«کمی اقتصاد...»
1️⃣ از 2️⃣
🔰در مسئله آزادسازی قیمت کالا ها منطق واقعی سازی قیمت ها منطق درستیست که اگر نه با شوک درمانی اما به هر صورت باید برای رسیدن به این نقطه که همه ی کالاها قیمت واقعی خودشان را پیدا کنند برنامه ریزی و هدف گذاری کرد.
به همان دلایل و استدلال های که توسط طرفداران این ایده عمومأ ذکر میشود ( در اینجا از تکرار آنها صرف نظر میکنم )
و دلیل دیگر چسبیدن سطح درآمد و حقوق ها با قیمت های ارزان انرژی و کالاهای یارانه ای است که اختلاف فاحشی میان میزان حقوق یک ایرانی با بیرون مرزها ساخته ( ارزان بودن کشور به صورت تصنعی خسارت هایش بسیار بیشتر از مزیت های آن است) ، البته میدانیم که قدرت خرید مهم است ( که همان هم اوضاع خوبی ندارد) نه مقدار عددی یا اسمی، اما همین ارزش اسمی در مقابل کالای خارجی مانند خودرو و کالاهای تولید داخل که وابسته به مواد اولیه یا بعضی قطعات وارداتی اند و با قیمت های جهانی ارتباط مستقیم دارند ، مصرف کننده داخلی را تحقیر میکند که نارضایتی های روانی و واقعی اجتماعی ساخته ... .
البته واقعی سازی قیمت ها منوط به پیش شرط هاییست ، اولا درصد بالایی از آیدی ناشی از افزایش یا واقعی سازی قیمت ها مستقیم در دست یا جیب مردم یا صرف توانمند سازی قرار گیرد ، بر سر هر سازوکار قابل توافقی که منافع مردم تأمین شود و دولت ها نتوانند زیر تعهداتشان بزنند ( طرح وان آقای جلیلی ، یا پرداخته یارانه با پیوست تورم یا به جای دادن پول مابه ازا یا واگذاری خود منابع صَرف توسعه زیرساخت ها شود یا ... ) .
به گمان نگارنده قیمت گذاری تصنعی کالا ها در دراز مدت فاجعه آفرین است همچنین تخصیص ارز ترجیحی که یارانه به کالای وارداتیست ، تولید را نابود میکند و اتفاقا سفره را نه از جهت هزینه بلکه به لحاظ درآمدی نابود میکند ، (ارجاع میدهم به مباحث مکرر دکتر عطا بهرامی در کانال یوتویوبی تحریریه...)
سیاست قیمت گذاری باید بر روی کالاهای وارداتی صورت بگیرد آنهم نه با دستور یا قیمتی ، بلکه اعمال تعرفه ، نه با دادن یارانه به نام ارز ترجیحی .
مسئله ای که دکتر جبرائیلی بارها با استناد به کتاب نیکوکاران نابکار استدلال میکنند، اما متاسفانه ...
📍اگر تا حالا دوستانی که نگاهشان خلاف این ایده را است از بنده نرنجیده اند ، الزاماتی برای متناسب سازی قیمت ها وجود دارد که در اینجا اتفاقا عمدتاً با استدلال های عزیزان #نه_به_مکتب_گران_کن و طرفدار دلار ۲۰ هزار تومانی ، آقایان جبرائیلی و صمصامی همراهم ... ارز که وسیله تبدیل ارزش کالا هاست باید ثبات بپذیرد ، تک نرخی شود و البته به ارزش واقعی آن قیمت بخورد تا آن متناسب سازی یا آزاد سازی قیمتی معنای درستتر و کارآمدتری پیدا کند .
یبلعکس نکته اول در مورد ارز ابدا نظر امثال دکتر بهرامی را نمیپسندم و اشتباه میدانم ، اولاً ارز کالا نیست دوماً
حتماً نرخ ارز در کشور حباب دارد همانطور که سکه دارد همانطور که خودرو دارد ، همانطور که املاک و هر کالای سرمایهای که جایگزین پول و وسیله مبادله یا ذخیره ارزش به جای ریال شده ،
در واقع این استدلال آخری وام دار نظر دکتر یزدی زاده است، توجهات ایشان از ملزومات مهم کنترل نرخ ارز است ، اگر بازار های کاذب ، سوداگری و اقتصاد زیرزمینی ، بر تنش شلاق نخورد و رام نشود با مالیات سنگین ، جرم انگاری ، ایجاد شبکه اطلاعات ، رام کردن بانکهای خون آشام و ... ، که این مهم هم به نظر ، به یک دولت مسمم ، آگاه و با اراده نیازمند است ، در غیر اینصورت اقدامات قبلی هم به شکست خواهد انجامید یا لااقل نتیجه مطلوب نخواهند داد .
📍نتیجه گیری بنده از برآیند مباحث و کش مکش های اقتصادی به عنوان یک مخاطب فعال این شد که هیچکدام از طرف ها تماماً مواضعشان صحیح نیست و معمولا استدلال درست طرف مقابل را هم تختئه میکنند ، صورت بندی مختصر من از موضوعات مورد مناقشه این شد که در بالا مختصر ذکر شد که شاید به درد خوانندگان این متن هم بخورد .
اما ...
ادامه در قسمت دوم 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/1920
✍️ مهدی اخلاقی
🆔 @ommat_Dream