eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
896 دنبال‌کننده
242 عکس
53 ویدیو
4 فایل
چرا به یک نیِ قندش نمی‌خرند آن کس که کرد صد شکرافشانی از نیِ قلمی 🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمــــــاه ارتباط با من: @sarbbazzaman کپی محتوا و مطالب کانال با هشگ #نور_ماه بلا مانع است ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
مثل گل های ترک خورده کاشی شده ام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ خاک ] در اینجا به معنای انسان است چون هر انسانی در ابتدا خاک بوده. همان که نظامی می گفت: ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده "خاک ضعیف" یعنی انسان، انسانی که سر تا پا عجز و ناتوانی است و اصلا اینکه در نماز از مهر استفاده می کنند به این دلیل بوده که گذشته را نباید فراموش کرد که در گذشته تو فقط یک خاک بودی و روزی دوباره خاک خواهی شد؛ البته همانطوری که خاک تا خاک داریم، انسان تا انسان داریم و به همین خاطر «خاکی» می گوید؛ یعنی اشاره به یک انسان متفاوت در کشتی دارد. درست است که در کشتی هم نوح بود و پیروان نوح بودند که آنها از جنس خاک بودند: إنا خلقنا من تراب ما همه ی انسان(چه نوح و چه غیر نوح) را از خاک آفریدیم؛ اما نوح با آنها فرق می کرد؛ یعنی آن خاک با خاک های دیگر متفاوت بود و فرقش هم این بود که تمام آن طوفان سهمگین در نزد او هیچ اهمیت و مَهابتی نداشت. برای بقیه هراس انگیز و خوفناک بود؛ ولی برای نوح ابدا چنین نبود [ آبی‌‌ ] آبی اندک، آبی مختصر، قطره ای [ نخرد ] به شمار نیاورد، به حساب نیاورد، اهمیتی ندهد ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ شیخ عربی در تعبیری بسیار لطیف می گوید: الرجل من جعل نفسه سفینة نوح مرد کسی است که خودش را کشتی نوح برای دیگران کند؛ یعنی مایه ی نجات دیگران باشد و کشتی را به همین علت "سفینه" گفته اند چون دریا را می خراشد و راه را باز می کند. راز اینکه ما بر پیامبر و آل پیامبر صلوات و درود می فرستیم همین است چون واقعا مَرد بودند چون خود را کشتی نوح قراردادند و لذا پیامبر فرمود: إن مثل أهل بيتی فيكم كمثل سفينة نوح اهل بیت من و فرزندان من مثال کشتی نوح را دارند؛ یعنی مایه ی نجات و رهایی بشریت هستند. حافظ از همین جا وام می گیرد و مردان خدا را به کشتی نوح تشبیه می کند که در کشتی فقط نوح نبود، آدم های دیگری هم بودند؛ ولی نوح با آنها فرق می کرد. و یا می شود به این عبارت گفت که در کشتی نوح خاک های مختلفی بودند؛ ولی یک خاک با خاک های دیگر که اسمش نوح بود فرق می کرد و پیش چشم این خاک(جناب نوح) طوفان با همه ی مهابت و شکوهی که داشت از قطره آبی کمتر بود و چنانکه یک قطره آب در چشم ما اهمیت خاصی ندارد و کوچک است، طوفان هم در مقابل نوح بی اهمیت و کوچک بود. اینک حافظ می گوید: مردان خدا مثال کشتی نوح دارند و اگر تو با آنها همدل و همراه بشوی، مثال همان نوح را پیدا می کنی، مثال همان خاک خاص را پیدا می کنی؛ یعنی در این دریای مواج و متلاطم دنیا، طوفان حوادث و مصائب و بلایا پیش چشم تو هیچ اند و هرگز گزند و آسیبی برای تو ندارند، بقول قرآن که فرمود: لَا يَـــضُــــرُّكُـــمْ | لَــنْ يَــضُـــرُّوكُــمْ ذره ای زیان به شما نمی رسانند؛ یعنی شما وقتی هم نفس اولیای خدا می شوید و با آنها پیوند می خورید، با انسان های دیگر کاملا متفاوت خواهید شد و نشکن می شوید. نمونه اش حافظ است که چون هم نفس اولیای خدا شد، در یک جا بصراحت گفت: پیشِ چشمم کمتر است از قطره‌ای این حکایت‌ها که از طوفان کنند درباره ی طوفان نوح شما قصه ها و حکایت ها شنیدید و همه ی آنچه که شنیدی و نشنیدی، پیش چشم من از قطره ای کمتر است؛ یعنی حافظ تبدیل به همان خاکی شده است که بقول خودش: به آبی نخرد طوفان را چون حافظ یار مردان خدا شده و مردان خدا مثال کشتی دارند و او هم مثال خاکی پیدا کرده که پیش چشم او طوفان ها از آبی و قطره آبی کمتر اند؛ یعنی برای خودش یک نوحی شده و خاک وجودش متفاوت با دیگران از جنس خاک نوح شده است. حافظ می گوید: مردان خدا مثال کشتی نوح را دارند که اگر تو با آنها یار و همراه بشوی، سوار کشتی شدی و آن هم سواری مثل نوح؛ یعنی خاکی که با خاک های دیگر فرق می کرد، انسانی که با انسان های دیگر فرق می کرد و فرق آن هم این بود که طوفان سهمگین پیش چشم او پوچ و هیچ بودند. حافظ می گوید: اگر خاک و آدمی باشد که طوفان ها در پیش چشمان تو کمتر از قطره ای باشند، نیست مگر اینکه در کشتی نوح باشد و یا بگویید نیست مگر اینکه در کنار مردان خدا باشد؛ یعنی اگر در کنار آنها قرار بگیری، در منتهای امنیت قرار خواهید گرفت. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
که نگه داشتن از به دست آوردن محترم تر است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 پـــارســـای زریـــــن دســت سعدی در حکایت پارسا و خشت زرین می گوید: آن پارسا وقتی به خشتی از طلا دست پیدا کرد شروع به خیال پردازی نمود و گفت: خانه ای بسازم که سنگ های شالوده آن از رُخام(مرمر) باشد و از تنه های درخت های استفاده کنم که از چوب عود باشند؛ یعنی بسیار معطر باشند؛ البته آن چوب هایی تبدیل به ستون و سقف می شدند که از درون تهی نبودند چون تنه هایی که درون آنها تهی و خالی بود تنها فایده ی آنها سوختن بود. آدمی نیز مثال این چوب دارد که اگر از درون پوک و خالی شد جایگاهی جزء آتش دوزخ ندارد و اگر از درون پُر و محکم بود جایگاهی پیدا می کند که گفت‌: مگو و مپرس... یکی پارسا سیرت حق پرست فتادش یکی خشت زرین به دست سرایی کنم پای بستش رخام درختان سقفش همه عود خام ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
به وقت آشنای کودکی... 🙂🪴
4_5805303600884222025.mp3
9.4M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برو از خانه گردون به در و نان مطلب کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ خانه گردون ] خانه دنیا که گردون هم است؛ یعنی همه چیز دنیا گردان است و دست به دست می شود. اگر خانه و کاشانه است، امروز یکی صاحب است و فردا دیگری. اگر منصب و مقام است، امروز یکی متصدی است و فردا دیگری. اگر حکومت و حاکمیت است، امروز یکی در رأس است و فردا دیگری. خودش هم ضمنا چرخان و گردان است و به همین دلیل ساعاتی شب و ساعاتی روز است، فصلی زمستان است و فصلی تابستان است، فصلی پاییز است و فصلی بهار است که اینها محصول گردان بودن دنیا است. اساسا سیستم کشور داری را ""دولت" گويند چون بین افراد دست به دست مي گردد. [ برو به در ] بیرون شو، خارج شو. کنایه از اینکه دل مبند، اعتنا کن اما اعتماد نکن؛ بالاخره نمی توان نسبت به دنیا بی اعتنا و بی توجه بود؛ اما اتکا و تکیه مکن [ نان مطلب ] انتظار سود از این دنیا نداشته باش، متوقع نباش [ سیه کاسه ] یک ترکیب و تعبیری بود که در گذشته بکار می بردند و امروز استعمال ندارد. "سیه کاسه" به معنای خسیس و بخیل و لئیم است که مقابل "سفید کاسه" قرار دارد؛ یعنی کریم و بخشنده ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ توصیفات دقیقی از دنیا می آورد و می گوید: اول اینکه دنیا گردون است؛ یعنی ناپایدار است. همان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: دنیا مثال سایه را دارد که الان اینجا است و لحضه ی دیگر جای دیگری است، الان بلند است و بعد کوتاه می شود، ساعتی هست و ساعتی نیست. و دوم اینکه دنیا سیه کاسه است؛ یعنی بخیل است و نسبت به آنچه از تو می ستاند، چیزی به تو نمی دهد؛ دنیا از تو جوانی و جان می گیرد ولی در مقابل هیچ به شما نخواهد داد؛ یعنی شما از این دنیا هیچ چیزی با خود نمی برید. و سوم اینکه کشنده است و تا آدمی را به خاک بر سر نکند، رهایش نمی کند. این گورستان ها نشانه ی خوبی بر این مدعا هستند. حافظ می گوید: از این دنیای لئیم و خصیص و بخیل و ناپایدار و مهمان کُش دور شو و فاصله بگیر و دل مبند و هرگز انتظار نیکی و احسان و خوبی از او نداشته باش؛ چرا که او میزبانی ایست که میهمانان خود را از پا در می آورد و کمر به قتل آنها می بندد. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah ________
و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها...