📚«در هویتسازی (خودشناسی از طریق هواوپونوپونو) نیازی به واسطه نبود،
👈بلکه پاکسازی، تمام در درون اتفاق میافتاد. کاملا کنجکاو شده بودم و میدانستم که رفته رفته بیشتر خواهم دانست.»
🔹در اینجا به این نکته اشاره میکند که کسی بین انسان و خدا واسطه قرار نگیرد.
☘هر گاه شما در زندگی احساس کردید که میتوانید پیام الهی را به کسی بدهید، این کار خیلی خطرناکی است.
☘یعنی شما احساس کنید، بین خدا و آن بشر قرار گرفتهاید و قرار است او را هدایت کنید.
👈این ابتدای خود بزرگبینی است.
👈و آزمایشهای سنگینی در بردارد.
🔹بنابراین کاری کنید که انسانها درمان را از ناحیه شما ندانند.
👈یعنی به خودتان ملکوت نبخشید.
👈فقط به خداوند، ملکوت ببخشید.
👈هر اتفاقی که میافتد را، از ناحیه خدا بدانید.
👈فکر نکنید از جانب شما، موهبتی رخ داده است.
👈و همه چیز را به خداوند واگذار کنید.
👈و در مورد نتیجه، بگویید به من هیچ ربطی ندارد، خداوند لطف خودش را در جهان انجام میدهد و ما فقط پاکسازی میکنیم.
🔹این گونه، هرگز در دام اندیشههای منفی و خود بزرگبینی که بسیاری از بزرگان ما در آن اسیر شدند، نخواهید افتاد.
🙏✨همه را به خدای بزرگ میسپارم.✨
💚«به نام خداوند جانآفرین
حکیم سخن در زبانآفرین»
☘یکی از فایلهایی که پیش از این ضبط شده بود، موضوعی در آن مطرح بود،
❓ که آیا ما حق دریافت پول از بیماران و افراد رنجور و دردمند و کسانی که تشنه آگاهی هستند، داریم یا خیر؟
👈که ابهامات بسیاری دربر داشت و بنده پس از چند سال صلاح دیدم که اندکی توضیحات بیشتر پیرامون این موضوع خدمتتان ارائه دهم.
☘در آن فایل اشاره به آیهای در سوره یاسین شده بود که میفرماید:
«اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ»
«از كسانى تبعیت کنید که از شما اجر و پاداشى از شما نمىکنند و آنها هدایتشده هستند.»
🔹 این ابهام را بوجود میآورد:
❓ که چرا شما برای کلاسهای معنوی خودتان، پول دریافت میکنید؟
☘این بحث را شفافتر بیان میکنم تا به یاری خدا این ابهام برطرف شود.
🔹نکته اول اینکه انسانها برای هدایتشان به دنبال کسی بروند که برای پول کار نکند.
👈یعنی اگر پول باشد کار میکند و اگر هم پول نباشد باز هم کار میکند و چشمش به دست مخاطب نباشد.
🍃بهطور مثال اگر برای خوشآیند مخاطب و دنبالکننده، حرفی بزند که مخاطبین خوشحال شوند و بیشتر جذب شوند.
👈این خودبهخود از مسیر حق خارج میشود و ممکن است که در آینده منجر به انجام کارهایی شود که شایستهی حقیقت نباشد و شایستهی جذب مخاطبین بیشتر باشد.
🔹اما نکته دوم:
☘من به صراحت و شفاف میگویم که در چه جایی، پولگرفتن مجاز است و در چه جایی مجاز نیست.
👈اول اینکه اگر شما هرگونه رسالتی یا مسئولیت الهی برعهدهتان باشد و مطمئن باشید که این مسئولیت الهی، بر عهده شما گذاشته شده،
👈بهتر است که در آن مسئولیت هدایتیتان، پولی دریافت نکنید.
🍃بهطور مثال، ما پارهای از آموزشهای معنوی داریم که بابت این آموزشهای معنوی، پولی دریافت نمیکنیم.
👈البته من دریافت نمیکنم، اگر کسی دیگر تمایل به دریافت هزینه داشت، مجاز است.
