📔#تفسیر
🔖 معنى رحمن و رحيم و فرق آن دو
✍ و اما دو وصف رحمان و رحيم، دو صفتند كه از ماده رحمت اشتقاق يافته اند، و رحمت صفتى است انفعالى ، و تأثر خاصى است درونى، كه قلب هنگام ديدن كسى كه فاقد چيزى و يا محتاج به چيزى است كه نقص كار خود را تكميل كند، متأثر شده، و از حالت پراكندگى به حالت جزم و عزم در مى آيد، تا حاجت آن بيچاره را بر آورد، و نقص او را جبران كند، چيزيكه هست اين معنا با لوازم امكانيش درباره خدا صادق نيست ، و به عبارت ديگر، رحمت در خدايتعالى هم به معناى تأثر قلبى نيست، بلكه بايد نواقص امكانى آن را حذف كرد، و باقى مانده را كه همان اعطاء، و افاضه، و رفع حاجت حاجتمند است، به خدا نسبت داد.
➖ كلمه (رحمان) صيغه مبالغه است كه بر كثرت و بسيارى رحمت دلالت مى كند، و كلمه (رحيم) بر وزن فعيل صفت مشبهه است، كه ثبات و بقاء و دوام را ميرساند، پس خداى رحمان معنايش خداى كثير الرحمه، و معناى رحيم خداى دائم الرحمه است، و بههمين جهت مناسب با كلمه رحمت اين است كه دلالت كند بر رحمت كثيرى كه شامل حال عموم موجودات و انسانها از مؤمنين و كافر مى شود، و به همين معنا در بسيارى از موارد در قرآن استعمال شده ، از آن جمله فرموده :《الرحمن على العرش استوى》، (مصدر رحمت عامه خدا عرش است كه مهيمن بر همه موجودات است ) و نيز فرموده:《قل من كان فى الضلاله فليمدد له الرحمن مدا》، (بگو آن كس كه در ضلالت است بايد خدا او را در ضلالتش مدد برساند) و از اين قبيل موارد ديگر.
و نيز بههمين جهت مناسب تر آنست كه كلمه (رحيم) بر نعمت دائمى، و رحمت ثابت و باقى او دلالت كند، رحمتى كه تنها بمؤمنين افاضه مى كند، و در عالمى افاضه مى كند كه فنا ناپذير است ، و آن عالم آخرت است ، همچنانكه خدايتعالى فرمود:《و كان بالمؤ منين رحيما》، (خداوند همواره ، به خصوص مؤ منين رحيم بوده است)، و نيز فرموده:《انه بهم رؤ ف رحيم》، (بدرستى كه او به ايشان رئوف و رحيم است)، و آياتى ديگر، و به همين جهت بعضى گفته اند: رحمان عام است ، و شامل مؤمن و كافر مى شود، و رحيم خاص مؤمنين است.
💬 ادامه دارد با ما همراه باشید....
🏷 منبع: تفسیر المیزان
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔#بلاغت
🔖 الجمع
✍ جمع یعنی این که متکلم چند چیز را تحت حکم واحدی جمع کند.
(هو ان یجمع المتکلم بین متعدد تحت حکم واحد)
➖ جمع گاه بین دو است. مانند:
المال و البنون زینة الحیاة الدنیا
➖ و گاه بین بیشتر از دو. مانند:
انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس...
◽️ جمع یکی از محسنات معنوی کلام بوده که در علم بلاغت از آن بحث می شود.
🏷 منبع:جواهرالبلاغه(حوزه برادران)
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔 #نحو
✳️ اصل در ذوالحال معرفه بودن است:
✳️در شش مورد نکره بودن آن جایز است:
1⃣ هرگاه ذوالحال از حال موخّر گردد؛ مانند: موحشاً طللٌ که طلل نکره و موخر است.
2⃣ ذوالحال به وسیله وصف تخصیص یابد؛ مانند: ولما جاءهم کتاب من عندالله مصدق لما معهم که من عندالله نعت برای مصدق است و کتاب حال می باشد.
3⃣ ذوالحال به وسیله، اضافه تخصیص یابد؛ مانند: فی اربعه ایام سواء للسائلین که سواء حال و اربعه ذوالحال است ولی اضافه شده به ایام تخصیص خورده است.
4⃣ هر گاه ذوالحال بعد از نفی عنوان شود؛ مانند: و ما اهلکنا من قریه الا و لها کتاب معلوم که قریه ذوالحال و بعد از نفی است.
