تحلیل رابطه سیاست و اخلاق در اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی
در اندیشه رهبر انقلاب اسلامی، سیاست و اخلاق دو مقوله تفکیکناپذیرند که هر یک دیگری را معنا و هدایت میکند. برخلاف نگرشهای واقعگرایانه (Realist) که سیاست را عرصهای مستقل از ارزشهای اخلاقی میدانند، رهبر انقلاب سیاست را نهتنها تابع اخلاق، بلکه بستری برای تحقق آن در سطح جامعه معرفی میکنند. این دیدگاه برخاسته از نگاه تمدنی اسلام به حکمرانی است که در آن، سیاست بدون التزام به اخلاق مشروعیت و مقبولیت خود را از دست میدهد.
۱. سیاست در چارچوب اخلاق اسلامی
رهبر انقلاب بر این باورند که سیاستورزی در جامعه اسلامی باید در چارچوب اصول اخلاقی و ارزشی قرار گیرد. این امر را میتوان در توصیههای مکرر ایشان درباره رعایت انصاف، عدالت و پرهیز از دروغ، تهمت و بداخلاقی در فضای سیاسی مشاهده کرد. برخی از مهمترین مبانی اخلاقی سیاستورزی در اندیشه ایشان عبارتاند از:
صداقت و اخلاص در گفتار و رفتار سیاسی: ایشان تأکید دارند که سیاستمداران باید با نیت خالص برای خداوند و به دور از مصلحتاندیشیهای شخصی سخن بگویند:
«عقل این سیاسیبازیها و سیاسیکاریهای متعارف نیست؛ اینها خلاف عقل است… شاخصش هم برای ما این است که نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف، اخلاص داریم یا نه؟» (بیانات در سالروز عید مبعث، ۱۳۸۸)
عدم بیعدالتی حتی نسبت به دشمن: ایشان با استناد به آیه قرآن، بر ضرورت رعایت عدالت حتی در مواجهه با مخالفان تأکید دارند:
«اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بیانصافی کنید.» (دیدار شرکتکنندگان مسابقات قرآن، ۱۳۸۸)
لزوم پرهیز از قضاوت ناعادلانه و تخریب شخصیتها: ایشان نسبت به برچسبزنیهای سیاسی هشدار داده و توصیه میکنند که افراد بدون دلیل به عناوینی همچون «منافق» یا «ضد ولایت فقیه» متهم نشوند:
«نمیشود هر کسی را بمجرد یک خطائی یا اشتباهی گفت منافق… در تشخیصها خیلی باید مراقبت کنید.» (دیدار بسیجیان، ۱۳۸۸)
۲. سیاستورزی در چارچوب تمدن اسلامی
رهبر انقلاب، پیوند سیاست و اخلاق را نهتنها در سطح فردی، بلکه در ساحت تمدنی نیز ضروری میدانند. از نگاه ایشان، سیاستورزی صحیح باید در خدمت تحقق جامعهای باشد که ارزشهای اسلامی همچون عدالت، اخوت، صداقت و انصاف در آن نهادینه شود. این دیدگاه را میتوان در توصیههای ایشان درباره نقش دولتها در ایجاد فضای سالم اجتماعی مشاهده کرد:
لزوم گسترش فضای حسنظن و پرهیز از شایعهسازی: ایشان هشدار میدهند که فضای عمومی جامعه نباید بر اساس سوءظن و شایعه بنا شود، بلکه باید بر پایه اعتماد و همدلی باشد:
«فضای جامعه را فضای برادری، مهربانی، حسنظن قرار بدهیم.» (خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۸)
تأکید بر حکمرانی عادلانه:
در اندیشه ایشان، حکومت اسلامی موظف است از طریق سیاستگذاریهای صحیح، اخلاق اجتماعی را تقویت کند. یکی از مصادیق این امر، سیاستهای کلان جمعیتی است که در سال ۱۳۹۳ از سوی ایشان ابلاغ شد و هدف آن، ایجاد شرایطی برای تقویت نهاد خانواده و ارتقای اخلاق عمومی جامعه بود.
