eitaa logo
- دلدادھ مٺحول -
3.4هزار دنبال‌کننده
360 عکس
58 ویدیو
6 فایل
- از گرامافون ؛ زمزمه‌هایِ شجریان به گوش می‌رسه...
مشاهده در ایتا
دانلود
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهم تیرماه و تیغِ آفتاب؛ کافه. نوستالژی. صدایِ ویالون.
- دلدادھ مٺحول -
دهم تیرماه و تیغِ آفتاب؛ کافه. نوستالژی. صدایِ ویالون.
آرام آرام وارد قرنیه‌یِ چشمانم شدی. آن لحظه همه چیز تمام شد و سیاه سفید می‌دیدم دنیا را. سیاه و سفید به استثنایِ رگ‌‌های دستت. آن‌ها را سبز می‌دیدم. باریکه‌یِ سبزی که خونِ تو که شهدِ زنده بودنِ من بود، در آن جریان داشت. لحظه‌ای که دستانت از دستانم جدا شد، شریانِ قلبم پایان گرفت. اما تو در منی. همچنان در رگ‌هایِ سبزِ من...
یه روزی مجبور میشی به رد شدن از وسطِ ترس‌هایِ بچگیت. اما این بار بدون گرم بودن پشتت به بابا. بدون لقمه‌هایِ نون پنیر سبزی مامان. بدون دوست و رفیق و در و همسایه. تنهای تنها، با پاهای خودت، عامدانه و آگاهانه، به اجبارِ زندگی پا میزاری وسط ترس‌هات و با چشمای باز از بینشون رد میشی...
صبور میشی. دقیقا وقتی که داری "دووم بیار" رو برای بار دویست و سی و چهارم کنار گوشِ خودت زمزمه می‌کنی، کاسه صبرت یه متر عمیق‌تر میشه.
گفتی که وفا می‌کنم و هیچ نکردی ما چشمِ وفا از تو نداریم، جفا کن!
قابي از تکرارِ تاریخ به نام "انتخابات" سیزدهم تیرماه؛ طهران، مصلی امام خمینی.
Alone.mp3
12M
الوُجُومُ: حزنی که صاحبش را ساکت و خاموش می‌کند. آرام ماندن از غم.
حسين! أنت الحزن الوحيد الذي يشتاق الإنسان أن يحمله إلى صدره. حسین جان! تو تنها غمی هستی که آدمی‌ برای به سینه کشیدنش مشتاق است...
- دلدادھ مٺحول -
"غمِ عظیم تو اما، در این حقیر وطن کرد..." من با تو زنده‌م. من با "غمِ" تو زنده‌م. تو برای من؛ مصداقِ گلستان شدن آتش بر ابراهیمی. نبریدنِ چاقویِ تیز، به روی گلویِ اسماعیلی. بینا شدن یعقوب به لطفِ بوی پیراهن یوسفی. نرم شدن آهن در دستانِ داوودی. دمیدن روح در جسم مرده و "وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّه‌" برای مسیحی. شق‌القمر در میانه‌یِ آسمان به اذنِ محمدی. تو برای من؛ وطنی حسین، وطن...