💖 اما چون به دل بنده هست که برای اینها، هیچ پولی دریافت نشود و عام باشد.
👈مثل چلهی شکرگزاری، صد میدان، شرح مثنوی...و دیگر فایلهایی که به صورت رایگان ارائه شده است...
💖این به دل من بود که اینگونه فایلها، بحث هدایتی هستند و نباید بابت آن، پولی دریافت شود.
☘البته اگر کسی هدیهای بابت آن پرداخت کرد، با کمال میل میپذیریم.
👈اما اینکه شرط گوشدادن این فایلها پرداخت هزینه باشد، بههیچ عنوان نیست.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🔹و اما یک سری از درسنامهها و آموزشها هستند که اینها فنون و مهارتها، محسوب میشوند.
🍃مثل کیمیای ذهن،
دوره خواب و رویا،
دورههایی مثل قلب ...
☘این فایلها، فنون و تکنیکهایی هستند که با آن تکنیکها، فرد میتواند توانمندی خودش را در هر زمینهای، ارتقاء دهد.
👈و وقتی فنون و مهارتها را درس میدهیم،
👈طبیعتاً بابت آن پولی دریافت میکنیم.
☘البته در گذشته (حدود پنج سال پیش)، پولی دریافت نمیکردیم و بدین صورت بود که هر کسی هر مقداری که دوست داشت، واریز کند. و انصافا هم دوستان، ادای دِین میکردند.
👈 اما آن نظم کافی در کلاسها نبود و کلاسها را جدی نمیگرفتند.
🔹امروز به این نتیجه رسیدیم که
👈 هم برای اینکه نظام سازمانی آکادمی اینلایت، محکمتر شود،
👈و هم شرکتکنندگان، بحث را جدیتر بگیرند،
👈فنون و مهارتهایی را که حتی معنوی هستند، بابتشان پول دریافت میکنیم.
🔹پس آنهایی که آگاهی محسوب میشود،
👈آن هم چون احساس رسالت روی آن میشود،
👈برای آنها پولی دریافت نمیکنیم.
🔹آنهایی که تکنیک و فن و چیزی اضافه بر سازمان هدایت انسانها هست و آن فنون را میخواهند یاد بگیرند،
👈بابت این دورهها، هزینه دریافت میکنیم.
☘البته پول آن، آنقدرها سنگین نیست که کسی از عهده آن برنیاید و همچنین اگر هم کسی راضی نبود، در هر مرحلهای، پولش بازگردانده میشود.
💎 اما توصیهای که به دیگران داریم:
🔹برای کارهایی که وقت میگذارید،
👈حق دارید که پول دریافت کنید.
🍃بهطور مثال اگر مشاوره میدهید، برای مشاورهتان، وقت صرف کردید، حق دارید پیش از مشاوره مشخص کنید و بگویید که اگر این کار انجام شد، این مقدار هزینه میگیرم.
☘حال اگر کار حقوقی باشد، کار معنوی باشد، هر کاری که باشد،
👈 شما حق دارید که بابت وقتی که میگذارید، پولی دریافت کنید و این اصلا پول ناپاکی نیست.
🔹و همچنین اگر شما، آموزشی به کسی میدهید،
👈بابت آموزشتان حق دارید پول دریافت کنید.
🔹اما ترجیحاً اگر دعایی برای کسی کردید،
اگر پاکسازی انجام دادید،
اگر کار خیری انجام دادید،
👈آن دیگر به شرط پول نباشد.
☘اگر خود فرد دوست داشت، هدیهای پرداخت کند، اگر دوست نداشت، شما اصلا در آن لحظه چشمتان نباید به آن موضوع باشد.
🔹دلیلش هم این است که ما در حق هر کسی که توبه یا پاکسازی را جاری میکنیم،
👈بر این باور هستیم که آن فرد، خطایی نکرده،
👈خود ما خطاکننده اصلی بودیم و الان دادههای معیوب جهان ذهنی خودمان را پاک میکنیم.
🍃مثل این است که من دارم خانه خودم را تمیز میکنم، بابت نظافتش از همسایهام پول بگیرم.
