هرکس آبرو میخواد بره خونه ی امام حسین صدا بزنه :
آبروی دو عالم
آبروی دو عالم
آبروی دو عالم
#محرم
Mahmoud Karimi - Bia Bargardim.mp3
4.85M
- تا نگشتیم عزادار بیا برگردیم! . .💔
#مداحی
تو انتخاب من نبودی، سرنوشتم بودی.
تنها انگیزه ماندنم در این وانفسای شلوغ
در این زندگی بی اعتبار.
- عباس معروفی
اگر میتوانستم
از آسمان و سقفِ اتاقم عذرخواهی میکردم
بابت همهی شبهایی که به آنها خیره شدم
و چیزهایی را به یاد آوردم که باید فراموش میکردم ...!
• ماکسول دیاوه•
+شب بخیر:)
واحـــہ :)
پارت 4 . عشق صدا دارد. جای یه دست خونی روی دیوار بود خیلی ترسیدم روی نرده راه پله هم رد یه دست خ
پارت 5
. عشق صدا دارد.
هنوز صدایی از دهنم خارج نشده بود که دستش رو گذاشت روی دهنم .
_ هیس تو رو خدا جیغ نزن
سعی کردم دستش رو از روی دهنم بردارم ولی زور م نرسید .
_تو رو خدا چیزی نگو دستم و برمیدارم چیزی نگو
بعد آروم دستش و برداشت .
واقعا ترسیده بودم ، نگاهی به سر تا پاش انداختم .
لباس هاش همه خونی بودم . معلوم بود که زخمی شده .
یه لحظه توی ذهنم فکر کردم (انسانیت کجا رفته )
گوشه ی آستینش رو کشیدم و به سمت پله ها رفتم ، از پله پایین رفتم و وارد خونه شدم .
به سمت طبقه دوم رفتم ، اونم همین طور پشتم می اومد .
چراغ های خونه رو روشن کردم بعد به سمتش چرخیدم
_نمی دونم کی هستی چرا اینجایی یا چرا خونی ،خاکی هستی
ولی میدونم حتی زخمی شدی برای همین بهتر اول زخمت رو ببندی....
#عشق_صدا_دارد
واحـــہ :)
پارت 5 . عشق صدا دارد. هنوز صدایی از دهنم خارج نشده بود که دستش رو گذاشت روی دهنم . _ هیس تو رو خ
پارت 6
.عشق صدا دارد.
_نمی دونم کی هستی چرا اینجایی یا چرا خونی ،خاکی هستی
ولی میدونم حتی زخمی شدی برای همین بهتر اول زخمت رو ببندی
و بعد از اتاق خارج شدم
به سمت طبقه اول رفتم ، از توی کمد بابا لباسی در آوردم لباس سرمه ای بود .
رفتم بالا و وارد اتاقم شدم ، چند وقت پیش یه شلوار مشکی شیش جیب خریده بودم ولی بهم بزرگ بود ، اون و برداشتم .
از توی کمد یکی از حوله های مهمان رو برداشتم و به پایین رفتم .
صدای آبگرم کن می اومد چند دقیقه صبر کردم وقتی تقریبا چند ثانیه از قطع شدن آب گذشت بود چند تا تقه به در زدم و لباس ها رو که توی دستم بود جلو بردم .
بعد چند ثانیه دستی لباس رو از دستم گرفت .....