دروغ چرا خانمها دوست دارند حرف بزنند بنویسند . . . . . . دروغ چرا بچها نمی‌گذارند با آرامش روی نوشتن تمرکز کنم 😖🤕

بمناسبت تولد کرار مادری غیر فراّر سید عمار 15 ماهه بود وقتی کریمه سادات بدنیا آمد، شبهایی که وسط هردو میخوابیدم تا صبح مثل کتلت این ور آن ور میشدم هرکدام نق می‌زدند، یکی شیر میخواست یکی نوازش، کمی بعد تر دیدم گریه هرکدام دیگری را بیدار می‌کند، یکی را توی اتاق و دیگری را توی پذیرایی میخواباندم. تا صبح در رفت وآمد بودم، روزها که نای بدو بدوهای روزمره را نداشتم می‌فهمیدم خواب شب چقدر مهم است، (یادم هست یکبار انقدر اذیت کردند که لباس بیرونی پوشیدیم و همه رفتیم توی ماشین، دم در، همانجا خوابشان برد و ما هم توی ماشین از فرط خستگی خوابمان برد😴😴، دم در خانه توی ماشین) یکبار به خدا گفتم این رفت و آمد های شبم بین اتاق و پذیرایی خیلی سخت است. تنها چیزی که راضی ام می‌کند این است که برایم همه را، سعی بین صفا و مروه بنویسی،🙄 😊 خدا اینطوری لبخند زد و من خستگی هایم رفت و راضی شدم.🤗 وضعیت الان سخت تر شده، من که همیشه شوق و ذوق نوزاد و ورود فرزند جدید را در پس زمینه ذهنم داشتم، (حتی همیشه زندگی آمادگی سرپرستی بچه غریبه را هم داشتم) معتقد شدم به تأمل چند ساله، (البته مطمئنم شدت اضطرار کاهش یابد نظرم باز عوض می‌شود😂) خلاصه که این روزها غریب و قریب بحال و روزم گریه می‌کنند، هرکس دقایقی توی سختی هایم مرا ببیند یا با خواهش یا با تحکم یا با کنایه ودعوا و هرچه در توان شان باشد خرج می‌کنند مرا کلا از بچه دیگر آوردن منصرف کنند. امروز تنها چیزی که راضی ام می‌کند این است خدایا بنویس ما در جنگ امروز، عقب نشینی نکردیم، فرار نکردیم، جان دادیم ولی ایستادیم و خط را نگه داشتیم. @omkarrar

خط شکن ها... همسرم دیشب میگفت درست است گذشته اما بررسی اش خالی از لطف نیست، اشتباه نکردیم؟ شاید الان وقت خديجه نبود. گفتم نه بهیچ وجه، حتی اگر با اشراف به همین سختی ها، برگردیم به عقب باز هم همین تصمیم را می‌گرفتیم. خديجه سادات هدیه اتمام حجت آقا بود، تکلیف ما بود، آقا فرمودند "درباب جمعیت و فرزندآوری من خیلی ابراز نگرانی کردم اما انگار فایده ای ندارد." من از غصه این جمله نزدیک بود بمیرم، تا چند روز خواب و خوراک نداشتم. شما دقیق که نگاه کنید در جنگ تحمیلی هم دکتر ها گاهی به رزمندگان می‌گفتند دیگر بس است شما نباید بروید زخمی هستید یا صلاح نیست، یا خیلی ها هردلیل معقول و منطقی دیگری داشتند رفتند و شهید و جانبازتر شدند اما، خط را نگهداشتند. خط شکن ها کجای مجلس نشستند؟😄😄 😄 کسانی که اگر جنگ با تیر و تفنگ بود فرار نمی‌کردند، عشق شهادت همه چیز را پیش چشم شان کوچک می‌نمود. بسم الله منتظر چه اتفاقی هستی دل دل نکن بانو امروز عَلَم دست من و توست. فردا خواهند نوشت زنان باغیرت ایرانی تکانی به جامعه دادند و الا خطر وحشتناکی کشورشان را تهدید می‌کرد. @omkarrar

حالا چه واجب؟ یکی از اصول مهم زندگی من حفظ ارتباطات قدیمی است. چطور اگر در کابینت یه خانم تمیز، پر لکه باشه روی اعصابشه تا تمیز نشه خیالش راحت نمیشه، اگر ارتباط کسی با من بهردلیلی کمرنگ (قطع و وصل) بشه، روی اعصابم هست تا دوباره بروز رسانی بشیم و متصل باشیم، گاهی دوستان قدیمی ای رو یاد میکنم که هیچ نشانی ازشون ندارم و از خدا خواهش میکنم دوباره بمن برگردوندشون و خدا کمک میکنه بلاخره یجایی یجوری پیداشون میکنم. امروز رفتیم روستای نقاب، جایی که چند سال پیش، وقتی برای اولین بار برای بازدید خونه عالم رفتم داخل خونه، تند اومدم بیرون، تا صبح فرداش که هیچ صحبتی رد و بدل نشد، بعد نماز صبح همسرم گفتند موقت یک هفته ای بریم اگر خوب بود بعد یکساله بریم، گفتم من بهیچ وجه پامو اونجا نمی‌گذارم. همون روستایی که یک بار گفتم بیاین یه آش مشارکتی درست کنیم هرکس یچیزی شو بیاره، و آنقدر آش زیاد شد که همه روستا هم خوردند و هم بردند و هم لب جاده به ماشین های گذری دادند، قرار گذاشتیم آش روز ظهور آقا رو هم درست کنیم. امروز نقاب بودیم، جایی که من در نصف روز راضی شدم برم ولی بعد یک‌سال دلم نمی‌آمد از مردم خوبشون دل بکنم، و مدام پشت نمازهام میگفتم خدایا بهتر از ما رو نصیبشون کن که خیر بیشتری داشته باشه براشون. نقاب، جایی که بعد خداحافظی ازشون، باز گاه و بیگاه دلم تنگ میشد بچه ها رو برمی‌داشتم با اتوبوس میرفتم ازشون سر میزدم. یکبار سر صبح رفتم یکی از پیرزن ها رو ببینم پسر بزرگترشون (که به حاج آقا خیلی ارادت داشت) تا در خونه رو باز کرد بره سر کار منو دید دم در، هی اون نگاه کرد😳 هی من سلام احوالپرسی کردم☺️، باز اون😳 باز من😊 گفتم اومدم مادرتون و دم در حالشون و بپرسم و برم، گفت کجا بودین کو حاج آقا گفتم نیستند من با اتوبوس اومدم😳 اون روز 11تا خونه رفتم و سر زدم و چایی خوردم و تا بعدظهر برگشتم. امروز هم خونه خیلی هاشون رفتیم و نشستیم و احوال پرسیدیم. بعضیاشون که بخاطر حرف های من بچه آوردند هربار میرم، میگن اینم بچه ای که میگفتی 😁 یجورایی به اونها هم حس مادری دارم😁 من از این بروزرسانی ها خیلی شارژ میشم... 😍🤩😎 چطور آدم از ذره ذره محبت هایی که توی دل مردم هست، بگذره و با مرورش لذت نبره؟ @omkarrar

شهدا دستشان باز است... مادرم یادمان داد هر روز اعمال مان را هدیه به یک شهید کنیم، می‌دانستم مشغله هایم انقدر زیاد است که یادم نمی‌ماند، مخصوصا که باید فکر کنم و هرروز شهید جدیدی انتخاب کنم، اما گفتم چشم. الحمدالله خود شهدا هر روز به یادم می‌آیند و لطف خدا هر روز مهمان یک شهیدم. یکبار نشستم با میزبان همان روز منطقی صحبت کردم، گفتم ببین من وقت ندارم استراحت کنم، الان دقایقی بچه خواب رفته اگر من نخوابم و او بیدار شود تمام خستگی ام را باید تا آخر شب با خودم راه ببرم بیا و کمکم کن خواب روم، 😴😴😴 از فردایش دیگر آنهمه توضیح نمی‌خواهد، فقط به میزبان شهیدم می‌گویم *خواب مفید* 😴😴😴 @omkarrar

صفحه 15 را اول بخوانید بعدش هممممه مجله را بخوانید چون خیلی جذاب است😍

دوباره سینما و دوباره فیلم های خوب ❤️منصور❤️ روایتی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش شنبه 6 آذر ساعت 19 و یکشنبه 7 آذر ساعت 18 پردیس سینمایی هویزه سالن اصلی😍 (چهارراه گلستان کمی بالاتر از چهارراه دکترا) بلیط اصلی25 هزار تومان بلیط تخفیف دار فقط 13 هزار تومان پیامک به +989152238939 روز، تعداد،نام خانوادگی رزرو فیلم در نوبت صبح ویژه مدارس امکان پذیر است. @omkarrar

