eitaa logo
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
3هزار دنبال‌کننده
32هزار عکس
27.8هزار ویدیو
53 فایل
حتما روزیت بوده بیای📩 اینجا خدایی شو،🕊️ دلت روشن میشه🔆 ❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙باخدا باش وپادشاهی کن. 💜بی خداباش،هرچه خواهی کن 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃 از پنجره فولاد شفا مےگیرم هرچیز،بخواهم از شما مےگیرم این قصہ سرانجام خوشے خواهد داشٺ چون از تو براٺ ڪربلا مےگیرم 🏴 (ع) 🥀
مداحی آنلاین - ضامن آهو رضا .mp3
1.86M
🔳 💚 علیه السلام 🌴ضامن آهو رضا💚 🌴لاله ی خوشبو رضا ⏯ 👌بسیار دلنشین
مهمان امام رضا - @Maddahionlin.mp3
8.54M
🏴 (ع) ♨️مهمان امام رضا(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام علیه السلام 🥀🏴
🌸🌸آن روی لباس شهرت و شهوت 🌸 🌷🌷ﻭَﺗَﺮَﻱ ﺍﻟْﻤُﺠْﺮِﻣِﻴﻦَ ﻳَﻮْﻣَﺌِﺬٍ ﻣُّﻘَﺮَّﻧِﻴﻦَ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺻْﻔَﺎﺩِ «٤٩» ﺳَﺮَﺍﺑِﻴﻠُﻬُﻢ ﻣِّﻦ ﻗَﻄِﺮَﺍﻥٍ ﻭَﺗَﻐْﺸَﻲ ﻭُﺟُﻮﻫَﻬُﻢُ ﺍﻟﻨَّﺎﺭُ «٥٠» ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺠﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺑﻬﻢ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ. ﺟﺎﻣﻪ ﻫﺎﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻗﻄﺮﺍﻥ (ﻣﺎﺩّﻩ ﻱ ﭼﺴﺒﻨﺪﻩ ﻱ ﺑﺪﺑﻮﻱ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻗﻴﺮ) ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪ.🌷🌷 ✅«ﺍﺻﻔﺎﺩ»: ﺟﻤﻊ «ﺻﻔﻮﺩ» ﺑﻪ «ﻛُﻨﺪﻩ» ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺗﻜّﻪ ﻱ ﭼﻮﺏ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﻱ ﺯﻧﺪﺍﻧﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﺑﻨﺪﻧﺪ. ✅«ﺳﺮﺍﺑﻴﻞ»: ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﺍﺳﺖ ✅«ﻗﻄﺮﺍﻥ»: ﻣﺎﺩّﻩ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺧﻲ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﻭ ﺳﻔﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﺪﻥ ﺷﺘﺮ ﻣﻲ ﻣﺎﻟﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﺳﻮﺯﺵ ﺯﻳﺎﺩ، ﺍﻣﺮﺍﺽ ﭘﻮﺳﺘﻲ ﺷﺘﺮ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻳﺎﺑﺪ. ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺩّﻩ، ﺑﺪﺑﻮ ﻭ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﺯﺍﺳﺖ. 🔰ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﻫﺎﻱ ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻣﺠﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎ ﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﻴﺮ ﺍﺳﺖ که خود عذابی فوق عذاب است . مجرمان و شیاطین را دو به دو به هم می بندد که خودش یک نوع عذاب است که حاکی از هم فکر بودن و عمل مشترک آنهاست ﻭ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ: «ﻭ ﺗﺮﻱ ﺍﻟﻤﺠﺮﻣﻴﻦ ... ﻓﻲ ﺍﻟﺎﺻﻔﺎﺩ» ﻭ «ﺧﺬﻭﻩ ﻓﻐﻠّﻮﻩ»ﻭ «ﺍﺫ ﺍﻟﺎﻏﻠﺎﻝ ﻓﻲ ﺍﻋﻨﺎﻗﻬﻢ». ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﻣﻔﻬﻮم ﺟﻤﻠﻪ" ﺳَﺮﺍﺑِﻴﻠُﻬُﻢْ ﻣِﻦْ ﻗَﻄِﺮﺍﻥٍ" ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﻟﺒﺎﺱ، ﺑﺪﻧﻬﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻮﻋﻰ ﻣﺎﺩﻩ ﺳﻴﺎﻫﺮﻧﮓ ﺑﺪ ﺑﻮﻯ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﻰ ﭘﻮﺷﺎﻧﻨﺪ، ﻟﺒﺎﺳﻰ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺑﺪ ﻣﻨﻈﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺑﺪ ﺑﻮ، ﻭ ﻫﻢ ﺧﻮﺩ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻭ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻳﻦ ﻋﻴﻮﺏ ﭼﻬﺎﺭﮔﺎﻧﻪ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ؛ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻥ ﻣﻰ ﭘﻮﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺯﻳﻨﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﺮﻣﺎ ﻭ ﺳﺮﻣﺎ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﻪ ﻋﻜﺲ ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎ ﻫﻢ ﺯﺷﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻢ ﺳﻮﺯﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ. این لباس تجسم همان لباس شهوت و تفاخر است که در دنیا پوشیده است، آن روز علاوه بر زشتی و... چهره را با رسوایی می‌پوشاند. 🚩 علیه السلام 🥀🏴
🌺 🌺 یکی ازکتاب‌های که تازه چاپ شده بود، سیدی آن رامطالعه می کند وپس از مطالعه اشکال می گیرد وبه آقا فحش وناسزا می گوید. به آقا خبر می دهند، ایشان با سعه صدری که داشتند هنگامی که آن سید را می بیند به او می گوید:اگر شرعا اجازه داشتم دست شمارا می بوسیدم وسپس اضافه می کنند شنیده ام مرا ناسزا گفته ای، این عمل شما از دو حال خارج نیست: یا بحق است پس مرا بیدار کرده ای و آگاه به اشتباهم نمو ده ای. یا نا بحق است پس بهانه ای دست من داده ای که وقتی فردای قیامت دست مرا گرفتند وخواستند به سوی جهنم ببرند به همین بهانه جدت مرا یاری کند.✨ خاطراتی از آیینه اخلاق ص40
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔖 جملات ناب در کلام علیه السلام 🔻خداوند سه چیز را به سه چیز دیگر مربوط كرده است و به طور جداگانه نمی پذیرد . ➖نماز را با زكات ذكر كرده است ، هركس نماز بخواند و زكات ندهد نمازش پذیرفته نیست . ➖نیز شكر خود و شكر از والدین را با هم ذكر كرده است . از این رو هركس از والدین خود قدردانی نكند از خدا قدردانی نكرده است . ➖نیز در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در كنار هم آمده است . بنابراین اگر كسی به خویشاوندانش رسیدگی و احسان ننماید ، با تقوا محسوب نمی شود. 📚عیون اخبارالرضا ، ج۱ ، ص۲۵۸ ◽️از حرص و حسادت بپرهیز كه این دو ، امتهای گذشته را نابود كرد ، و بخیل نباش كه هیچ مؤمن و آزاده ای به آفت بخل مبتلا نمی شود . بخل مغایر با ایمان است 📚بحار ، ج ۷۸، ص ۳۴۶ ◽️صدقه بده هرچند كم باشد ، زیرا هر كار كوچكی كه صادقانه برای خدا انجام شود بزرگ است. 📚وسائل الشیعة ، ج۱ ، ص۸۷ ◽️توبه كار به منزله كسی است كه گناهی نكرده است 📚بحار ، ج ۶ ، ص ۲۱ ◽️بهترین تعقل خودشناسی است. 📚 بحار ، ج ۷۸، ص ۳۵۲ ◽️ به خدا خوش گمان باشید ، زیرا خدای عزوجل می فرماید : من نزد گمان بنده مؤمن خویشم ، اگر گمان او خوب است ، رفتار من خوب و اگر بد است ، رفتار من هم بد باشد.  📚 کافی ، ج ۳ ، ص ۱۱۶ ◽️گاهی ، مردی كه سه سال از عمرش باقی مانده صله رحم می كند و خدا عمرش را 30 سال قرار می دهد و خدا هرچه خواهد می كند.  📚 کافی ، ج ۳ ، ص ۲۲۱ ◽️حریصانه به دنبال قضای حاجت حاجتمندان باشید ، هیچ عملی بعد از واجبات بالاتر از شاد كردن مسلمان نیست 📚بحار ، ج ۷۸، ص ۳۴۷ با معرفی هر متن کوتاه دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم.
