eitaa logo
پاسخگو
5.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
210 ویدیو
72 فایل
پاسخگو: حجت الاسلام حسینی پور سطح۳ حوزه علمیه کارشناسی ارشد تفسیر اثری کارشناسی ارشد کلام و عقاید اسلامی دانشجوی دکتری کلام امامیه نویسنده و پژوهشگر کانال اختصاصی احکام بانوان: @noorolaeme2 ارسال سؤال: @Noorolaeme12 تبلیغات: @Tnoorolaeme
مشاهده در ایتا
دانلود
سؤال👇 آیا درروز تاسوا و عاشورا انس و جن و ملائکه وامامان با ما انسانها همزمان عزاداری میکنند ؟ چرا ؟؟ پاسخ👇 سلام علیکم طبق روایات همه جیز برای امام حسین عزاداری می کنند. طبق روایت امام رضا علیه السلام ۴ هزار ملک روز عاشورا برای کمک به امام حسین علیه السلام آمدند اما وقتی رسیدند حضرت به شهادت رسیده بودند، این ملائک تا زمان ظهور امام زمان ارواحناه فداه کنار قبر حضرت مشغول عزاداری هستند.
سؤال👇 سلام خسته نباشید سوالم اینه که آیا ما روضه سنگین سبگ داریم مگه پاسخ👇 سلام علیکم این جمله از جملات معروف بین روضه خوان هاست. برخی از مصیبت ها در جریان کربلا؛ مصیبت های خیلی سختی بوده، لذا این عبارت را برای اینگونه مصیبت ها بیان می کنند. ضمن اینکه خواندن اینگونه مصائب برای همه مجالس سفارش نمی شود.
💠 مادر حضرت مهدی علیه السلام در كانون خانواده امام عسكرى عليه السّلام،آن بانوى گرامى را به نام‌هاى مختلفى-از قبيل: «نرجس»،«سوسن»،«صقيل»(يا«صيقل»)،«حديثه»،«حكيمه»،«مليكه»،«ريحانه»و «خمط»-صدا مى‌زدند. از ديدگاه يكى از پژوهشگران علت تعدّد نام‌هاى آن بانو،مى‌تواند چند چيز باشد: 1.علاقه و محبت فراوان مالك او به وى،باعث شده بود با بهترين اسم‌ها و زيباترين نام‌ها،او را صدا بزند.ازاين‌رو تمام نام‌هاى آن بانو،از اسامى گل‌ها و شكوفه‌ها است؛چون مردم اين صداها و نام‌هاى مختلف را شنيده بودند،مى‌پنداشتند كه تمام اينها اسامى آن بانوى بزرگوار است. 2.اين بانوى گرامى پس از اينكه وارد كانون خانوادۀ امام عليه السّلام شد،خطمشى و مسير ديگرى-برخلاف ساير كنيزان-داشت؛زيرا او مادر حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف بود.او فشار و ظلم ستمگران و حكومت‌ها را مى‌ديد و مى‌دانست مدتى بايد در زندان به سر برد.او مى‌دانست كه بايد براى حفظ خود و فرزند گرامى‌اش،نقشه‌هايى بينديشد،تا حاكمان وقت،ندانند صاحب كدام نام را بايد زندانى كنند و حامل نور مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف كدام است.بر اين اساس هرروز نامى تازه براى خود مى‌نهاد و در خانوادۀ امام عليه السّلام او را به اين نام‌ها مى‌خواندند تا دشمنان خيال كنند كه اين نام‌هاى مختلف،مربوط به چند نفر است و نفهمند اين اسامى،همه مربوط به يك نفر است. 📚 درسنامه مهدویت با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 سرگذشت مادر حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف يكى از روايت‌هاى مشهور،حكايت از آن دارد كه مادر امام مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،شاهزاده‌اى رومى است كه اعجازگونه،به بيت شريف امام عسكرى عليه السّلام راه يافته است.شيخ صدوق در داستان مفصلى،حكايت مادر حضرت مهدى عليه السّلام را اين‌گونه نقل كرده است: بشر بن سليمان نخّاس گفت:من از فرزندان ابو ايوب انصارى و يكى از مواليان امام هادى و امام عسكرى عليهما السّلام و همسايه آنان در«سرّ من راى»بودم.مولاى ما امام هادى عليه السّلام مسائل «برده‌فروشى»را به من آموخت و من جز با اذن او،خريد و فروش نمى‌كردم.ازاين‌رو از موارد شبهه‌ناك پرهيز مى‌كردم تا آنكه معرفتم در اين باب كامل شد و فرق ميان حلال و حرام را نيكو دانستم. يك شب در«سرّ من راى»-كه در خانه خود بودم و پاسى از شب گذشته بود-كسى در خانه را كوفت.شتابان به پشت در آمدم،ديدم كافور فرستاده امام هادى عليه السّلام است كه مرا به نزد آن حضرت فرامى‌خواند.لباس پوشيدم و بر ايشان وارد شدم.ديدم با فرزندش ابو محمد و خواهرش حكيمه خاتون از پس پرده گفت‌وگو مى‌كند.وقتى نشستم،فرمود:اى بشر!تو از فرزندان انصارى و ولايت ائمه عليهم السّلام پشت در پشت،در ميان شما بوده است و شما مورد اعتماد ما اهل بيت هستيد.من مى‌خواهم تو را مشرّف به فضيلتى سازم كه بدان بر ساير شيعيان در موالات ما سبقت بجويى.تو را از سرّى مطلع مى‌كنم و براى خريد كنيزى گسيل مى‌دارم.آن گاه نامه‌اى به خط و زبان رومى نوشت و آن را به هم پيچيد و با خاتم خود مهر كرد.دستمال زرد رنگى را-كه در آن 220 دينار بود-بيرون آورد و فرمود:آن را بگير و به بغداد برو و ظهر فلان روز،در معبر نهر فرات حاضر شو و چون زورق‌هاى اسيران آمدند،جمعى از وكيلان فرماندهان بنى عباس و خريداران و جوانان عراقى دور آنها را بگيرند. وقتى چنين شد،شخصى به نام عمر بن يزيد برده فروش را زير نظر بگير و چون كنيزى را كه صفتش چنين و چنان است و دو تكه پارچه حرير دربردارد،براى فروش عرضه بدارد و آن كنيز از گشودن رو و لمس كردن خريداران و اطاعت آنان سرباز زند،تو به او مهلت بده و تأملى كن.برده فروش آن كنيز را بزند و او به زبان رومى ناله و زارى كند و گويد:واى از هتك ستر من!يكى از خريداران گويد:من او را سيصد دينار خواهم خريد كه عفاف او باعث فزونى رغبت من شده است و او به زبان عربى گويد:اگر در لباس سليمان و كرسى سلطنت او جلوه كنى،در تو رغبتى ندارم،اموالت را بيهوده خرج مكن!برده‌فروش گويد:چاره چيست؟ گريزى از فروش تو نيست!آن كنيز گويد:چرا شتاب مى‌كنى بايد خريدارى باشد كه دلم به امانت و ديانت او اطمينان يابد.در اين هنگام برخيز و به نزد عمر بن يزيد برو و بگو:من نامه‌اى سربسته از يكى از اشراف دارم كه به زبان و خط رومى نوشته و كرامت و وفا و بزرگوارى و سخاوت خود را در آن نوشته است. نامه را به آن كنيز بده تا در خلق و خوى صاحب خود تأمل كند.اگر بدو مايل شد و بدان رضايت داد،من وكيل آن شخص هستم تا اين كنيز را براى وى خريدارى كنم. ⭕️ادامه دارد ... با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 سرگذشت مادر حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف2️⃣ بشر بن سليمان گويد:همه دستورات مولاى خود امام هادى را درباره خريد آن كنيز به جاى آوردم و چون در نامه نگريست،به سختى گريست و به عمر بن يزيد گفت:مرا به صاحب اين نامه بفروش!و سوگند اكيد بر زبان جارى كرد كه اگر او را به صاحب نامه نفروشد،خود را خواهد كشت.دربارۀ بهاى آن گفت‌وگو كردم تا آنكه بر همان مقدارى كه مولايم در دستمال زردرنگ همراهم كرده بود،توافق كرديم.دينارها را از من گرفت و من هم كنيز را خندان و شادان تحويل گرفتم و به حجره‌اى كه در بغداد داشتم،آمديم.چون به حجره درآمد،نامه مولايم را از جيب خود درآورده،آن را مى‌بوسيد و به گونه‌ها و چشمان و بدن خود مى‌نهاد و من از روى تعجّب به او گفتم:آيا نامه كسى را مى‌بوسى كه او را نمى‌شناسى؟گفت:اى درمانده واى كسى كه به مقام اولاد انبيا معرفت كمى دارى!به سخن من گوش فرا دار و دل به من بسپار كه من مليكه دختر يشوعا،فرزند قيصر روم هستم.مادرم از فرزندان حواريون (شمعون وصى مسيح)است.براى تو داستان شگفتى نقل مى‌كنم:جدّم قيصر روم مى‌خواست مرا در سنّ سيزده سالگى،به عقد برادرزاده‌اش درآورد و در كاخش محفلى از افراد زير تشكيل داد:سيصد تن از فرزندان حواريون و كشيشان،هفتصد تن از رجال و بزرگان و چهار هزار تن از اميران لشكرى و كشورى.تخت زيبايى كه با انواع جواهر آراسته شده بود،در پيشاپيش صحن كاخش و بر بالاى چهل سكّو قرار داد و چون برادرزاده‌اش بر بالاى آن رفت و صليب‌ها افراشته گرديد و كشيش‌ها به دعا ايستادند و انجيل‌ها را گشودند؛ناگهان صليب‌ها به زمين سرنگون گرديد.ستون‌ها فروريخت و به سمت ميهمانان پرتاب شد.و آن‌كه بر بالاى تخت رفته بود،بيهوش بر زمين افتاد.رنگ از روى كشيشان پريد و پشتشان لرزيد و بزرگ آنها به جدّم گفت:ما را از ملاقات اين نحس‌ها-كه دلالت بر زوال دين مسيحى دارد -معاف كن!جدّم از اين حادثه فال بد زد و به كشيش‌ها گفت:اين ستون‌ها را برپا سازيد و صليب‌ها را برافرازيد و برادر اين بخت برگشته بدبخت را بياوريد تا اين دختر را به ازدواج او در آورم و نحوست او را به سعادت آن ديگرى دفع سازم.چون دوباره مجلس جشن برپا شد، همان پيشامد اوّل براى دوّمى نيز تكرار گرديد.مردم پراكنده شدند و جدّم قيصر اندوهناك گرديد و به داخل كاخ خود درآمد و پرده‌ها افكنده شد. در آن شب خواب ديدم كه مسيح،شمعون و جمعى از حواريون،در كاخ جدّم گرد آمدند و در همان موضعى كه او تخت را قرار داده بود،منبرى نصب كردند.پس حضرت محمد به همراه جوانان و شمارى از فرزندانش وارد شدند. مسيح به استقبال او آمد و با او معانقه كرد.آن‌گاه حضرت محمد به او گفت:اى روح اللّه! من آمده‌ام تا از وصى تو شمعون،دخترش مليكا را براى اين پسرم خواستگارى كنم و با دست خود اشاره به ابو محمد صاحب اين نامه كرد.مسيح به شمعون نگريست و گفت:شرافت نزد تو آمده است؛با رسول خدا خويشاوندى كن.گفت:چنين كردم،آن‌گاه محمد بر فراز منبر رفت و خطبه خواند و مرا به پسرش تزويج كرد.مسيح و فرزندان محمد و حواريون همه گواه بودند و چون از خواب بيدار شدم،ترسيدم اگر اين رؤيا را براى پدر و جدّم بازگو كنم،مرا بكشند.آن را در دلم نهان ساخته و براى ديگران بازگو نكردم. ⭕️ ادامه دارد ... با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 سرگذشت مادر حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف3️⃣ سينه‌ام از عشق ابو محمد لبريز شد تا به غايتى كه دست از خوردن و نوشيدن كشيدم و ضعيف و لاغر و سخت بيمار شدم.