که قبل ظهور بمیرند و به رجعت هم نرسند در واقع فرج برای آنها حاصل نشده است و این همان معنایی است که علامه ی مجلسی به آن توجه و تذکر داده و می گوید: «مراد از فرج اعم از ظهور امام باشد، یعنی فرج یا با مرگ شما و وصول به رحمت خدا حاصل می شود و یا امام ظهور می کند و یا شر دشمنان برداشته می شود»(📚بحار ج ۵۳). 🔻و در مقابل مقابل امتحان به نداری و فقر آسان و راحت تر است: ««يَقُولُ لَهُمْ خَزَنَةُ الْجَنَّةِ كَمَا أَنْتُمْ حَتَّى تُحَاسَبُوا فَيَقُولُونَ بِمَ نُحَاسَبُ فَوَ اللَّهِ مَا مَلَكْنَا فَنَجُورَ وَ نَعْدِلَ وَ لَا أُفِيضَ عَلَيْنَا فَنَقْبِضَ‏ وَ نَبْسُطَ وَ لَكِنْ عَبَدْنَا رَبَّنَا حَتَّى أَتَانَا الْيَقِينُ» خازنان بهشت به آنها (فقرای مومن) می گویند: شما در جای خود قرار گیرید تا به حساب شما رسیدگی شود، آنها می گویند: ما را چگونه به حساب می کشید به خداوند سوگند ما چیزی در اختیار نداشتیم تا ستم کنیم و یا عدالت داشته باشیم، ما چیزی را مالک نبودیم که آن را بدهیم و یا بخل داشته باشیم، ما خداوند را عبادت کردیم، تا به درجه یقین رسیدیم(بحار ج 69 ص 56) و چه بسا بسیاری از مؤمنان به همین وسیله امتحان می شوند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا