#یک_دقیقه_منبر #حسینیه ۳ هدیه به #شهید #مدافع_حرم #فرشاد_حسونی_زاده صلی الله علیک یا اباعبدالله در واقعه‌ی عاشورا افراد زیادی با هم خویشاوند بودند، اما حکایت #علی_بن_قرظه با #عمرو_بن_قرظه کمی متفاوت است. دو برادر، در دو سوی جبهه‌ی جنگ... علی بن قرظه در سپاه #عمر_سعد است، و خدا برای هر کس نشانه‌ی ویژه‌ای می‌فرستد تا به سعادت بازگردد. نشانه‌ای که خدا برایش می‌فرستد، شهادت برادر اوست. عَمرو بن قرظه، با اذن #سیدالشهدا به میدان می‌آید و می‌جنگد. بعد از آن هم به سوی #اباعبدالله بر می‌گردد و خود را مدافع و سپر #حسین_بن_علی -علیه السلام- قرار می‌دهد. و با تیرهای کوفیان که هدف‌شان حسین بوده به شهادت می‌رسد. با این مرگ عاشقانه، علی می‌شود برادر شهید. چراغی برایش روشن شده، اما او از این چراغ دلش روشن نمی‌شود. جان‌بازی و جان‌فشانی برادرش را دیده، اما در سوگ برادر، مقصر را اباعبدالله می‌داند! به همین جهت زبان به اهانت باز می‌کند و به حسین حمله می‌آورد... اگر زمینه‌ی پذیرش نور نبود، هیچ چراغی روشنی بخش تاریکی‌مان نخواهد بود... #حسین #روضه #کربلا #سوم_محرم #شب_رقیه