🔹این میشود مسئولیتپذیری،
👈یعنی چیزی که من مسئولیتش را بر عهده گرفتم، واقعا نباید برایش هزینهای دریافت کنم.
☘برای همین، تمام دعاها و تمام جاهایی که ما خیری را برای دیگران میطلبیم و یا دادهی معیوبی را در درون کسی پاک میکنیم،
👈 برای اینکه مسئولیتپذیری کامل رخ دهد،
👈بهتر است که بههیچ عنوان پولی بابت آن دریافت نشود.
🔹و اما موضوع آموزشهایی که انجام میشود،
👈آموزشهای آکادمی اینلایت، عموماً پشتیبانی دارد،
👈 یعنی اگر کسی دچار مشکلی شد، سوال و ابهامی پیش بیاید، به ادمین پیام میدهد و چندین نفر پشتیبان، از او پشتیبانی میکنند.
☘پس هم هزینه سازماندهی یک سری فایل را دارد پرداخت میکند و هم در حال گرفتن یک پشتیبانی و پاسخگویی به سوالاتش هست.
حتی بعضیها نیاز به مشاورهای پیدا میکنند مورد مشاوره قرار میگیرند...
🔹بنابراین خود همین حمایت، یک وقتی را برای فرد اختصاص میدهد و با دادن این وقت طبیعتاً هزینهای باید دریافت کند.
🔹در مورد درمان به شیوههای ماورایی و شیوههایی که شامل انرژی یا ماده نشود، یعنی فقط دعا باشد،
👈ترجیحاً پولی دریافت نشود.
🔹اما شیوههایی که فرد، یک وقت انرژیکی میگذارد، بعد از درمان، احساس خستگی میکند،
👈احساس میکند که چیزی از وجود خودش خارج شد...
☘چون دعا کردن، چیزی از وجود ما خارج نمیکند، یک جریان الهی از نور الهی به یک بیمار فرستاده میشود،
👈این با اینکه من از خودم انرژی بفرستم، خیلی فرق میکند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
☘پس شیوههای درمانی که فرد در آن هیچ نقشی ندارد،
👈و نور الهی خودش با یک دعایی، انجام میشود.
👈 بهتر است که هیچ پولی دریافت نشود. مگر اینکه هدیه باشد.
☘ اما شیوههایی که فرد دارد خودش تلاش میکند،
👈یعنی یک انرژیدرمان، خودش انرژی خودش را میفرستد و بعد از آن تخلیه میشود و خسته میشود... دستش درد میگیرد...
🍃مثل یک ماسور است که ماساژ میدهد. خب طبیعتاً دستش خسته میشود، بدنش خسته میشود، منتها ممکن است با تماس مستقیم نباشد اما به صورت غیرمستقیم فعالیت میکند.
👈 او حق دارد که هزینه خستگی و هزینه اجرت عملش را دریافت کند. و یا یک پزشک زمانی که ویزیت میکند حق دارد بابت زمانی که بهعنوان مشاوره تشخیص بیماری انجام میدهد، پولی را دریافت کند.
☘منتها یک سبک درمانی در میان حکمای ایران بود که به آن شکل الان در ایران کسی را سراغ ندارم که به این سبک باشد.
👈و آنها به این صورت بودند که وقتی یک نفر را میدیدند، از علم الهی نوعی اطلاعات دریافت میکردند و به صورت ماورائی میفهمیدند که بیماریش چه هست و درمانش میکردند.
☘خب طبیعتاً این چون که یک اتصال معنوی ماورائی داشت،
👈میگفتند که بحث پول در آن مطرح نباشد
👈 و درآمد حکیم از تشخیص نبود. از فروش دارو یا خدماتی بود که بعد از آن انجام میداد.
👈یعنی در تشخیص پولی دریافت نمیکردند. در داروخانه یا در آن قسمتی که حجامت و بادکش و رگگیری و...انجام میشد، از آن ناحیه پول دریافت میکردند.
🔹باز همهی اینها به اختیار خود فرد است.
👈یعنی خود فرد میتواند تصمیم بگیرد...حکم فقهی حلال و حرام روی آن ندارد.
