eitaa logo
مرکز علمی فرهنگی مهدیه
548 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با مدیر: @nsmahdie @NoorSerajMahdie کانال مهد و پیش دبستانی: https://eitaa.com/joinchat/2320695828Cf63f046fdb
مشاهده در ایتا
دانلود
روز خود را با سلام و دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام آغاز کنیم..... سلام بر شما! که با آمدنت، مومنیان سر از گریبان اندوه برمی آورند و عزتمند خواهند شد. بیا ! ای عزت شیعه... السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِينَ الْمُسْتَضْعَفِينَ... https://t.me/noorserajmahdieh https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
💎إنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لاناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَلَوْلا ذلِك لَنَزَلَ بِكُمْ الْلَأواءُ وَاصْطَلَمَكُمْ الْأعْداءُ فـَاتـَّقـُوااللّه َ جَلَّ جـَلالُهُ. از حضرت نقل شده كه فرمود: ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را فراموش نمى كنيم، اگر جز اين بود گرفتاريها بر شما فرود مى آمد و دشمنان، شما را ريشه كن مى كردند پس تقواى خداى بزرگ را پيشه خود سازيد. 📚بحار الانوار 53: 175. https://t.me/noorserajmahdieh https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
بیست و دوم جمادى الثانى سال ۱۳هجری قمری مصادف با دوم شهریور سال ۱۳هجری شمسی عتیق بن عثمان معروف به ابوبكر بن ابی قحافه لعنةالله علیهما در سن ۶۷سالگى، از اين جهان بدرک اسفل السافلین رفت. مدت دو سال و بيست و دو روز‌ خلافت را غصب کرد و اولين كسى بود كه بعد از شهادت پيامبر به انتخاب اعضاى خليفه غاصب شد. انتخاب ابوبكر چنان احمقانه بود كه حتی با آنكه خود گرداننده سقيفه بود، بعد از مرگ ابوبکر گفت: «بيعت با ابوبكر امرى بدون و مشورت و دقت بود، مثل زمان جاهليت، كه خداوند مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت. هركس چنين كارى را تكرار كند او را ». 📚بحارالانوار ج۳۰ص۴۴۳ 📚الغدیر ج۳ص۲۴۱ در علت مرگ او نوشته اند: برای غصب خلافت را جلو انداخت و به اسم او خلافت را غصب نمود و او را بعنوان خلیفه مسلمین قرار داد. ولی دائما درصدد این بود که بمیرد تا خلافت به خودش برسد. وقتی دید دو سال گذشته و ابوبکر نیز هنوز زنده است تصمیم گرفت او را بکشد. بالاخره در روز هفتم جمادى الثانی ابوبکر را مسموم کرد و به اين دليل او تب كرده و تا پانزده روز اين تب ادامه داشت. سرانجام در شب بیست و دوم جمادى الثانی عمر لعین دید که ابوبکر نمیمیرد فلذا که زیر سرش بود را روی صورت او گذاشت و بر روی آن نشست و نیز زیر مقعدِ عمر کبود و سیاه شد و نفسش بند آمد و با خفگی به درک واصل شد. اما قبل از مرگش در این چند روز مریضی را براى نوشتن وصيت نامه اى درباره خلافت طلب كرد كه امر خلافت بعد از ابوبكر با عمر بن خطاب باشد. او كلمه اى گفت و بيهوش شد، و بقيه را از پيش خود نوشت كه امر خلافت با عمر است. وقتی ابوبكر به هوش آمد عثمان تمام وصیت را برایش خواند و گفت من اسم عمر را اضافه کردم. ابوبکر ملعون نیز او را دعا كرد كه آنچه خودش میخواسته را نوشته است. اینجاست که بايد پرسيد: چرا هنگامى كه در روزهاى آخر كاغذ و قلم خواستند تا وصى بعد از خود را به امر خداوند معين كنند نسبت به آن مقام ما ینطق عن الهوی داده اند؟ 📚بحارالانوار ج۲۹ص۵۲۱ ج۳۰ص۵۱۹ 📚تتمةالمنتهى ص۱۰ 📚تاريخ الخلفاء ص۸۱ 📚وقایع الایام ص۲۷۹ 📚الغدير ج۵ص۳۷۰
