eitaa logo
در پناه نور و عشق الهی
2.2هزار دنبال‌کننده
189 عکس
127 ویدیو
74 فایل
آموزش #رایگان دوره‌های استاد علی مقدم 😍😍 آموزش #نورخواری و #چله‌نورخواری#روزه‌ی‌نور #چله‌شهدوشکر #چله‌حکمت‌زرین دوره‌های #شرح محدودیت صفر #شرح‌نیروی‌حال #طرحی‌نو #لایو های‌متفرقه و...
مشاهده در ایتا
دانلود
☘پس شیوه‌های درمانی که فرد در آن هیچ نقشی ندارد، 👈و نور الهی خودش با یک دعایی، انجام می‌شود. 👈 بهتر است که هیچ پولی دریافت نشود. مگر اینکه هدیه باشد‌. ☘ اما شیوه‌هایی که فرد دارد خودش تلاش می‌کند، 👈یعنی یک انرژی‌درمان، خودش انرژی خودش را می‌فرستد و بعد از آن تخلیه می‌شود و خسته می‌شود... دستش درد می‌گیرد... 🍃مثل یک ماسور است که ماساژ می‌دهد. خب طبیعتاً  دستش خسته می‌شود، بدنش خسته می‌شود، منتها ممکن است با تماس مستقیم نباشد اما به صورت غیرمستقیم فعالیت می‌کند. 👈 او حق دارد که هزینه خستگی و هزینه اجرت عملش را دریافت کند. و یا یک پزشک زمانی که ویزیت می‌کند حق دارد بابت زمانی که به‌عنوان مشاوره تشخیص بیماری انجام می‌دهد، پولی را دریافت کند. ☘منتها یک سبک درمانی در میان حکمای ایران بود که به آن شکل الان در ایران کسی را سراغ ندارم که به این سبک باشد. 👈و آنها به این صورت بودند که وقتی یک نفر را می‌دیدند، از علم الهی نوعی اطلاعات دریافت می‌کردند و به صورت ماورائی می‌فهمیدند که بیماریش چه هست و درمانش می‌کردند. ☘خب طبیعتاً این چون که یک اتصال معنوی ماورائی داشت، 👈می‌گفتند که بحث پول در آن مطرح نباشد 👈 و درآمد حکیم از تشخیص نبود. از فروش دارو یا خدماتی بود که بعد از آن انجام می‌داد. 👈یعنی در تشخیص پولی دریافت نمی‌کردند. در داروخانه یا در آن قسمتی که حجامت و بادکش و رگ‌گیری و...انجام می‌شد، از آن ناحیه پول دریافت می‌کردند. 🔹باز همه‌ی اینها به اختیار خود فرد است. 👈یعنی خود فرد می‌تواند تصمیم بگیرد...حکم فقهی حلال و حرام روی آن ندارد. ☘یعنی شما وقتی که یک کار درمانی انجام می‌دهید، 👈به دل خودتان هست که برای آن کار پول دریافت کنید یا نه... 🔹توصیه‌هایی که در این فایل شده، 👈بیشتر توصیه هست. 👈 و شما حق دارید این توصیه را اجرا کنید یا اجرا نکنید، 🙏ممنون از توجه‌تان و عذرخواهی می‌کنم اگر توضیحات آن زمان، شفاف و کامل نبود و دچار ابهام شدید. 🙏✨در پناه نور و عشق الهی باشید.✨ https://eitaa.com/noorveshghelahi https://t.me/spiritual_mind https://t.me/kalameeshghalimoghadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚«ذره‌ای از نور حق افتاد اندر کائنات عرش مست و فرش مست و عرصه دوار مست»                                   🌱صفحه‌ی ۵۲ از کتاب محدودیت صفر: 📚«به این مسئله پی‌بردم که دکتر هولن در فرآیند شفادهی، از چیزی استفاده نمی‌کند.» 🔹از چیزی استفاده نکردن یعنی بی‌ابزاری. 