✨﷽✨ ⁉️ سؤال:چطور ممکن است که بعضی از امامان در کودکی به امامت برسند؟ ✍پاسخ حاج آقا قرائتی: بعضی از امامان ما در کودکی امام شدند. یکی از آن‌ها امام جواد(ع) بود، یکی هم امام زمان(ع) است و سؤال این است که آیا بچه می‌تواند امام بشود، یا نه؟ فلش کامپیوتر جواب امامت امام زمان(ع) است. یک سانت در یک سانت است. حالا بچه‌ی سه ساله وجود کاملی است. این یک سانت در یک سانت است. دوم اینکه فلز است. عقل و شعور هم که ندارد. همین فلش کامپیوتر وصل به یک کامپیوتر که شد، در فاصله‌ی چند لحظه صدهزار صفحه‌ی کاغذ از اون فلز به این فلز منتقل می‌شود. این را چه کسی ساخته است؟ انسان! یعنی بشر چیزی ساخت که در چند لحظه صدهزار صفحه از آن فلز به این فلز، از آن جماد، به این جماد منتقل می‌شود. وقتی انسان می‌تواند یک چنین کاری بکند، خدای انسان نمی‌تواند علم امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را به یک بچه‌ی سه ساله منتقل کند؟ انسان علم را از فلز به فلز منتقل می‌کند. خدا نمی‌تواند علم را از انسان به انسان منتقل کند؟ این را من برای امام زمان(علیه‌السلام) گفته‌ام. برای امام جواد(علیه‌السلام) هم همینطور است. 📚از بیانات استاد قرائتی
هدایت شده از ‌‌‌‌‌‌‌‌‌▫
✨❤️✨ ❤️دستِ ما بر کرم و رحمتِ مهدی باشد ❤️عشـــقِ ما آمدنِ دولتِ مهــــدی باشد ❤️اولِ ماه ربیـــــع از کرمت یا سلطان ؛ ❤️روزیِ ما فــرجِ حضرتِ مهــــدی باشد عزاداریتان مقبول درگاه الهی🙏🌹 ❤️🌸ربیـــــــــع مبـــــــــارک🌸❤️ 🌸✨🌷🍃
سلام مولای ما ، مهدی جان ای تمام آرزوی ما ... ای اوج دلخوشی های ما ... ای مهربانترین پدر ... سالهاست که جز دیدارتان آرزوی دیگری نداریم و جز شنیدن صدایتان ، حسرت دیگری نچشیده ایم ... خدا شما را برساند و چشم های ما را روشن کند . 🌸🍃
💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 مطابق 📅 ۲۷ مهر ۱۳۹۹ هجری شمسی اول ربیع الاول ۱۴۴۲ هجری قمری ۱۸ اکتبر ۲۰۲۰ میلادی ▪ هجرت پیامبر اکرم صلی‌الله از مکه به مدینه و شب لیله المبیت ▪ دفن بدن مطهر پیامبر صلی‌الله توسط امیر مومنان علی علیه السلام ☝ صدقه اول صبح فراموش نشود 🌸 اذکار روز یکشنبه : - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) - ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه) - یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت. امروز قمر در برج عقرب قرار دارد. 🚫 در طول مدت از انجام امور اساسی، مهم و زیر بنایی زندگی بپرهیزید. مخصوصا عقد و ازدواج، انعقاد نطفه فرزند، سفر، شروع کار جدید ، امور لباس و... ☝ اگر در این مدت مجبور به انجام کاری بودید دادن ، خواندن آیت الکرسی و توکل بر خدای متعال را فراموش نکنید. ❌نکته: (برخی بزرگان ، صبر نمودن برای امور مهم را تا حدود یکی دو روز بعد از قمردرعقرب نیز سفارش نموده اند). 