😎*بورسِ ما چیه؟* 😎 _یه بورس به درد بخور_ 🤩 بورس مرسوم مردم زیادی رو بیچاره کرد،😟 حتی اون زمانی که بیچارگی نداشت، رشدی هم نداشت برای کسی، فقط دعوت کردن به بیکار کردن مردم بود، مثل سود بانک ها( بیاید و کار نکنیدو بخوابید و سود بگیرید😑) فرهنگ اقتصادی مردم ضعیف و ضعیف تر شد، علاوه بر این که انباشت پول موجب فسادهایی شد😣 *اما مدل بورس ما این طوری است:* 😇😍 ⚙️تعدادی تولیدکننده که هرکدام یک سطحی دارند میایند (تولیدکم، متوسط، زیاد) تعدادی هم فروشنده در سطح های مختلف می آن (غرفه خانگی، فروش مجازی، فروشگاهی،صادراتی) عده سومی هم سرمايه کوچک یا بزرگی دارند که خودشون بهردلیلی نمیتونند باهاش کار کنند بعضی ها هم که صرفا تماشاچی هستند همیشه، هیجان بورس و دوست دارند ببینند و تجربه کنند . 📢مجری بورس اول درباره ثواب انفاق و گذشتن از مال، توضیحاتی و میده و بعد افراد داوطلبانه، کالا یا نقد یا طلا یا... رو در راه خدا انفاق می‌کنند، (ما توی این قسمت، منطق کار خودمون و ارائه میدیم کسی خواست می‌پذیره اجباری نیست) 👩🏻‍🏫این انفاق ها پای تخته ثبت میشه دقیق بعد هرکس هرچه برای فروش آورده و حاضر و موجود هست، (طبق لیستی که دست مجری بورس هست) با قیمت های توی بازار و قیمت کلی و قیمت بورس پای تخته نوشته میشه و به فروش گذاشته میشه گاهی زود داوطلب میشن و فروخته میشه. مثل خرما و برنج و... گاهی سخت فروشه و افراد مردد اند، ما از انفاق ها براشون هدیه قرار میدیم تا این کالا رو خریداری کنند. خرید و فروش ها در بورس همه نقد است. از این ها اتفاق هم فروشنده راضی است و هم خریدار. سرمایه‌گذار، منظورم کسیه که پول داره اما خودش نمیتونه بفروشه، روی بعضی اجناس داوطلبانه میگه من میخوام این و، کسی هست برام بفروشه؟ و باز داوطلب دیگری هست که میتونه بفروشه اما پول نداره جنس بخره *مزایاش* 🥳دورهمی های بورس پر از هیجان و لذت است، 🧕🏻خانمها وسایلی که توی خونه بهش نیاز ندارند و میارند تا باهاش کالای ارزان بخرند و برای خودشون درآمد کوچکی درست کنند، 👰🏻‍♀خیلی وقت ها توی همین جمع پول اون کالا ها جمع وجور میشه و برای جهیزیه نيازمندان اهدا میشه. 🧺اینطور بگم که هرکس میاد توی بورس، با این خیال میاد که فقط ببینه کی چی می‌خره کی چی میاره اما دست پر برمیگرده 🤓 *اهداف این نوع بورس:* 🔴 سرعت و کیفیت کار افراد بالا میره ⭕️محصول تولیدکنندگان به افراد زیادی ارائه و معرفی میشه 🔴اگر گره مالی دارند زود و راحت نقدینگی پیدا می‌کنند. ⭕️افراد زیادی تشویق به شروع کار میشن 🔴و سرمایه های راکد تبدیل به سرمایه مولد میشه _در یک عبارت،این بورس یعنی قدمی برای مردمی کردن اقتصاد_ @omkarrar

چرا مشوق ورود خانمها به عرصه اقتصاد هستید؟ ⭕️خانمها وظیفه اصلی ای دارند و اون خانواده است، کاملا صحیح و منطقی و مقبول، اما آیا خانمها وظیفه دیگری ندارند؟!🤔 ⭕️ اگر در تعارض باشد قطعا اولویت خانه داری و تربیت فرزندان است، صحیح اما آیا اگر بانویی توان مدیریت چند کار را داشت، باز هم نباید غیر خانه داری کاری کند.؟🤔 ⭕️ زن از لحاظ اقتصادی تحت تکفل مرد است، و مرد موظف به نفقه اوست صحیح، اما گناه است اگر خانمها همسر را در تامین مخارج خانواده کمک کنند؟ 🤔 ⭕️ خانمها نباید بیرون از منزل کار سنگین مردانه انجام دهند، درست اما آیا خانم داخل منزل باید بیکار باشد؟🤔 ⭕️ خانمها نباید در مجاورت نامحرمان قرار بگیرد و با آنها در ارتباط و تعامل غیر ضروری باشند ،بله اما آیا خانمها بین خودشان مجاز به تولید و تجارت نیستند؟ ⭕️ یک خانم در زندگی معمولی به آموزش هنرهایی که دوست دارد میپردازد و نشاط و شادی فرزندان و دورهمی ها و خوش گذرانی ها ،خرید و بازارگردی و با تلفن و تلویزیون سرگرم می شود، اما آیا در شرایط جنگی، زن جزو امت اسلامی نیست و حق و تکلیف جنگیدن و پشتیبانی ندارد؟🤔 ⭕ کارهای فرهنگی با روحیات زنان مناسب‌تر است بله اما آیا فرهنگ اقتصاد سالم جزئی از فرهنگ اسلامی نیست؟ ⭕ خانم ها نهایتا می‌توانند بصورت داوطلبانه کارهای خیریه ای بکنند، این که قطعا هست، اما آیا نمی‌شود با همین نگاه خیر، کار اقتصادی کرد. و معیشت جمعی را سر و سامان داد؟ ⭕️ بازم بگم یا کافیه؟ حالا من گفتم جنگ، اما زمان پیامبر در صلح و صفای کامل، موقع چیدن سنگ های مسجد، مردها روزها می‌چیدند و زنها شبها چند نفری سنگ را داخل پارچه ای بلند می‌کردند و در ساخت مسجد به پیامبر اسلام کمک میکردند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ☺️ @omkarrar