علیه السلام سوم رجب سال ۲۵۴هجری قمری مصادف با یازدهم تیر سال ۲۴۷هجری شمسی حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام در سن ۴۱سالگى در سامراء شهید شدند. علیه السلام درزمان شهادت پدرشان ۸سال و ۵ماه داشتند وبعد ازشهادت حضرت جوادالأئمه علیهم السلام خلافت عظمی ومنصب كبراى امامتشان آغازشد، ومدت ظاهری امامت آن وجود شريف ۳۳سال بوده است. مادرشان سلام الله علیها هستند که شانزدهم ذیحجه روز بزرگداشت این بانو است. ملعون زمینه کشتن امام رامهیا ساخت و خبیث دستورقتل حضرت راصادر کرد و ولدالزنا ایشان رامسموم کرده و براثر همین زهر مظلومانه شهید شده ودرخانه خودشان یعنی حرم فعلی سامرا دفن گردیدند. درایام خلافت غاصبانه زنی ادعا کرد که حضرت زینب است وطرفدار جمع کرده بود. متوکل به او گفت: توجوان هستی واز زمان زینب کبری سالهای زیادی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا درمن تصرف کرده ومن هرپنجاه سال یکبار میشوم. (علی الظاهرتا آن زمان اینطورمشهور بوده که سلام الله علیها زنده هستند وازچشم مردم غائب شده اند) با اطرافیان مشورت کرد وهمه گفتند امام هادی علیه السلام میتواند تکلیف این زن را روشن کند. حضرت را حاضرکردند و ازادعای آن زن پرسیدند؟ امام هادی علیه السلام ازقول پیامبر فرمودند: "حُرّمَ لُحومُ أولادی علی السِّباع" گوشت فرزندانم بر درندگان حرام است. این زن رابه قفس بیندازید تا دروغش آشکار شود. متوکل خواست آن زن را درقفس شیرهای گرسنه بیندازد. اماآن زن گفت: این حرف کذب است، میخواهد مرابه کشتن بدهد، اوخود ازاولاد پیامبر است واگر این کلام صحیح است اول خود اونزد درندگان برود. متوکل به امام گفت راست میگوید برای اثبات ادعای خود ابتدا خودتان به قفس شیرهای گرسنه بروید. امام هادی علیه السلام پذیرفتند ودر مقابل همه به قفسی که شش داشت وارد شدند. اما ناگاه دیدند شیرهای وحشی دورحضرت حلقه زده ونشستند. امام آنها رانوازش نموده وبا آنان سخن فرمودند. بعد اشاراتی کردند و هرشیری به کناری رفت. متوکل برای اینکه آبرویش بیشتر نرود ازحضرت خواست که بیرون بیایند وامام هادی علیه السلام نیز بیرون آمدند وفرمودند: هرکس میگوید سلام الله علیها است داخل شود. آن زن خودش رابه زمین انداخت وگفت دروغ گفتم، مرا عفو کنید. احتیاج دنیا، مرابه این کار واداشت و نیزشفاعت کرد وآن زن را رها کردند. 📚مناقب ج۴ ص۴۱۶ 📚بحارالانوار ج۵۰ ص۱۱۷ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
علیه السلام سوم رجب سال ۲۵۴هجری قمری مصادف با یازدهم تیر سال ۲۴۷هجری شمسی حضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام در سن ۴۱سالگى در سامراء شهید شدند. علیه السلام درزمان شهادت پدرشان ۸سال و ۵ماه داشتند وبعد ازشهادت حضرت جوادالأئمه علیهم السلام خلافت عظمی ومنصب كبراى امامتشان آغازشد، ومدت ظاهری امامت آن وجود شريف ۳۳سال بوده است. مادرشان سلام الله علیها هستند که شانزدهم ذیحجه روز بزرگداشت این بانو است. ملعون زمینه کشتن امام رامهیا ساخت و خبیث دستورقتل حضرت راصادر کرد و ولدالزنا ایشان رامسموم کرده و براثر همین زهر مظلومانه شهید شده ودرخانه خودشان یعنی حرم فعلی سامرا دفن گردیدند. درایام خلافت غاصبانه زنی ادعا کرد که حضرت زینب است وطرفدار جمع کرده بود. متوکل به او گفت: توجوان هستی واز زمان زینب کبری سالهای زیادی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا درمن تصرف کرده ومن هرپنجاه سال یکبار میشوم. (علی الظاهرتا آن زمان اینطورمشهور بوده که سلام الله علیها زنده هستند وازچشم مردم غائب شده اند) با اطرافیان مشورت کرد وهمه گفتند امام هادی علیه السلام میتواند تکلیف این زن را روشن کند. حضرت را حاضرکردند و ازادعای آن زن پرسیدند؟ امام هادی علیه السلام ازقول پیامبر فرمودند: "حُرّمَ لُحومُ أولادی علی السِّباع" گوشت فرزندانم بر درندگان حرام است. این زن رابه قفس بیندازید تا دروغش آشکار شود. متوکل خواست آن زن را درقفس شیرهای گرسنه بیندازد. اماآن زن گفت: این حرف کذب است، میخواهد مرابه کشتن بدهد، اوخود ازاولاد پیامبر است واگر این کلام صحیح است اول خود اونزد درندگان برود. متوکل به امام گفت راست میگوید برای اثبات ادعای خود ابتدا خودتان به قفس شیرهای گرسنه بروید. امام هادی علیه السلام پذیرفتند ودر مقابل همه به قفسی که شش داشت وارد شدند. اما ناگاه دیدند شیرهای وحشی دورحضرت حلقه زده ونشستند. امام آنها رانوازش نموده وبا آنان سخن فرمودند. بعد اشاراتی کردند و هرشیری به کناری رفت. متوکل برای اینکه آبرویش بیشتر نرود ازحضرت خواست که بیرون بیایند وامام هادی علیه السلام نیز بیرون آمدند وفرمودند: هرکس میگوید سلام الله علیها است داخل شود. آن زن خودش رابه زمین انداخت وگفت دروغ گفتم، مرا عفو کنید. احتیاج دنیا، مرابه این کار واداشت و نیزشفاعت کرد وآن زن را رها کردند. 📚مناقب ج۴ ص۴۱۶ 📚بحارالانوار ج۵۰ ص۱۱۷ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ 🚩 هر روز را با سلام بر شما آغاز می‌کنیم! سلام بر شما ... که صاحب‌اختیار مایی! میدانم که صبحی زیبا خورشید رویتان میدرخشد و من شادمانه تر از هر روز سلام خواهم کرد... السَّلاَمُ‌عَلَيْكَ يَاابْنَ الْأَعْلاَمِ‌الْبَاهِرَةِ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ دوست داشتنَت سحـرخیـزترین حسِ دنیاست ڪہ صبــــح‌ها پیش از باز شدنِ چشم‌هایم در من بیدار می‌شود... 🌤 https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
علیه السلام . بیست و سوم رجب سال ۴۱هجری قمری مطابق با سوم آذر سال ۴۰هجری شمسی جراح بن سنان اسدی ملعون در تاریکی شب با خنجری مسموم به امام حسن مجتبی علیه السلام حمله ور شد و ران مبارک حضرت را تا استخوان شکافت. امام حسن مجتبی علیه السلام در ماه رجب با لشکری از مسلمانان به قصد شام از کوفه خارج شدند و به شهر وارد گشتند. در این شهر امام حسن علیه السلام برای لشکر خطبه ای خواندند، اما عده ای از خوارج خطبه آن حضرت را نیمه تمام گذاشتند و فریاد زدند به خدا حسن مثل پدرش کافر شده است ، سپس عده ای از آن ملعون ها به امام حسن علیه السلام حمله ور شدند و سجاده از زیر پای امام مجتبی علیه السلام کشیدند. قصد سوار شدن مرکب فرمودند که در این هنگام اسدی حرامزاده ملعون که از بود، به آن حضرت حمله ور شد و با خنجری مسموم به ران مبارک حضرت ضربه ای وارد کرد که تا مبارک امام مجتبی علیه السلام را شکافت. آن حضرت از شدت درد، دست مبارکشان را در گردن نحس آن ملعون انداخته و هر دو به زمين افتادند. دوستان و شیعیان حضرت به سرعت جلو آمده و با آن ملعون درگیر شدند و همانجا آن شقیِ خبیث را کشته و به درک واصل کردند. امام حسن عليه السلام را نیز به خانه جناب سعد بن مسعود ثقفی علیه الرحمه عموى بزرگوار جناب مختار علیه السلام بردند که ایشان بودند. جناب نیز ایامی را از امام مجتبی علیه السلام کردند. جراحى آوردند و آن حضرت و اثر سم در بدن مبارک را نمودند. مرحوم علامه مجلسی رحمه الله علیه میفرمایند: با یاد غربت آن حضرت در این روز زیارت امام حسن مجتبی علیه السلام مناسب است. 📚مصباح المتهجد ص ۷۴۹ 📚فيض العلام ص ۳۱۷ 📚زاد المعاد ص ۳۵ همچنین در بیست و سوم رجب سال ۱۸۳هجری قمری مطابق با دهم شهریور سال ۱۷۸ هجری شمسی حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام به دستور هارون عباسی ملعون در زندان بغداد شدند. 📚بحار الانوار ج۴۸ ص۱ و ج۹۷ ص۲۰۲ بیست ودوم رجب و بیست وسوم رجب سال ۷هجری قمری مطابق با ششم و هفتم آذر سال ۷هجری شمسی نیز سالروز فرار و لعنت الله علیهما از جنگ خيبر بوده است، که با ديدن دشمن از جنگ گريختند و لشکر را نيز به تشويق كردند. 📚وقايع الايام ج۱ ص۲۱۱ 📚مصباح المتهجد ص۷۴۹