🌸 اول ماه روز خوبی است برای امور زیر مناسب است: 🔹دیدار بزرگان و حاکمان 🔹دیدارهای سیاسی 🔹طلب حوائج و معاش 🔹خرید و فروش و امور تجاری 🔹امور کشاورزی و زراعت 🔹تعلیم و تعلم 🔹 مسافرت 🔹آغاز معالجات و درمان 🌹فرزندی که امروز به دنیا بیاید مبارک و خوش قدم و روزی وسیعی خواهد داشت. 🌷 ️ یکشنبه شب (یکشنبه که شب شد) مباشرت، به قصد بچه دارشدن،به علت قمر در عقرب پرهیز شود بهتر است . ✂ از نظر روایات (سر و صورت ) در این روز از ماه قمری، خوب نیست و باعث کوتاهی عمر سر درد و زشتی در منظر مردم می گردد. 🚫 از نظر قمری حجامت و خون دادن زالو انداختن , این روز خوب نیست و برای رگها ضرر دارد. 💢️این یکشنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. 🚫 یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 🚫 یکشنبه برای ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. 💢 وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. : 🔹اذان صبح: ۵۰ : ۰۴ 🔹طلوع آفتاب: ۱۴ : ۶ 🔹اذان ظهر:: ۴۹: ۱۱ 🔹غروب آفتاب: ۲۵ : ۱۷ 🔹اذان مغرب: ۴۳ : ۱۷ 🔹نیمه شب شرعی: ۰۷: ۲۳ 💫ذات الکرسی عمود ۲۰:۳۲ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس، سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین ، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و...تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی
🌸پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله): شما هرگز نمى توانيد همه مردم را از اموال خود بهره مند سازيد، پس با آنان با گشاده رويى و خوشرويى تمام برخورد كنيد.😊 📗کتاب کافی 🌸🍃
🌺🍃استاد_پناهیان 🔺هر چه بیشتر به خاطر خداصبر کنیم خدا بیشتر به خاطر ما "عجله" خواهد کرد 🔺و هر چه بیشتر در سختیها "لبخند" بزنیم خدا زودتر آسایش را به ما میرساند. 💢 انگار خدا طاقت ندارد صبر بندۀ خودش را ببیند و در آخرت هم هنگام ورود به بهشت اول از صبرشان تقدیر میکند "سلام علیکم بماصبرتم فنعم عقبی الدار"🍃
مداحی_آنلاین_گمان_نیک_به_خدا_حجت.mp3
1.62M
💛🌿گمان‌نیڪ‌به‌خـدا 🌱 🎤حجت‌الاسلام
🌠☫﷽☫🌠 نحوه خواندن نماز اول ماه قمری 1. شیخ طوسی در روایتی با ذکر سند نقل می‌کند: «هرگاه ماه نو وارد می‌شد، امام جواد(ع) در اوّلین روز آن، دو رکعت نماز می‌خواند. حضرتشان در رکعت اوّل، بعد از قرائت سوره حمد، به تعداد روزهای ماه "قل هو الله أحد" را خوانده و در رکعت دوم، بعد از قرائت حمد، به تعداد روزهای ماه سوره "إنّا أنزلناه فى لیلة القدر" می‌خواند، و از آنچه در دسترسش بود، صدقه می‌داد و بدین وسیله، تندرستى در همه آن ماه را می‌خرید». سید بن طاووس نیز بعد از نقل این روایت گفته است که مشابه همین نماز را در روایتی به نقل از امام صادق(ع) نیز دیده‌ام، و علاوه بر آن در روایتی دیده‌ام که سزاوار است بعد از نماز، این آیات قرآن کریم نیز خوانده