تولیدکنندگان عزیز غرفه‌داران محترم و سرمايه‌گذاران گرامی دوباره بورس🤩 و دوباره جهش🤩 دوشنبه29 آذرماه ساعت 3 هنرور9 ممیز2 فروشگاه کتاب و برکت شما هم ثبت‌نام کنید. 🌹بدون ورودی🌹 09903528902 نمازی

سلام ضمن عرض تسلیت بدلیل تقاضای دوستان، بورس به دوروز بعد یعنی چهارشنبه همان ساعت موکول شد. که اول ماه باشه همه پول نقد داشته باشند😊

با اجازه چند تا سوال و پاسخ بدیم:☺️ ✅توی بورس آدم ها راضی اند ضرر کنند؟ ⭕️ همیشه ضرر نیست، مثال: شما 100 تا رب انار خریدی 60 تاشو جزئی فروختی با سود، حالا دیگه مشتری نداری برای 40 تای باقیمانده، از خداتم هست که اینها رد بشه بتونی جنس جدید بگیری که مشتری شو داری من نوعی هم از خدامه اونها رو از شما بقیمت پایین بگیرم. ⭕️ همیشه هم سود نیست، کاسب باید سود و زیان و کنار هم تجربه کنه، ما مواجهیم با آدمهایی که با اولین ضرر، کار و کنار میذارند، یا اعلان ورشکستگی می‌کنند، روحیه شون و از دست میدن، انگیزه ای برای ادامه کسب وکار ندارند، درصورتی که اگر راه های مواجهه با ضرر و یاد بگیرند میتونند ادامه بدن، و به سود هم برسند ✅ چرا انفاق جمع میکنین؟ چون ما داعیه اسلام داریم، و یکی از اولیات اقتصادی اسلام انفاق هست، اما متأسفانه چون تدبیر و کار فکری عمیق روش انجام نشده، منجر به گداپروری و تنبل سازی افراد مستحق شده، اما این انفاق، مدام داره به کار و کوشش و تلاش بیشتر منجر میشه، و این لازمه تحقق تمدن اسلامی است. ✅چی بشما میرسه این وسط؟ ⭕️ اولا که ثوابش، که هیچی دیگه هم نداشت این مهم بود ⭕️ ثانیا خود ما هم مثل بقیه در بورس شرکت میکنیم، و از این فرصت عالی استفاده می‌کنیم. ⭕️ثالثا که این برنامه ها، ما رو در اجرای اهداف مون خیلی جلو میبره ⭕️ایجاد رفت و آمد هم میکنه که این باز برای فروشگاه خوبه. ⭕️ هربار ظرفیت های جدیدی رو شناسایی میکنیم. که خارج از بورس هم میشه باهاشون تعامل های زیادی کرد. بورس چهارشنبه رو از دست ندین ولو برای تماشا @omkarrar

