#از_بهار_بیاموز 🪴
#جلسه_نهم 📖
▫️حیات، واقعیتی است برتر از ماده▫️
ما این مقدار را میتوانیم بفهمیم که حیات و زندگی یک نوری است که از افق عالیتر و بالاتری بر ماده تاریک ظلمانی میتابد.
ماده در ذات خود فاقد حیات است، مرده است؛ در یک شرایط معینی مستعد میشود که یک روشنایی که افقش بالاتر و عالیتر از افق جسم و ماده و خواص ماده است در آن پیدا شود و آن را تحت تأثیر و تصرف و قوانین مخصوص خود درآورد و بر آن غالب و قاهر گردد.
برای کسانی که فکر خود را محدود و محصور نکرده اند به ماده و جسم دلیل واضحی است که افق عالیتر و بالاتری هم هست که تجلیاتی بر این مادهٔ بیجان میکند و تجلی خود را پس میگیرد، بسط میکند و قبض، احیا میکند و اماته.
البته از نقطه نظر توحید و خداشناسی ماده و حیات با هم فرق نمیکنند، هردو مخلوق خدا هستند،هردو به دست قدرت حق آفریده شده اند و قائم به ذات حق هستند؛
ولی از نظر کسانی که فکر خود را محدود و محصور ساختهاند و شعاع دیدشان از دیوار اجسام و خواص اجسام بالاتر نمیرود، لازم است درک کنند که عالم وجود منحصر به جسم و خواص جسم نیست؛ افقی بالاتر از جسم و اجسام هم هست که اثرش به اجسام میرسد؛ عالم وجود منحصر به این قشر جسم نیست؛ عوالمی در باطن این عالم هست که محیط به این عالم است و پیدایش حیات جلوه ای است از آن جهان که اگر احیاناً ماده در شرایطی صیقل بخورد نوری از آن جهان به آینه صیقل خوردهٔ ماده، یعنی ماده هایی که مستعد جاندار شدن شده اند می تابد.
شما در پیکره مرده ،ماده روشنی حیات میبینید، در میان جوهر سیال و متحرک ماده که میمیرد و زنده میشود یک رشته ثابتی از حیات میبینید؛ پس اگر چیزی که در ذات خود مرده است هست، چیزی هم که در ذات خود زنده است وجود دارد؛ اگر چیزی که در ذات خود متغیر و ناپایدار است هست، چیزی هم که در ذات خود ثابت و باقی است هست؛ اگر چیزی که و ذات خود بی نقش و بیصورت است هست، چیزی هم که عین نقش و صورت و فعلیت است وجود است.
▫️آیا حیات خاصیت ماده است؟▫️
البته ممکن است کسی خیال کند که حیات و زندگی جزء خاصیتهای ماده است و کمال زائد بر کمال ماده نیست. جواب این مطلب نیازمند بحث علمی عمیقی است.
آنچه که عجالتاً مناسب است گفته شود این است که ما این مقدار میتوانیم درک کنیم که هیچ عنصر مادی به تنهایی دارای حیات و زندگی نیست و خاصیت حیاتی و زندگی ندارد وقتی که دو عنصر یا بیشتر با هم ترکیب میشوند حداکثر این است که هر عنصری از آنچه خود دارد به دیگران هم میدهد، اما چیزی را که خود ندارد نمیتواند به دیگری بدهد. در نتیجه فعل و انفعال چند عنصر در یکدیگر حد اکثر این است که همگی دارای یک خاصیت عمومی میشوند که خارج از خاصیت هر یک نیست و به اصطلاح یک کیفیت متوسط پیدا میشود.
همان طوری که دانشمندان ـ و بالاخص دانشمندان جدید - تحقیق کرده اند، حیات باخواص عجیب خود هیچ گونه شباهتی با خواص ماده ندارد.
.
یکی از دانشمندان جدید میگوید ماده جز بر طبق قوانین و نظامات خود عملی انجام نمیدهد. ماده از خود قوه ابتکار ندارد، ولی حیات دارای قوۀ ابتکار است و هر لحظه نقشهای تازه و موجودات بدیع به عرصه ظهور می آورد.
حیات و زندگی حاکم و قاهر بر ماده است نه تابع و محکوم خاصیت ماده.
باز به قول همان دانشمند:
حیات و زندگی در اشکال متعدد خود - در شکل موجود تک سلولی و یا ماهیها و حشرات و پستانداران و مرغان هوا و انسان، در هر شکل و هیئتی باشد ـ بر عناصر طبیعت چیره میشود و آنها را وادار میکند از ترکیبات اصلی خود خارج شوند و به وضع و ترکیب جدیدی درآیند.
امروز دانشمندان عموماً گواهی میدهند بر اینکه جوهر حیات اگر از لحاظ قالب و حد، تابع ظرف ماده است، از بسیاری از جهات قاهر و غالب و حاکم بر ماده است؛ این طور نیست که صد درصد تابع ماده باشد و خاصیتی از خاصیتهای آن به شمار رود.
حیات و زندگی از خود تجلیاتی دارد که ماده بکلی فاقد آنهاست. همین که زندگی پیدا شد انواع جنبشها و حرکتها پیدا میشود که در سابق نبود؛ طراحی و نقشه کشی پیدا میشود، مهندسی پیدا میشود، زیبایی پیدا میشود، شعور و ادراک پیدا میشود، شوق و ذوق و عشق و حال پیدا میشود، نقشه و تدبیر پیدا میشود؛ چیزهایی پیدا میشود که در ماده بی روح نمونهٔ آنها به هیچ نحو وجود ندارد. همه عالم مرآت جمال و کمال باری تعالی است. همان مادۀ بیروح هم به اندازهٔ حظ وجودی خود آینه ای است از قدرت لایزال حق.
جهان مرآت حسن شاهد ماست
فَشاهِدٌ وَجْهَهُ فِي كُلِّ مِرْآت
ولی به همان درجه که حیات و زندگی از ماده کاملتر است، شهادت و حکایت حیات هم از خالق علیم حکیم بیشتر و رساتر از ماده است.
📚منبع: کتاب بیستگفتار/ استاد شهید مرتضی مطهری
برای دیدن قسمت قبل کلیک کنید.
#واحد_فرهنگی
#بسیج_دانشجویی_پرستاری_و_مامایی
🌱@bnm_mui