☘یعنی شما وقتی که یک کار درمانی انجام میدهید،
👈به دل خودتان هست که برای آن کار پول دریافت کنید یا نه...
🔹توصیههایی که در این فایل شده،
👈بیشتر توصیه هست.
👈 و شما حق دارید این توصیه را اجرا کنید یا اجرا نکنید،
🙏ممنون از توجهتان و عذرخواهی میکنم اگر توضیحات آن زمان، شفاف و کامل نبود و دچار ابهام شدید.
🙏✨در پناه نور و عشق الهی باشید.✨
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_دوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
https://eitaa.com/noorveshghelahi
https://t.me/spiritual_mind
https://t.me/kalameeshghalimoghadam
💚«ذرهای از نور حق افتاد اندر کائنات
عرش مست و فرش مست و عرصه دوار مست»
🌱صفحهی ۵۲ از کتاب محدودیت صفر:
📚«به این مسئله پیبردم که دکتر هولن در فرآیند شفادهی، از چیزی استفاده نمیکند.»
🔹از چیزی استفاده نکردن یعنی بیابزاری.
👈یعنی شما برای بهبود از هیچ ابزاری استفاده نکنید.
👈در عالم فیزیکی، بیابزاری مطلق امکانپذیر نیست.
👈اما ما باید به سمت بیابزاری برویم.
☘هر چه که برای اصلاح موضوعی به آن شاخ و برگ بیشتری بدهیم و آن را پیچیدهتر کنیم،
👈آن را گرفتار ابزار کردهایم.
👈و از محدوده بیابزاری خارج شدهایم.
🍃فرض میکنیم پیش جادوگری مراجعه کنید با دنیایی از ابزار و وسیله و آداب خاص، سعی در بهبود شرایط شما دارد.
از زمان انجام آن آداب که مثلا طالع زمین در سعد باشد، گرفته تا نوع آداب که هم خودش رعایت کرده، به خود طلسمهای زیادی آویزان کرده تا شما که باید یک مسیر اصلاحی پر از وسیله طی کنید تا به خواسته خود برسید.
🍃مثلا میگوید: موی معشوقت را بیاور.
در فلان ساعت با فلان روش با گل مخلوط کن و در رودخانه بینداز.
☘به یاد دارم اولین سالی که رودخانه زایندهرود خشک شده بود، هنگام قدمزدن در کف رودخانه، انواع و اقسام طلسم را میدیدم. پر از نوشتههایی که روی کاغذ پرس شده یا روی فلز که در آب انداخته بودند.
☘متاسفانه ما فقط به ظاهر نشان میدهیم که به خرافات اعتقاد نداریم. اما چیزی که من در کف رودخانه دیدم، پر از نامههایی بود که به عالم ماوراء نوشته شده بود. پر از طلسمهایی بود برای تغییر تقدیر آدمها.
بعضی از آنها روی کاغذ نوشته شده بود پرس کرده بودند که ضد آب شود. یا در لفافهای پیچیده بودند و مهر و موم کرده بودند در آب انداخته بودند.
☘یکی از تفریحات من دیدن این طلسمها بود. که تعداد آنها هم زیاد بود و نشان میداد چقدر مردم ما درگیر چنین مسائلی هستند.
👈یعنی ما دوست داریم که مشکل ما، به وسیله ابزاری حل شود.
👈با یک اتفاق یا کار پیچیدهای حل شود.
🔹هیچوقت باور نداریم که مشکل ما،
👈 میتواند با نظر یا لطفالهی که شامل حال ما شود، حل شود.
👈و روحالهی اختیار مسیر زندگی ما را در دست بگیرد.
☘و این بسیار خطرناک است.
👈خیلی از افراد هستند که در اقتصاد شکست میخورند. چون این افراد دوست دارند که بهصورت ناگهانی گنجی، دفینهای، پیدا کنند. یا برندهی قرعهکشی شوند.
☘همیشه دنبال وقوع یک اتفاق عجیب و ماورایی هستند که اصول زندگیشان تغییر کند و همه چیز عالی شود.