در شهرهاى روم،طبيبى نماند كه جدّم او را بر بالين من نياورد و درمان مرا از وى نخواست و چون نااميد شد،به من گفت:اى نور چشمم!آيا آرزويى در اين دنيا دارى تا آن را برآورده سازم؟گفتم:اى پدربزرگ!همه درها به رويم بسته شده است،اگر شكنجه و زنجير را از اسيران مسلمانى كه در زندان هستند،بردارى و آنان را آزاد كنى،اميدوارم كه مسيح و مادرش شفا و عافيت به من ارزانى كنند.چون پدربزرگم چنين كرد، اظهار صحّت و عافيت نمودم و اندكى غذا خوردم.پدربزرگم بسيار خرسند شد و به عزّت و احترام اسيران پرداخت.پس از چهار شب ديگر حضرت فاطمه سرور زنان را در خواب ديدم كه به همراهى مريم و هزار خدمتكار بهشتى،از من ديدار كردند.مريم به من گفت:اين سرور زنان مادر شوهرت ابو محمد است.من به او در آويختم و گريستم و گلايه كردم كه ابو محمد به ديدارم نمى‌آيد،آن بانو فرمود:تا تو مشرك و به دين نصارا باشى،فرزندم ابو محمد به ديدار تو نمى‌آيد!اين خواهرم مريم است كه از دين تو به خداوند تبرّى مى‌جويد. اگر تمايل به رضاى خداى تعالى و خشنودى مسيح و مريم دارى و مى‌خواهى ابو محمد تو را ديدار كند،پس بگو:«اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد انّ محمّدا رسول اللّه». چون اين كلمات را گفتم،مرا در آغوش كشيد و فرمود:اكنون در انتظار ديدار ابو محمد باش كه او را نزد تو روانه مى‌سازم.پس از خواب بيدار شدم و گفتم:خوشا از ديدار ابو محمد! چون فردا شب فرارسيد،ابو محمد در خواب به ديدارم آمد.گويا به او گفتم:اى حبيب من!بعد از آنكه همۀ دل مرا به عشق خود مبتلا كردى،در حق من جفا نمودى!او فرمود:تأخير من براى شرك تو بود.حال كه اسلام آوردى،هر شب به ديدار تو مى‌آيم تا آنكه خداوند وصال عيانى را ميسر گرداند.از آن زمان تاكنون هرگز ديدار او از من قطع نشده است. بشر گويد از او پرسيدم:چگونه در ميان اسيران درآمدى؟او پاسخ داد:يك شب ابو محمد به من گفت:پدربزرگت در فلان روز،لشكرى به جنگ مسلمانان مى‌فرستد و خود هم به دنبال آنان مى‌رود.بر تو است كه در لباس خدمت‌گزاران درآيى و به‌طور ناشناس از فلان راه بروى و من نيز چنان كردم.طلايه‌داران سپاه اسلام بر سر ما آمدند و كارم بدان‌جا رسيد كه مشاهده كردى.هيچ‌كس جز تو نمى‌داند كه من دختر پادشاه رومم.آن مردى كه من در سهم غنيمت او افتادم،نامم را پرسيد و من آن را پنهان داشتم و گفتم:نامم نرجس است و او گفت: اين نام كنيزان است. گفتم:شگفتا!تو رومى هستى؛امّا به زبان عربى سخن مى‌گويى!گفت:پدربزرگم در آموختن ادبيات به من حريص بود و زن مترجمى را بر من گماشت.او هر صبح و شبانگاه به نزد من مى‌آمد و به من عربى مى‌آموخت تا آنكه زبانم بر آن عادت كرد. ⭕️ ادامه دارد ... با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 سرگذشت مادر حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف4️⃣ بشر گويد:چون او را به«سرّ من راى»رسانيدم و بر مولايمان امام هادى عليه السّلام وارد شدم، بدو فرمود:چگونه خداوند عزّت اسلام و ذلّت نصرانيت و شرافت اهل بيت محمد را به تو نماياند؟گفت:اى فرزند رسول خدا!چيزى را كه شما بهتر مى‌دانيد،چگونه بيان كنم؟فرمود: من مى‌خواهم تو را اكرام كنم،كدام را بيشتر دوست مى‌دارى:ده هزار درهم يا بشارتى كه در آن شرافت ابدى است؟گفت:بشارت را،فرمود:بشارت باد تو را به فرزندى كه شرق و غرب عالم را مالك شود و زمين را آكنده از عدل و داد كند؛همچنان‌كه پر از ظلم و جور شده باشد. نرجس پرسيد:از چه كسى؟فرمود:از كسى كه رسول خدا در فلان شب از فلان ماه سال رومى،تو را براى او خواستگارى كرد.پرسيد:از مسيح و جانشين او؟فرمود:پس مسيح و وصى او،تو را به چه كسى تزويج كردند؟گفت:به پسر شما ابو محمد!فرمود:آيا او را مى‌شناسى؟گفت:از آن شب كه به دست مادرش سيدة النساء اسلام آورده‌ام،شبى نيست كه او را نبينم. امام هادى عليه السّلام فرمود:اى كافور!خواهرم حكيمه را فرا خوان و چون حكيمه آمد...نرجس را زمانى طولانى در آغوش كشيد و به ديدار او مسرور شد.بعد از آن مولاى ما فرمود:اى دختر رسول خدا!او را به منزل خود ببر و تكاليف دينى را به وى بياموز كه او زوجه ابو محمد و مادر قائم است. با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف1️⃣ 1.محبت و دوستى امام يكى از وظايف مهم شيعيان،محبت و دوستى امام است و حتّى از برجسته‌ترين آثار معرفت او، محبت به آن وجود مقدّس است.اين شناخت به هر ميزان بيشتر باشد،محبت آنان فزون‌تر مى‌شود و هرقدر محبت بيشتر شد،نشان از وجود سنخيت با آن انوار مقدس است.