eitaa logo
🌴 نور ملکوت عید بزرگ غدیرخم🌷
206 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
85 فایل
🔘تبلیغ غدیر و رساندن پیام آن به دیگران از جمله وظایف مسلمین است. ◽️پیامبر در روز غدیر فرمود ابلاغ من را بشنوید و به دیگران هم برسانید یعنی هر مسلمان به عنوان امت پیامبر باید به امر رسول خدا توجه و برای فرهنگ اسلام و غدیر تبلیغ نماید. noreghadir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ 🏴🏴🏴 🗞‍ ٺقویم شیعه / ١١محرم الحرام ⛓حرکت کاروان اسرا از کربلا 🐒عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان سپاه خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. 🌕وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را بر شتران🐫 بی جهاز سوار کردند و سیّد سجّاد علیه السّلام را نیز با غل و زنجیر⛓ بر شتر سوار کردند. ⇐ هنگامی که آنان را از قتلگاه 🔴 عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک {امام حسین علیه السّلام } افتاد، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صیحه و ندبه برداشتند. 📌تشکیل مجلس ابن زیاد 🏴روز یازدهم عمر سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر ✨امام حسین علیه السّلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسّم 😏می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود.😭 🔗حرکت اهل بیت امام حسین علیه السّلام به سوی کوفه 🌕 عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السّلام را با حالت اسارت به کوفه بردند.↶نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. [ لذا آن بزرگواران داغدار و مصیبت زده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.] 🌤هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد، و بسان فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسرائ وارد کوفه شد. 📚قلائد النحور ج محرم و صفر 📚اعلام الوری ج١ 📚ارشاد ج٢ ص١١۴ 🏴🏴🏴
🏴🏴🏴 از آن رو که حسین(علیه السلام )علت کائنات است و بدن مطهرش ۳روز به صورت عریان و بدون لباس بر روی خاک ها افتاده بود،دنیا ۳روز تاریک شد و به شدت سیاه گشت،تا آن جا که مردم گمان کردند قیامت فرا رسیده است. در آن ایام،ستاره ها در طول روز دیده می شدند و گویی در اضطرابند و با هم برخورد می کنند،نور خورشید دیده نمی شد،تا سه روز دنیا در همین حالت بود. 📚مقتل مقرم،ص۳۵۵_۳۵۶ 📚تاریخ ابن عساکر،ج۴،ص۳۴۰ 📚الخصائص،ج۲،ص۱۲۶ 📚الاتحاف،ص۲۴ 📚تذهیب التذهیب،ج۱،ص۳۵۴ 📚مجمع الزواید،ج۹،ص۱۹۷ 📚کامل الزیارات،ص۷۷
امّ سلمه،رسول خدا را در خواب دید،رسول خدا با موهایی درهم ریخته و غبارآلود بود و بر سرش مقداری خاک ریخته شده بود. به حضرت عرض کرد:ای رسول خدا!چرا این گونه ای؟! حضرت فرمودند: "فرزندم حسین کشته شده است و من برای او و یارانش قبر حَفر می کردم". ناگهان از خواب پریدم،به ظرفی که تربت کربلا در آن بود نگاه کردم،دیدم از خاک و خون جاری شده است.آن تربت،همان تربتی بود که رسول خدا وقتی زنده بود به اُمِّ سَلَمه داده بود آن را نگهدارد. ام سلمه آن شب،افزون بر این،صدایی شنیده بود که خبر شهادت امام حسین (علیه السلام)را می داد. با شنیدن این صداها و دیدن ظرفِ خونین تربت کربلا،گریه سر داد،وقتی ابن عباس صدای گریه او را شنید به سرعت خود را به او رساند و علت گریه و زاری اش را پرسید.ام سلمه نیز در جواب ظرف تربت را که خون از آن می جوشید نشان ابن عباس داد. 📚مقتل مقرم،ص۳۵۴_۳۵۵ 📚کامل ابن اثیر،ج۳،ص۳۸ 📚امالی ابن طوسی،ص۵۶ 📚مقتل خوارزمی،ج۲،ص۹۵ 📚منتخب طریحی،ص۲۳۵
در آن میان،لشکر عمرسعد صدایی از غیب شنیدند که می گفت: ای مردم کوفه!وای بر شما.من با چشمان خودم دیدم که رسول خدا شما را می بیند.او نگاهی به شما کرد و در حالی که محاسن شریفش را به دست گرفته بود،نگاهی به آسمان نمود. اما هوای نفس و گمراهی،چنان بر آنها چیره شده بود که با خود گفتند:نترسید،این صدای یک دیوانه است!. امام صادق(علیه السلام)فرمود: "آن گوینده جبرئیل بود". بعضی از فرشتگان فریاد زدند: ای مردمی که بعد از پیامبرتان گمراه شدید و بیراهه رفتید!خدا شما را هر چه زودتر نابود کند و عید قربان و فطر آینده را نبینید. حضرت صادق(علیه السلام)می فرماید: "همین هم شد،عمر آنها تا عیدهای بعدی کفاف نداد،نسل این ها هم تا زمان انتقام گرفتن حجةبن الحسن العسکری(علیه السلام)روز خوش و آسایش را به خویشتن نخواهند دید". 📚مقتل مقرم،ص۳۶۱ 📚من لا یحضرة الفقیه،ص۱۴۸ 🏴🏴🏴
🏴🏴🏴 ‌‌ لایوم کیومک یا اباعبدالله الحسین 🔴 خارج کردن امام زین العابدین از خیمه های آتش گرفته توسط حضرت زینب کبری سلام الله علیهما در بعضی مقاتل آمده است که، وقتی خیمه‏ ها را آتش زدند، زینب علیهاالسلام نزد امام سجاد علیه‏السلام آمد و عرض کرد: ای یادگار گذشتگان و پناه باقی ماندگان! خیمه‏ ها را آتش زدند، چه کنیم؟ امام علیه‏السلام فرمود: از خیمه‏ ها بیرون آیید. آن گاه از خیمه‏ ها بیرون آمدند؛ ولی زینب علیهاالسلام باقی ماند و کنار بستر حجت خدا امام سجاد علیه‏السلام به آن حضرت می‏نگریست. امام علیه‏السلام بر اثر شدت بیماری قادر به فرار و خروج از خیمه نبود. از این رو زینب علیهاالسلام در خیمه‏ ی امام علیه‏السلام سراسیمه گاهی به طرف راست و گاهی به طرف چپ و گاه به آسمان نگاه می‏کرد و دست‏هایش را بر اثر شدت ناراحتی به هم می‏زد و گاهی وارد خیمه امام علیه‏السلام می‏شد و بیرون می‏آمد. یکی از سربازان به زینب علیهاالسلام عرض کرد: چرا مثل سایر بانوان فرار نمی‏کنی؟ فرمود: ما بیماری در میان این خیمه داریم، چگونه او را تنها بگذارم و بروم با وجود این که آتش از هر سو شعله می‏کشد. 📚سید بن طاووس، الملهوف، ص ۱۸۱ 📚بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۵۸ 🏴🏴🏴
🕯ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود😭 🕯وآن دل که باخود داشتم با دل ستانم میرود😭 🕯اومیرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود😭😭 🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا