❌ دستور افزایش بهای #بنزین در #دوره_شاه چگونه ابلاغ شد؟!
سهشنبه ۳ آذر ۱۳۴۳ افزایش بهای بنزین در تهران با وضع خاصی انجام شد. #حسنعلی_منصور ، نخستوزیر وقت که در مجلس شورای ملی مشغول سخنرانی درباره نظرات دولت و افزایش بعضی از عوارض بود هنگامی که عقربههای ساعت روی ۱۲ قرار گرفت اعلام کرد که «از این ساعت بنزین در تهران لیتری ده ریال شد.»
از چند ساعت پیش از این سخنرانی، اما در سازمان پخش شرکت ملی نفت فعالیت پنهانی و شدیدی آغاز شده بود که هیچکس از آن اطلاع نداشت و فقط چند نفر از روسای شرکت در جریان امر بودند و یک نماینده اداره روابطعمومی شرکت ملی نفت هم در مجلس ناظر اعلام آن بود.
در سوی دیگر ماجرا، نیم ساعت قبل از ظهر پاکتهایی توسط عدهای با اتومبیلهای متعدد به تمام پمپهای بنزینها ارسال شد. حاملان نامه از مفاد آن اطلاع نداشتند. در روی پاکت خطاب به رئیس فروشگاه بنزین نوشته شده بود: «۵ دقیقه قبل از ظهر پاکت را باز کنید». با رسیدن این نامهها هیجان عجیبی در تمام پمپهای بنزین به وجود آمد.
ساعت ۱۱ و ۵۵ دقیقه پاکتهای ارسالی در تمام پمپهای بنزینها باز شد. در نامههای داخل پاکت به رئیس فروشگاه دستور داده شده بود، بلافاصله ارقام مصرف بنزین را روی پمپها یادداشت کنند و از اول ظهر بنزین را به لیتری ده ریال بفروشند.
به گزارش روزنامه اطلاعات، مورخ، چهارشنبه #4_آذر_1343 افزایش بهای بنزین روی وسایط نقلیه مختلف تاثیر متفاوت گذاشت؛ به طوری که از همان روز خرید اتومبیلهای بزرگ متوقف شد. چون خریداران معتقد بودند که قیمت اتومبیلهای بزرگ که مصرفش زیاد است باید پایین آید و فروشندگان حاضر نبودند که یکمرتبه از قیمت اتومبیل خود چیزی بکاهند در نتیجه خرید اتومبیلهای بزرگ که مذاکرات مربوط به معاملات آن از روزهای قبل انجام گرفته بود، موکول به روزهای بعد شد.
در همین روز معامله روی اتومبیلهای کوچک هم متوقف شد، اما علت آن برعکس علت توقف معامله اتومبیلهای بزرگ این بود که «در اینجا فروشنده حاضر به فروش نبود و خریدار اصرار داشت روی قول و قرار قبلی به همان قیمت طیشده اتومبیل را بخرد.»
بر اساس همین گزارش در مورد تاکسیها هم نظرات مختلفی ابراز شد. صاحبان اتومبیل بنزینی معتقد بودند که وضع اتومبیلهای گازوئیلی بهتر شده، اما صاحبان اتومبیل گازوئیلی معتقد بودند با افزایش عوارض به ماهی ۴۰۰ تومان، دولت تفاوت بهای بنزین و گازوئیل را منظور کرده است و وضع هردو یکسان خواهد بود. این دو دسته معتقد بودند که اتومبیلهای گازوئیلی میتوانند کار کرایه را در خارج شهر پیش گیرند و به این ترتیب هم نفع آنها زیادتر میشود و هم دود گازوئیل از شهر خارج میگردد.
در پی افزایش بهای بنزین در نیمروز سهشنبه سوم آذر ۱۳۴۳، در شامگاه همان روز شهرداری تهران اطلاعیهای را مبنی بر افزایش کرایه تاکسی منتشر کرد، متن این اطلاعیه بدین شرح بود:
نرخ تاکسی در شهر تهران از هر نقطه به نقطه دیگر برای یک نفر بیست ریال، برای دو نفر بیست ریال و برای سه نفر بیستوپنج ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه از تهران به کرج یا بالعکس برای هر نفر بیست ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه در خطوط شمیران برای هر نفر ۱۲ ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه از تهران به شهرری یا بالعکس برای هر نفر شش ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه به تهراننو و نارمک و یا بالعکس برای هر نفر شش ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه به ورامین – شهریار – علیشاه عوض و رباطکریم برای هر نفر بیستوپنج ریال.
نرخ تاکسی از هر نقطه شهر تهران به فرودگاه مهرآباد یا بالعکس پنجاه ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه کن برای هر نفر دوازده ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه از تهران به قزوین یا بالعکس برای هر نفر هفتاد ریال.
نرخ اتومبیل سواری کرایه از تهران به قم یا بالعکس برای هر نفر نودوپنج ریال.
نرخ تاکسی دربست از هر نقطه شهر به شمیرانات شصت ریال و به شهرری سی ریال.
ضمنا به استحضار عامه میرساند که در نرخ کرایه اتوبوسهای شهری و مسافربری شهرستانها به هیچ وجه تغییری داده نشده است.
شهردار تهران – دکتر ضیاءالدین شادمان
@oldnewspaper
✳️ درسی که #هویدا از مرگ منصور گرفت!
درباره مرگ #حسنعلی_منصور نخست وزیر که پس از ترور در روز یک بهمن ۱۳۴۳ مدتی در بیمارستان بستری و به دنبال ناکام ماندن معالجات درگذشت اسدالله علم خاطره ای تکان دهنده دارد که به تلویح نوری در تاریکخانه این ترور می تاباند و ابعاد تازه ای را پیش پای محققین باز می کند.
ادامه در پست بعد ...
@oldnewspaper
✳️ درسی که #هویدا از مرگ منصور گرفت!
درباره مرگ #حسنعلی_منصور نخست وزیر که پس از ترور در روز یک بهمن ۱۳۴۳ مدتی در بیمارستان بستری و به دنبال ناکام ماندن معالجات درگذشت اسدالله علم خاطره ای تکان دهنده دارد که به تلویح نوری در تاریکخانه این ترور می تاباند و ابعاد تازه ای را پیش پای محققین باز می کند.
#اسدالله_علم در خاطرات روز ۱۳ آذر ۱۳۴۷ می نویسد: «امروز مذاکرات داخلی و خارجی فراوانی در حضور مبارک شد مدت مدیدی طول کشید منجمله نسبت به کار دانشگاه ها و کار امیر عباس هویدا نخست وزیر راجع به نخست وزیر می فرمودند خیلی آدم زرنگی ست عرض کردم مردم به هر صورت او را هضم کردهاند و فکر میکنم از مرگ [حسنعلی] منصور درس گرفته باشد چون آن مرحوم خیلی سینه جلو می داد. این برعکس خیلی تواضع می کند. ضمناً حکایتی عرض کردم حکایت شیر و گرگ و روباه که شیری شکاری کرده بود از گرگ پرسید این شکار را چه گونه مصرف کنیم؟ گفت یک قسمت را اعلی حضرت میل می فرمایند بقیه مال نوکرها فوری شیر سرش را با پنجه اش کند. بعد از روباه پرسید این شکار را چگونه مصرف کنم؟ گفت سرش برای صبحانه اعلیحضرت، تنه اش برای ناهار و بقیه برای شام اعلی حضرت، شیر خوشحال شد، گفت تقسیم به این خوبی را از کجا یاد گرفتی؟ روباه گفت، از سر بریده گرگ. شاهنشاه خیلی خندیدند.»
بی شک نتیجه گرفتن از این خاطره نمی تواند بدون دسترسی به اسناد دیگر دقیق باشد ولی اسدالله علم به تلویح نزدیک به تصریح می گوید که حسنعلی منصور در تقسیم غنائم به دست آمده برای خود نیز سهمی به عنوان نوکر قائل بوده که این شاه را خوش نمی آمد ولی هویدا از سرنوشت منصور درس گرفته و در مقابل شاه تواضع می کند!
#شرح_عکس
مسجد سپهسالار. غلامرضا پهلوی، امیرعباس هویدا و جواد منصور در کنار تابوت حسنعلی منصور
@oldnewspaper