eitaa logo
﴿شجره طیبه؛ فقهاء، علماء و فضلای حوزه علمیه کرمانشاه﴾
454 دنبال‌کننده
467 عکس
72 ویدیو
3 فایل
کانال مربوط آشنایی با میراث مذهبی و معرفی علمای کرمانشاه علمایی که با؛ تولد/ اصالت/اقامت با کرمانشاه ارتباط داشته باشند راه ارتباط با خادم کانال برای ارائه پیشنهادات و انتقادات و ارائه اطلاعات از فقها،علما و فضلای کرمانشاه https://eitaa.com/nejadi331
مشاهده در ایتا
دانلود
📚خاطره های آموزنده ، ری شهری، ص۷۰ @kashkolenab 🌹
🍀حضرت امام مهدی علیه السلام و لزوم توجه روحانیون به ملت شیعه در نقاط محرومی چون کرمانشاه: فاضل ارجمند حجة الاسلام سيد موسي موسوي [۱] فرمود: بنده به لحاظ شرايط مساعدي كه از نظر تحصيلي داشتم، در كمتر از شش سال، مقدمات و سطح يك و سطح عالي را طي كرده و حدود پنج سال هم درس‌هاي خارج فقه و اصول را نزد اساتيدي همچون آيات عظام داماد و حائري و اراكي قدس سره بهره برده بودم و در شرايط بسيار اميدواركننده اي از نظر آينده علمي قرار داشتم و در حوزه، رسائل و مكاسب و كفايه تدريس مي‌كردم و در ضمن از اساتيد مدرسه حقّاني هم بودم. در اين موقعيت بود كه در تابستان ۱۳۵۰ش شهيد قدوسي ره به بنده فرمودند: با نظر مساعد حضرت امام، حجج اسلام حاج آخوند و زرندي و كريميان مدرسه اي در كرمانشاه تأسيس كرده اند و بنا دارند كه به سبك جديد، نظير مدرسه حقاني، برنامه ريزي كنند، شما كه به مجموعه برنامه‌هاي ما آشنايي كامل داريد، تابستان سال جاري را به كرمانشاه برويد و اين مدرسه را راه اندازي كنيد. بنده هم آن سال به جاي اصفهان به كرمانشاه رفتم. در آنجا وضعيتي پيش آمد كه مجبور شدم سال تحصيلي بعد هم آنجا بمانم. بعد از آن هم به لحاظ اوج گيري انقلاب و نياز جدّي كرمانشاه به روحاني مرتبط با جوانان و مراكز علمي و دانشگاهي و نفوذ گسترده انجمن حجتيّه و جريانات ماركسيستي در بين جوانان، با مشورتي كه با برخي از اساتيد بزرگوار، از جمله آية الله مشكيني [۱] داشتم، و اكثر آنان با مجموعه شرايط موجود، مصلحت را در ماندن بنده در كرمانشاه ديدند، گرچه سروراني هم نظير مرحوم آية الله العظمي [شيخ مرتضي] حائری به شدت ابراز مخالفت كرده و حتي در غياب بنده فرموده بودند: فلاني خود را ذبح كرده است. بالاخره به هر گونه بود چند سالي با نگراني شديد فكري و تحيّر در كرمانشاه ماندم. بحمدالله با توفيق الهي و با برنامه‌هايي كه با كمك دوستان، در مسجد و مراكز فرهنگي داشتيم، عرصه را هم بر ماركسيست‌ها و هم انجمن حجتيه تنگ كرديم، به طوري كه آن‌ها كاملاً به حاشيه رفتند و حتي برنامه اي براي قتل بنده ريختند كه به صورتي معجزه آسا نجات يافتم. سال حدود ۵۴ يا ۵۶ بود كه به رغم همه موفقيت‌ها بسيار منقلب شدم و تصميم گرفتم استخاره كنم و اگر خوب آمد همان وسط سال به قم بازگردم. در ساعت و حال مناسبي استخاره كردم، آيه «زحف» [۲] آمد، ولي باز به جهت شدت تأثر با اين كه هم معتقد و هم عامل به استخاره هستم به تصميم خود باقي مانده و مشغول جمع اثاثيه براي انتقال به قم شدم. در شب همان روز خواب عجيبي ديدم كه مهم ترين و شيرين ترين فراز زندگي‌ام را رقم زد. در عالم رؤيا ديدم در خيابان، جلوي مدرسه خان اتوبوس‌هايي بسيار زيبا و. غيرقابل وصف ايستاده و جمع خاصي را از