Saeid Dini:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۷
#جلسه_۹۳
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله
#میرزای_قمی بین من قصد افهامه و من لم یقصد افهامه تفصیل قائل شد. ظواهر الفاظ نسبت به مقصودین به افهام حجت است و نسبت به غیر مقصودین به افهام حجت نیست. ایشان می¬گوید: ظواهر الفاظ دو قسم است:
أ. قسم اول ظواهری است که به افراد خاص اشاره دارند مثل نامه های که اشخاص به همدیگر می-نویسند
ب. قسم دوم ظواهری که اشاره به عموم مردم دارند مثل کتب مصنفین و مولفین ظواهر الفاظ کتاب و سنت داخل در قسم اول است. قرآن و روایات مثل کتب مصنفین نیست که برای عموم مردم باشد بلکه مثل نامه های شخصی است که اشاره به مخاطبین خاص دارد ( قوانین ج ۱ص۴۵۱ ، جلد ۲ص ۱۰۴ ) عبارت این است: «ان دعوی العلم بان وضع الکتاب العزیز انما هو علی وضع تألیف المصنفین سیما...» اگر کسی ادعا کند قرآن و روایات مثل نوشته های مولفین و مصنفین است این دعوی قابل اثبات نیست.
سوال: مستند میرزای قمی چیست؟ مستند ایشان #اصاله_عدم_غفلت است. آنهایی که در عصر قرآن و روایات بودند اگر احتمال خلاف ظاهر بدهند یا احتمال غفلت در متکلم یا در مخاطب بدهند یعنی احتمال بدهند که قرینه ای در کلام بود گوینده از ذکر قرینه غافل شد. یا شنونده از شنیدن قرینه غافل شد اصل عدم غفلت جاری می¬کند و به ظاهر آیه و روایت عمل می¬کند. در حالی که غیر مقصودین به افهام نظیر مردم عصر ما نمی¬توانند اصل عدم غفلت را جاری کنند زیرا باب علم و علمی برای آنها منسّد است چه بسا در اثر فاصله زمانی اختفائی ایجاد شده است قرائن به دست ما نرسیده است. لذا نمی¬توانیم اصل عدم غفلت جاری کنیم. پس ظواهر کتاب و سنت برای ما حجت نیست. بلکه برای مقصودین به افهام حجت است و ما فقط باید تابع فهم آنها باشیم.
شواهد میرزای قمی:
1. تقطیع روایات. نمونه بارز آن وسائل الشیعه است که یک روایت را در چند باب ذکر میکند. این تقطیع روایات شاهد این است که نمی¬شود اصل عدم غفلت یا اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم.
2. ائمه علیهم السلام در یک مجلس مقاصد خود را بیان نمی¬کردند و در چندین مجلس به مقاصد خود اشاره می¬کردند و قرائن حالیه یا مقالیه ای را نصب نمی¬کردند تا بفهمیم مرادشان چیست؟ لذا ظهور روایات برای ما حجت نیست ( قوانین ج ۲ ص ۲۶۶ )
به این ادعای میرزای قمی جواب های داده شده است:
#جواب_اول: شیخ و آخوند می¬فرمایند: دلیل حجیّت ظواهر اصل عدم غفلت نیست بلکه سیره عقلاء است. عقلاء عمل به ظواهر می¬کنند و شارع مقدس این سیره را رد نکرده است بلکه امضاء کرده است. مثلا در مسأله اقرار ( هر آنچه را انسان شنیده است می¬تواند راجع به آن شهادت دهد. مثلا کسی شنید که شخصی به نفر دومی می¬گفت من به تو این مقدار بدهکار هستم. این شخص سوم که از دور این مطلب را شنیده است می¬تواند به نفع طلبکار شهادت دهد )
به نظر استاد مشکل مرحوم قمی فقط اصل عدم غفلت نیست تا سیره را به رخ او بکشیم. بلکه مشکل ایشان این است که بسیاری از روایات ما ضایع شده است و ما احتمال می¬دهیم آن روایات از بین رفته به توسط ظالم قرینه صارفه باشد. ظهور حدیث را بر گردانیم لذا غیر مقصودین نمی¬توانستند اصالت عدم قرینه جاری کنند. ما نمی¬توانیم اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم. زیرا خیلی از روایات ما در دسترس ما نیست. مثلا ابن ابی عمیر بر اثر اینکه ایشان را زندانی کردند و خانه اش را آتش زدند روایت های خودش را بعد زندان تدوین کرد و هیچ یک را هم سند نداد لذا مرسله شد. اتفاقا خود سیره عقلاء حکم به توقف می¬کند و می¬گوید شاید مطالبی بوده است که به ما نرسیده است. لذا جواب شیخ و آخوند کافی نیست و مشکل را نمی¬تواند حل کند. مشکل این است که گرفتار تقطیع روایات می¬شویم .