الحمدالله بورس خیلی عالی بود از همه شرکت کنندگان متشکرم

خدا آدم بیکار را دوست ندارد. بحث سر بیکاری است، نه فقط اتلاف وقت و انرژی و استعداد، هدر رفتن هرچیزی و در جای خودش نبودن، گناهه، خدا میپرسه. جوابهامون و آماده کنيم. ⭕️اگر یه قبری خریدی برای هروقت مردی، بدون خدا ازت میپرسه با پولی که میتونستی گره از مسلمونی باز کنی چرا بندِ جای قبر کردی؟ مگر تا حالا مرده ای روی زمین مونده؟ مگر اسلام برتری برای دفن شدن در بعضی جاها ذکر کرده؟ ⭕️اگر یه خونه داری یه خونه یا زمین هم برای آینده بچه هات میخوای بخری، خدا ازت میپرسه مگر من عبادت آینده رو از تو خواستم که تو مسکن آینده بچه هات و از الان داری قایم میکنی؟ مگر من خدای تو بودم برای تو رسوندم خدای اونها نیستم؟ ⭕️ اگر یه طلایی رو که استفاده نمیکنی گذاشتی برای روز مبادا خدا ازت میپرسه مگر من تو رو رها کردم که نگرانی ⭕️اگر توی انباری خرت و پرت هایی هست که هنوز درباره ش تصمیم نگرفتی خدا ازت میپرسه مگر من به تو. عقل ندادم پس چرا ازش استفاده نمیکنی تصمیم بگیری ⭕️ اگر لحاف تشک هایی از جهیزیه ات هست که احتمالا سالی یک بار ازش استفاده میشه اگر یکعااااالم مهمون بیاد، خدا ازت میپرسه ⭕️ اگر از مادربزرگ مادرت چیزی رسیده به مادرت بعد به تو، نگهداشتی بدی دخترت بده دخترش آخرش چی؟! یادگاری اجناس گرانبها کجای اسلام و سیره اهل بیت اومده که ما نگه میداریم؟ ⭕ اگر یه زمینی یجایی یه گوشه ای نگهداشتی روش بیاد بفروشی، بعدش مثلا میخوای چکارکنی باهاش؟ خدا میپرسه از اموالی که ضروری زندگی تو نبوده و نگهداشتی. فقر و شکاف طبقاتی جامعه ما از اون روزی شروع شد که ما به فکر پس انداز و آینده افتادیم. 😔 بیچاره و مفلس کسی نیست که مال و اموالی نداره، بدبخت کسیه که همه زندگی اش حول محور خودش میچرخه، فقط خودش و خانواده ش😞 @omkarrar

خوشحال میشم نظر شما رو هم بدونم مخصوصا اگر صوت باشه که خیلی عالیه. جان مطلب منتقل میشه با همون حسی که دارید

الحمدالله نظرات خیلی عالیه فردا به حول و قوه الهی به چند سوال و شبهه پاسخ میدم

اعتراف میکنم که فکر نمی‌کردم مشارکت در این سطح باشه آفرین خوشحال شدم نظر دادین از همه عزیزان متشکرم مخصوصا کسانی که صوت گذاشتند و دل ما با شنیدن صدای گرمشون باز شد😊 چندتا سوال ⭕ آیا منظور بنده از مطرح کردن این بحث اینه که آهای مردم بیاین مال و اموالتون و بدین بما؟؟!!! یقینا نه، من منظورم فقط بررسی یک پدیده اجتماعی است، که منشاء مشکلات زیادی می‌بینم اش، اونم نه دور و بر خودم، در سطح کلان ⭕ این که میگیم افراط و تفریط درهرکاری بده، کاملا صحیح است، اما میزان تشخیص افراط و تفریط توی این مطلب کیه؟ کجاست؟ ما اگر داعیه اسلام داریم باید به الگوهای اسلامی مراجعه کنیم، سیره پیامبر،سیره اهل بیت، من نمیخوام قطعی بگم چون بهرحال شاید اطلاعاتی شما داشته باشید که من ندیده باشم یا نشنیده باشم. اصلا برای همین مطرح میکنم تا نقد ها رو بشنوم. من اما هرچه بررسی میکنم میبینم اهل‌بیت نه جایی در تاریخ، به پس انداز توصیه کردند و نه جایی خودشان پس انداز داشتند، (پس انداز طولانی منظور است، نه کوتاه مدت، که البته همین تعین زمان هم خیلی حرف دارد اما بماند) برای دوستانی که احساس می‌کنند بخشش زیادی افراط است، مصداق اتم افراط امیرالمؤمنین اند که حتی یک اناری که همسرشان بعد مدتها با خواست خود مولا، ازشان خواهش کرده بود را بخشیدند و باز دست خالی برگشتند، مصداق دیگر افراط امام حسن علیه السلام که چندین بار در طول زندگی کل زندگی را یکجا بخشیدند و صفر شدند و از نو شروع کردند. اینها افراط است؟ نیست؟ و برای عزیزی که مثال سلمان فارسی را زدند و فرمودند سلمان خرج سال خودش را نگه میداشته جستجویی که من کردم در منابع تاریخی مطالبی شبیه این بود(با تمام مستندات) : 🔴 حق او از بیت المال در سِمَت فرمانداری مدائن، پنج هزار درهم بود که آن را صدقه می‌داد و با زنبیل بافی از دست‌رنج خودش ارتزاق می‌کرد.[۷۴] وی در مسجد می‌نشست و قرآن را برای مردم تفسیر می‌کرد.[۷۵] او در مدائن زیر سایه دیوارها و درختان می‌نشست و با ساختن خانه برای خود موافق نبود، تا آنکه به پیشنهاد یکی از یارانش، تنها با ساختن خانه‌ای موافقت کرد که چون بایستد سرش به سقف آن و چون دراز کشد، پایش به دیوار آن برخورد کند.[۷۶] روایت‌های مختلفی از زهد سلمان نقل شده است.[۷۷] سلمان تا لحظه مرگ والی مدائن بود.[۷۸] ⭕️ می‌تونیم بگیم ما ظرفیت نداریم خدایا ظرفیت ما رو بالا ببر، اما نمیتونیم حق رو طور دیگری جلوه بدیم که ادامه دارد... @omkarrar