👈نمیتوانند بپذیرند که میتوان با یک ذخیرهسازی کوچک و یا بهبود و ارتقاء کسب و کارشان، زندگی و اوضاع خود را دگرگون کنند.
👈دوست دارند که همیشه با یک وضعیت پیچیده کار آنها انجام شود.
🍃مثل افرادی که فکر میکنند اگر پزشکی نسخه طولانی و پیچیدهای برای درمان بنویسد، پزشک ماهر و کارآمدی است و بیماری برای او اهمیت دارد.
اما اگر پزشکی مثلا تنها توصیه درمانیاش به آنها ورزش کردن باشد پزشک خوبی نیست.
🔹اینجا هم بیان شده که دکتر هولن با بیابزاری کار را پیش میبرد.
💎در درمانهای معنوی،
👈 هر چه که بیابزاری بیشتر باشد؛
👈آن روش الهیتر است.
🔹بدین معنا که اگر کسی خواست به حال شما بهبود ببخشد و از تکنیک و ابزار و روش بیشتری استفاده کرد،
👈در حقیقت از روح الهی، بیشتر فاصله میگیرد.
👈و بیشتر به سمت ذهن حرکت میکند.
👈چون ذهن ما دوست دارد که یک پديدهی فیزیکی را ببیند تا باور کند.
🍃مثلا من بگویم دعایی برای شما نوشتهام، در فلانجا آن را انداختم و شما آن را ببینید و باور میکنید که قرار است اتفاقی بیفتد.
🍃یا بگویم:
سنگی معجزهآسا و شفابخش هست که
اگر نزد شما باشد برای شما شانس میآورد.
یا این سکه برای شما شانس میآورد.
☘در واقع همیشه ذهن، به چیزی نیاز دارد که
بتواند به آن تکیه کند.
👈برای ذهن سخت است که بخواهد، با بیابزاری جلو برود.
💎جالب است که «روح الهی» به ابزار نیاز ندارد.
👈مسیر حرکت به سمت روح الهی، مسیر بیابزاری است.
☘دکتر ایهالیا کالاهولن کتابی را به جو معرفی میکند، بهنام «توهم کاربر»، که البته تا جایی که من اطلاع دارم این کتاب به فارسی ترجمه نشده است.
☘البته کتابهای مشابه آن بسیار است.
مثل «ذهن فریبکار شما» نوشته جناب استیون نولا. ایشان، پروفسور هستند تمام کارکردهای ذهنی و تلههای ذهنی و اطلاعات بسیار خوبی در مورد ذهن، در این کتاب گفته شده.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_سوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
📚 «واقعیت این است که در هر ثانیه میلیونها بیت اطلاعات از طریق حواس مختلف به سمت ما سرازیر میشود. اما خودآگاه ما در خوش بینانهترین حالت در هر ثانیه تنها قادر به پردازش چهل بیت اطلاعات است.»
🔹یعنی ذهن ما در حال دریافت اطلاعات زیادی است که حجم زیادی از آن را اصلا پردازش نمیکند.
☘شما در هر لحظه حجم زیادی از تصاویر، صداها، بوها و رنگها را از طریق حواس خود درک میکنید. که حتی گاهی این اطلاعات را در «رویا» به یاد میآورید.
👈اما لزومی ندارد که خودآگاهِ ما، همهی این اطلاعات را پردازش کند. همهی اطلاعات را ناخودآگاه دریافت میکند.
☘اما ما در ذهن خود، مکانیزمی بهنام «سانسورگر مغز» داریم که اطلاعات را سانسور میکند.
👈طبق فیلترهای خود آنهایی که نیاز داریم یا طبق فیلترهای خودش تایید شده را در اختیار ما قرار میدهد.
🍃بهطور مثال،
وقتی که شما مشغول رانندگی هستید، تکتک تابلوها را با دقت میبینید. اما ممکن است که خودآگاه شما اصلا متوجه نشود.
اما ناخودآگاه در حال دیدن است و فردا که برای انتخاب کالایی میروید اگر تابلویی که دیروز دیدید و روی آن یک پیام تبلیغاتی بوده است، با اینکه شما فکر میکنید که نخواندید و خودآگاه شما چیزی را به یاد نمیآورد،
👈اما در انتخاب شما اثرگذار است.