👈یعنی شما برای بهبود از هیچ ابزاری استفاده نکنید. 👈در عالم فیزیکی، بی‌ابزاری مطلق امکان‌پذیر نیست‌. 👈اما ما باید به سمت بی‌ابزاری برویم. ☘هر چه که برای اصلاح موضوعی به آن شاخ و برگ بیشتری بدهیم و آن را پیچیده‌تر کنیم، 👈آن را گرفتار ابزار کرده‌ایم. 👈و از محدوده بی‌ابزاری خارج شده‌ایم. 🍃فرض می‌کنیم پیش جادوگری مراجعه کنید با دنیایی از ابزار و وسیله و آداب خاص، سعی در بهبود شرایط شما دارد. از زمان انجام آن آداب که مثلا طالع زمین در سعد باشد، گرفته تا نوع آداب که هم خودش رعایت کرده، به خود طلسم‌های زیادی آویزان کرده تا شما که باید یک مسیر اصلاحی پر از وسیله طی کنید تا به‌ خواسته خود برسید. 🍃مثلا می‌گوید: موی معشوقت را بیاور. در فلان ساعت با فلان روش با گل مخلوط کن و در رودخانه بینداز. ☘به یاد دارم اولین سالی که رودخانه زاینده‌رود خشک شده بود، هنگام قدم‌زدن در کف رودخانه، انواع و اقسام طلسم را می‌دیدم. پر از نوشته‌هایی که روی کاغذ پرس شده یا روی فلز که در آب انداخته بودند. ☘متاسفانه ما فقط به ظاهر نشان می‌دهیم که به خرافات اعتقاد نداریم. اما چیزی که من در کف رودخانه دیدم، پر از نامه‌هایی بود که به عالم ماوراء نوشته شده بود. پر از طلسم‌هایی بود برای تغییر تقدیر آدم‌ها. بعضی از آنها روی کاغذ نوشته شده بود پرس کرده بودند که ضد آب شود. یا در لفافه‌ای پیچیده بودند و مهر و موم کرده بودند در آب انداخته بودند. ☘یکی از تفریحات من دیدن این طلسم‌ها بود. که تعداد آنها هم زیاد بود و نشان می‌داد چقدر مردم ما درگیر چنین مسائلی هستند. 👈یعنی ما دوست داریم که مشکل ما، به‌ وسیله ابزاری حل شود. 👈با یک اتفاق یا کار پیچیده‌ای حل شود. 🔹هیچ‌وقت باور نداریم که مشکل ما، 👈 می‌تواند با نظر یا لطف‌الهی که شامل حال ما شود، حل شود. 👈و روح‌الهی اختیار مسیر زندگی ما را در دست بگیرد. ☘و این بسیار خطرناک است. 👈خیلی از افراد هستند که در اقتصاد شکست می‌خورند. چون این افراد دوست دارند که به‌صورت ناگهانی گنجی، دفینه‌ای، پیدا کنند. یا برنده‌ی قرعه‌کشی شوند. ☘همیشه دنبال وقوع یک اتفاق عجیب و ماورایی هستند که اصول زندگی‌شان تغییر کند و همه چیز عالی شود. 👈نمی‌توانند بپذیرند که می‌توان با یک ذخیره‌سازی کوچک و یا بهبود و ارتقاء کسب و کارشان، زندگی و اوضاع خود را دگرگون کنند. 👈دوست دارند که همیشه با یک وضعیت پیچیده کار آنها انجام شود. 🍃مثل افرادی که فکر می‌کنند اگر پزشکی نسخه طولانی و پیچیده‌ای برای درمان بنویسد، پزشک ماهر و کارآمدی است و بیماری برای او اهمیت دارد. اما اگر پزشکی مثلا تنها توصیه درمانی‌اش به آنها ورزش کردن باشد پزشک خوبی نیست. 🔹اینجا هم بیان شده که دکتر هولن با بی‌ابزاری کار را پیش می‌برد. 💎در درمان‌های معنوی، 👈 هر چه که بی‌ابزاری بیشتر باشد؛ 👈آن روش الهی‌تر است. 