حالا چرا ما این همه فاصله داریم تا درک این مفهوم. تا جایی که خیال میکنیم باااااید حتما اندوخته ای داشته باشیم و الا بی عقلیم. ✅ دلیل اول توکل بسیار کم ماست، ما نمیتونیم همه چیز و بخدا بسپریم و باور کنیم میتونه حل کنه، ما کار خودمون و بیشتر قبول داریم اینطوری خیالمون راحتتره ✅دلیل دوم ضعف ما در کسب درآمد است، اگر امام حسن کل زندگی و بخشیدند یعنی میتونند روزی فردای خود‌شون و دربیارند اگر نتونند که خودشون فقیری میشن که باز باید از کسی نان خودشان رامطالبه کنند. مشکل جامعه ما اینه که خیلی ها اگر امروز از شغل ثابت خودشون دربیان دیگه گرسنه میمونند، ✅دلیل سوم رو نمیتونم نگم، قاعده ذهنی ای که به اشتباه، برای ما جا افتاده که زرنگ بودن و آینده نگر بودن یعنی مال اندوزی این در حالی است که قرآن میگه کسانی که سکه روی سکه انباشته می‌کنند روز قیامت با همین ها داغ خواهند شد. ادامه دارد... @omkarrar

حاج قاسم سلام انقدر دلتنگ شما هستیم که حد و حساب ندارد نمی‌دانم آنجا در چه وضعیتی هستید،قطعا به ما اشراف کامل دارید، و دستتان باز است، مثل همه شهدا قطعا دستگیری از مردم می کنید و راه نشان می‌دهید، شفاعت ها بلافاصله بعد رفتن شروع می‌شود، حاجی راستش را بخواهی ما از بعد رفتنت با تو ارتباط قلبی مان تازه شروع شده، حاجی امروز که دوسال از نبودنت می‌گذرد، بیا و یک شفاعتی پیش خدا بکن، به سیدالشهدا بگو ما را برای شهادت انتخاب کند، امروز بگو کجا برای جنگ اسم می‌نویسند ما با شتاب خواهیم رفت، امروز بگو کجا نارنجک و خمپاره است و تیر و ترکش، بخدا قسم نمی‌ترسیم ، از جان خود مضایقه ای نداریم . راستش حاجی آدم های لایقی نیستیم اما، هرچه فکر میکنیم رفتن از ماندن آسان تر است. ترجیح این است تکه تکه شویم اما در بلاهای آخرالزمانی ایمانمان کف دست مورد تهدید نباشد، نه اینکه نیت بد شدن داشته باشیم، می‌ترسیم از آنچه نمی‌دانیم. به زبان خودِ خودم بنویسم، میترسم از حساب و کتاب مردم، میترسم از مادری کردن هایم، میترسم از تشخیص های اشتباه در اولویت ها، میترسم از تأثیر نفس روی تصمیم ها، میترسم حاجی، روزی به خودم بیایم که دیر شده باشد، میترسم غفلت کرده باشم و متوجه نباشم، میترسم آن وقت که اجل بیاید از شما دور باشم، الان که تمام وجودم پیش توست مرا انتخاب کن، من نه نگران فرزندانم و نه نگران کارهای روی زمین مانده، خدا بنده های خوب زیاد دارد. شفاعت کن و ما را با شهادت ببر، گرچه همیشه آرزو داشتم بیشتر زنده بمانم تا برای امامم بیشتر نوکری کنم اما وقتی شما انقدر عاشق شهادت بودی پس راه این است. نه آن. ما نیت داریم اگر هزاران سال عمر کنیم نوکری مادر این خانواده را کنیم و خدمت اهل بیت ایشان اما حاجی بیا و خدا را راضی کن برای ما هم شهادت بنویسد. مثل شما تکه تکه شدن بنویسد. و شما سردار! ما را برای رسیدن به این مقام آماده کن فرمانده! @omkarrar

