eitaa logo
حریم عشق
151 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
23 فایل
°•﷽•° •﴿ۅ هماݩا خدا گفٺ 🕊﴾ •| به نام شهید مدافع وطن امید اکبری|• _کپی به عشق صاحب الزمانمون ، حلالت مومن🌱 ♥️ .. به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2583363789Ce1e8b17d2f
مشاهده در ایتا
دانلود
💛🌿💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛 🌿💛 💛 📜 وقتی بعد از کشته شدن اون گرگ ، نگاهم برگشته بود روش دیده بودم که رنگش به شدت قرمز شده و تند تند نفس می کشید . چشماش رو بسته بود و انگار تا جدا شدن روح از بدنش چیزي نمونده بود . وقتی مردا کمکش کردن از روي زمین بلند شه هنوز گیج بود و با ناباوري نگاهشون می کرد . انگار باور نداشت نجاتمون دادن . منم باورم نمی شد . از حرفاشون فهمیدیم که وقتی صداي افتادن هواپیما رو شنیدن به کل روستاشون خبر دادن و اونایی که گردنه هاي کوه رو می شناختن و راه رو بلد بودن با برداشتن اسلحه هاشون و وسیله اي براي روشن کردن راه ، اومدن به کمکمون . ولی به خاطر تاریکی هوا و خسته شدنشون ناچار شدن چند ساعتی رو جایی بمونن و بعد دوباره راه بیفتن تا پیدامون کنن و خوب موقعی به دادمون رسیدن . همون زمانی که دیگه هیچ امیدي نداشتیم براي زنده موندن . نشسته بودیم منتظر تا کسی که رفته بود به روستا خبر بده جاي دقیق هواپیما کجاست .که بتونن گروه امداد رو بفرستن براي کمک .امیر مهدي سرش همچنان پایین بود . نمی دونستم داره به چی فکر می کنه . کمی خودم رو بهش نزدیک کردم . من – بهتر شدي ؟ سرش رو به علامت مثبت تکون داد . دستم رو بردم سمتش تا دستش رو بگیرم که سریع دستش رو بالا گرفت و گفت . امیر مهدي – محرمیتمون تا چند دقیقه دیگه تموم می شه . صیغه رو براي یه ساعت خوندم .... با بهت نگاهش کردم . براي یه ساعت ؟ خوب بیکار بود صیغه بخونه ؟ همونجور نا محرم می موندیم دیگه ! " چند دقیقه " حرفم رو خوردم . اومدم یه کلمه ي خوب نثار روحش و صیغه ي یه ساعتش کنم که با یادآوري گفت چند دقیقه ي دیگه صیغه باطل می شه . خوب چند دقیقه هم براي خودش عالمی داشت کی گفته نمی شه تو چند دقیقه اذیت کرد ؟ کی گفته من باید از خیر چند دقیقه بگذرم ؟ عمراً اگر این پسر از دستم قسر در می رفت ! 💛 🌿💛 💛🌿💛 🌿💛🌿💛 💛🌿💛🌿💛 🌿💛🌿💛🌿💛༄