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
Saeid Dini:
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خلاصه_درس_خارج_اصول_۹۷/۱/۲۷
#جلسه_۹۳
#مقصد_ششم
#فصل_حجیت_ظواهر_الفاظ
#بررسی_ادله
#میرزای_قمی بین من قصد افهامه و من لم یقصد افهامه تفصیل قائل شد. ظواهر الفاظ نسبت به مقصودین به افهام حجت است و نسبت به غیر مقصودین به افهام حجت نیست. ایشان می¬گوید: ظواهر الفاظ دو قسم است:
أ. قسم اول ظواهری است که به افراد خاص اشاره دارند مثل نامه های که اشخاص به همدیگر می-نویسند
ب. قسم دوم ظواهری که اشاره به عموم مردم دارند مثل کتب مصنفین و مولفین ظواهر الفاظ کتاب و سنت داخل در قسم اول است. قرآن و روایات مثل کتب مصنفین نیست که برای عموم مردم باشد بلکه مثل نامه های شخصی است که اشاره به مخاطبین خاص دارد ( قوانین ج ۱ص۴۵۱ ، جلد ۲ص ۱۰۴ ) عبارت این است: «ان دعوی العلم بان وضع الکتاب العزیز انما هو علی وضع تألیف المصنفین سیما...» اگر کسی ادعا کند قرآن و روایات مثل نوشته های مولفین و مصنفین است این دعوی قابل اثبات نیست.
سوال: مستند میرزای قمی چیست؟ مستند ایشان #اصاله_عدم_غفلت است. آنهایی که در عصر قرآن و روایات بودند اگر احتمال خلاف ظاهر بدهند یا احتمال غفلت در متکلم یا در مخاطب بدهند یعنی احتمال بدهند که قرینه ای در کلام بود گوینده از ذکر قرینه غافل شد. یا شنونده از شنیدن قرینه غافل شد اصل عدم غفلت جاری می¬کند و به ظاهر آیه و روایت عمل می¬کند. در حالی که غیر مقصودین به افهام نظیر مردم عصر ما نمی¬توانند اصل عدم غفلت را جاری کنند زیرا باب علم و علمی برای آنها منسّد است چه بسا در اثر فاصله زمانی اختفائی ایجاد شده است قرائن به دست ما نرسیده است. لذا نمی¬توانیم اصل عدم غفلت جاری کنیم. پس ظواهر کتاب و سنت برای ما حجت نیست. بلکه برای مقصودین به افهام حجت است و ما فقط باید تابع فهم آنها باشیم.
شواهد میرزای قمی:
1. تقطیع روایات. نمونه بارز آن وسائل الشیعه است که یک روایت را در چند باب ذکر میکند. این تقطیع روایات شاهد این است که نمی¬شود اصل عدم غفلت یا اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم.
2. ائمه علیهم السلام در یک مجلس مقاصد خود را بیان نمی¬کردند و در چندین مجلس به مقاصد خود اشاره می¬کردند و قرائن حالیه یا مقالیه ای را نصب نمی¬کردند تا بفهمیم مرادشان چیست؟ لذا ظهور روایات برای ما حجت نیست ( قوانین ج ۲ ص ۲۶۶ )
به این ادعای میرزای قمی جواب های داده شده است:
#جواب_اول: شیخ و آخوند می¬فرمایند: دلیل حجیّت ظواهر اصل عدم غفلت نیست بلکه سیره عقلاء است. عقلاء عمل به ظواهر می¬کنند و شارع مقدس این سیره را رد نکرده است بلکه امضاء کرده است. مثلا در مسأله اقرار ( هر آنچه را انسان شنیده است می¬تواند راجع به آن شهادت دهد. مثلا کسی شنید که شخصی به نفر دومی می¬گفت من به تو این مقدار بدهکار هستم. این شخص سوم که از دور این مطلب را شنیده است می¬تواند به نفع طلبکار شهادت دهد )
به نظر استاد مشکل مرحوم قمی فقط اصل عدم غفلت نیست تا سیره را به رخ او بکشیم. بلکه مشکل ایشان این است که بسیاری از روایات ما ضایع شده است و ما احتمال می¬دهیم آن روایات از بین رفته به توسط ظالم قرینه صارفه باشد. ظهور حدیث را بر گردانیم لذا غیر مقصودین نمی¬توانستند اصالت عدم قرینه جاری کنند. ما نمی¬توانیم اصل عدم وجود قرینه جاری کنیم. زیرا خیلی از روایات ما در دسترس ما نیست. مثلا ابن ابی عمیر بر اثر اینکه ایشان را زندانی کردند و خانه اش را آتش زدند روایت های خودش را بعد زندان تدوین کرد و هیچ یک را هم سند نداد لذا مرسله شد. اتفاقا خود سیره عقلاء حکم به توقف می¬کند و می¬گوید شاید مطالبی بوده است که به ما نرسیده است. لذا جواب شیخ و آخوند کافی نیست و مشکل را نمی¬تواند حل کند. مشکل این است که گرفتار تقطیع روایات می¬شویم .