اين هم سنخى نيز هرقدر افزايش يابد،نشان از تقرّب به ذات اقدس الهى است و اين والاترين كمال است. از آنجايى كه خود پيشوايان معصوم عليهم السّلام به مقام والاى امام و امامت شناختى كامل دارند؛وقتى سخن از يك امام پيش مى‌آيد،در نهايت بزرگداشت از او ياد مى‌كنند. رسول اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم آن‌گاه كه سخن از آخرين وصى خود به ميان مى‌آورد،در نهايت احترام از زيباترين واژگان محبت بهره برده،مى‌فرمايد:«بأبى و أمّى سميى و شبيهى و شبيه موسى بن عمران عليه جيوب النّور...»؛ «پدر و مادرم فدايش باد كه او هم‌نام من و شبيه من و شبيه موسى بن عمران است كه بر او نورهايى احاطه دارد...». امام على بن ابيطالب عليه السّلام نيز مى‌فرمايد:«فانظروا أهل بيت نبيكم فإن لبدوا فالبدوا،و إن استنصروكم فانصروهم،فليفرّجنّ اللّه[الفتنة]برجل منّا أهل البيت.بأبى ابن خيرة الاماء»؛ «شما همواره به اهل بيت پيامبرتان نگاه كنيد؛اگر آنان ساكت شدند و در خانه نشستند،شما نيز سكوت كرده، به زمين بچسبيد و اگر از شما يارى طلبيدند،به يارى آنان بشتابيد.خداى متعال به دست مردى از ما اهل بيت، ناگهان فرج عنايت خواهد كرد.پدرم فداى او باد كه فرزند بهترين كنيزان است». حضرت حسين بن على عليهما السّلام نقل كرده است:مردى نزد پدرم آمد و از اوصاف مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف پرسيد.ايشان وقتى صفات او را ذكر كرد،با حالتى سرشار از عشق و شيدايى،به سينه خود اشاره كرده،آهى كشيد و از شدت اشتياق به ايشان،به سينه خود اشاره فرمود(و أومأ بيده إلى صدره شوقا إلى رؤيته). ابو حمزه ثمالى مى‌گويد:«روزى نزد امام باقر عليه السّلام بودم كه فرمود:«اى ابا حمزه!يكى از امور يقينى-كه خداوند آن را حتمى ساخته است-قيام قائم ما اهل بيت است و اگر كسى در آنچه كه مى‌گويم ترديد كند،خداوند را در حالى ملاقات خواهد كرد كه به او كافر شده و انكار كنندۀ او است.سپس فرمود:پدر و مادرم فداى او كه هم‌نام من و هم‌كنيه من است و هفتمين فرد پس از من مى‌باشد». خلاد بن صفار مى‌گويد:از امام صادق عليه السّلام سؤال شد:آيا قائم به دنيا آمده است؟حضرت فرمود: «لا و لو أدركته لخدمته أيام حياتى»؛ «خير!اگر او را درك كردم،در ايام زندگانى‌ام خدمت‌گزار او خواهم بود». آن حضرت در روايتى ديگر فرموده است:«...أما إنّى لو أدركت ذلك لابقيت نفسى لصاحب هذا الامر»؛ «به درستى اگر من آن روز را درك مى‌كردم،جانم را براى صاحب اين امر نگه مى‌داشتم». امام على بن موسى الرضا عليهما السّلام فرمود:«بأبى و أمّى!سمىّ جدّى و شبيهى و شبيه موسى بن عمران عليه جيوب النّور تتوقّد بشعاع ضياء القدس...»؛ «پدر و مادرم فداى تو كه هم‌نام جدّم و شبيه من و شبيه موسى بن عمرانى...». ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 آثار شناخت و اعتقاد به امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف2️⃣ 2. نجات از مرگ جاهلى در روايات فراوانى وارد شده است:«هركس از دنيا برود و امام زمان خود را نشناسد،به مرگ جاهلى از دنيا رفته است».اين روايت در مورد شناخت و معرفت تمامى ائمه عليهم السّلام صادق است؛ولى در خصوص حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف نيز رواياتى وارد شده است. معاوية بن وهب گويد:«شنيدم از امام صادق عليه السّلام مى‌فرمايد كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم فرمود:«من مات لا يعرف امامه مات ميتة جاهلية»؛ «هركس بميرد در حالى‌كه امام خودش را نمى‌شناسد،به مرگ جاهلى مرده است». محمد بن عثمان عمرى گويد: از پدرم شنيدم كه مى‌گفت:من در حضور ابو محمد حسن بن على عليهما السّلام بودم.از آن حضرت دربارۀ اين خبر-كه زمين تا روز قيامت از حجّت خداوند بر خلقش خالى نيست و هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد،به مرگ جاهلى مرده است-پرسيده شد؛ فرمود:«إنّ هذا حقّ كما أنّ النّهار حقّ»؛«به راستى اين درست است؛چنان‌كه روز درست است».به او عرض شد:اى فرزند رسول خدا!حجّت و امام بعد از شما كيست؟فرمود:«ابنى محمّد و هو الامام و الحجّة بعدى من مات و لم يعرفه مات ميتة جاهلية أما إنّ له غيبة يحار فيها الجاهلون و يهلك فيها المبطلون و يكذب فيها الوقّاتون ثمّ يخرج فكأنّى أنظر إلى الاعلام البيض تخفق فوق رأسه بنجف الكوفة»؛ «پسرم محمد؛او امام و حجّت بعد از من است.هركس بميرد و او را نشناسد،به مرگ جاهلى مرده است.آگاه باشيد براى او غيبتى است كه نادانان در آن سرگردان مى‌شوند و اهل باطل در آن هلاك مى‌گردند و كسانى كه براى آن،وقت معيّن كنند،دروغ مى‌گويند.سپس خروج مى‌كند و گويا به پرچم‌هاى سپيدى مى‌نگرم كه بر بالاى سر او در نجف كوفه در اهتزاز است». مرگ جاهلى؛يعنى،مردن بدون شناخت خدا و رسول او صلّى اللّه عليه و اله و سلم.