سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_دوشنبه_97/10/18
#جلسه_59
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_سیره_عقلا
@ostadahadi
#راه_حل_خوئی در مصباح الاصول ج 2 ص 199 آنجا که می فرماید ثانیا؛
آیات ناهیه عمل به ظن مولوی نیست و ارشادی است لذا نمی تواند رادع سیرۀ عقلا باشد رادعیت آیات در صورتی است که نهی از عمل به ظن مولوی باشد ولی به نظرایشان نهی از عمل به ظن ارشادی است و لاتقف ما لیس لک به علم ارشادی است یا ان الظن لا یغنی ...ارشادی است و مولوی نیست .
#بیان_ذلک: می فرماید که دفع ضررمحتمل عقلا واجب است عقل، بدست آوردن امنیت از عقاب را لازم می داند خداوند با آیات ناهیه مارا به آن حکم عقلی ارشاد کرد یعنی عمل به غیر علم نکنید عمل به ظن نکنید چون دفع ضررمحتمل واجب است و عمل به ظن ممکن است شمارا وادار به یک عملی کند که در قیامت مُعاقَب شوید. وقتی حکم آیات ارشاد به عقل بود قابل تخصیص نیست چون حکم عقلی تخصیص برنمی دارد لذا نمی توان گفت ان الظن من الحق شیئا الا الظن الفلانی. دیگرتخصیص نمی خورد. در پایان می نویسد حالِ خبر بعد از قیام سیره بر عمل به خبربا آیات بعد از انکه ارشادی دانستیم حال امارات با اصول عملیۀ عقلیه است همانطوری که امارات بر اصول عقلیه ورود دارند خبر ثقه هم بر آیات ناهیه ورود دارد مثلا در اصول عقلیه قبح عقاب بلا بیان جاری است وقتی اماره امد اماره بیان است ولابیان نیست لذا موضوع اصول عقلیه رفت. دراینجا هم آیات ناهیه موضوعش دفع عقاب محتمل است وقتی خبر ثقه آمد مارا از عقاب حفظ می کند پس با وجود خبر ثقه آیات ناهیه موضوع ندارد لذا خبر ثقه بر آیات ورود دارد.
#اشکال_استاد:
اولا: روایات مفسر آیات ناهیه به حدی است که حرمت عمل به ظن را مولوی می کند به عنوان نمونه فرمود حق الله علی الاعباد ان یقفوا عند مالا یعلمون. حق خداوند بر بندگانش این است در جائی که علم ندارند توقف کنند. چیزی که حق الله شود یک تکلیف می شود.
ثانیا: نظرشما این است که پیروی از ظن و غیر علم عقلا قبیح است واین آیات ناهیه مارا به حکم عقلی ارشاد می کند لذا ارشادی است نه مولوی.اشکال ما این است که عقل ظلم به نفس یا دیگران را قبیح می داند و شرع هم حکم به حرمت ظلم کرد و این حرمت ظلم هم حرمت مولوی است یا عقل فحشا را قبیح می داند شارع حکم به حرمت ارتکاب فحشا کرد و این حرمت هم مولوی است یا عقل بغی(تجاوزبه حقوق دیگران) را قبیح می داند و شارع هم این بغی را حرام می داند پس هرجا حکم عقل بود و شارع هم نظر داد دلیل بر ارشادی نیست.( ارشادی جایی است که قبل از شرع حکم عقلی مثل کتب علیکم الصیام و ...نبود بعد حکم عقلی امد که پس تبعیت از مولا واجب است و سپس حکمی امد که مثلا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول این حکم ارشادی است نه مولوی چون قبلا عقل حکم کرده بود که تبعیت از مولا واجب است لذا گفتند حکم ارشادی در طول حکم شرعی است نه در عرض )درواقع جواب ما یک جواب نقضی است.
ثالثا: ورود خبر ثقه بر آیات ناهیه از نظرما قبول نیست چون شما می خواهید حجیت خبرثقه را توسط سیره اثبات کنید هنوز سیره حجیتش اثبات نشده است می فرمایید خبر ثقه ورود برایات ناهیه دارد این حرف شما جور در نمی¬آید
#محقق_اصفهانی راه حل دیگری دارد: در نهایه الدرایه ج 2 ص 236 تا 238 و در همانجا حواله داده به باب استصحاب ج 3 ص 29 البته ما بخش استصحاب را می اوریم. ایشان دو وجه ارائه داده:
1) #وجه_اول: آیات ناهیه عمل به ظن صلاحیت رادعیت از سیره را ندارد چون سیره او را تخصیص می¬زند به لحاظ اینکه هر عاقلی از سیره پیروی می¬کند مگر اینکه آن سیره ردع شده باشد مادامی که سیره رادع ندارد عقلا به سیره عمل می کنند رئیس العقلاهم شارع است قبل از نزول قران شارع یعنی پیامبر به سیره عمل می کرد همۀ مردم به خبر ثقه عمل می کردند پیغمبر هم عمل می کردبعداز آیات ناهیه هم نمی دانیم که این آیات رادع سیره هست یا نه از انجائی که شارع رئیس العقلاست نباید این آیات رادع سیره باشد بلکه از باب اینکه سیره خاص است آیات ناهیه را تخصیص می¬زند. مرحوم حائری از باب استصحاب می امد ولی ایشان از راه استصحاب نیامد بلکه از باب رئیس العقلا بودن شارع وارد شد.
2) #وجه_دوم: یوید بل یؤکّد که بین آیات ناهیه و سیره مغایرت است. این وجه تقریبا مرحوم خوئی را هم رد می کند. موضوع آیات ناهیه اتباع از ظن من حیث انه ظن است موضوع سیره، عمل به خبر ثقه من حیث انه ثقه است. پس دو موضوع مستقل هستند. لذا آیات ناهیه عمومیت ندارند شامل خبر ثقه نمی شود پس خبر ثقه خروج تخصصی از آیات ناهیه دارد چون موضوع خبر ثقه، ثقه بودن است اما موضوع آیات ناهیه عدم علم است لذا خبر ثقه خروج موضوعی و تخصصی دارد پس از اول آیات ناهیه خبر ثقه را شامل نمی شود.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