🔹از این دست اطلاعات که به صورت مخفیانه وارد ذهن ما میشود،
👈توسط رسانهها یا تابلوهای تبلیغاتی بسیار زیاد است.
☘حجم این اطلاعات بهطرز باورنکردنی سرسامآور است که خودآگاه ما فقط قسمت کمی از آنرا متوجه میشود.
🔹بنابراین بسیاری از تصمیماتی که میگیریم،
👈اطلاعات یا طرحوارههای آن بهصورت ناخودآگاهی، وارد وجود ما شده است.
👈و ما خود خبر نداریم و بعد از مدتی میبینیم که یک نظر و ایدهی خاصی داریم.
👈که این بدلیل وجود اطلاعات موضوع مورد نظر در ناخودآگاه ماست.
👈خود ما هم نمیدانیم که چقدر اطلاعات و آگاهی داریم.
☘شاهد بر این قضیه افرادی هستند که هیپنوتیزم میشوند. این افراد میتوانند همه خاطرات را به یاد بیاورند.
🍃بهطور مثال،
شخص هیپنوتیزم شونده را میتوانند به زمان کودکی و حتی تا دوران شیرخوارگی ببرند. مثلا او را به سه سالگی ببرند.
این شخص میتواند بگوید که رنگ لباسهای تکتک کسانی که در آن مکان هستند، چه رنگی دارد و...
👈در صورتی که ممکن است هرگز با خودآگاهش از این دوران چیزی بیاد نداشته باشد.
👈اما در لایههایی تمامی تصاویر و اطلاعاتی که
حسهای ما دریافت کرده، موجود است.
🔹البته حسهای ما در حد همین پنج حس هم نیست. بلکه تعداد آن بیشتر است.
👈در واقع حجم اطلاعاتی که در قسمت ناخودآگاه ما هست اصلا قابل اندازهگیری نیست.
👈شاید به وسعت اطلاعات کل جهان هستی باشد.
🔹پس ما فقط از تعداد کمی از اطلاعاتی که وارد ناخوداگاه ما شده، در خودآگاه استفاده میکنیم.
👈و باقی آن اطلاعات در ناخودآگاه ذخیره میشود.
📚 «از آنجا که ما از آنچه در لحظه در حال وقوع است به معنای واقعی کلمه ناآگاهیم، تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که تمام آن را به روحالهی واگذار کرده و اعتماد کنیم.»
☘اگر شما فکر میکنید که حواستان به همه چیز است، میتوانید همه چیز را کنترل کنید،
👈باید بگویم که اصلا اینطور نیست.
👈چون خودآگاه شما عددی کمتر از درصد از اطلاعاتی که پیرامون شما هست را متوجه میشود و حجم زیادی از آن سانسور میشود.
و وارد خودآگاهی شما نمیشود، پنهان است.
☘اینقدر این حجم زیاد است که واقعا از پس آن بر نمیآییم.
👈باید از مکانیزم روحالهی کمک بخواهیم.
👈ما باید برای تشخیص صحیح به روحالهی اعتماد کنیم.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_سوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
📚 «این یعنی پذیرفتن صددرصد مسئولیت هر آنچه در زندگی ما رخ میدهد. پذیرش تمام آن!
او میگوید که روش کار او پاکسازی خودش است.»
🔹ما یک ناخودآگاه داریم که در آن حجم زیادی اطلاعات وجود دارد.
👈این اطلاعات در عملکرد و تصمیمگیری ما اثر میگذارد.
👈این اطلاعات هستند که ما را مدیریت میکنند.
🍃بهعنوان مثال،
من با شخصی معاملهای انجام میدهم و ایشان در صورتش یک تیک خاصی دارد. در آن لحظه که با او معامله انجام میدهم، متوجه این موضوع نیستم، اما در ناخودآگاه من این دیتا را ذخیره میشود و من با این شخص وارد معاملهای میشوم و شکست میخورم و یا کلاه سر من میگذارد.
🍃و سالها از آن جریان میگذرد.