🕊 علیه السلام بیست و چهارم رجب سال ۷هجری قمری مطابق با هشتم آذر سال ۷هجری شمسی قلعه خيبر به دست امیرالمؤمنین علیه السلام فتح شد. پيامبر صلى الله عليه وآله در جنگ خيبر، ابتدا پرچم رابراى مبارزه به ابوبكرملعون دادند. ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به آنان نمود فراركرد و لشكريان هم درپى او بازگشتند. روز بعد پرچم رابه عمرملعون دادند و اوهم به ميدان جنگ نرسيده، ترسید! وبازگشت و دیگران رانیز از خطر کشته شدن می ترساند. پيامبر فرمودند: "فردا پرچم رابه مردى میدهم كه هايش را تكرار كند، نه اينكه فرار كند. كسى كه خدا و پيامبرش رادوست دارد و خدا و پيامبرش هم او را دوست دارند و خداوند را بدست او فتح میكند." فرداى آن روز، پيامبر صلی الله عليه وآله زره خود را برمولا علیه السلام پوشانيد و را بركمر او بستند و پرچم رابه آن حضرت سپردند وسوار بر مركبش نموده فرمودند: "جبرئيل از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو، ازپشت سر و بالاى سر و ازپشت سر توست." آن حضرت رفته وپس ازموعظه و عده اى براى جنگ بااو آمدند. آنان دونفر از مسلمانان راشهيد كردند. أميرالمؤمنين عليه السلام برآنها تاخته وآنها را كشتند. آنگاه برادرمرحب با عده اى آمدند، حضرت آنها راهم بدرک فرستاد. كه آن قبیله بود با زره و سنگی برای خونخواهى به جنگ آمد. أميرالمؤمنين عليه السلام چنان ذوالفقار برسرش فرود آورد كه اورا با اسبش دونيم ساخته و بخاک انداختند. ندای ازآسمان بلند شد که جبرئیل ازبالا و میکائیل ازپایین دستان مولا را بگیرند که اگرضربه شمشیر علی برزمین بخورد آن را دونیم خواهد کرد. بادیدن این صحنه صداى بلند شد و به قلعه گريختند و درب را بستند. آن حضرت بااینکه از سه روزقبل گرسنه بودند ولی بادست یداللهیِ حيدرى درب قلعه راکه جنگی حرکت میدادند ازجا كندند وبراى مسلمانان قرار دادند و چندبار مسلمانان رااز روى به وسيله آن درب عبوردادند تا بالاخره بعداز به پیامبر خبردادند که جناب برادر أميرالمؤمنين عليهم السلام از به مدینه بازگشتند. چنان رسول خدا صلی الله علیه وآله خوشحال شدند که فرمودند نمیدانم بیشتر ازفتح خیبر خوشحال باشم یا از وبه استقبال او رفتند. 📚بحارالانوار ج۹۷ ص۱۶۸-۳۸۴ 📚منتخب التواريخ ص۵۶ 📚فيض العلام ص۳۱۷ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ 🚩 هر روز را با سلام بر شما آغاز می‌کنیم! سلام بر شما ... که صاحب‌اختیار مایی! سلام  بر شما ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. سلام بر شما و بر روزی که به تمام جهانیان جرعه های حکمت خواهی نوشاند. https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
عليه السّلام عليه السّلام سه سال قبل از هجرت و در سال ۱۰ بعثت بر اثر آزار ها و اذیت های علیه السلام از دنيا رفت. بنابر نقلى سن آن حضرت به هنگام رحلت ۸۱ سال بوده است. نام مبارك آن حضرت، است، و پدرشان حضرت و مادرشان جناب فاطمه بنت عمرو بن عائذ است. حضرت عليه السّلام با حضرت عبداللَّه پدر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و زبير بن عبدالمطلب برادر ابوينى بودند، يعنى از طرف پدر و مادر يكى بودند و ساير اولاد جناب عبدالمطلب علیه السلام با اين سه بزرگوار فقط از پدر يكى بودند. مى فرمايد: حضرت ابوطالب عليه السّلام يكى از اوصياء عليه السّلام است و امر اسلام