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_یکشنبه_97/10/16
#جلسه_57
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_سیره_عقلا
@ostadahadi
بحث ما دربارۀ سیرۀ عقلاء برحجیت خبر ثقه است آیا این سیره از طرف شارع امضا شده است یا نه؟ اشکال مهم در اینجا این بود که آیات ناهیه عمل به غیرعلم، این سیره را ردع می کند
#مرحوم_آخوند براین اشکال، اشکال دور وارد کرد و فرمود لازمه اش این است که حجیت سیره متوقف بر عدم ردع ایات باشد و عدم ردع آیات متوقف بر حجیت سیره باشد و این دور است وباطل.
مرحوم آخوند #سه_جواب به دور داد:
1- #جواب_اول_استاد این است که در موقوف علیه دست می بریم کاری به موقوف نداریم. عدم رادعیتِ آیات، توقف بر حجیت سیره دارد این درست است. اما حجیت سیره، توقف بر عدم رادعیت آیات ندارد بلکه توقف بر ثبوت رادعیت دارد چون عدم ثبوت شیئ غیر از عدم شیئ است. پس موقوف و موقوف علیه دوتا شد موقوف، عدم رادعیت و موقوف علیه عدم ثبوت رادعیت شد یعنی همین اندازه که از طرف شارع ردعی به ما نرسیده باشد به سیره عمل می کنیم و پیروی از سیره می کنیم.
2- #جواب_دوم این است که: قبل از امدن شرع مقدس اسلام، سیرۀ مردم بر عمل به خبر ثقه بود. بعد از شریعت اسلام و نزول قران شک می کنیم که ایا ان سیره باقی است یا نه؟ استصحاب بقاء حجیت سیره را جاری می کنیم پس حجیت سیره همواره ادامه دارد و نقضی نشده است و تا کنون ردعی نیامده است.
3- #جواب_سوم این است که: تاخیر بیان از وقت حاجت قبیح است اما تقدیم بیان قبیح نیست سیرۀ عقلاء قبل از نزول قران بود و ایات ناهیه بعدا امده دوران بین تخصیص و نسخ لازم می¬آید یعنی آیا سیره مخصص عموم ایات ناهیه است؟ یا اینکه ایات ناهیه ناسخ سیره هست؟ اصل عدم نسخ جاری است و سیره می شود مخصص آیات ناهیه یعنی عمل به غیر علم حرام است الا در خبر ثقه.
#نقد_استاد_احدی : اما راه حل آخوند که فرمود آیات ناهیه مربوط به اصول دین است و ربطی به فروع دین ندارد، به نظر ما درست نیست چون شأن نزول هرگز مفاد آیه را خاص نمی کند مثلا شأن نزول واعلموا انما غنمتم من شیئ خمسه لله این غنیمت جنگی را گفتند لکن سبب خاص شدن نمی شود یا ایه انما الصدقات للفقراء مال فقرای سفّه است لکن خاص نمی شود علاوه بر اینکه تعلیل آیه عام است. کل اولئک عنه مسئولا مسئولیت سمع و بصر و قلب هم در اصول است و هم در فروع است اگر کسی به اصول یه فروع عمل نکند باید به خدا پاسخ دهد و مسئول است که چرا نماز نخواند یا معتقد شد که بت خداست و اگر هم قران می گوید ان الظن لا یغنی من الحق شیئا منظورش طبیعت ظن است مورد آیه خاص نیست نمی خواهد بفرماید که در اصول دین ظن کافی نیست بلکه می خواهد طبیعت ظن را بیان کند طبیعت ظن این است که واقعیت را برای ما ثابت نمی کند چه در اصول و چه در احکام شرعیه و چه در موضوعات عرفیه. ظن دارم که این اقا در رستورانش گوشت میته استفاده می کند این ظن فایده ندارد یا ظن دارم که امام جماعت عادل نیست این ظن فایده ندارد.
واما #جواب_اول ایشان از دور: از ایشان می پرسم ایا منشأ اعتبار سیره عدم ثبوت ردع است؟ یا امضای شارع است؟ مثلا درباب بیع فضولی بحث است که آیا رضایت باطنی کافی است یا باید اجازه دهد و امضا کند؟ مبنای مشهور این است که باید امضا کند و بیع را اجازه دهد در اینجا هم عدم ثبوت ردع کافی نیست همین اندازه که ردع سیره ثابت نشده است نمی توانیم حکم به حجیت سیره کنیم بلکه باید سیره امضا شود و شارع سیره را امضا کند. باوجود ایات ناهیۀ عمل به ظن شک داریم که ایا این سیره امضا شده یا نه؟ قطع به امضاء سیره نداریم.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