🔹بدین معنا که اگر کسی خواست به حال شما بهبود ببخشد و از تکنیک و ابزار و روش بیشتری استفاده کرد، 👈در حقیقت از روح الهی، بیشتر فاصله می‌گیرد. 👈و بیشتر به سمت ذهن حرکت می‌کند. 👈چون ذهن ما دوست دارد که یک پديده‌ی‌ فیزیکی را ببیند تا باور کند. 🍃مثلا من بگویم دعایی برای شما نوشته‌ام، در فلان‌جا آن را انداختم و شما آن را ببینید و باور می‌کنید که قرار است اتفاقی بیفتد. 🍃یا بگویم: سنگی معجزه‌آسا و شفابخش هست که اگر نزد شما باشد برای شما شانس می‌آورد. یا این سکه برای شما شانس می‌آورد. ☘در‌ واقع همیشه ذهن، به چیزی نیاز دارد که بتواند به آن تکیه کند. 👈برای ذهن سخت است که بخواهد، با بی‌ابزاری جلو برود. 💎جالب است که «روح الهی» به ابزار نیاز ندارد. 👈مسیر حرکت به سمت روح الهی، مسیر بی‌ابزاری است. ☘دکتر ایهالیا کالاهولن کتابی را به جو معرفی می‌کند، به‌نام «توهم کاربر»، که البته تا جایی که من اطلاع دارم این کتاب به فارسی ترجمه نشده است. ☘البته کتاب‌های مشابه آن بسیار است. مثل «ذهن فریب‌کار شما» نوشته جناب استیون نولا. ایشان، پروفسور هستند تمام کارکردهای ذهنی و تله‌های ذهنی و اطلاعات بسیار خوبی در مورد ذهن، در این کتاب گفته شده.
📚 «واقعیت این است که در هر ثانیه میلیون‌ها بیت اطلاعات از طریق حواس مختلف‌ به سمت ما سرازیر می‌شود. اما خودآگاه ما در خوش‌ بینانه‌ترین حالت در هر ثانیه تنها قادر به پردازش چهل بیت اطلاعات است.» 🔹یعنی ذهن‌ ما در حال دریافت اطلاعات زیادی است که حجم زیادی از آن را اصلا پردازش نمی‌کند. ☘شما در هر لحظه حجم زیادی از تصاویر، صداها، بوها و رنگ‌ها را از طریق حواس خود درک می‌کنید‌. که حتی گاهی این اطلاعات را در «رویا» به یاد می‌آورید. 👈اما لزومی ندارد که خودآگاهِ ما، همه‌ی این اطلاعات را پردازش کند. همه‌ی اطلاعات را ناخودآگاه دریافت می‌کند. ☘اما ما در ذهن خود، مکانیزمی به‌نام «سانسورگر مغز» داریم که اطلاعات را سانسور می‌کند. 👈طبق فیلترهای خود آنهایی که نیاز داریم یا طبق فیلترهای خودش تایید شده را در اختیار ما قرار می‌دهد. 🍃به‌طور مثال، وقتی که شما مشغول رانندگی هستید، تک‌تک تابلوها را با دقت می‌بینید. اما ممکن است که خودآگاه شما اصلا متوجه نشود. اما ناخودآگاه در حال دیدن است و فردا که برای انتخاب کالایی می‌روید اگر تابلویی که دیروز دیدید و روی آن یک پیام تبلیغاتی بوده است، با اینکه شما فکر می‌کنید که نخواندید و خودآگاه شما چیزی را به یاد نمی‌آورد، 👈اما در انتخاب شما اثر‌گذار است. 🔹از این دست اطلاعات که به صورت مخفیانه وارد ذهن ما می‌شود، 👈توسط رسانه‌ها یا تابلوهای تبلیغاتی بسیار زیاد است. ☘حجم این اطلاعات به‌طرز باورنکردنی سرسام‌آور است که خودآگاه ما فقط قسمت کمی از آن‌را متوجه می‌شود. 🔹بنابراین بسیاری از تصمیماتی که می‌گیریم، 👈اطلاعات یا طرح‌واره‌های آن به‌صورت ناخودآگاهی، وارد وجود ما شده است. 👈و ما خود خبر نداریم و بعد از مدتی می‌بینیم که یک نظر و ایده‌ی خاصی داریم. 👈که این بدلیل وجود اطلاعات موضوع مورد نظر در ناخودآگاه ماست. 👈خود ما هم نمی‌دانیم که چقدر اطلاعات و آگاهی داریم. ☘شاهد بر این قضیه افرادی هستند که هیپنوتیزم می‌شوند. این افراد می‌توانند همه خاطرات را به یاد بیاورند. 🍃به‌طور مثال، شخص هیپنوتیزم شونده را می‌توانند به زمان کودکی و حتی تا دوران شیرخوارگی ببرند. مثلا او را به سه سالگی ببرند. این شخص می‌تواند بگوید که رنگ لباس‌های تک‌تک کسانی که در آن مکان هستند، چه رنگی دارد و... 👈در صورتی که ممکن است هرگز با خودآگاهش از این دوران چیزی بیاد نداشته باشد. 👈اما در لایه‌هایی تمامی تصاویر و اطلاعاتی که حس‌های ما دریافت کرده، موجود است. 🔹البته حس‌های ما در حد همین پنج حس هم نیست. بلکه تعداد آن بیشتر است. 👈در واقع حجم اطلاعاتی که در قسمت ناخودآگاه ما هست اصلا قابل اندازه‌گیری نیست. 👈شاید به وسعت اطلاعات کل جهان هستی باشد. 🔹پس ما فقط از تعداد کمی از اطلاعاتی که وارد ناخوداگاه ما شده، در خودآگاه‌ استفاده می‌کنیم. 👈و باقی آن اطلاعات در ناخودآگاه ذخیره می‌شود. 📚 «از آنجا که ما از آنچه در لحظه در حال وقوع است به معنای واقعی کلمه ناآگاهیم، تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که تمام آن را به روح‌الهی واگذار کرده و اعتماد کنیم.» ☘اگر شما فکر می‌کنید که حواس‌تان به همه چیز است، می‌توانید همه چیز را کنترل کنید، 👈باید بگویم که اصلا این‌طور نیست. 👈چون خودآگاه شما عددی کمتر از درصد از اطلاعاتی که پیرامون شما هست را متوجه می‌شود و حجم زیادی از آن سانسور می‌شود. و وارد خودآگاهی شما نمی‌شود، پنهان است. ☘این‌قدر این حجم زیاد است که واقعا از پس آن بر نمی‌آییم. 👈باید از مکانیزم روح‌الهی کمک بخواهیم. 👈ما باید برای تشخیص صحیح به روح‌الهی اعتماد کنیم. 
📚 «این یعنی پذیرفتن صددرصد مسئولیت هر آنچه در زندگی‌ ما رخ می‌دهد. پذیرش تمام آن! او می‌گوید که روش کار او پاک‌سازی خودش است.» 🔹ما یک ناخودآگاه داریم که در آن حجم زیادی اطلاعات وجود دارد. 👈این اطلاعات در عملکرد و تصمیم‌گیری ما اثر می‌گذارد. 👈این اطلاعات هستند که ما را مدیریت می‌کنند. 🍃به‌عنوان مثال، من با شخصی معامله‌ای انجام می‌دهم و ایشان در صورتش یک تیک خاصی دارد. در آن لحظه که با او معامله انجام می‌دهم، متوجه این موضوع نیستم، اما در ناخودآگاه من این دیتا را ذخیره می‌شود و من با این شخص وارد معامله‌ای می‌شوم و شکست می‌خورم و یا کلاه سر من می‌گذارد. 🍃و سال‌ها از آن جریان می‌گذرد. و من سال‌ها بعد با انسانی درستکار مواجه می‌شوم و ایشان هم همان تیک عصبی را دارد. بانک اطلاعات ناخودآگاه من سریع اخطار می‌دهد و به من پیام می‌دهد که آدم خطرناکی است، می‌خواهد کلاه بر سرت بگذارد و بعد از آن حس من نسبت به این فرد و این معامله خوب نیست. ☘یعنی دیتاهای معیوبی که من از قبل در مورد این قضیه داشتم. 