و من سالها بعد با انسانی درستکار مواجه میشوم و ایشان هم همان تیک عصبی را دارد. بانک اطلاعات ناخودآگاه من سریع اخطار میدهد و به من پیام میدهد که آدم خطرناکی است، میخواهد کلاه بر سرت بگذارد و بعد از آن حس من نسبت به این فرد و این معامله خوب نیست.
☘یعنی دیتاهای معیوبی که من از قبل در مورد این قضیه داشتم.
👈الان به صورت خاطرهای پنهان مدیریت ذهن من را در دست میگیرد و من حس خوبی به این فرد ندارم.
☘هر موقع که این حس برای شما بهوجود آمد و حس خوبی از مکان یا شخص یا موقعیتی نداشتید.
👈اول از خود سوال کنید که آیا حسهای شما پاکسازی شده؟
👈یا این که پر از دیتای معیوب است.
🍃بهعنوان مثال،
شما فرزند خردسالی هستید، دایی بسیار مهربان دارید که شما را در آغوش میگیرد. با شما بازی میکند و در ضمن سبیلهای ضخیمی هم دارد.
☘این تصویر یعنی محبتی که دایی با آن سبیل
به شما داشته، در ذهن یا ناخودآگاه شما ثبت میشود.
👈و بعدها مثلا به شخصی مثل «جوزف استالین» که سبیلهای قطوری داشته برخورد میکنید.میبینید که گرایش چپ پیدا میکنید.
این فرد را که جنایتکار تاریخ است دوست دارید.
و به او احترام و علاقه خاصی دارید.
❓چرا؟
👈چون یک دیتا یا تصویر اولیه در ذهن ما هست.
🔹بنابراین،
❓ما چه تصمیمی میخواهیم بگیریم؟
👈وقتی که ذهن ما سرشار از دیتاهای معیوب است! که نمیتوانیم حقیقت را ببینیم و نسبت به آن قضاوت میکنیم.
👈خوب و بدی که ما میسنجیم، حقیقت ندارد.
🔹و تا زمانی که ستاد فرماندهی ما یا همان ناخودآگاه ما پاکسازی نشده باشد،
👈نمیتوانیم به دیتاها و تصمیمات خود اعتماد کنیم.
☘در اینجا به نقطهای میرسیم که دست ما واقعا کوتاه است.
👈و ما نمیدانیم چه کنیم؟
👈به ما میگوید که توکل کنید و اعتماد کنید.
👈و آن کار را به یک نیروی بالاتری بسپارید.
🔹به هر حال به جایی باید برسیم که
👈رها، توکل و پاکسازی کنیم.
👈تا روح الهی بیاید و همه چیز را برای ما پاک کند.
📚 «همچنان که او خودش را پاک میکند؛
دنیا نیز پاک میشود."چون او خودِ دنیاست".
تمام آنچه بیرون اوست صرفا انعکاس درون او و وهم است.»
🔹به این حالت، «گسترده شدن» میگوییم؛
👈یعنی شما به درکی برسید که
👈گسترده شدن شما به اندازه گستردگی تمام عالم هستی است.
☘اگر در نقطهای از عالم هستی اتفاقی درحال وقوع است.
👈شاید درون ما نقصی هست که در آن نقطه از عالم آن اتفاق بوجود آمده است.
💚 به قول جناب شیخ محمود شبستری:
«جهان انسان شد و انسان جهانی
از این پاکیزه تر نبوَد کلامی »
🔹این حالت «گسترده شدن» همراه با رشد معنوی اتفاق میافتد.
👈انسانها هر آنچه که خودخواهتر باشند،
👈در حیطه خودشیفتگی خود بیشتر فرو میروند و بیشتر حواس خود را به حریم خودشیفتگی و دارایی خود میدهند.
👈هر چه که بیشتر رشد معنوی میکنند، بیشتر گسترده میشوند.
🍃فرض کنید که من میخواهم دعا کنم. میگویم:
«خدایا تمام همکیشان مرا از خطر بدور بدار.»
و برای سلامتی کسانی که با من در ارتباط هستند دعا میکنم.
