سبزِ متمایل به نارنجی.
به چوب خشکی که در دست داشت خیره شد. نه.. اینطور که نمیشود. باید فکری به حال خودش کند. اگر فقط چند د
بچهها امروز فهمیدم استادمون دوباره یه جلسه کلاس گذاشته و من اشک شوق😭✨
اگه نتونم برم جدی از زندگی لف میدم.
هدایت شده از اِنقِطٰاعْ
ابرهایی که در اندیشه ی دریا هستند
بغض دارند ولی توی گلو می ریزند
کوه من گریه نمی کرد و نمی دانستم
کوهها اشک ندارند فرو می ریزند
هدایت شده از Samieh☆
با توجه به کارزاری که پسران سرزمینم شروع کردن باید بگم😔:
هر موقع شما زاییدید و هفت روز در ماه تا لب مرگ رفتید(و خیلی چیزای دیگه که نگم بهتره) ماام میریم سربازی🎀
Mohsen Chavoshi - Banooye Emarat (320).mp3
8.25M
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی؟
چه شد که شیوهی بیگانگی رها کردی؟
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی؟
منم که جور و جفا دیدم و وفا کرردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی :)
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی..
شدیدا دلم گرفته بود. که خانواده یادآوری کردن امشب میشه همهی سیارات رو بدون چشم مسلح دید. پاشدم رفتم روی پشت بوم. و بله. تقریبا پنج تاشونو دیدم و تشخیص دادم کدوم به کدومن و پرهام. الان شنگولم✨✨✨✨
سنتور۳...aac
272.3K
قبلشو پونصد بار زدم و تهشم یه باگی از توش درمیومد. پس همینو از من بپذیرید😔✨
امروز دوستام غافلگیرم کردن🥲✨
من انقدر تو این مورد خنگم که به راحتی آب خوردن سورپرایز میشم😂
یه لحظه حس کردم چون نزدیک عیده نباید چیزی بخوریم. دیگه نمیتونم عید و ماه رمضان رو از هم تفکیک بدم🗿