👈الان به صورت خاطره‌ای پنهان مدیریت ذهن من را در دست می‌گیرد و من حس خوبی به این فرد ندارم. ☘هر موقع که این حس برای شما به‌وجود آمد و حس خوبی از مکان یا شخص یا موقعیتی نداشتید. 👈اول از خود سوال کنید که آیا حس‌های شما پاکسازی شده؟ 👈یا این که پر از دیتای معیوب است. 🍃به‌عنوان مثال، شما فرزند خردسالی هستید، دایی بسیار مهربان دارید که شما را در آغوش می‌گیرد. با شما بازی می‌کند و در ضمن سبیل‌های ضخیمی هم دارد. ☘این تصویر یعنی محبتی که دایی با آن سبیل به شما داشته، در ذهن یا ناخودآگاه شما ثبت می‌شود. 👈و بعدها مثلا به شخصی مثل «جوزف استالین» که سبیل‌های قطوری داشته برخورد می‌کنید.می‌بینید که گرایش چپ پیدا می‌کنید. این فرد را که جنایتکار تاریخ است دوست دارید. و به او احترام و علاقه خاصی دارید. ❓چرا؟ 👈چون یک دیتا یا تصویر اولیه در ذهن ما هست. 🔹بنابراین، ❓ما چه تصمیمی می‌خواهیم بگیریم؟ 👈وقتی که ذهن ما سرشار از دیتاهای معیوب است! که نمی‌توانیم حقیقت را ببینیم و نسبت به آن قضاوت می‌کنیم. 👈خوب و بدی که ما می‌‌سنجیم، حقیقت ندارد. 🔹و تا زمانی که ستاد فرماندهی ما یا همان ناخودآگاه ما پاک‌سازی نشده باشد، 👈نمی‌توانیم به دیتاها و تصمیمات خود اعتماد کنیم. ☘در اینجا به نقطه‌ای می‌رسیم که دست ما واقعا کوتاه است. 👈و ما نمی‌دانیم چه کنیم؟ 👈به ما می‌گوید که توکل کنید و اعتماد کنید. 👈و آن کار را به یک نیروی بالاتری بسپارید. 🔹به هر حال به جایی باید برسیم که 👈رها، توکل و پاکسازی کنیم. 👈تا روح الهی بیاید و همه چیز را برای ما پاک کند. 📚 «همچنان که او خودش را پاک می‌کند؛ دنیا نیز پاک می‌شود."چون او خودِ دنیاست". تمام آنچه بیرون اوست صرفا انعکاس درون او و وهم است.» 🔹به این حالت، «گسترده شدن»  می‌گوییم؛ 👈یعنی شما به درکی برسید که 👈گسترده شدن شما به اندازه گستردگی تمام عالم هستی است. ☘اگر در نقطه‌ای از عالم هستی اتفاقی درحال وقوع است. 👈شاید درون ما نقصی هست که در آن نقطه از عالم آن اتفاق بوجود آمده است. 💚 به قول جناب شیخ محمود شبستری: «جهان انسان شد و انسان جهانی از این پاکیزه تر نبوَد کلامی » 🔹این حالت «گسترده شدن»  همراه با رشد معنوی اتفاق می‌افتد. 👈انسان‌ها هر آنچه که خودخواه‌تر باشند، 👈در حیطه خودشیفتگی خود بیشتر فرو می‌روند و بیشتر حواس خود را به حریم خودشیفتگی و دارایی خود می‌دهند. 👈هر چه که بیشتر رشد معنوی می‌کنند، بیشتر گسترده می‌شوند. 🍃فرض کنید که من می‌خواهم دعا کنم. می‌گویم: «خدایا تمام هم‌کیشان مرا از خطر بدور بدار.» و برای سلامتی کسانی که با من در ارتباط هستند دعا می‌کنم. 👈پس یعنی حریم من کسانی هستند که با من فصل مشترک اعتقادی دارند.
