#شهیدانہ
نیمه شب بود، احساس کردم کف پایم خیس شد! نشستم؛ دیدم حسین است کف پایم را میبوسید. گفتم: مادر چکار میکنی! اشکش جاری شد. گفت: مادر دعا کن مثل امام حسین علیه السلام بدنم تکه تکه بشه و چیزیش برنگرده! اشکم در آمد. بار آخرى بود که می دیدمش، گلوله تانک نشست به سینه اش، فقط تکه ای از استخوان پایش برگشت!
#شهید_حسین_ایرلو