eitaa logo
امامزاده سید ابراهیم(ع) زنجان
2هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
335 ویدیو
45 فایل
وب سایت رسمی آستان مقدس امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان: www.esez.ir اینستاگرام http://instagram.com/ofoghznj آپارات https://www.aparat.com/esez https://zil.ink/esez شاره تماس دفتر حرم مطهر 02433320556 ارتباط با ادمین کانال @gharajeloo_amz
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ شعر ناصر دوستی از شعرای آئینی زنجانی در مورد شهید سرگرد «مهدی هادی» (شهید مدافع امنیت) وَ زخم حنجره جوشید و خون به راه افتاد وَ سوز اشک به مقتل به شکلِ آه افتاد و قدّ سرو بُلندی شکست و محشر شد! چکید اشک بنفشه که سرپناه افتاد دوباره سَروِ وطن سر به دار شد در باغ! تبر به گُرده این سرو بی گناه افتاد شبی شکست به خلوت تمامی بُغضش که قطره قطره ی اشکش درون چاه افتاد و روشنی به زمین زد تمام ظلمت را اگر چه خنجرِ شب در دلِ پگاه افتاد کلید فتح به دستان این مجاهد بود دوباره لشکر فتنه به اشتباه افتاد شهید کوه بُلندی ست استوار و رَصین به زیر پایش عدویش شبیه کاه افتاد و آفتاب میان کسوف سرخ نشست! همین که هاله ی سرخی به روی ماه افتاد تمام جادّه صحرای کربلا شد و بعد... دوباره یک تن زخمی به قتلگاه افتاد و آمدند به طوفش فرشته ها به زمین که کار بدرقه اش با چنین سپاه افتاد حُسین "مهدی" ما را گرفت در آغوش؛ هی اشک بود که از چشم ذوالجناح افتاد قرار بود که "مهدی" به آسمان برسد عروج سرخ برایش چه دلبخواه افتاد
نبی با خود زُلالی را برای ابر تار آورد به سمت تیره گی آیینه های بی غبار آورد و آیه آیه جاری شد به صحرا سوره ی باران تمام دشت گُل کرد و کویر تشنه بار آورد به لطف پنج تن آن روز ،خزان شد ریشه کن آن روز که بر دشت و دمن آن روز ،نبی با خود بهار آورد قرار این شد که در میدان تمامیّ کسان باشند نبی در لحظه موعود با خود چار یار آورد و تا مغلوب حق سازد مسیحی های نجران را به حُکم " قُل تَعالوا..." پنج تن را پای کار آورد دو کوکب با دو ماه آورد این نورُ علی نور است کنار کهکشان ،خورشید نوری بی شمار آورد شعاع نورشان باری به هر سمت و به هر سو رفت وَ صیتِ نامشان آری به اسلام اعتبار آورد حقیقت تا شود روشن ،تمام خاندانش را پیمبر پیش روی این گروه نابکار آورد شد آن چوب دوسر بُرد احتجاج پیش رو از پیش چرا که مصطفی خیرُالنّسا را در کنار آورد و ذکر "لافتی الّا علی را روی لب ها داشت یدُالله آمد و " لا سیفَ الّا ذوالفقار " آورد جوانمردی که در راه خدا بخشید جانش را نبی با خویش جان آورد، یعنی جان نثار آورد نبی از شهر یار آورد یعنی شهریار آورد شهی را پای کار آورد یعنی شاهکار آورد رسید و دست در دست وَلی الله نورُ الله نهان در انبیا را این اولوالعزم آشکار آورد محمد نور ایمان را به جان اهل نجران ریخت که یعنی اهل بیتش را به همراه این نگار آورد به یک ذکر لبِ "اَبنا" اساس فتنه را برچید دگر طاها چه غم دارد که با خود غمگسار آورد وَ ثُمَّ نَبتَهِل ..." قلب زمین آکنده از غم بود به قلب بی قرارِ این زمین احمد قرار آورد نبردِ پیش رو را باخت اُسقف سر به زیر انداخت که راهب آب شد از شرم و روی شرمسار آورد نظر بر اهل نجران کرد و مهر عشق طوفان کرد به خوان خویش مهمان کرد قومی را که خار آورد 🆔 @ofoghzanjan