🔹ولی اگر که گسترده‌تر شوم، 👈می‌گویم: به وسعت بشریت 🔹اگر بازهم گسترده‌تر شوم، 👈 می‌گویم: به وسعت تاریخ و اکوسیستم. 👈یعنی پله‌ی عشق. 👈پله‌ی خودشیفتگی و پله‌ی حریم شخصی نیست. 💎هر موقع که انسان به گستردگی برسد 👈و جهان هستی و همه تجلیاتش برای او مهم باشد، 👈در آن صورت روی پله عشق گام گذاشته است. در ادامه جو می‌گوید: 📚 «صحبت‌هایی که کالاهولن داشت، به عقاید یونگ بسیار شبیه بود.» ☘من معتقدم که یونگ، روانشناس عارفی است که تجلیات اندیشه او در زندگی ما در حرکت است، یونگ انسانی بود که اثر بسیار عظیمی در زندگی ما گذاشت و متاسفانه به آن صورت نتوانستند روی تحقیقاتش کار کنند. هر چه زمان بیشتر می‌گذرد عظمت این فرد بیشتر برای ما مشخص می‌شود. ☘یونگ صحبت‌های زیادی در مورد «روح جمعی» دارد.  یونگ «ناخودآگاه جمعی» را شرح می‌دهد. جزء کسانی است که گره های زیادی را در علوم ذهنی باز کرد. چشم انداز عظیمی از انسان نشان داد. 👈که انسان همین فردی که می‌بینید، نیست!  👈بلکه پشت زمینه‌ی انسان، یک دنیا تجارب تاریخی و اثرات ماورایی است که انسان را کنترل می‌کند. ☘در این کتاب بیشتر از این نمی‌توانیم راجع به آن صحبت کنیم. اما جای صحبت و تحقیق فراوان دارد. 📚 «اما به‌نظر می‌آمد چیزی که دکتر هولن از آن صحبت می‌کرد فراتر از یونگ است. گویی او تایید می‌کرد که همه چیز انعکاسی از خود ماست. با این وجود معتقد بود که خود ما مسئولیم تا آنچه را که تجربه می‌کنیم، بهبود ببخشیم.» 🔹پس دو گام دارد: ۱- تمام جهان هستی انعکاسی از خود ماست. ۲- خود ما هم می‌توانیم آن را بهبود ببخشیم. ☘نگاهی که اینجا دارد این است که زندگی را نوعی «تجربه»  می‌داند. 👈جهان، تجربه است. 👈تجربه‌ای که ناشی از اندیشه درون ماست. 👈و خلق خود ماست. ☘ در واقع اگر ما خلق خوبی داشته باشیم و از درون پاک شده باشیم، 👈جهان هستی تا مرحله‌ی بهشت برای ما پیش می‌رود. 📚«و این کار را از طریق  درون‌ و برقراری ارتباط با روح‌الهی انجام می‌دهیم. به عقیده او تنها راه برای بهبود آنچه در بیرون است، گفتنِ "دوستت دارم" به روح الهی است.» 🔹«تنها راه» خیلی مهم است. ☘بعضی افراد می‌گویند که من قادر به گفتن جمله‌ی «دوستت دارم» به یک جنایتکار و یک دیکتاتور نیستم و در این نقطه گیر می‌کنند. 🔹نفسِ پله‌ی دوست داشتن یا پله‌ی عشق مهم است. 👈دوست داشتن یا عشق به چه کسی، اصلا مهم نیست. 👈اینکه به چه کسی بگوییم دوستت دارم مهم نیست. 👈چون در نهایت این جمله را ما به روح‌الهی می‌گوییم. ☘شخصی که شما فکر می‌کنید که جنایتکار و دیکتاتور است و کل دنیا را به هم می‌ریزد، 👈چه بسا که اگر شما هم جای او بودید، 👈حتی رفتاری بدتر از او بروز می‌دادید. 🔹همان فردی که شما او را بد می‌دانید، 👈 همان فرد مجری اندیشه‌های ما است.