قدم بعدی بورس یکی از پله های ترقی ما بود که الحمدالله تونستیم خودمون هم اجراش کنیم و برای عده ای این فرصت رشد رو فراهم کنیم. یکی دیگه از بهترین پله های ترقی، اردوهای جمعی بود که الان قصد برگزاری شو داریم. ممنونم از شما که حوصله و وقت میذارید مطلبم رو کامل میخونین. مزایای این اردوها چیاست؟ برای یک فعال اقتصادی، مهمتر از هرچیزی ارتباطات مفید و موثر است، ینی یه مشتری خوب، یه تأمین کننده خوب، یا یک تولیدکننده خوب، میتونه کلی روند رشد آدم و سرعت میده. پس اولین گزینه: ⭕ افزایش ارتباطات مفید خیلی وقت ها وسط کارها به خودمون میگیم الان ما برای چی داریم این کارها رو میکنیم؟ آخرش چی ؟ برای چی؟ ⭕️ایجاد انگیزه و چشم انداز روشن ماها حاضریم یه جایی که مطمئن هستیم فروش داریم جنس ببریم و هرچیزی که مطمئن هستیم فروش داریم رو تولید یا تامین کنیم ⭕ خرید و فروش و تبادل مطمئن و پررونق همیشه کار جمعی از کار فردی بهتر، سریع‌تر، پرخیروبرکت تر، و راحت‌تر است. ⭕️همراه شدن با یک جمع که هم شبیه خودمون خانم هستند(حتی خیلی هاشون سخت‌تر از ما کار می‌کنند) ، هم خیلی از ما موفق تر و باتجربه تر اند. من بیشتر از این فراغت نوشتن ندارم، گزینه ها ی بعد رو بعد اردو باهم تکمیل میکنیم😊 دوشنبه 8 صبح تا 8 شب با سه تا برنامه مفید و مهم وجذاب 🤩 ✅آموزش مهارت‌های ارتباطی ✅ حسابداری ✅رسانه باغسرای آبشار جاده سرخس روستای خادم آباد. ورودی اردو 50 هزار تومان صبحانه با خودتان☺️ ناهار با ما😍 شام با همسر گرامی تان😂 فقط اجازه حمل 2 میلیون کالا دارید. مهلت ثبت‌نام تا شنبه. ظرفیت محدود. برای بچها مهد هست. سوال دیگه ای هست؟ ثبت‌نام فقط با پیامک به این شماره 09152238939 @omkarrar

کارتخوان هست، پول نقد هم هست. یعنی ما مثل عابربانک اونجا کار خرید و فروش افراد رو راه میندازیم. نگران نباشید 😊

سلام و تسلیت سلام و ادب سلام و هیجان تغییر سلام و عذرخواهی 😍 بعلت پیش بینی برودت هوا و بارش، باغسرا باشه طلبتون، مکان اردوی اقتصادی تغییر کرد. حسینیه امام رضا طبقه بالای هایپرمارکت ویژه بانوان واقع در عبدالمطلب 7 بین هنرور 7و9 بجاش ناهار ساندویچ کباب میدیم حالشو ببریم دورهمی😍 هزینه ثبت نام شد 30 هزار تومان. پس اگر تصمیم تون عوض شده مسؤول ثبت‌نام و مطلع کنید 09152238939

در جریان باشیم... بارون توی خشکسالی، در عین حالی که بقیه باشادی و طراوت کمی از کنارش عبور می‌کنند. ، خیلی کشاورز ها رو خوشحال میکنه، چون اون ارزش بارون و بیشتر میفهمه. اردوی دیروز به بعضی ها، معمولی خوش گذشت، اما برای بیشتر فعالين اقتصادی خیلی عالی بود، و مطمئن هستیم با اجرای دوباره خواهند آمد. و دست کسانی را خواهند گرفت و خواهند آورد😊😁 اینکه به مسائل و شبهات و مشکلات روزمره کاری شان، هم پاسخ داده شود و هم تجربیات مشابه خودشان را بشنوند برایشان مغتنم بود. افزایش مهارت های مورد نیاز شان، خیلی کمک به رشدشان می‌کرد. هویت بانوی فعال اقتصادی، و اینکه احساس کرد در یک جنگ جدی، برای کشورش درحال جهاد واقعی است، همه اتفاقات ریز و درشت، به چشمش آسان می‌آمد. اینکه می‌فهمیدند اونها در جریان یک اتفاق بزرگ اجتماعی، شریک اند دخیل اند و مؤثر، این حس بی نظیری بود. ما حدود دو میلیون هزینه کردیم، (مکان، ناهار، میان‌وعده، دمنوش، مربی مهد، و...) اما تقریباً نصف آن را از افراد تأمین کردیم.(با دریافت مبلغ ورودی) اما خدا میداند خیلی خوشحالیم، چون این انرژی و انگیزه ای که در مخاطبین ما به وجود آمد، دوستان جدیدی که به ما پیوستند، و رشد دوستان مان خیلی ارزشمند تر از این چیزها است. میزان کل فروش اردو: خواهم گفت در حالی که ما اصلا مشتری نداشتیم یعنی اصلا دعوت نکرده بودیم کسی و، فقط خود فروشنده ها بودند. عکس و فیلم هم گرفتیم برای تهیه مستند کوتاه انشاالله میذارم نمیخوام خیلی وقت از شما بگیرم برای خوندن گزارش، خلاصه کنم:برای خودم انقدر خوب بود که از ته دل، خواستم از خدا، بهم انقدر انرژی و توان بده، 30 روز ماه رو، هرروز ش رو برای یک منطقه این اردو رو اجرا کنم و هی رشد کنند. و هی توی حال خوب دیگران سهیم باشم 😊 @omkarrar