🔰شعر ناصر دوستی شاعر توانمند و آئینی زنجانی بمناسبت اولین مراسم غبارروبی مردمی حرم مطهر امامزاده حضرت سیدابراهیم (ع) زنجان 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 عطر این درگاه قُدسی صبح و شب دست نسیم است در جوار قدسیِ اش گُل های هستی بی شمیم است روشنی بر روشنی "نورُ کَمِشکات" است اینجا آیه آیه سوره نور از ازل اینجا مُقیم است چون نگینی می درخشد گنبد آبی در افلاک بُقعه ای که جلوه نور خداوند حکیم است سردر آرامگاه و قامت گُلدسته هایش هر مناره حاصل معماری عهد قدیم است حک شده اَسماِ حُسنی' بر لب طاق مُقَرنَس هر کتیبه جلوه ی از نور رحمانُ الرّحیم است می رسد از صحن بوی حضرت موسی ابن جعفر باز هم بارانی_ از شوقش_ دو چشم یاکریم است دلنوازی از یتیمان است کار این قبیله سایه دستان مِهرش بر سر طفل یتیم است هر که هرچه خواهد اینجا می شود آخر اجابت دست خالی برنگردد هر کسی در این حریم است نور می ریزد به جان سائل مسکین ضربحش صاحب این بُقعه ی نورانی از بس که کریم است بر دل و جان گدا می ریزد او آیینگی را می شود روشن وجودش، آری این لطف عظیم است اهدِنا روی لبانش می رسد از راه ، اینجا زائر گُم کرده راهش در صراطُ المُستقیم است ملجأ درماندگان و بی پناهان است اینجا آستانش جان پناه و حُجره اش کَهفُ الرقیم است با خدا غرق تکلُم می شود شاعر در اینجا ابن حرم طور تجلّا، شاعر از لطفش کلیم است شاعرش از آستانش دست خالی برنگردد صاحب لطف کلام و صاحب طبع سلیم است آستان سیّد ابراهیم زنجان چون بهشت است از شمیمش کوچه کوچه شهر جنّاتُ النّعیم است مبدا شور است اینجا، مقصد هر دسته اینجاست مرکز شور و شعور هیئتی ها از قدیم است رسم و آیینش به راه و سُفره های نذری اش پهن؛ هر کسی که زائرش باشد در این نذری سهیم است باز لبریز این ضریح از عطر و بوی کاظمین است هز کسی که کرده طوفش شاملش اجری عظیم است زود می گیرد شفا از زاده ی بابُ الحوائج هرمریضی که دخیل افتاده و حالش وخیم است حک شده ترکیب بند مُحتشم روی ضریحش در حرم سوز مُحرّم از قدیم و از ندیم است از ضریحش عطر می بارد به وقت گردگیری در جوار قدسی اش گُل های هستی بی شمیم است 💠 پل‌های ارتباطی آستان مقدس امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان👇 🆔 esez.ir 🆔 https://eitaa.com/ofoghzanjan 🆔 https://www.aparat.com/esez
تقدیم به امامزاده واجب التعظیم حضرت سیّد ابراهیم ابن موسی ابن جعفر (ع) اینجا نگاه پنجره ها جانب قم است آیینه غرق حسّ و خیال و تجسّم است سرشار از عطر ضامن آهوست این حرم خورشید ما برادر خورشید هشتم است در این بهشت پنجره فولاد دیگری ست کارش روا نمودن حاجات مردم است نور است و نور ،روشنی اش روی روشنی مهتاب در برابر این آستان گُم است روشن ز نور گنبد آبی ست کهکشان گرم طواف کوکبه اش خیل انجُم است گُلدسته ها به وقت اذان دیدنی ترند لب هایشان هر آینه گرم ترنُّم است در وصف این بهشت زمینی همین بس است نور خدا درون حرم در تلاطم است انگورهای حک شده بر شانه ی ضریح شیرین ترین شراب در