كسى كه امام زمان خود را نشناسد،در واقع از گمراهى زمان جاهليت-كه خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم را نمى‌شناختند-خارج نشده است.بنابراين،اگر معرفت خدا و رسول او،به معرفت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف منتهى نشود،فايده‌اى براى انسان نخواهد داشت و او را دين‌دار نمى‌كند. شخصى از امام صادق عليه السّلام پرسيد:منظور از جاهليت،جهل مطلق و نسبت به همه چيز است يا فقط نشناختن امام است؟آن حضرت فرمود:«جاهلية كفر و نفاق و ضلال»؛ «منظور،جاهليت كفر و نفاق و گمراهى است». پس نتيجۀ عدم شناخت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،كفر و نفاق و گمراهى است.البته ممكن است نشناختن، در اثر عدم معرفى امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف از سوى خدا باشد(بدون كوتاهى خود شخص).اين حالت «ضلال»ناميده مى‌شود و مرادف با«استضعاف»است.در اين حالت،شخص مقصر نيست؛ولى به‌هرحال از هدايت الهى و دين‌دارى محروم گشته است.حالت كفر و نفاق مربوط به شخصى است كه برايش معرفى الهى صورت گرفته؛ولى او در پذيرفتن آن كوتاهى كرده است.اين دو حالت دارد:يا انكار و عدم تسليم خود را به صراحت ابراز مى‌دارد كه كفر ناميده مى‌شود و يا آن را مخفى مى‌دارد كه«نفاق»است.در هر سه صورت،شخص از مسير عبوديت خداوند،دور افتاده و عاقبت به خير نيست. پس شناخت و پيروى از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام،نه از باب تعبّد؛بلكه به حكم عقل انسان است.چرا كه انسان خداشناس راهى به سوى خدا ندارد؛مگر از طريقى كه خود خداوند قرار داده است.جز از اين راه،نمى‌تواند از رضا و خشم الهى آگاه شود.مراجعه مردم به ائمه اطهار عليهم السّلام، از باب مراجعه نادان به دانا است.اين يك حكم عقلى است؛همچنان‌كه عاقل در امور مادّى و دنيوى خود،به دانا و متخصص آن مراجعه مى‌كند،در امور معنوى و غيرمادى نيز عقل همين گونه حكم مى‌كند. ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
توجه امام زمان به شیعیان توقیع حضرت بقیة الله (ارواحنا له الفداء) خطاب به شیخ مفید ره : «... إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ و لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ و لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللَّأْوَاءُ و اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاء». ﴿... ما در رعایت حال شما کوتاهى نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌‌ایم، و اگر جز این بود، از هر سو گرفتارى به شما رو می‌آورد و دشمنانتان، شما را از میان می‌بردند﴾. 📚بحارالانوار، ج۵۳، ص ۱۷۵ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 اباصالح در بعضي از کتاب‌ها، «اباصالح» به عنوان يکي از کنيه‌هاي حضرت مهدي ‌عليه السلام ياد شده است. کنیه در لغت عرب به کلمه ای گفته می شود که با لفظ اب (پدر) و یا کلمه ام (مادر) شروع شود مانند ابوالحسن که از کنیه های معروف علی (ع) است و مانند ام الائمه که از کنیه های معروف حضرت فاطمه (س) است. این کنیه در هیچ یک از منابع روایی شیعه برای حضرت ذکر نشده اما این احتمال وجود دارد که از حدیث امام صادق علیه السلام گرفته شده باشد که فرمودند: «إذا ضللت عن الطريق فناد: «يا صالح و يا أبا صالح أرشدونا إلى الطّريق يرحمكم اللّٰه» «هرگاه راه خود را در سفر گم‌ کردي، سپس بانگ برآور: «اي صالح» و «اي اباصالح». خداوند رحمتش را بر تو فرود آورد! راه را به ما نشان ده». (الفقیه، شیخ صدوق، ج۲ ص ۲۹۸) بنابراین به کار بردن آن برای ایشان اشکال ندارد و شاید بر همین اساس است که علمای ربانی و مؤمنین پیرو اهل بیت (ع) در جلسات و اجتماعات معنوی آن هم نه فقط در حال گم شدن در دشت و صحرا، بلکه در همه گمراهیهای فکری و عملی و علمی و نابسامانیهای مادی و معنوی در غیبت کبری، امام زمان را با کنیه «اباصالح» را به کمک و یاری می طلبند. با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 از شناخت خداوند تا شناخت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف هدف از آفرينش،بندگى خداوند متعال است و اساس و پايه بندگى،شناخت او است. عالى- ترين تبلور اين معرفت،شناخت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم و اوصياى او است.بى‌گمان يكى از وظايف مهم بندگان در مقابل پروردگار،شناخت آن وجود مقدس است.اين معرفت زمانى به كمال مى‌رسد كه پيامبران خداوند-به ويژه پيامبر خاتم صلّى اللّه عليه و اله و سلم-را به خوبى شناخته باشند.اين مهم نيز حاصل نمى گردد؛مگر با شناخت اوصياى او به خصوص آخرين حجّت الهى. امام حسين بن على عليهما السّلام به اصحاب خود فرمود:«أيها النّاس إنّ اللّه جلّ ذكره ما خلق العباد إلا ليعرفوه فإذا عرفوه عبدوه فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه»؛«اى مردم!