5⃣ هرگاه ذوالحال بعد از نهی واقع شود؛ مانند: لا یبغ امرو علی امریء مستشهلا که امرو ذوالحال است که بعد از لایبغ واقع شده است.
6⃣ ذوالحال بعد از استفهام قرار گیرد؛ مانند: هل حمّ عیش باقیا که باقیا حال و عیش ذوالحال است که بعد از هل استفهام قرار گرفته است.
🏷 منبع: مغنی الادیب
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔 #نحو
🔖 افعال ناقصه
✍ افعالی هستندکه بر مبتدا و خبر داخل می شوند،ودر آن دو عمل کرده مبتدا را به عنوان اسم و خبر را به عنوان خبر برای خود قرار می دهند.
➖ عمل این افعال رفع به اسم و نصب به خبر است.
✳️ افعال ناقصه:
《کانَ، صارَ، أصبحَ، أمسی، أضحی، ضلَّ، بات،
مافَتِئَ، ماإنفکَّ، مابَرِحَ، مازالَ، مادامَ، لیس.》
♻️ دو ویژگی افعال ناقصه:
1️⃣ تقدیم خبر این افعال بر اسم آنها جایز است، مثل:《کان عالماً زید.》
2️⃣ تقدیم خبر آنها بر خود افعال، در غیر افعالی که اوّل آنها "ما" می باشد جایز است. مثل:《عالماًکان زیدُ》
⁉️ نکته:
💬 ذکر این نکته لازم است که حکم مذکور در مورد لیس اختلافی است.
🏷 منبع: سیوطی
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔#تجوید
🔖 جَهر
✍ جهر، در لغت به معنای آشکار بودن، صدای بلند می باشد. و در اصطلاح قرائت، عبارت است از: آشکار بودن صدای حرف که در اثر ارتعاش تارهای صوتی در هنگام تلفظ حرف به وجود می آید.
◽️حروف دارای جهر را، مجهورَه می گویند.
◽️حروف مجهوره، هجده حرف می باشند و در عبارت: عظم وزنُ قارئِِ غضِِِّ ذی طلبِِ جدِِِّ.
➖ در هنگام تلفظ حروف مجهوره، تارهای صوتی، بسیار به هم نزدیک می شوند، در نتیجه در هنگام تلفظ آنها، نخست هوای خروجی، تار های صوتی را مرتعش می سازد و سپس از جایگاه تولید حرف (مخرج) عبور کرده و حرف تولید می شود. از این رو صدای آنها آشکار و بلند می باشد.
🏷 منبع:روانخوانی و تجوید قرآن کریم
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔#اصول_فقه
🔖 حقیقت قانونی
✍ حقیقت قانونی عبارت است از، کلمات و اصطلاحاتی که قانونگذار در قانون، آنها را برای معانی جدید وضع نموده است. در واقع قانونگذار الفاظ را از معنای عادی جدا کرده و در معنی منظور خود تثبیت نموده است.
✳️ فایده:
فایده این امر آن است که این الفاظ بدون قرینه نیز دلالت بر معانی قانونی مینمایند. مانند الفاظ واخواهی، قرار، تأمین، اختلاس، پول شویی و غیره.
✳️ نکته:
✍ الفاظی که از قبل دارای معنی عرفی بوده و قانونگذار نیز بدون اینکه معانی جدیدی برای آن وضع کند، در قوانین آورده است، حقیقت عرفیه محسوب میشوند نه حقیقت قانونی.
🔖 اصول لفظیه
✍ اصولی که برای کشف مراد متکلم از جملاتش به هنگام تردید در مقصود او به کار میرود، اصول لفظیه نام دارد. در واقع هر حکم ظاهرى را که مجرای آن الفاظ باشد، اصول لفظیه مینامند.
✳️ نکته:
✍ با توجه به اینکه اصول لفظیه در موارد تردید و شک جارى میشود، لذا عنوان اصل را بر آن نهاده اند. مهم ترین اصول لفظیه عبارتند از: اصالت حقیقت، اصالت عموم، اصالت اطلاق، اصالت عدم تقدیر، اصالت عدم اشتراک، اصالت عدم نقل و اصالت ظهور میباشد.