آیینه خُم است ساییده سر به خاکِ درِ آستان قُدس دریا به وجد آمده غرق تیمم است اینجا کویر تَف زده گُلزار می شود سهم کویر مزّه‌ ی سیب است و گندم است گر گریه هست گریه شوق است در حرم سهم لب تَرَک زده اینجا تبسُّم است در گوشه گوشه ی حرم آثاری از شفاست درمان شود دلی که دُچار تالُّم است حتّی دخیل بسته به پای ضریح گَرد بین غبار و آینه اینجا تفاهم است هر زائری که پای نهاده در این حرم روی لبش طنین "سَلامُ عَلیکُم" است پهن است سفره کرمش بر گدا و شاه اینجا فقیر غَرقه ی ناز و تنعُّم است طور تجلّی است حرم زائرش کلیم دل با خدا به کُنج حرم در تکلُّم است فهمیدنش نه! کار غزل نیست، بی گمان هرکس ز فهم دم بزند در توهّم است ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💠 به کانال آستان مقدس امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان بپیوندید👇 🆔 esez.ir 🆔 https://eitaa.com/ofoghzanjan 🆔 https://www.aparat.com/esez
از آسمان قُدس با گُلبانگ جبرائیل "اِنّا فَتَحنا..." بار دیگر می شود تنزیل خندان "هَنیّه" می رود بر روی بام قدس آیات قدسیِّ خدا را می کند ترتیل تمثال یارانش همه" قدسُ لَنا "بر لب "عبدُالعَزیز و عَقل"(۱) این یاران بی تمثیل قاسم خیالت تخت این پرچم نمی اُفتد بر خاک افتاده اگر چه جسم اسماعیل از داغ اسماعیل نو شد داغ ابراهیم برخاسته تا آسمان ها ناله صد ایل لحظه به لحظه قدرت پوشالی صهیون با خون پاک این شهیدان می رود تحلیل روز قیام و لحظه مرگ تلاویو است وقتی که خواهد زد به صور خویش اسرافیل مرگ رژیم غاصب صهیون ،نزدیک است سر وقت اسرائیل خواهد رفت عزرائیل چیزی نمانده تا مُحقّق گردد این وعده از روی نقشه محو خواهد گشت اسرائیل بنگر که موشک های ما طیرُ اَبابیل اند اکنون رسیده روز نابودیّ قوم فیل دیگر به قوم ابرهه راه نجاتی نیست آخر اصابت می کند بر فرقشان سجّیل طومار اسرائیل را پیچیده درهم خون مانند فرعون غرق خواهد شد به موج نیل هرکس که جانش را نثار راه قرآن کرد با دست ثارالله در فردوس شد تجلیل مژده که روزی آخرین خورشید می آید روز ظهورش انتفاضه می شود تکمیل 🖊 شعر از 🇵🇸 تقدیم به شهیدالقدس __________________________________ ۱_ از رهبران حماس که توسط رژیم غاصب و منحوس و سفاک صهیونیستی به شهادت رسیدند(یاران شهید اسماعیل هنیه) 💠 پل‌های ارتباطی آستان مقدس امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان👇 🆔 esez.ir 🆔 https://eitaa.com/ofoghzanjan 🆔 https://www.aparat.com/esez 📞 02433320556
8.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢🔰 گزیده‌ای از شعرخوانی به زبان آذری 🏴 بمناسبت ایام فاطمیه ♦️پخش از شبکه افق 💠 پل‌های ارتباطی حرم مطهر امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان👇 🆔 esez.ir 🆔 https://eitaa.com/ofoghzanjan 🆔 https://www.aparat.com/esez 📞 02433320556