💚آیه‌ای هست که می‌گوید: «اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم» «خداوند، سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنها سرنوشت اَنفسشان را تغییر دهند.» ☘بعضی ترجمه کرده‌اند که اَنفس جمع «نفس» است. یعنی اینکه نفسهای خود را تغییر دهند، 👈در صورتی‌که این‌گونه نیست. 🔹اگر نفس را به معنی ذهن بگیریم، 👈 انفس می‌شود ذهن کل‌. 🔹یعنی سرنوشت هیچ قومی تغییر نمی‌کند، 👈مگر اینکه ذهن کل جامعه تغییر کند. 💎 «اَنفس» یعنی ذهن کل یک جامعه. ☘اگر حاکم ظالمی بر شما حکومت می‌کند، 👈انفس شما و یا جمع نفس‌ها یا همان ذهن کل ایراد داشته است که ظلم را پذیرفته‌اید، 👈که این ظالم بر شما حکومت کند 👈و نه تنها بایستی در نفس فردی پاک‌سازی انجام دهید. 👈بلکه اَنفس را هم پاک‌سازی نمایید. 🔹اُنفس را تحت عناوین: 👈روح جمعی، 👈ناخودآگاه جمعی، 👈یا ذهن کل، می‌شناسند که بایستی پاک‌سازی کنید. 🔹آن حاکمی که فکر می‌کنید سرنوشت زندگی و کشور شما را در اختیار دارد، هیچ کاره است. 👈در حقیقت آن حاکم ظالم، 👈 تنها مجری اندیشه‌های ذهن کل شماست. 👈در اصل وجود ندارد و ما آن را ساخته‌ایم. 👈اندیشه‌های ذهن کل را اجرا می‌کند. 🔹وقتی که ذهن کل پاک شود، 👈 از خود حرکات مثبت نشان خواهد داد. 👈اگر ذهن کل معیوب شود، 👈حاکم هم حرکات ناشایست انجام می‌دهد. 🔹پس ما باید دست از جنگ‌های بیرونی برداریم. 👈و برای آزادی باید نفس را آزاد کنیم. 👈از درون پاکسازی کنیم. ☘زمانی که گستردگی‌ شما به اندازه گستردگی میهن‌ شود، 👈هم‌زمان که پاک‌سازی می‌کنید، کل میهن را پاک می‌کنید. 🔹من شخصا اثرات چشم‌گیری در این زمینه دیدم. 👈به‌زودی خود شما هم اثرات شگفت‌انگیزی خواهید دید. ☘اگر پاک‌سازی میهن و بشریت را انجام بدهید. 👈و گستردگی شما به اندازه مشکلات خود نباشد،  👈بلکه به اندازه گستردگی مشکلات بشریت و یا میهن‌ شما باشد. 👈خیلی راحت می‌توانید سرنوشت َنفس را عوض کنید. 💎و با تغییر سرنوشت انفس، سرنوشت یک قوم و یا حکومتی که بر آن قوم حاکم است به راحتی عوض می‌شود. 💚عیسی مسیح می‌فرماید:«جنگ از آن خداست. و خداوند شمشیر و سپر شما خواهد بود.» 🙏ان‌شالله شما در نبردهای تشعشعاتی و نبردهای خیر و شر که هم‌اکنون وارد آن حیطه شده‌ایم، 👈فرا می‌گیرید که چگونه با فرآیند توبه درونی، بطور وسیع بتوانید جمعی را نجات دهید. ☘شاید یک نفر بتواند وارد این حیطه شود 👈تاثیرات فراوانی بگذارد. 🙏ان‌شالله اگر گام به گام با این کتاب پیش بیایید راهکارهای آن خدمت‌ شما ارائه خواهد شد. 💎گفتن دوستت دارم به روح‌الهی، 👈 یعنی رفتن روی موج عشق. ☘گاهی می‌گوییم روی پله یا حس عشق برویم! بعد ذهن ما می‌گوید: ❓عاشق چه کسی؟ ❓عاشق چه چیزی؟ ❓عاشق کجا؟ ☘باید از این حالت خارج شوید که 👈عشق به چه کسی؟ و کجا و چطوری؟ 👈همه اینها بازی‌های ذهن است. 💎عشق هیچ مفعول و مضاف‌الیه‌ای نمی‌خواهد.
