🦋🌺🦋🌹🦋💐🦋🌸🦋🌷🦋🌾#شعر #پیامبرعزیزما
بچه ها سلام !
پیامبر عزیز ما
وقتی می رفت تو کوچه ها
خنده به لب، سلام می داد
به هر که ، حتی بچه ها
گل پسر عزیز سلام
غنچه ی خوب من سلام
حمید سلام، سعید سلام
حسین سلام، حسن سلام
دختر کوچکم سلام
غنچه ی ناز من سلام
زهره سلام ، زهرا سلام
سارا سلام ، سوسن سلام
بچه ها از سلام او
خوش حال وخندان می شدند
کوچه ها از سلام او
مثل گلستان می شدند شاعر#سیدمحمدمهاجرانی https://eitaa.com/ofoqeandisheh/1356
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴دوستم کجاست ؟
پیامبر عزیز ما
با هر که میشد آشنا
گاهی می رفت به پیش او
گاهی می گفت: چیشم بیا
اگر سه روز خبر نداشت
از حال و روز یک نفر
از این و آن سئوال می کرد
از رفیق ما چه خبر ؟
اگر که بیمار شده بود
فوری می رفت به دیدارش
سفر که رفته بود، می گفت:
خدا! خودت نگه دارش شاعر#سیدمحمدمهاجرانی #شعر #پیامبرعزیزما #عیادت https://eitaa.com/ofoqeandisheh/1356
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴خرما
یک روزی باغبانی رفت
پیش پیامبر خدا
روی سرش گذاشته بود
سینی پر از خرمایی را
سینی را بُرد نزدیک و گفت :
بفرمائید که نوبَر است
خرمای خوب باغِ من
شیرین تر است و بهتر است 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
پیامبر عزیز ما
نگاهی کرد به دور و بَر
دید که نشسته یک پسر
به تنهایی کنار در
کنار او آمد و گفت:
بفرما خرما ، کوچولو
تازه و خوب و نوبر است
بردار از این ها کوچولو
گل پسر از جا زود پرید
لب ها را پاک کرد با زبان
خرمایی را گرفت و زود
با شادی انداخت تو دهان
خرما را خورد و رفت نشست
پیشِ پیامبرخدا
توی دلش می گفت:با خود
کاشکی می خوردم دو سه تا 🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙🥙 شاعر#سیدمحمدمهاجرانی #شعر #پیامبرعزیزما #خرما #تعارف https://eitaa.com/ofoqeandisheh/1356