امشب بنام حضرت موسی ابن جعفر است جان جهان و میوه ی باغ پیمبر است کاظم سَلیل صادق و از نسل حیدر است ذُریّه و سُلاله ی زهرای اطهر است بسکه دخیل دامن او دست خواهش است مُشکل گُشاشت نامش و راز گُشایش است والا نسب به حضرت طاهاست مُنتسب خورشید هفتم است و امام است و منتخب موسای ما امام عجم هست و هم عرب ای خوش به حال آنکه شده موسوی نسب محبوب موسوی نسبان در عوالم اند ذُریّه های حضرت موسای کاظم اند نامش به دل نشسته که دریاست در سبو دل یک هوای تازه طلب می کند از او زخم دل خزان زده را می کند رفو باید گرفت قبل نوشتن از او وضو جان در هوای حضرت موسی ابن جعفر است مست از دعای حضرت موسی ابن جعفر است این کاظمین قبله حاجات مردم است مانند کربلا و نجف، مشهد و قم است عطر حرم رسیده و جان در تلاطم است بس باشکوه و شوکت دنیا در او گم است این کاظمین قبله و بابُ النّتایج است بابُ المُراد حضرت باب الحوائج است این بارگاه مَهبط نور و ملائکه ست وقت طواف ذکر فرشته وَبارِک است باران به صحن آینه در حال چک چک است نور ضریح موجب ایمان مُشرک است جان چون کبوتریست نشسته به گنبدش هر لحظه چرخ می زند او دور مرقدش در شهر کاظمین که بابُ النتایج است کوچه به کوچه سکّه این شاه رایج است سائل کنار سفره ی باب الحوائج است وصفش از عهده ی قلم و وازه خارج است بر کاظم آنکسی که مرید است و واله است در سایه سار لطف همین عبدصالح است در مورد امام همین نکته کافی است باب الحوائج است و رئوف است و عافی است هر دم دخیل بسته ی او بِشر حافی است شاعر اسیر او، نه اسیر قوافی است وَالکاظمینَ غَیظ که قرآن گواه اوست از جرم من گذشت دلم در پناه اوست رفته ست نور آینه تا بی کرانه ها ماه است روشنای همه آشیانه ها باید که روزه باز کند، با بهانه ها می بارد آه بر سر او تازیانه ها مردی که رنج برده و رنجور و رَنجه است زنجیر دور گردن او ، در شکنجه است مردی قرین قاتل خود بی قرینه بود او داغدار روضه ی پهلو و سینه بود قاتل کسی که مست و پُر از حقد و کینه بود بابُ الرّضا غریب و کنارش کسی نبود قاتل به روی سینه خورشید پا گذاشت زد تازیانه حُرمت او را نگه نداشت انگار قعر سِجن پُر از عطر سیب بود روی لبانش آیه اَمّن یُجیب بود دور از کنار دخترش آقا غریب بود خورشید اسیر سیلی یک نانجیب بود پهلوی مرد زخمی و هی درد می کشید آه از دلش ز کینه نامرد می کشید افتاده روی خاک عبایی که پربهاست زندان پر از شمیم غریبانه ی خداست امشب سکوت محبس هارون پُر از صداست یک مرد آه می کشد و غرق در دعاست تسبیح دانه دانه به او گریه می کند زنجیر و تازیانه به او گریه می کند زنجیر آه همدم موسی ابن جعفر است دیوار غرق در غم موسی ابن جعفر است زندان که بزم ماتم موسی ابن حعفر است دلمرده زنده از دم موسی ابن جعفر است بارید تازیانه و دست دعا شکست کشتی به خون نشست و دل ناخدا شکست زنجیر هم به پای امامش دخیل بست یک عمر هم به گوشه زندان غم نشست از جان خویش آنکه غریبانه شُست دست شاعر بخوان که روضه ناب "کلامی" است "این تازیانه خوردن او ارث مادری ست زنجیر اوج روضه ی ترکان آذری ست " زنداندا سالدیلار آقانین آشیانه سین وقت اولدو قمرولار اوخوسون غم ترانه سین اندیردی آه سِند لعین تازیانه سین نیلوفره بو ضربه لر اوخشاتدی شانه سین واردی یری کی شیعه لرین قلبی داغلانا مولا روا دییلدی کی زنجیره باغلانا 💠 به کانال آستان مقدس امامزاده حضرت سید ابراهیم (ع) زنجان بپیوندید👇 🆔 esez.ir 🆔 https://eitaa.com/ofoghzanjan 🆔 https://www.aparat.com/esez