#شهیدانه
با آقا مهدی جلسه داشتیم. همه مان را جمع کرد توی چادر و کالک منطقه را باز کردو شروع کرد صحبت کردن. یک کم که حرف زد، صدایش قطع شد. اول نفهمیدیم چه شده، ولی دقت که کردیم، دیدیم از زور خستگی خوابش برده. چند دقیقه همان طور ساکت نشستیم تا یک کم بخوابد. بیدارکه شد، کلی عذر خواهی کرد و گفت « سه – چهار روزی می شه که نخوابیدم. »
[یادگاران، کتاب شهید مهدی باکری،]
هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
.
♦️
به قول حاج قاسم عزیز :
" تا کسی شهید نبود ، شهید نمی شود ."
وقتی از چهار سال قبل انگار برات شهادتت امضا شده بود حسن جان . . .
شاید هم همان چهار سال قبل که مشهدالرضا ، زیارت اقا امام رضا رفته بودی ، همان جا ، آقاجان براتت شهادتت را امضا کردند . . .حتی همین عکست را هم در حرم آقا امام رضا (ع) گرفته بودی . . .
♦️
#شهادت | #شهید
#شهید_حسن_مختارزاده
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
#رزقشبانه
۱۴صلواتهدیهمیکنیم
جهتتعجیلدرفرجامامزمان"عج
بهنیت#شهیدحمیدرضاالداغی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل شهیدان زندگی کنید
مثل آنها حرکت کنید!
#مقاممعظمرهبری
_______
@omidgah|ملجا
اگر حبّ علی بن ابی طالب تو را به عمل کشاند، بدان حبّ تو صادق و راستین است. اگر گریه بر حسین بن علی تو را به سوی عمل کشاند، بدان که تو بر حسین بن علی گریه کردهای و گریه تو راستین است. اگر نه، فریب شیطان است.
📔؛ آزادی معنوی، صفحه ۱۲۳
- - - - - - - - - -
ترویج آثار شهید مطهری@Hekmat_motahar ______________ https://eitaa.com/omidgah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشنِ پتوی ابوعلی
[شهید مرتضیٰ عطایی ] 😂💛•
•#شهیدانه
•#یادکنیمشهداراباذکرصلوات
- - - - - - - -
@omidgah|ملجا
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
هدایت شده از نوید دلها 🫀🪖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای حاجت بگیری؟؟
میخوای یه ✨پارتی✨خوب داشته باشی برات پیش خدا واسطه بشه؟؟
وصیتش رو خوندی¿😍قول داده تمام تلاششو کنه تا حاجت تورو بگیره...
برای خوندن وصیت نامه ی شهید به کانال ما بیاید💚
شهید تازه دامادی که به عروسیش نرسید و✨۲۰ روز مانده به عروسیش✨مثل اربابش اباعبدالله شهید شد آن هم درروز اربعین🥺و✨آرزوی سربریده✨شدنش محقق شد...🥺
https://eitaa.com/Navid_safare
https://eitaa.com/Navid_safare
#شهیدانه
داشتم لباس می شستم. آمد خانه. گفت: ناهار چی داریم، عزیز؟
گفتم: آب گوشت.
چیزی نگفت. رفت، کتری را آب کرد و گذاشت روی چراغ. آب که جوش آمد، چایی دم کرد و چای شیرین خورد. آب گوشت دوست نداشت. چیزی هم نمی گفت.
[یادگاران، جلد 11 کتاب شهید صیاد]
هدایت شده از خوشنویسی | ملجا
255.7K
من نمیدانم شماها شرح حال این
شهدا را میخوانید؛ این کتابها را یا نه؟
من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد.
¹⁴⁰².⁰¹.²⁹