✅ قصه طالوت (بخش اول)
🔹 بر اساس آیات 246 تا 251 سوره بقره
🔻 بعد از مرگ موسی، سرانِ یهود به پیامبر جدیدشان گفتند: «برای ما فرماندهی منصوب کن تا تحت فرمان او در راه خدا با دشمن بجنگیم!»
أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ
پیامبرشان در جوابشان پرسید: «اگر فرمان جنگ به شما داده شود، آیا احتمال نمی دهید که از دستور فرمانده نافرمانی کنید و با دشمن نجنگید؟»
گفتند: «وقتی توسط دشمن از شهر و دیارمان اخراج و آواره شدهایم و از فرزندانمان جدا افتادهایم، چرا با او نجنگیم؟»
اما هنگامی که فرمان جنگ برای آنها صادر شد، جز عدّه کمی، همگی از دستور فرمانده سرپیچی کردند. خدا خودش کسانی را که با نافرمانی از دستورات واجب و حرامش در حقش ظلم می کنند، خوب می شناسد.
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
پیغمبرشان همچنین به آنها گفت: «طالوت را قطعاً خود خدا به عنوان فرمانده شما منصوب کرده؛ پس چرا از دستورش نافرمانی می کنید؟»
سران یهود، متکبّرانه پاسخ دادند: «چطور فرماندهی ما در دست او باشد، در حالی که خود ما به خاطر سابقه حکومت اجدادمان بر یهودیان، برای فرماندهی، لایقتر از او هستیم؟ ثانیاً از طرف خدا ثروت چندانی هم به او داده نشده.»
وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
پیامبرشان تأکید کرد: «اوّلاً قطعاً خود خدا طالوت را بر شما برگزیده؛ ثانیاً به او بیشتر از شما تسلّط بر احکام شرعیِ فرماندهی و قدرت جسمی داده؛ ثالثاً خدا فرماندهی در روی زمینِ خودش را به هر کسی که خودش بخواهد، می دهد؛ رابعاً اینکه خودتان را ثروتمند و او را فقیر می بینید، این خداست که گشایشدهنده روزی است و آگاه از همه چیز؛ و حالا همان خدا او را برای فرماندهی تعیین کرده. پس نافرمانی شما از او منطقی نیست.»
پیغمبرشان ادامه داد: «علاوه بر آن دلایل، نشانه منصوب شدن طالوت از طرف خدا این است که صندوقی به دست شما می رسد که با دیدنش عقلتان قانع و دلتان آرام می شود؛ چون بعضی از یادگارهای خاندان موسی و خاندان هارون در آن است و علاوه بر این، فرشتگان آن را حمل می کنند. شما اگر واقعاً مؤمن باشید، نشانه حقانیت فرماندهی طالوت و منصوب شدنش از طرف خدا قطعاً در این صندوق هست.»
#قصه #بنی_اسرائیل #طالوت #جالوت #قرآن
https://eitaa.com/ofoqeandisheh
قصه طالوت (بخش دوم)
🔻 خلاصه اینکه پذیرفتند؛ اما وقتی طالوت همراه با آن لشکریانِ کمتعداد به راه افتادند و از شهر فاصله گرفتند، او در بین لشکریانش اعلام کرد
فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
: «خدا قبل از جنگ، اطاعتپذیری شما را با ممنوع کردنِ نوشیدن از یک نهر آب، امتحان می کند. هر کس از آن نهر آب بنوشد، از سپاهیان من نیست و هر کس از آن نخورَد، قطعاً جزء لشکر من خواهد بود؛ به استثناء کسی که با دستش فقط یک مشت از آن بخورد. این مقدار، اشکالی ندارد.»
وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
نتیجه این شد که به جز عدّه کمی، همگی از آن آب خوردند و در امتحان اطاعتپذیری رد شدند. تازه وقتی که طالوت و همین لشکریان معدودِ مطیعش از آن نهر گذشتند، از عِدّه و عُدّه لشکر دشمنشان جالوت که باخبر شدند، آنها که آن یک مشت آب را خورده بودند، گفتند: «ما که امروز توان مقابله با جالوت و سپاهیانش را نداریم.»
اما در بین آنها کسانی که اصلاً از نهر آب ننوشیده بودند و به دیدار خدا در دادگاه قیامت اعتقاد راسخ داشتند، گفتند: «چه بسا به اذن خدا یک گروه کمتعداد بر یک گروه پرشمار پیروز شدهاند. خدا هم که با اهل مقاومت است و پشتیبان آنها.»
همین مؤمنان مطیع، وقتی با جالوت، فرمانده سپاه کفر و لشکریانش روبرو شدند، با خدا این گونه مناجات کردند: «مولای ما! قدرت صبر و مقاومت به ما بده و ما را در اطاعت از دستورات خودت ثابتقدم کن و بر جبهه کفر، پیروزمان گردان!»
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ
سپاه طالوت در نتیجهی همین اطاعت و مقاومت بر اجرای دستورات خدا، به اذن الهی لشکریان جالوت را شکست داد و سربازی به نام داود، جالوت را کشت. خدا هم پس از آن، فرماندهی و دانش احکام و دستورات خود را به داود داد و علم آنچه را که می خواست، به او آموخت. واقعاً اگر خدا جنگ با دشمن را واجب نمی کرد و به این وسیله، جلو بعضی از انسانها را به وسیله بعضی دیگر نمی گرفت، تمام زمین را فساد می گرفت؛ اما خدا به همه جهانیان لطف و احسان دارد و به همین دلیل جنگ با دشمن کافر را واجب کرده.
#قصه #بنی_اسرائیل #طالوت #جالوت #قرآن
https://eitaa.com/ofoqeandisheh