شود: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ، وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ. بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، سَیَجْعَلُ اللهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْراً، ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ،‏ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللهِ إِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِباد،ِ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ، رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثِینَ» 🦋🍃🌸
🦋دختره تو دانشگاه جلوی یه پسر رو گرفت و گفت: خیلی مغروری ازت خوشم میاد، هرچی بهت آمار دادم نگاه نکردی ولی چون خیلی ازت خوشم میاد من اومدم جلو خودم ازت شمارتو بگیرم باهم دوست شیم !!!!!!! ✨پسرگفت:شرمنده نمیتونم، من صاحب دارم ! 🦋دختربه اوج حسادت رسید و گفت: خوشبحالش که با آدم باوفایی مثل تو دوسته !!!!!!! پسره گفت:نه خوشبحال من که یه همچین صاحبی دارم. ✨دخترگفت: اووه چه رومانتیک، این خوشگل خوشبخت کیه که این جوری دلتو برده؟ عکسشو داری ببینمش؟ پسرگفت: عکسشو ندارم خودم هم ندیدمش اما میدونم خوشگل ترین آدم دنیاست!!!! دختره شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن.... گفت: ندیده عاشقش شدی ؟ نکنه اسمشم نمیدونی ؟ 🦋پسر سرشو بالا گرفت گفت: آره ندیده عاشقش شدم!!! اما اسمشو میدونم... اسمش ((مهدی فاطمه)) ست دوست مهدی ؛ با نامحرم دوست نمیشه........!!!!! 🦋🍃🌸
🔵👈 موضوع "مسئولیت اعضای بدن" 📝 خلاصه 🔻تمام کسانی که گرفتار می شوند دلیل بر بد بودن شان نیست. بعضی از انسان ها خوب هستند . بعضی ها یک سال حالت احتضارشان به طول می انجامد؛ ما نمی توانیم بگوییم چون بد بوده است اینطور شده است . 🔻ممکن است برای زیادی اجر باشد. شاید خدا می خواهد او را پاک کند که یک سال رو به قبله خوابیده است. ما نباید قضاوت بکنیم و حق نداریم این حرف ها را بزنیم . اگر شماتت بکنیم یکی از اخلاق رذیله شماتت است . عذاب و گرفتاری یکی دو احتمال دارد. یک احتمال این است که افرادی که گرفتار می شوند برای زیادی اجر است و چون انسان خوبی است خدا می خواهد مقام او را بالا ببرد.  🔴👈ما خیلی گرفتار هستیم. در قیامت از گوش، چشم، زبان و قلب همه آن ها سئوال می کنند. گوش، چشم، دل و خطور قلبی . ممکن است شخصی در قلب خود یک خطوری بکند و نسبت به کسی بد گمان شود و بایستی حمل به صحت بکنیم. خیلی گرفتاریم. ما خیال می کنیم اگر نماز بخوانیم روزه بگیریم تمام شد . به قدری مسئولیت شرعی داریم که باید خود را حفظ کنیم . ما به استاد نیاز داریم.  بی پیر مرَو تو در خرابات هــر چـند سکندر زمانـی 🔵👈کسی باید دائما ما را میزان کند. همان طور که هوا گاهی اوقات زیر صفر می رود گاهی بالا می رود؛ ما هم روحیه مان بالا و پائین می شود. باید کسی باشد به ما بگوید: «تنظیم کن روحت را! » 🎙🌸 حضرت آیت الله تهرانی (ره) 📩