و ايمان او در شيعه مشهور است و علماى شيعه كتابها در ايمان آن بزرگوار تأليف كرده اند. طبق روايت ودايع انبياء، عصاى عليه السّلام و انگشتر عليه السّلام و... توسط عبدالمطلب عليه السّلام به ابوطالب عليه السّلام سپرده شد كه ايشان آنها را به صلّى اللَّه عليه و آله سپردند. اشعار حضرت ابوطالب عليه السّلام در حمايت از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، اشعار منسوب به عليه السّلام هنگام رحلت ابوطالب عليه السّلام و كلمات آن بزرگوار به قريش در مسجد الحرام هنگام سوء قصد قريش نسبت به پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، و كلمات آن حضرت هنگام رحلت، كلمات آن حضرت در طلب ياران همه دلالت دارد بر اينكه داراى ايمانى منحصر بفرد بوده است كه در روايات تشبيه به ايمان شده است. 📚منتخب التواريخ: ص ۴۳ 📚بحار الانوار: ج ۱۹، ص ۲۴ 📚مصباح المتهجد: ص ۷۴۹ 📚احقاق الحق: ج ۲۹، ص ۶۱۴ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
🕊 بیست و هفتم رجب مطابق با هشتم تیر ۱۳سال قبل از هجرت، رسول الله صلى الله عليه وآله در سن ۴۰سالگى به پیامبری مبعوث شدند و همچنین آغاز نزول قرآن بر پيامبر در اين روز بوده است. صلوات به آن حضرت و روزه در سفارش شده است که ثواب شصت ماه یا هفتاد سال روزه دارد. در آمده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: به هنگام نزول وحی بر پیامبر، صدای ناله شیطان راشنیدم. گفتم: یارسول الله، این صدای ناله چیست؟ فرمود: این ناله شیطان است. یاعلی "إنَّکَ تَسمعُ ماأسمَع وتَرَی ماأرَی إلا أنَّکَ لستَ بنَبیٍّ ولَکنَّکَ وزیرٌ وإنَّکَ لعَلَی خَیْر" آنچه من میشنوم تو میشنوی وآنچه من می بینم تو نیز می بینی، جزاینکه پیامبر نیستی، ولی وزیر من و برطریق خیرهستی. هنگامی که پیامبر از برگشتند، انوار جلال و عظمت ايشان را فرا گرفته بود، بحدى كه هيچكس را ياراى آن نبود كه به آن حضرت نظر كند. از كنار هردرخت و گياه و سنگی كه میگذشتند در برابر آن حضرت خم میشدند وبه میگفتند: "السلام عليك يا نبى الله، السلام عليك يا رسول الله" از جمال آن حضرت خانه منور شده بود. حضرت خديجه سلام الله عليها عرض كردند: اى محمد، اين چه نور است كه از شما مشاهده مى كنم؟ آن حضرت فرمودند: اين نور پيامبرى است. سپس خطاب به حضرت خديجه سلام الله عليها فرمودند: بگو: "لا اله الا الله محمد رسول الله" حضرت خديجه سلام الله عليها عرض كردند: سالهاست من پيامبرى شما را میدانم. سپس به خداوند متعال و رسالت پيامبر صلى الله عليه وآله شهادت دادند. در اين هنگام آن حضرت فرمودند: اى خديجه میكنم. جامه اى برمن بپوشان. حضرت جامه برخود كشيد وخوابيد. ازجانب حق تعالى ندا رسيد: "ياأيها المدثر، قم فانذر و ربّك فكبّر" آیه۱ اى جامه به خود پيچيده، برخيز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و بگو و پروردگارت را به بزرگى ياد كن. آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشته و فرمودند: "الله اكبر الله اكبر" پس صداى آن حضرت به همه موجودات رسيد، وهمه با او موافقت كردند. امام جوادعلیه السلام فرمودند: "...لقدکان رسول الله یقرأ ويكتب بثلاثة وسبعين لسانا وإنماسمي الأمي بأنه كان من أهل مكة..." پیامبر به ۷۳زبان میخواند ومینوشت. نام یعنی آن جناب از بود و مکه از امهات یعنی مهم ترين شهرها بود... 📚علل الشرایع ص۱۲۵ 📚زادالمعاد ص۳۶ 📚منتهى الامال ج۱ص۴۷ 📚بحارالانوار ج۱۹ ص۱۷۴-۱۸۶ 📚نهج البلاغه خطبه۲۳۴ https://t.me/noorserajmahdieh https://whatsapp.com/channel/0029Vax3n4h3wtbDgZ6W2r3Y https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9