انبوه متقاضيان انتخاب كرده و سوار مي‌كنند، همه مي‌دانند كه مقصد سفر بسيار مهم است، ولي به هيچ كس از چگونگي آن خبر نمي دادند. بالاخره جمع محدودي از جمعيت عظيم حاضر را سوار و حركت كردند. در نزديكي‌هاي مقصد، بوي عطر عجيبي به مشام رسيد كه همه را مدهوش كرد. بعد فهميديم همه اين عطر از فضاي باغ غيرقابل وصفي متصاعد است. دم باغ همه را پياده كردند. باز هيچ كس نمي دانست در داخل باغ چه خبر است. آنجا هم از همين جمعيت محدود، اكثر افراد را راه ندادند. فردي بود از بستگان بنده، هر چه اصرار كردم [كه به او اجازه ورود بدهند]، سه عيب از او گفتند _كه دقيقاً نقص‌هاي مهم معنوي اوست_ و فرمودند به جهت اين عيب‌ها نمي تواند وارد شود. سپس افراد منتخب را گروه گروه وارد باغ مي‌كردند. بنده و حجة الاسلام اوسطي و حجة الاسلام حاج شيخ محمود عبداللهي و مرحوم معصومي را با هم وارد باغ كردند. بعد از ورود فهميديم كه مولايمان مولي الكونين حضرت بقية الله_ ارواحنا فداه_ داخل باغ هستند. حضرت در خيمه اي وسط باغ بودند. به محضر مقدس شان رفتيم، شيريني و عظمت محضر قابل وصف نيست. بنده ناگهان به يادم افتاد كه اين بهترين فرصت است كه با كسب نظر مستقيم از حضرت [در باره ماندنم در كرمانشاه] تصميم بگيرم. پس از سؤال بنده، حضرت_روحي فداه_ آنچنان روي در هم كشيدند كه هنوز پس از سال‌ها تلخي آن در ذائقه بنده مانده است و فرمودند: «دل من از دست روحانيون خون است كه يا در قم و حوزه‌هاي مشابه آن به بهانه‌هاي مختلف مي‌مانند يا به جاهاي خوش آب و هوا و همراه با اقبال مردم مي‌روند. پس اين گونه مناطق[مثل کرمانشاه] را_كه بسيارند _ چه كساني تأمين نياز كنند!؟» 🔖پاورقی: ۱. حجة الاسلام موسوي نمايندۀ سابق ولي فقيه در كردستان بودند. ايشان در سفري كه اين جانب به كردستان داشتم، اين خاطره و چند خاطرۀ ديگر... را برايم تعريف كردند. سپس بنا بر تقاضاي من آن‌ها را به صورت كتبي در اختيارم گذاشتند. ۲. آیات ۱۵ و ۱۶ انفال. در اين آيات پشت كردن به جبهۀ جنگ موجب خشم الهي و گرفتار شدن به عذاب جهنم دانسته شده. 📚خاطره های آموزنده ، ری شهری، ص۷۰ @kashkolenab
هدایت شده از آیت الله عبداللهی
🔺خاطره ای از آیت الله عبداللهی (حفظه الله) ✍️حجت الاسلام اسکندری خدا حفظ کند آیت الله حاج شیخ عبدالخالق عبداللهی را امسال چند جلسه مصاحبه ای داشتم با ایشان، با وجود کهولت سن اما با حوصله و خوشرویی پذیرای ما بودند حتی اگر خسته میشدند اصلا در چهره شون اثری از بدخلقی و ناراحتی نمی دیدیم ، فقط خیلی محترمانه و لطیفانه می فرمودند عذرخواهم یه مقدار حالم مساعد نیست جسارت نمیشه محضرتون و اجازه می دهید ادامه مصاحبه برای آینده باشد؟ بسیار به مهمان دقت دارند. در این ایامی که با ایشان مصاحبت داشتم خصوصیت های اخلاقی زیاد از ایشان دیدم از جمله دائم الذکر بودنشان و پرهیز شدید از ریا در سخنانشان و خوش رویی و سعه صدر بسیار و ارادت عمیق و راسخ نسبت به اهل بیت. می فرمودند قبری در کرمانشاه برایم مهیا شده اما خیلی دوست دارم در جوار کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام علیها دفن شوم. خداحفظشون کنه 💎کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab ایتا|سایت|آپارات|زندگینامه