۳. تقوای سیاسی و مسئولیت اجتماعی نخبگان
رهبر انقلاب، نخبگان سیاسی و اجتماعی را مسئول ایجاد و حفظ فضای اخلاقی در سیاست میدانند. در این راستا، ایشان از نخبگان انقلابی و متدین میخواهند که در بیان دیدگاههای خود، «قول سدید» را رعایت کنند:
لزوم رعایت تقوا در گفتار و نوشتار سیاسی:
«تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است.» (خطبههای نماز جمعه تهران، ۱۳۸۹)
انتقاد مسئولانه و دوری از ظلم در قضاوت سیاسی:
«اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.» (همان)
نتیجهگیری
در اندیشه رهبر انقلاب اسلامی، سیاست بدون اخلاق، کارآمدی و مشروعیت خود را از دست میدهد. این نگاه، الگویی از «سیاست اخلاقی» ارائه میدهد که در آن، قدرت وسیلهای برای تحقق عدالت، صداقت و کرامت انسانی است. این رویکرد، سیاست را نه بهعنوان ابزار کسب قدرت، بلکه بهمثابه بستری برای تحقق آرمانهای انسانی و الهی میداند.
ابعاد عملی این نگرش در جامعه اسلامی:
۱. اصلاح فرهنگ سیاسی جامعه بر اساس اصول صداقت، انصاف و پرهیز از تخریب شخصیتها.
2. الزام نخبگان و سیاستمداران به رعایت تقوای سیاسی در اظهارات و رفتارهای خود.
3. ایجاد سیاستهای اجتماعی و حکمرانی عادلانه که زمینهساز اخلاقمداری در سطح عمومی باشد.
4. تعامل سازنده با مخالفان و منتقدان بر اساس عدالت و انصاف، نه بر پایه انتقامجویی و تخریب.
این نگرش، اگر تحقق یابد، میتواند الگویی برای تمدن نوین اسلامی باشد
🔰تهیه کننده: کانال افق تمدنی اسلام
https://eitaa.com/ofoqetamadon
مقاله پژوهشی
نمود تقابل قدریه با حکومت اموی در میراث روایی اهل سنت تا پایان قرن چهارم
عنوان انگلیسی
The Repercussion of the Qadariyyah's Confrontation with Umayyads in Sunni Hadith Literature up to the Fourth Century AH
نویسندگان
1 محمد فرقان گوهر دکتری تاریخ تمدن اسلامی، گروه تاریخ تمدن و معاصر، جامعه المصطفی العالمیه، قم، ایران(نویسنده مسئول).
2 نعمت الله صفری فروشانی استاد گروه تاریخ تمدن و معاصر، مجتمع تاریخ، سیره و تمدن اسلامی، جامعه المصطفی العالمیه، قم، ایران.
چکیده
قدریه، جریانی فکری-سیاسی در قرن نخست هجری بود که در واکنش به سیاستهای بنیامیه برای تثبیت قدرت شکل گرفت. حکومت اموی با مبارزات همهجانبه علیه این جریان، تلاش کرد نفوذ آن را مهار کند. این پژوهش با روش تحلیل تاریخی و بررسی منابع مکتوب، بسترتاریخی-فکری دو جریان را واکاویده و بازتاب تقابل میان قدریه و حاکمان و هواداران بنیامیه را در میراث روایی اهل سنت تحلیل میکند. مسئله اصلی پژوهش، تحلیل نحوه انعکاس این تقابل در روایات اهل سنت در چهار سده نخست اسلامی است. یافتهها نشان میدهد این نزاع در منابع روایی پیرامون سه محور عمده بازتاب یافته است:1. محور سیاسی-مذهبی روایاتی را شامل می شود که بازتابی منفی از نفوذ قدریان در جامعه دارند و مشوق حذف فیزیکی آنان هستند.2. در محور فرهنگی-اجتماعی قدریه با هویتی منفی، همچون "مجوس امت"، معرفی شدهاند که به انزوای اجتماعی آنان انجامیده است.3. محور کلامی-اعتقادی متنوعترین روایتها را شامل میشود و قدریه را با صفاتی چون شرک، کفر، دشمنی با خداوند، زندقه، و انکار قدر الهی توصیف کرده است. این مطالعه نشان میدهد که این نزاع، بازتابی از نبرد ایدئولوژیک میان گفتمان عدالتمحور قدریه و دستگاه حاکمه جبری بود. به تدریج، این تقابل سیاسی به نزاع عقیدتی تغییر یافت و از میراث حدیثی برای تقویت گفتمان جبری بهره برداری شد.
کلیدواژهها
قدریه، امویان، اهل حدیث، میراث روایی اهل سنت، مناسبات تکفیری، مجوسی پنداری
منبع: مجله علمی پژوهشی علم و تمدن در اسلام
لینک دانلود:
https://mag.mpte.ir/article_213851.html
🔰 کانال افق تمدنی اسلام
https://eitaa.com/ofoqetamadon
باسلام و احترام
👆👆👆
مقاله پژوهشی تازه انتشار یافته از اینجانب با راهنمایی استاد گرامی ام جناب دکتر نعمت الله صفری فروشانی دام عزه
🌹🌹🙏
نصیحت حضرت لقمان به فرزندش:
"يَا بُنَيَّ، إِنِّي حَمَلْتُ الجَنْدَلَ وَالحَدِيدَ وَكُلَّ حِمْلٍ ثَقِيلٍ، فَلَمْ أَحْمِلْ شَيْئًا أَثْقَلَ مِنْ جَارِ السُّوءِ. وَذُقْتُ المَرَارَاتِ كُلَّهَا، فَلَمْ أَذُقْ شَيْئًا أَمَرَّ مِنَ الفَقْرِ. يَا بُنَيَّ، اِتَّخِذْ أَلْفَ صَدِيقٍ، والأَلْفُ قَلِيلٌ، وَلَا تَتَّخِذْ عَدُوًّا وَاحِدًا، والوَاحِدُ كَثِيرٌ."
ترجمه:
"پسرم، من سنگهای بزرگ، آهن و هر بار سنگینی را حمل کردهام، اما چیزی سنگینتر از همسایه بد نیافتهام.
و تمام تلخیهای روزگار را چشیدهام، اما چیزی تلختر از فقر نچشیدهام.
پسرم، هزار دوست بگیر، که هزار هم کم است، و حتی یک دشمن نگیر، که یکی نیز زیاد است."
📚منبع: قصص الأنبياء، نعمتالله جزایری، ص ۳۴۱
🔰کانال افق تمدنی اسلام
@ofoqetamadon
زندگی چه تراژدی عجیبی دارد!
یک انسان فقط حدود پنجاه سال فرصت دارد که در این دنیا زندگی کند و کار کند.
سی سال اول عمرش را صرف درس خواندن و یادگیری میکند، بعد وارد میدان عمل میشود و با بیست سال تلاش بیوقفه، به اوج موفقیت میرسد.
اما درست در همان لحظهای که فکر میکند به همه چیز دست پیدا کرده، ناگهان مرگ، بیصدا سر میرسد و او را با خود میبرد—به جهانی که در آن، نه قصرهایش ارزشی دارند و نه مهارتهایش اهمیتی.
چقدر شخصیت انسان باعظمت و پرمعنا به نظر میرسد، اما اگر آخرت را در نظر نگیریم، همین شخصیت چقدر پوچ و بیارزش میشود!
— مولانا وحیدالدین خان، دفتر یادداشت، ۱۲ دسامبر ۱۹۸۳
🔰کانال افق تمدنی اسلام
@ofoqetamadon
موفقیت
اگر تلاشی برای هدفی نادرست به نتیجه برسد، همچنان یک شکست محسوب میشود. اما اگر تلاشی برای هدفی درست به نتیجه نرسد، باز هم موفقیت است. آنچه اهمیت دارد، نه صرفاً دستیابی به موفقیت، بلکه انتخاب هدفی شایسته و درست است.
بعضیها میگویند باید در زندگی موفق شویم تا دوستانمان خوشحال شوند، اما در حقیقت، آنها موفقیت را برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران میخواهند، نه برای رشد واقعی خود.
عنکبوت، تار ظریف و هندسی خود را میبافد، گویی یک مهندس زبردست یا ریاضیدانی ماهر است. اما هدفش بافتن تار نیست، بلکه شکار مگس است. او با خلق شبکهای ظریف، طعمه را به دام میاندازد.
انسانی که در مسیر زندگیاش گم شود، سرگردان باشد، در پیچوخمهای راه سردرگم شود و ناگهان نشانی از مقصد بیابد و به آن برسد، در حقیقت، تمام مسیر و رنجهایش بخشی از موفقیت او محسوب میشود. کسی که در نهایت به هدف میرسد، کل سفرش موفقیتآمیز بوده است. همانگونه که اگر خداوند گناهان بندهای را ببخشد، گذشتهاش دیگر اهمیتی ندارد، و اگر کسی به اسلام برسد، کفر پیشین او دیگر ارزشی برای یادآوری ندارد.
چراغی که در آینده روشن شود، تاریکیهای گذشته را نیز از میان میبَرد. اگر اندیشه با امید و یقین همراه شود، گذشته دلنشین و آینده روشن خواهد شد. روشنایی از فکر انسان سرچشمه میگیرد، نه از اتفاقات و حوادث.
فرعون در ظاهر یک پادشاه موفق بود؛ ثروت داشت، در میان مردم صاحب قدرت و احترام بود، فرمانروایی میکرد و دستوراتش اجرا میشد. اما موسی(ع)، پیامبر خدا، خانهبهدوش، آواره در بیابانها، از این دیار به آن دیار در حرکت بود. حالا قضاوت کنید: چه کسی حقیقتاً موفق بود و چه کسی شکست خورده؟ پاسخ، از پیش روشن است.
خداوند شما را در زندگی چنان موفق گرداند که خود، این زندگی را بپذیرد و بر ضعفهایتان رحمت آورد، چراکه این، همان کلید گشایش هر سختی است.
✍ واصف علی واصف رح
🔰 ترجمه و تهیه کننده: کانال افق تمدنی اسلام
@ofoqetamadon
مهدویت
اعتقاد به مهدویت یکی از ویژگیهای برجسته ادیان ابراهیمی بوده است. هرچند به این ادیان محدود نمیشود، بلکه در آیینهای کهنی مانند زرتشت، هندوئیسم، بودیسم و سایر ادیان نیز مفاهیمی مشابه یافت میشود. با این حال، در ادیان ابراهیمی—یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام—اعتقاد به مهدی(عج) جایگاهی خاص و ممتاز دارد.
بر اساس این باور، مهدی(ع) شخصیتی الهی است که زمین را سرشار از عدالت و انصاف خواهد کرد و جهانیان را از ظلم و استبداد رهایی بخشیده و به سوی نور و حقیقت هدایت خواهد کرد.
گرچه در قرآن کریم بهطور صریح از این مفهوم سخن به میان نیامده است، اما آیاتی وجود دارد که به وعدهی الهی دربارۀ حاکمیت مستضعفان بر زمین و غلبۀ دین حق اشاره میکنند. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
"و ما اراده کردهایم که بر کسانی که در زمین به استضعاف کشیده شدهاند، منت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم." (القصص: ۵)
همچنین در آیهای دیگر آمده است:
"او کسی است که پیامبر خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان آن را ناخوشایند بدانند." (التوبه: ۳۳)
این آیات، مفاهیمی همچون *وراثت زمین، خلافت الهی، استقرار مستضعفان در قدرت* و *غلبۀ دین حق* را آشکار میسازند که میتوان آن را پشتوانهای الهی برای اندیشۀ *مهدویت* دانست، چراکه این وعدهها تاکنون در مقیاس جهانی بهطور کامل محقق نشدهاند.