🌹برای ما هرروز روز مادره🌹 در حالت طبیعی، هرکسی دوست داره مفید باشه، اما اونی که اگر یکمی کم فایده بشه مریض میشه مامان منه❤️ در حالت عادی، خیلی ها مهمون و دوست دارن، اما اونی که اگر چند روز مهمون نداشته باشه از عذاب وجدان آب از گلوش پایین نمیره مامان منه❤️ همه خانمهای محجبه و مومنه، از نامحرم پرهیز دارن، اما اونی که اگر یه کلمه بیشتر از ضرورت با نامحرم صحبت کنه تا دو روز سردرده و خودخوری میکنه مامان منه❤️ حتی اگر اون یه کلمه اضافه هه رو از دخترهاش ببینه گرچه همه مامان ها، عاقبت به خیری بچهاشون و میخوان، اما اونی که برای رشد بچه هاش هیچوقت به خودش فکر نکرده و تو این زمینه شهامت هرنوع سختی و داره مامان منه ❤️ بعضی ها شجاعت نه گفتن ندارن، چون توی رودربایستی قرار میگیرن، که این از ضعف شخصیته، اما اونی که بخاطر قوت ایمانش به هیییییچ کار خیری نه نمیگه، مامان منه ❤️ راوی ازدواج توی جامعه زیاده، اما اونی که از هیچ تلاشی برای رسوندن این دختر و پسر ها به همدیگه دریغ نمیکنه و خودش رو به زحمت زیادی میندازه با یه ذره امید، مامان منه ❤️ که آخرش هم با یه گیر و گور های کوچک خیلی هاش به سرانجام نمیرسه ولی باز توی مورد بعدی همينقدر تلاش میکنه🤕 و باز خسته نمیشه جمله *کاری نداره* عبارت پرتکرار مامان منه❤️ چون در قاموس ایشون هیچ ناتوانی ای نیست، اگر یه کاری خوب و لازمه پس حتما باید انجام بشه پس بخاطر بسپار:*کاری نداره* کی میگه رفیق بی کلک مادر، اتفاقا مامان من خیلی کلک می‌زنند، وقتی اطرافیان شون کشش یه کارخیری و ندارن، اما ایشون اراده انجامش رو دارن.😂 وقتی انجام میشه و تمام میشه البته همه خوشحال اند❤️ وقتی کسی مریض میشه طبیعتاً قرصی مسکنی چیزی بخوره یذره حالش بهتر میشه، مامان من اما وقتی بدحال میشن، تنها چیزی که خوبشون میکنه قدم خیر مهمونیه که سر سفره شون بشینه، هیچی توی دنیا انقدر بهشون انرژی نمیده که این میده❤️ من آدم کریم زیاد دیدم، که دست دهنده داشته باشه، اما کم دیدم از هرآنچه که بیشتر دوست میداره انفاق کنه، و از آنچه خودش هنوز نیاز داره هدیه بده، یک توکل عجیب که انگاری به کر وصله ❤️ گاهی هرچه آدم ها باهوش تر و عمیق تر و فهمیده تر باشند، ساده تر بنظر میان، تا جایی که بعضی از صحبت هاشون سوتی می‌گیرند. مامان من خودشون هم همراه جمع به سوتی هاشون می‌خندن، هیچوقت کسر شأن شون نمیشه، چون اون شادی جمع براشون خیلی ارزشمند ومهمه❤️ خلاصه کنم، اگر دوست دارین یه آدمی و از نزدیک ببینین که توی لحظه هم مدیریت چندتا بحران میکنه و هم به روی تو با عشق لبخند میزنه و میگه جان ما ناهار بمون، یه سر از مامانم بزنین،❤️ (بعد که میمونی میبینی خودشونم ناهار ندارن، اما مثل فرفره داره یچی آماده میکنه واتفاقا خیلی هم میچسبه) 🌹مطهری47 پ871 خونه مامانم 🌹 هر چهارشنبه روضه هفتگی هم دارند #بانوان_تاثیرگذار #مادر @omkarrar