👈پس یعنی حریم من کسانی هستند که با من فصل مشترک اعتقادی دارند.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_سوم
#اولین_گفتگو_بین_ما
🔹ولی اگر که گستردهتر شوم،
👈میگویم: به وسعت بشریت
🔹اگر بازهم گستردهتر شوم،
👈 میگویم: به وسعت تاریخ و اکوسیستم.
👈یعنی پلهی عشق.
👈پلهی خودشیفتگی و پلهی حریم شخصی نیست.
💎هر موقع که انسان به گستردگی برسد
👈و جهان هستی و همه تجلیاتش برای او مهم باشد،
👈در آن صورت روی پله عشق گام گذاشته است.
در ادامه جو میگوید:
📚 «صحبتهایی که کالاهولن داشت، به عقاید یونگ بسیار شبیه بود.»
☘من معتقدم که یونگ، روانشناس عارفی است که تجلیات اندیشه او در زندگی ما در حرکت است، یونگ انسانی بود که اثر بسیار عظیمی در زندگی ما گذاشت و متاسفانه به آن صورت نتوانستند روی تحقیقاتش کار کنند.
هر چه زمان بیشتر میگذرد عظمت این فرد بیشتر برای ما مشخص میشود.
☘یونگ صحبتهای زیادی در مورد «روح جمعی» دارد.
یونگ «ناخودآگاه جمعی» را شرح میدهد.
جزء کسانی است که گره های زیادی را در علوم ذهنی باز کرد.
چشم انداز عظیمی از انسان نشان داد.
👈که انسان همین فردی که میبینید، نیست!
👈بلکه پشت زمینهی انسان، یک دنیا تجارب تاریخی و اثرات ماورایی است که انسان را کنترل میکند.
☘در این کتاب بیشتر از این نمیتوانیم راجع به آن صحبت کنیم. اما جای صحبت و تحقیق فراوان دارد.
📚 «اما بهنظر میآمد چیزی که دکتر هولن از آن صحبت میکرد فراتر از یونگ است. گویی او تایید میکرد که همه چیز انعکاسی از خود ماست.
با این وجود معتقد بود که خود ما مسئولیم تا آنچه را که تجربه میکنیم، بهبود ببخشیم.»
🔹پس دو گام دارد:
۱- تمام جهان هستی انعکاسی از خود ماست.
۲- خود ما هم میتوانیم آن را بهبود ببخشیم.
☘نگاهی که اینجا دارد این است که زندگی را نوعی «تجربه» میداند.
👈جهان، تجربه است.
👈تجربهای که ناشی از اندیشه درون ماست.
👈و خلق خود ماست.
☘ در واقع اگر ما خلق خوبی داشته باشیم و از درون پاک شده باشیم،
👈جهان هستی تا مرحلهی بهشت برای ما پیش میرود.
📚«و این کار را از طریق درون و برقراری ارتباط با روحالهی انجام میدهیم. به عقیده او تنها راه برای بهبود آنچه در بیرون است، گفتنِ "دوستت دارم" به روح الهی است.»
🔹«تنها راه» خیلی مهم است.
☘بعضی افراد میگویند که من قادر به گفتن جملهی «دوستت دارم» به یک جنایتکار و یک دیکتاتور نیستم و در این نقطه گیر میکنند.
🔹نفسِ پلهی دوست داشتن یا پلهی عشق مهم است.
👈دوست داشتن یا عشق به چه کسی، اصلا مهم نیست.
👈اینکه به چه کسی بگوییم دوستت دارم مهم نیست.
👈چون در نهایت این جمله را ما به روحالهی میگوییم.
☘شخصی که شما فکر میکنید که جنایتکار و دیکتاتور است و کل دنیا را به هم میریزد،
👈چه بسا که اگر شما هم جای او بودید،
👈حتی رفتاری بدتر از او بروز میدادید.
🔹همان فردی که شما او را بد میدانید،
👈 همان فرد مجری اندیشههای ما است.
#علی_مقدم
#شرح_محدودیت_صفر
#فصل_سوم_قسمت_سوم
#اولین_گفتگو_بین_ما