🏷 منبع: الموجز استاد سبحانی
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔 #صرف
🔖 مهموز
✍ مهموز کلمه ای است که در حروف اصلی آن همزه باشد و آن پنج قسم می باشد:
➖ مهموز الفاء: أمر، إبل
➖ مهموز العین: سأل
➖ مهموز اللام: جاء و جزء
➖ مهموز الفاء و اللام: أباء
➖ مهموز العین و اللام:جأجأ، دأدأ
✳️ توضیح:
✍ مهموز بودن کلمه مشروط به این نیست که همزه در حال حاضر حرف اصلی آن باشد، زیرا چنانچه همزه کلمه مهموزی بر اساس قاعده تخفیف همزه حذف شود، مانند: اُءخُذ که بشود خُذ یا تبدیل به حرف عله شود، مانند شُوم، آن کلمه همچنان مهموز شمرده می شود.
🏷 منبع: صرف ساده
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔#فقه
🔖خواندن نماز در اول وقت افضل است به استثنای ۳ مورد:
➖ کسی که در اول وقت عذری دارد و امید می رود تا آخر وقت عذرش برطرف گردد؛ مانند کسی که پوشش ندارد یا آب برای وضو ندارد.
➖روزه داری که دیگران منتظر او هستند که با وی افطار کنند.
➖ کسی که از عرفه به سوی مشعر کوچ می کند نماز مغرب و عشاء را به تاخیر اندازد اگر چه ثلثی از شب بگذرد.
🏷 منبع:لمعه
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔#نحو
🔖 فعل تعجب
✍ با دقت در دو جمله زیر بنگرید:
👈 از زیبایی یوسف،تعجب می کنم.
👈 چه زیباست، یوسف!
◽️جمله اول از تعجب متکلم خبر می دهد، ولی جمله دوم از تعجب متکلم خبر نمی دهد، بلکه جمله دوم تعجب را ایجاد می کند.
➖ در زبان عربی افعالی را که برای ایجاد تعجب به کار می روند، (افعال تعجب) می گویند.
🔸 فعل تعجب، بر یکی از این دو وزن می آید:
*( مااَفعَلَ - اَفعِلبِ )*
✳️ شرایط ساختن فعل تعجب
✍ فعل تعجب فقط از فعلی ساخته می شود که شرایط ساختن اسم تفضیل را داشته باشد.
پس باید:
▫️ثلاثی مجرد باشد.
▫️معلوم باشد.
▫️قابلیت تفضیل داشته باشد.
▫️بر عیب،رنگ و زیبایی دلالت نکند.
✳️ اعراب و نقش ترکیبی متعجب منه
✍ در وزن (ما افعل)، متعجب منه منصوب شده و مفعول به برای فعل تعجب می شود.
در وزن (افعل ب) متعجب من را با حرف جر مجرور می کنند.
🏷 منبع: سرآغاز نحو
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
📔 #اخلاق
🔖 حضور قلب در نماز
✳️ نماز برای حضور قلب است. اصلاً حضور قلب یعنی چه؟ این مسأله حضور قلب ، خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد، یعنی تو وقتی نماز می خوانی و رویت به طرف قبله است، حاضرغایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟ شما در اول نماز دلتان را حاضر غائب می کنید و او حاضر می شود. دلتان هم می خواهد حاضر باشد تا می گویید الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، یک وقت می بینید این شاگرد کلاس فرار کرده، شما درس را از اول تا آخر داده اید ولی خود شاگرد در کلاس نبوده است وقتی که ما نماز می خوانیم و می گوییم الحمدلله رب العالمین داریم به دل خودمان تفهیم می کنیم، به روح خودمان تلقین می کنیم، اما وقتی السلام علیکم و رحمه الله و برکاته گفتیم می بینیم این جسم ما، یعنی زبان ما، اعضا و جوارح ما، مشغول درس دادن به دل ما بوده است و شاگرد کلاس، این دل بوده است؛ اما متأسفانه در اینجا وضع به گونه ای بوده که ما درس را داده ایم، شاگرد اول کلاس گفته حاضر و فرار کرده است و ما درس را هدر داده ایم.
[ مرتضی مطهری ، آزادی معنوی ، تهران ، صدرا ، چاپ سی و هفتم ، 1386 ، ص 69 ]
🏷 منبع: بزرگترین کانال درس اخلاق
🇮🇷علوم حوزوی(حامی علمی طلاب تا اجتهاد)
@olum_howze
https://eitaa.com/joinchat/2588213395C6108ea5b9e
ان شاء الله بزودی دوباره فعالیت کانال از سر گرفته خواهد شد
با ما همراه باشید...
از جزوات و تلخیصات شما استفاده خواهد شد 👇🏻
@modiriat_313