همانا خداوند متعال بندگان را نيافريد،مگر براى آنكه او را بشناسند.پس در آن هنگام كه او را شناختند،بندگى او را خواهند كرد.و آن هنگام كه او را بندگى كردند،با عبادت او از عبادت غير او بى‌نياز مى‌گردند». شخصى پرسيد:«اى پسر رسول خدا!پدر و مادرم به فدايت،معناى شناخت خدا چيست؟»سالار شهيدان عليه السّلام در پاسخ فرمود:«معرفة أهل كلّ زمان إمامهم الّذى يجب عليهم طاعته»؛ «معرفت خدا عبارت است از اينكه اهل هر زمان امامى را كه اطاعتش بر آنان واجب است،بشناسد». بنابراين به روشنى معلوم مى‌شود كه شناخت امام،از معرفت خداوند جدا نيست؛بلكه يكى از ابعاد آن است.در دعايى صادر شده از ناحيه مقدسه آمده است: «اللّهمّ عرّفنى نفسك فإنّك إن لم تعرّفنى نفسك لم أعرف نبيك اللّهمّ عرّفنى رسولك فإنّك إن لم تعرّفنى رسولك لم أعرف حجّتك اللّهمّ عرّفنى حجّتك فإنّك إن لم تعرّفنى حجّتك ضللت عن دينى»؛ [2]«خدايا!خودت را به من بشناسان كه اگر خود را به من نشناسانى،پيامبرت را نمى‌شناسم.خدايا!رسول خود را به من بشناسان كه اگر رسول خود را به من نشناسانى،حجّت تو را نمى شناسم.خدايا!حجّتت را به من بشناسان كه اگر حجّت خود را به من نشناسانى،از دين خود گمراه مى‌شوم». امامت نقش اساسى در حفظ نظام و كمال بشر و حركت او به سوى خدا و اجراى احكام الهى دارد و اطاعت امر امام،از نظر شرع و عقل واجب است.ازاين‌رو در وجوب شناخت امام-بر حسب حكم عقل و شرع-جاى هيچ‌گونه ترديد و شبهه‌اى نيست؛زيرا هم مقدمه اطاعت است و بدون وجوب آن،اطاعت و نصب امام بيهوده خواهد بود،و هم بر حسب آنچه در روايات استفاده مى‌شود، بالخصوص واجب است. امير مؤمنان على عليه السّلام در اين‌باره فرمود:«...و إنّما الائمّة قوّام اللّه على خلقه و عرفاؤه على عباده و لا يدخل الجنّة إلا من عرفهم و عرفوه و لا يدخل النّار إلا من أنكرهم»؛ «پيشوايان، مديران الهى بر مردمند و رؤساى بندگان او هستند.هيچ‌كس-مگر شخصى كه آنها را بشناسد و آنان نيز او را بشناسند-وارد بهشت نخواهد شد.و كسى-جز آنكه آنها را انكار كند و آنان نيز او را انكار كنند-داخل دوزخ نگردد». اگر براى كسى اين معرفت به دست آمد،هرگز تقديم يا تأخير ظهور مهدى آل محمد عليهم السّلام گرد ملال بر خاطرش ننشاند. وقتى ابو بصير از حضرت صادق عليه السّلام پرسيد:آيا براى من افتخار حضور در محضر قائم آل محمد عليهم السّلام حاصل مى‌شود؟آن حضرت فرمود:«ألست تعرف إمامك»؛«آيا امام خود را نمى‌شناسى؟»عرض كرد:مى‌شناسم؛به خدا سوگند!شما هستيد. پس آن حضرت فرمود:«و اللّه ما تبالى يا أبا بصير ألا تكون محتبيا بسيفك فى ظلّ رواق القائم صلوات اللّه عليه»؛ «به خداوند سوگند![در اين صورت]هيچ‌جاى نگرانى نيست!اگر اين توفيق را نيابى كه به همراه قائم عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،شمشير به دست گرفته باشى»؛يعنى،با اين شناخت به درجه كسى رسيده‌اى كه در جوار حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،در راه خدا به جهاد برمى‌خيزد. امام همچنين مى‌فرمايد:«...اعرف إمامك فإنّك إذا عرفت إمامك لم يضرّك تقدّم هذا الامر أو تأخّر و من عرف إمامه ثمّ مات قبل أن يقوم صاحب هذا الامر كان بمنزلة من كان قاعدا فى عسكره لا بل بمنزلة من قعد تحت لوائه...»؛ «امام خود را بشناس!پس همانا هنگامى كه امام خود را شناختى،هيچ آسيبى به تو نخواهد رسيد؛از اينكه امر ظهور جلو بيفتد و يا اينكه عقب بيفتد.هر كس كه امام خويش را شناخت و آن‌گاه پيش از آنكه صاحب الامر قيام فرمايد از دنيا رفت،بسان كسى است كه در سپاه آن حضرت حضور پيدا كرده است.نه،بلكه بسان كسى است كه زير پرچم ايشان حاضر شده باشد...». با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 سفیران خوب ✍ شهید حجت الله رحیمی نیازی نیست، بری جمکران، آقا رو ببینی، آقا میاد پیشت. اگر نمی‌تونیم اینطوری باشیم، حداقل بیایم سفیرهای خوبی برای امام زمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) باشیم. ماها امام زمانمون رو قدّ رفیقمونم دوست نداریم، خیلی بدیم!!! اگر دوستت بهت بگه به ​​خاطر من فلان کار و نکن، یا نزدیک ترین کست بگه مثلا زنت. زودی میخوایم خودمونو تو دلش جا کنیم، میخوایم شیرین کنیم، جلوه کنیم، زودی میگم به خاطر تو این کار رو نمیکنم!!!... بیاید جان ابالفضل علیه السّلام، سفیرهای خوب و با وفایی برای امام زمانمون که تولّدش نزدیکه باشد. به خودش قسم آقا کشته، مرده‌ای این چراغونی‌های توی خیابون ما نیست. هر چند کار پسندیده ای است از جانب ما، امّا آقا بیشتر با این کارهامون دلش می‌سوزه و می‌گیره. شاید بگه آخه تو که آنقدر ما رو دوست داری حیف نیست ... ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 آیةاللّه‌العظمى گلپایگانى رحمة الله علیه: 🔸در راه خشنودى حضرت اباصالح المهدى عجل‌اللّه‌تعالى‌فرجه‌الشریف باید هر چه در توان دارید بکار ببرید اگر چنین کردید... این ظلم‌ها و سختى‌ها از جامعه رخت برمى‌بندد. با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠راه‌هاى شناخت امام عليه السّلام عمدۀ راه‌هايى كه در شناخت امام مى‌توان از آن استفاده كرد،سه راه است: 1.نص نص؛يعنى،تعيين و تصريح پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم كه مفادش خبر دادن از نصب الهى و يا نصب امام به امر الهى است.در نوع اوّل نصب بدون واسطه انجام شده و فعل الهى است و نص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم، مثل خبر دادن از آن است.در نوع دوم فعل الهى،با واسطه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم است كه به امر خدا انجام مى‌شود و استناد آن به او،مانند استناد افعال ملائكه به خداوند است. 2.كرامت ظهور كرامت به دست كسى كه مدعى امامت باشد،دليل بر صدق ادعاى او است و به بيان برخى از بزرگان،دليل بر نصّ و نصب او از جانب خداوند است.در اين مسأله دو ديدگاه هست: يكى اينكه كرامت مستقلا دليل بر امامت است و ديگرى اينكه دليل اصلى،نصب و نص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم يا امام سابق است و كرامت،دليل بر نصب است.اگر نص مفقود باشد و كرامت باشد، كرامت،دلالت مى‌كند كه نص بر صاحب كرامت بوده و به دست ما نرسيده است. 3.سيرۀ عملى اخلاق و رفتار،وضع زندگى و علم و دانش يكى از راه‌هاى شناخت امام،براى كسانى است كه اهليّت تشخيص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق،سلوك،گفتار و برخوردهاى گوناگون،صاحب اين مقام را بشناسند. امروزه با توجه به انبوه روايات معتبر،راه براى شناخت امام زمان عليه السّلام باز است.هشتمين پيشواى شيعيان امام على بن موسى الرضا عليه السّلام مى‌فرمايد:«...الامام أمين اللّه فى خلقه و حجّته على عباده و خليفته فى بلاده و الدّاعى إلى اللّه و الذّابّ عن حرم اللّه الامام المطهّر من الذّنوب و المبرّا عن العيوب المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم نظام الدّين و عزّ المسلمين و غيظ المنافقين و بوار الكافرين الامام واحد دهره لا يدانيه أحد و لا يعادله عالم و لا يوجد منه بدل و لا له مثل و لا نظير مخصوص بالفضل كلّه من غير طلب منه له و لا اكتساب بل اختصاص من المفضل الوهّاب...»؛ «امام امانت دار الهى در ميان خلقش،حجّت او بر بندگانش،خليفۀ او در سرزمين‌هايش،دعوت‌كننده به سوى خدا و دفاع كننده از حقوق واجب او بر بندگان است.امام پاك از گناه و به دور از عيب‌ها است. دانش‌ها به او اختصاص دارد و او به بردبارى شناخته مى‌شود.امام نظام‌دهنده به دين و باعث سربلندى مسلمانان و خشم منافقان و از بين رفتن كافران است.امام يگانۀ روزگار خويش است.هيچ‌كس در مقام،به منزلت او نزديك نمى‌شود و هيچ دانشمندى با او برابرى نمى‌كند و جايگزينى براى او پيدا نمى‌شود و شبيه و مانند ندارد.همه فضيلت‌ها مخصوص او است،بدون آنكه آنها را طلب كرده باشد.اين امتيازى از طرف فضل كننده بسيار بخشنده،براى امام است...». به راستى با شناخت همين چند ويژگى،قدم بلندى در راه شناخت امام برداشته مى‌شود و آن گاه نوبت به اطاعت و فرمان‌بردارى مى‌رسد. با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
💠 وعده ظهور، آرامش‌بخش انبیاء 🔹حضرت داوود علیه‌السلام در مناجات‌هایش با خداوند متعال، اینگونه می‌فرماید: «عهد خود را ملاحظه فرما؛ زیرا که تاریکی‌های جهان از خانه‌های ظلم پر است». ایشان پس از شکایت از ظلم‌هایی که در جهان فراگیر شده، با این وعده الهی خود را آرام می‌کند: «جمیع شاخ‌های شریران را خواهم برید و امّا شاخ‌های صالحان برافراشته خواهد شد». 🔸این همان وعده‌ای است که خداوند متعال در قرآن کریم از آن سخن گفته است، آنجا که می‌فرماید: «وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ»؛ «در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‌ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد!» ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
سؤال👇 سلام وقتتون به خیر حدیث داریم که گفته شده امام زمان را نشناسی به مرگ جاهلیت مرده ای. از چه راههایی می‌توان به این شناخت رسید؟ میشه راهنمایی کنید؟ پاسخ👇 سلام علیکم معرفت به امام دو گونه است: معرفت شناسنامه ای یعنی نام حضرت و .... بدانیم. معرفت به مقام، عظمت و جایگاه امام یعنی مقام آنان و قدرت امام را درک کنیم و به این باور برسیم که امام به اذن الهی همه قدرتی دارد و همچنین بر اعمال انسان ناظر و شاهد است.