🌷آیت الله مجتهدی تهرانی ره: اگر حاجتی داشتی، امام رضا (ع) را سه مرتبه به جان امام جواد (ع) قسم بده که برآورده می‌شود و من خودم حاجتی داشتم و این کار را کردم و در همان شب آیت‌الله سیّد محمّد خوانساری را در خواب دیدم و پاکتی را که محتوای بیست هزار تومان بود به من دادند و ضمن آن احوال طلاب را پرسیدند و فرمودند: پول را بین طلبه ها تقسیم کن و وقتی از خواب بیدار شدم، چون نام ایشان «سیّد محمّد تقی» بود، فهمیدم امام جواد(ع) به ما عنایت کرده‌اند و حاجتم بیشتر از طلبم برآورده شد! 🦋🍃🌸
در بیان عظمت‌حضرت‌فاطمه«س» همین بس‌ڪه خدا درجواب‌جبرئیل‌ڪه از او پرسید: اینان ڪه تحت‌ِکسا هستند کیستند؟! هرچهار نفر را به‌حضرت‌فاطمه«س»نسبت داد و فرمود : [اینان فاطمه و پدر‌فاطمه و شوهر‌فاطمه و فرزندان‌فاطمه هستند ...] حدیث‌شریف‌کسا 🦋🍃🌸  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آخرش که چی؟ 🔻پاسخی به مهم‌ترین سوال هر انسان در طول زندگی  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 🖌به قلم: زهرابانو 🌸😍رمانی پر از توکل و تعهد به باورهای دینی .به درستی که یقین دارم؛ باخدا باش پادشاهی کن 💐 ♦️کپی رمان بی اجازه ممنوعه❌ &ریپلای به قسمت اول رمان🔰 eitaa.com/khodayarahaymnakon/1502  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
خدایا 🕋 رهایم نکن🔗
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 #رمان_حورا 🖌به قلم: زهرابانو #قسمت_شصت_هشتم حورا که فکرمیکردبازمارال است ک به
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 🖌به قلم: زهرابانو صبح روز بعد، بعد از راهی کردن مارال به مدرسه مهرزاد از اتاقش بیرون امد و گفت: تو ماشین منتظرتم حورا کارت دارم زود بیا. سپس بدون این که منتظر حرف حورا بماند رفت. حورا هم برای کنجکاوی حرف نزده مهرزاد سریع حاضر شد و از خانه بیرون رفت. بدون حرفی سوار ماشین شد و مهرزاد با سرعت حرکت کرد. _ تا اتفاقی پیش نیومده که دوباره مانع بشه بزار حرفمو بزنم. ببین حورا تو تو این چند سال که تو خونه ما زندگی می کنی نمیدونستی بابات برات ارث گذاشته؟ حورا باتعجب گفت: چی؟؟؟ ارث؟ نه نمی دونستم. _ حورا بابات قبل مرگش وصیت نامشو داده دست بابام. ازش خواسته از تو مراقبت کنه اگر از اون سفر برنگشتن. ارثی رو هم که مال تو گذاشته بوده داده به بابای من تا وقتی تو بزرگ شدی برات خرج کنه و نیازاتو تامین کنه. حورا با بهت و حیرت به لب های مهرزاد خیره شده بود. حرف هایی که از دهانش خارج می شد برای حورا غریبه بود. کاش همه این ها دروغ بوده باشد. کاش دیگر ادامه ندهد. _ بابای منم با خیال راحت ارثتو خورده یه لیوان آبم روش. نه به تو خبر داده نه پولتو کنار گذاشته. این دایی به ظاهر مهربونت ازت اخاذی کرده میفهمی؟ ارثتو که حق رسمی و شرعی و عرفی توئه رو بالا کشیده. حالا بازم می خوای تو اون خونه بمونی؟ حورا دستش را روی سرش گذاشت و به فکر های درهم و پریشانش نظم داد. چرا باید بعد چندین و چند سال تازه بفهمد که پدرش برای او ارثی به جا گذاشته!؟ چرا باید این قضیه را از او مخفی کنند و سال ها با او مانند یک آدم اضافی برخورد کنند؟ – بگین که... این حرفا... دروغه. _ نه نیست. حالا که واقعیت رو فهمیدی یه کاری کن. اون خونه و آدماش به تو بد کردند. اما تو سکوت کردی و هیچی نگفتی. حالا باید یه کاری کنی. حورا با بی قراری گفت: نگه دارین. میخوام پیاده شم. _ حورا گوش ک... _‌نگه دارین میگم. مهرزاد روی ترمز زد و حورا سریع پیاده شد و در را بهم کوبید. خیابان ها را طی کرد و بدون توجه به کسی گریه می کرد. دلش داشت می ترکید. خیلی به او سخت گذشته بود. خیلی سکوت کرده بود. چقدر چیزی خواست و نشد. چقدر خرید داشت و نکرد فقط بخاطر اینکه حس می کرد خانواده دایی اش بی منت او را بزرگ کرده اند و همیشه سپاس گذار آن ها بود. به دانشگاه نرفت و مجبور شد به هدی زنگ بزند تا ساعاتی پیش او بماند. به خانه هدی رفت و با او درد و دل کرد. برای اولین بار اشکش درآمد. اشک ریخت و حرف زد. "سخته به بعضیا بفهمونی که اگه خیانت نمی کنی، دروغ نمیگی، پنهون کاری توی کارت نیست، راحت می بخشی، سخت به دل می گیری، بی منت محبت می‌ کنی، همیشه برای کمک کردن آماده ای، توی بدترین شرایطم نمیری، همیشه سعیت به انسان بودنه، زرنگ بازی در نمیاری، دلت نمیخواد مثل بعضیا باشی، که اگه خوبی... که اگه بد نیستی... نه اینکه بدی بلد نباشی، نه اینکه از روی سادگی و نفهمیته، نه اینکه جربزه‌ ی بد بودنو نداشته باشی، نه! فقط میخوای که خوب باشی... خوبی نه اینکه اجبارت باشه، انتخابته! فرق بین خوب بودن و بد نبودن با حماقت و پخمه بودن و نفهمی رو... واقعا سخته به بعضیا بفهمونی!" &ادامه دارد...  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
🔗🔗🔗 🔗🔗 🔗 💌هوالحق 🔗 🖌به قلم: زهرابانو تمام مدت فکر مهرزاد مشغول یک چیز بود.. حورا... حورا... حورا... حال بدش وقتی از ماشین پیاده شد. کاش جلویش را می گرفت. نگرانش شده بود. اما می دانست حورا دختر عاقلی است. کاری نمی کند که پشیمان شود. وقتی به خانه رسید حورا در اتاقش بود چون چراغ اتاقش روشن بود. نمی دانست چند ساعت گذشته کجا بوده اما حال که خانه بود خیالش راحت شد. بعد شام فکرش مشغول حرف های حورا شد. مهرزاد نه شغلی داشت و نه سرمایه ای. وابسته به خانواده اش بود و این را میتوانست قبول کند. تصمیم گرفت کاری کند که به چشم حورا بیاید بلکم بتواند او را هم وابسته ی خودش کند.دوس داشت مرد ایده آل حورا بشود. یکهو جرقه ای در ذهنش زده شد. با خودش فکر کرد: آره خودشه. یاد حرف امیر رضا افتاده و اون رفتاری که با بی رحمی با او داشت. امیر رضا فقط برای پرسیدن حالش زنگ زده بود و او همچین رفتار بدی را فقط به خاطر برادرش امیر مهدی با او داشت. بد پشیمان شده بود و به خاطر رفتار تندش با رفیقی که حتی در شرایط بد هم با او بود شرمنده شد. در لیست مخاطبین اسم امیررضا را پیدا کرد و دکمه ی تماس را زد. _سلام رفیق چطوری؟ _به آقا مهرزاد چیشده داداشمون به رفیق قدیمیش زنگ زده ؟؟ _داداش شرمندم بابت رفتار اون روزم. پام درد میکرد اعصابمو بهم ریخته بود. _دشمنت شرمنده داداش . خب...کاری داشتی؟؟! _آره. قرض از مزاحمت خواستم برام یه کار خوب جور کنی . دیگه وقتشه برم رو پاهای خودم وایسم. _این چه حرفیه بابا؟ مزاحمت نیس تازه مایه ی خوشحالیمونم هست . راستش تو مغازه ی دوم بابا یکی از فروشنده ها دیگه نمیتونه بیاد بابا هم دنبال یه نفر هست . اگه میتونی اونجا هم هستش. _دمت گرم داداش . خب پس من از کی بیام اونجا؟! _فردا بیا مغازه تا با بابا هم یه صحبتی داشته باشی. _باشه پس من فردا ساعت 10 صبح اونجام. دمت گرم حاجی نوکریم. _خواهش میکنم داداش. یا علی مدد _خدافظ مهرزاد از روز بعد مشغول کار شد و به شدت روی کارش تمرکز داشت. حورا هم اصلا حالش خوب نبود. با هیچکس سخن نمی گفت حتی مارال. دیگر هیچ کدامشان برایش با ارزش نبودند. حال از سکوت خودش ناراضی و پشیمان بود. حس تنهایی، اینکه همه بعنوان یه اضافه بهش نگاه میکنن برایش خیلی اذیت کننده بود. گاهی این که در زندگیت کسی را برای دوست داشتن داشته باشی... اینکه شانه ای برای گریه های شبانه ات داشته باشی... گوشی برای شنیدن دردو دل هایت داشته باشی... شایدمارال دراین چندسال تنهاکسی بود که کمی حورا را دوست داشت. اما حال حورا به قدری بد بود ک دیگر حتی مارال هم نمیتوانست تسکین دردهای روحی اوباشد. &ادامه دارد...  ‌‌🔖خدایـــارهایم نکــــن🔗 🔖 @khodayarahaymnakon
میگفت به کوچیکیِ گنآه نگاه نَکن...! به بزرگیِ کسی نگآه کن که ازش نافرمانی کردی(:💔 ...
🕯 نگاه به نامحرم ⚠️ گناه ، اثر دارد ؛ دیر یا زود ⚠️ امام_باقر عليه السلام فرمودند : روزی جوانى در با زنى رو در رو شد . جوان ، در حالى كه زن به سوى او مى آمد ، به او نگاه كرد . وقتى زن از كنار جوان گذشت ، جوان ، همان طور که راه مى رفت ، وارد كوچه ای شد و از پشت سر به آن زن مى نگريست . ناگهان صورتش به استخوانی كه از ديوار بیرون زده بود ، خورد و شكاف برداشت . وقتى زن رفت ، جوان متوجّه شد خون بر سينه و لباسش مى ريزد . با خود گفت : به خدا قسم ، نزد صلى الله عليه و آله خواهم رفت و داستان را به ايشان خواهم گفت . سپس نزد ایشان آمد . پیامبر خدا از او پرسيدند : اين چه وضعى است؟ جوان ، داستان را گفت . آن گاه ، جبرئيل عليه السلام نازل شد و اين آيه را آورد :  « قُل لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ * به مردان با ايمان بگو : ديده فرو نهند و پاك دامنى ورزند كه اين ، براى آنان ، پاكيزه تر است؛ زيرا خدا به آنچه مى كنند ، آگاه است . » 📖 سوره نور ، آیه ۳۰ 🌺🌿🌺🌿🌿 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