کلام عشق علی مقدم: 🔹ممکن است که شما گاهی عشق را با یک جنس مخالف تجربه کنید، 👈اما قرار نیست که حتما همیشه تا آخر عمر یک جنس مخالفی باشد. 👈و یا یک شرایط ویژه‌ای که بتوانید عشق را تجربه کنید. 👈شما ممکن است یکی دوبار در زندگی عاشق شوید. 👈صرفا برای اینکه یاد بگیرید که عشق چیست! ☘اما بعد، عشق مرام زندگی و هویت شما می‌شود. 👈تمام حرکات شما بر اساس عشق است. 👈تا زمانی که شما می‌گویید: ❓عشق به چه کسی؟ ❓عشق به چه چیزی؟ 👈شما در ذهن گیر کردید و وارد روح الهی نشده‌اید. 🍃مثلا من به شما می‌گویم:  👈وارد مقام تسلیم شوید. 👈بعد شما می‌گویید تسلیم چه کسی؟ 👈اصلا تسلیم کسی وجود ندارد، این یعنی اینکه وارد ذهن هستیم. 🔹با مقام تسلیم به نقطه‌ای برسید که می‌گوید: 💚 اتحاد عبد و معبود است.      این دیده وا کن ارض موعود است» 👈این یعنی به نقطه‌ای می‌رسید که همه چیز، تجلی خداست. 👈غیر از او جود ندارد، 👈که من بگویم چه کسی و چه چیزی. 🙏خیلی عذر می‌خواهم اگر بعضی از مسائل کمی سنگین است. به یاری خدا در آینده بیشتر شرح می‌دهیم. 📚 «می‌توان او را خدا، روح زندگی، جهان هستی، کائنات یا هر واژه دیگری که بتوان با آن به قدرت جامع برتر اشاره کرد، نامید.» ☘یعنی اینکه اصلا مهم نیست به چه کسی می‌گویید، 👈به هر قدرت برتری که به آن اعتقاد دارید 👈و هر نیروی متعال که حس می‌کنید آن بالا هست. ☘برخی هم به این نتیجه رسیده‌اند که آن 👈«روح‌الهی» خود من هستم.     « اَنَا الْحَقْ». 👈تقدیر زندگیم را خودم رقم می‌زنم. 👈که به هر حال این هم ایده‌ایست. 🔹پس هر کسی که هر روح برتری برایش به‌عنوان خدا تعریف شده همان را بپذیرد و به آن نیروی متعال چنگ بزنید. در صفحه ۵۲:  صحبت از کنفرانس است که جو می‌پرسد: 📚 «در این کنفرانس چه چیزی خواهم آموخت؟» و ایی می‌گوید: «هر آنچه که باید، خواهی آموخت.» 👈این جمله حرف سربسته و سنگین و عرفانی را بیان می‌کند. 👈یعنی آن چیزی که روزی تو هست، فرا می‌گیری. 🔹«روزی» فقط شامل خوراکی و تغذیه ما نمی‌شود. 👈بلکه بسیاری از آگاهی‌هایی که دریافت می‌کنیم، هم روزی ما است. ☘ما به اندازه‌ای که در عالم هستی اشتیاق نشان داده‌ایم، 👈دریافت آگاهی و روزی داریم. 👈بعضی افراد با وسواس می‌گویند: که فلان کلاس را برویم؟ یا نرویم؟ فلان دوره شرکت کنم؟ یا نکنم؟ ☘واقعا به نظرم خنده دار است! 👈از آن جهت که اگر شما در کلاسی شرکت کنید و یا نکنید، 👈اگر روزی شما باشد آن مطلب را می‌فهمید، 👈اگر روزی شما نباشد نزد بهترین اساتید هم متوجه نخواهید شد. 🔹مسائل معنوی، بسیار بسیار به اشتیاقی که شما قبلا فرستاده‌اید، بستگی دارد. 🍃شخصی که قصد آزار امام صادق را داشت، خرمایی به دست گرفت و نزد امام صادق آمد و گفت: ❓آیا این خرما روزی من است یا نه؟ 👈قصد داشت که: اگر امام به او بگوید روزی‌ات است آن را بر زمین بیندازد و بگوید: دیدی که نبود. اگر بگوید روزیت نیست آن را بخورد و بگوید: دیدی که بود. ☘امام صادق به او فرمودند: اگر خوردی و از گلوی تو پایین رفت، یعنی روزی تو بوده. اما اگر نتوانستی بخوری پس روزی تو نبوده. 🔹در مورد ما هم همین موضوع مصداق دارد، 👈همیشه این‌طور نیست که آن چیزی را که کسب کردید، با تلاش بسیار به دست آورده‌اید. 👈و واقعا روزی شما بوده است.