❓آیا امام زمان به تمام نقاط جهان سر می‌زنند؟ 🔰امام زمان، از آن جهت که مظهر علم غیب خداوند است، از همه‌جا و همه چیز اطلاع دارد؛ به عبارت دیگر امام زمان هرگاه بخواهد همه چیز نزد او حاضر است و به تمام موضوعات خارجی اطلاع داشته و از آنها آگاهی دارد.[۱] 💢از طرفی دیگر، گاهی حضرت، مطابق مصالح خاص و یا عام، از طرف خداوند متعال مأمور به ملاقات، دستگیری و رفع گرفتاری‌ها می‌شوند؛ 👈گاهی احساس می‌کنند که باید فلان مکان و نزد فلان شخص رفته و گرفتاری او را برطرف سازند؛ گاهی در فلان سرزمین حاضر شده تا از اهالی آن دفع بلا گردد و یا شخصی توجیه شده و هدایت شود. 📌ازاین‌رو حضرت هر مکان و زمانی را که مصلحت ببینند خود را در آنجا حاضر می‌کنند. 📚پی‌نوشت‌ها [1]. کافی، ج۱، ص 260. با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
❌ شبهه ⁉️ آیا امام حسن(علیه‌السلام) ازدواج و طلاق‌های متعددی داشته‌اند؟ آیا این موضوع نشان‌دهنده روحیه غیرمتعهدانه امام نیست؟ 🔰 پاسخ يكى از موضوعات بى ‏اساس و دروغى كه قرن‏ ها، برخى مورخان و نويسندگان به آن پرداخته ‏اند، داستان ازدواج و طلاق‏ هاى گوناگون امام مجتبى (‏عليه السلام) است. این شبهه را می‌توان در دو سطح جداگانه پاسخ داد: 1️⃣ سطح اول: پذیرش صدور روایات مطلاق اگر فرض را بر صحت صدور این روایات گرفته و سند آنها را دچار هیچ مشکلی ندانیم، این روایات دارای اشکالاتی است: 🔹 این روایات با عصمت ائمه(علیهم‌السلام) سازگار نیست. طبق برخی روایات، طلاق از منفورترین اعمال نزد خداوند محسوب شده و خداوند انسانی که شهوت‌گونه زنان را طلاق می‌دهد، دوست ندارد. ممکن نیست که اين عمل نزد امام حسن (‏عليه السلام) به قدرى ممدوح و پسنديده باشد كه در هر فرصتى، به آن اقدام کند تا به عنوان فردى «مطلاق» (زياد طلاق دهنده) معروف شود. 2️⃣ سطح دوم: ضعیف بودن روایات مطلاق از نظر سند 🔸 با تحقیق بیشتر مشخص می‌شود که منصور دوانيقى، نقش اصلى را در چنين تهمت بزرگى بر عهده داشت. هنگامى كه وى در سال ۱۳۷ به خلافت رسيد، با هدف سرکوب قیام علويان و سادات حسنى و كاستن از محبوبيت آنها در بين مردم، چنين اتهامى را در خطبه‏ اى كه در برابر عده‏ اى از اهل خراسان ايراد نمود، بر زبان آورد. ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme
⭕️ سؤال ⁉️ آیا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله جانشینی پس از خود را به شورا و انتخابات سپرد؟ 🔰 پاسخ 🔸 پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بارها حضرت علی علیه‌السلام را به جانشینی معرفی کرده بود؛ از یوم الانذار تا یوم الغدیر 🔹 با کدام دلیل می‌گویید پیامبر مردم را به شورا واگذار کرد؟ اگر شورایی بودن در انتخاب جانشین تأثیرگذار بود، چرا ابوبکر به این وظیفه عمل نکرد و عمر را به جانشینی انتخاب کرد؟ 🔸 ابن تیمیه می‌گوید: «زمانی که ابوبکر، عمر را به جانشینی انتخاب کرد، برخی از این انتخاب، ناراحت شدند. طلحه گفت: جواب خدا را چه خواهی داد هنگامی که به ملاقات او بروی، از بابت اینکه فردی خشن و بداخلاق را بر ما مسلط کردی؟» 🔹 وقتی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، تعیین جانشین را به مردم سپرد و به قول شما خلیفه توسط شورا منصوب می شود، چرا ابوبکر به این وظیفه عمل نکرد و بر خلاف آن، فردی را که مردم به انتصابش اعتراض داشتند، به جانشینی برگزید؟ 🔸 چگونه بپذیریم که پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نهال نوپای اسلام را به شورایی غیر معلوم می‌سپارد، ولی افرادی مانند ابوبکر، مصلحت اسلام را در تعیین جانشین بهتر از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌شناسند. ⁉️ ارسال سؤالات از طریق👇 @noorolaeme12 ✅ با تبلیغ کانال «پاسخگو» در ثواب نشر معارف الهی شریک شوید. @noorolaeme