مسلمانان در طول تاریخ، بر بخشهای وسیعی از جهان حکومت کردهاند و تمدن اسلامی برای مدتهای طولانی بر فرهنگ و سیاست غالب بوده است، اما هنوز آن چشمانداز جهانی از عدالت و انصاف، که در قرآن و روایات وعده داده شده، بهطور کامل تحقق نیافته است.
این یک واقعیت انکارناپذیر است که هر اندیشۀ فراگیر، خود راجهان شمول میداند و این همان عاملی است که برخی مکاتب فکری را به ارائهی نظریۀ *"پایان تاریخ"* سوق داده است. در همین راستا، فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز ژاپنیتبار آمریکایی، در دهۀ ۱۹۹۰ میلادی، لیبرال دموکراسی را آخرین مرحلۀ تکامل تاریخ بشر دانسته و نظریۀ مشهور خود را با عنوان "پایان تاریخ" (The End of History) ارائه کرد. او این نظریه را در کتاب خود "پایان تاریخ و انسان واپسین" (The End of History and the Last Man)به تفصیل شرح داده است.
این نظریه، در اصل، برگرفته از فلسفۀ هگل دربارۀ تاریخ بود. فوکویاما معتقد بود که بشر به نقطۀ نهایی تکامل فکری و ایدئولوژیک رسیده است و از این پس، لیبرال دموکراسی تنها نظام سیاسی و اقتصادی پایدار خواهد بود که میتواند سلطۀ خود را در جهان حفظ کند. به باور او، آرزوی نهایی بشریت همین است و دیگر هیچ ایدئولوژی یا نظام اجتماعی جدیدی پدید نخواهد آمد.
اما تاریخ نشان داده است که هیچ نظریۀ "پایان تاریخ" قطعیت ندارد. پیش از این، کارل مارکس، "کمونیسم" را نقطۀ نهایی تاریخ میدانست، همانگونه که فوکویاما پس از فروپاشی شوروی، این نظریه را به سود سرمایهداری مطرح کرد.
میتوان این تفکر را شکل نهایی *"روح زمانه" (Zeitgeist)* در فلسفۀ **هگل دانست، به این معنا که نخبگان فکری هر عصر، آنچنان در سیطرۀ فضای فکری زمانۀ خود گرفتار میشوند که محدودۀ اندیشهی خویش را *"پایان تاریخ"* تصور میکنند.
مهمترین و محوریترین ویژگی*مهدویت*، استقرار عدالت و انصاف در سطح جهانی است. این آرزویی فطری است که همواره در دل محرومان و ستمدیدگان جهان زنده بوده است. در احادیث اسلامی، برجستهترین ویژگی امام مهدی (ع) اینگونه توصیف شده است:
"او زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد، همانگونه که پیش از آن از ظلم و جور لبریز شده بود."
*مهدویت*، تجلی والاترین مفهوم عدالت است؛ عدالتی که در آن ارزشهای الهی بر همۀ نظامهای بشری چیره خواهد شد، عدل و انصاف در سراسر جهان گسترده خواهد گشت، انسان به کمال عقلانی خواهد رسید، و فضیلت و معنویت، جایگزین ظلم، استکبار، استبداد، استثمار و استحصال خواهد شد.
به امید آن روز بزرگ...
۱۵ شعبان المعظم ۱۴۴۶ قمری، سالروز میلاد مسعود امام عصر، حضرت حجت بن الحسن (ع)، بر همۀ مسلمانان و مؤمنان مبارک باد.
✍ محمد فرقان گوهر
🔰کانال افق تمدنی اسلام
@ofoqetamadon
May 11
هدایت شده از پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
📸 گزارش تصویری رونمایی از آثار جدید پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
🎙با حضور:
👤آیت الله محمدهادی یوسفیغروی
👤حجت الاسلام و المسلمین استاد رسول جعفریان
⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید
🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir