eitaa logo
استاد رشید کاکاوند
1.6هزار دنبال‌کننده
281 عکس
1.2هزار ویدیو
14 فایل
این کانال از سوی طرفداران استاد کاکاوند اداره می شود و ارتباطی به شخص استاد ندارد. آشتی مردم با ادبیات فاخر ایران لذت خواندن و شنیدن اشعار: حافظ سعدی فردوسی مولانا و... ارتباط با ادمین و ارسال مطالب پیشنهادی شما جهت ارسال در کانال @ketabsoteee
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز مرغ پرسوخته در پنجه باز است هنوز جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید دل بجان آمد و او بر سر ناز است هنوز گرچه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق  یار عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز خاک گردیدم و بر آتش من آب نزد غافل از حسرت ارباب نیاز است هنوز گرچه هر لحظه مدد می‌دهدم چشم پر آب دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز گرچه رفتی ، ز دلم حسرت روی تو نرفت در این خانه به امید تو باز است هنوز این چه سوداست عمادا که تو در سر داری وین چه سوزی‌ست که در پرده ساز است هنوز عماد خراسانی https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تو خودت رو میبینی یعنی دیگه عشقی وجود نداره باید از خودت به او برسی ... ‌ برشی از برنامه با حضور ‌ کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
   »  »  » بخش ۱۴۴ - قصه آنکس کی در یاری بکوفت از درون گفت کیست آن گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برو               آن یکی آمد در یاری بزد ((گفت یارش کیستی ای معتمد گفت من، گفتش برو هنگام نیست)) بر چنین خوانی مقام خام نیست خام را جز آتش هجر و فراق کی پزد کی وا رهاند از نفاق رفت آن مسکین و سالی در سفر در فراق دوست سوزید از شرر پخته گشت آن سوخته پس باز گشت باز گرد خانهٔ همباز گشت حلقه زد بر در به صد ترس و ادب تا بنجهد بی‌ادب لفظی ز لب ((بانگ زد یارش که بر در کیست آن گفت بر در هم توی ای دلستان گفت اکنون چون منی ای من در آ نیست گنجایی دو من را در سرا)) نیست سوزن را سر رشتهٔ دوتا چونک یکتایی درین سوزن در آ رشته را با سوزن آمد ارتباط نیست در خور با جمل سم الخیاط کی شود باریک هستی جمل جز به مقراضِ ریاضات و عمل دست حق باید مر آن را ای فلان کو بود بر هر محالی کن فکان هر محال از دست او ممکن شود هر حرون از بیم او ساکن شود اکمه و ابرص چه باشد مرده نیز زنده گردد از فسون آن عزیز و آن عدم کز مرده مرده‌تر بود در کف ایجاد او مضطر بود کل یوم هو فی شان بخوان مر ورا بی کار و بی‌فعلی مدان کمترین کاریش هر روزست آن کو سه لشکر را کند این سو روان لشکری ز اصلاب سوی امهات بهر آن تا در رحم روید نبات لشکری ز ارحام سوی خاکدان تا ز نر و ماده پر گردد جهان لشکری از خاک زان سوی اجل تا ببیند هر کسی حسن عمل این سخن پایان ندارد هین بتاز سوی آن دو یار پاک پاک‌باز گفت یارش کاندر آ ای جمله من نی مخالف چون گل و خار چمن رشته یکتا شد غلط کم شو کنون گر دوتا بینی حروف کاف و نون کاف و نون همچون کمند آمد جذوب تا کشاند مر عدم را در خطوب پس دوتا باید کمند اندر صور گرچه یکتا باشد آن دو در اثر گر دو پا گر چار پا ره را برد همچو مقراض دو تا یکتا برد آن دو همبازان گازر را ببین هست در ظاهر خلافی زان و زین آن یکی کرباس را در آب زد وان دگر همباز خشکش می‌کند باز او آن خشک را تر می‌کند گوییا ز استیزه ضد بر می‌تند لیک این دو ضد استیزه‌نما یک‌دل و یک‌کار باشد در رضا هر نبی و هر ولی را مسلکیست لیک تا حق می‌برد جمله یکیست چونک جمع مستمع را خواب برد سنگهای آسیا را آب برد رفتن این آب فوق آسیاست رفتنش در آسیا بهر شماست چون شما را حاجت طاحون نماند آب را در جوی اصلی باز راند ناطقه سوی دهان تعلیم راست ورنه خود آن نطق را جویی جداست می‌رود بی بانگ و بی تکرارها تحتها الانهار تا گلزارها ای خدا جان را تو بنما آن مقام کاندرو بی‌حرف می‌روید کلام تا که سازد جان پاک از سر قدم سوی عرصهٔ دور و پنهای عدم عرصه‌ای بس با گشاد و با فضا وین خیال و هست یابد زو نوا تنگ‌تر آمد خیالات از عدم زان سبب باشد خیال اسباب غم باز هستی تنگ‌تر بود از خیال زان شود در وی قمر همچون هلال باز هستی جهان حس و رنگ تنگ‌تر آمد که زندانیست تنگ علت تنگیست ترکیب و عدد جانب ترکیب حسها می‌کشد زان سوی حس عالم توحید دان گر یکی خواهی بدان جانب بران امرِ کن یک فعل بود و نون و کاف در سخن افتاد و معنی بود صاف این سخن پایان ندارد باز گرد تا چه شد احوال گرگ اندر نبرد کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
هدایت شده از دکتر علی شریعتی
در این کانال سخنرانی ها و تفکرات متفکر شهید دکتر علی شریعتی منتشر می شود: https://eitaa.com/drshariatei
هدایت شده از Roohollah
کانال کتاب صوتی http://Eitaa.com/ketabsote 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال معادشناسی https://eitaa.com/maaaad 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال گلهای رنگارنگ https://eitaa.com/golhayeranggarang 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال استاد رشید کاکاوند @ostadkakavand 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال دکتر علی شریعتی https://eitaa.com/drshariatei 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال کتاب صوتی http://Eitaa.com/ketabsote 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال معادشناسی https://eitaa.com/maaaad 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال گلهای رنگارنگ https://eitaa.com/golhayeranggarang 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال استاد رشید کاکاوند @ostadkakavand 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼 کانال دکتر علی شریعتی https://eitaa.com/drshariatei 🌸💐🥀🌹🏵🌺🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درون سینه نگنجد غمی که من دارم خوشست با غم دل عالمی که من دارم سرشک دیده بیان کرد ماجرای دلم چه اعتماد بر این محرمی که من دارم؟ از آن گلی که برآید ز خاک من پیداست ز هجر لاله رخان ماتمی که من دارم بسوخت جان حریفان ز گرمی سخنم عجب که در تو نگیرد دمی که من دارم بیا و بر دل من رحم کن که از تنگی درو قرار نگیرد غمی که من دارم علی اشتری علی اشتری متخلص به فرهاد (۱۳۰۱–۱۳۴۰) شاعر غزلسرای اهل ایران بود. کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از همان روزی كه دست حضرت قابيل گشت آلوده به خون حضرت هابيل از همان روزي كه فرزندان «آدم» زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشيد آدميت مرد! گرچه «آدم» زنده بود از همان روزی كه يوسف را برادرها به چاه انداختند از همان روزی كه با شلاق و خون، ديوار چين را ساختند آدميت مرده بود..... "فریدون مشیری " کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@book44_book44 نه چراغ چشم گرگی پیر، نه نفس های غریب کاروانی خسته و گمراه، مانده دشت بیکران خلوت و خاموش، زیر بارانی که ساعت هاست می بارد؛ در شب دیوانه غمگین، که چو دشت او هم دل افسرده ای دارد. در شب دیوانه غمگین، مانده دشت بیکران در زیر باران، آه، ساعت هاست همچنان می بارد این ابر سیاه ساکت دلگیر. نه صدای پای اسب رهزنی تنها؛ نه صفیر باد ولگردی، نه چراغ چشم گرگی پیر. " اندوه_ " کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽@book44_book44 انگشت کش سخن سرایان این قصه چنین برد به پایان کان سوخته خرمن زمانه شد خرمنی از سرشک دانه دستاس فلک شکست خردش چون خرد شکست باز بردش زان حال که بود زارتر گشت بی‌زورتر و نزارتر گشت جانی ز قدم رسیده تا لب روزی به ستم رسیده تا شب... (لیلی و مجنون نظامی)....وفات مجنون بر روضه ی لیلی کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جدایی یعنی اینکه من حال تو را از دهان خودت بشنوم جدایی یعنی اینکه من ضربان قلبت را از گذاشتن دستم بر روی نبضت بفهمم جدایی یعنی اینکه با تو باشم با من باشی با هم نباشیم ... جدایی پلی ست در میان ما برّنده تر از شمشیر ... کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
4_5893228204272921431.mp3
8.85M
🎙 رشید کاکاوند 🎼 مثنوی معنوی(نی نامه) : قسمت اول کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69
4_5893228204272921586.mp3
4.79M
🎙 رشید کاکاوند 🎼 مثنوی معنوی(نی نامه) : قسمت دوم کانال شعر خوانی و تفسیر اشعار بزرگان توسط https://eitaa.com/joinchat/1491272148C6997c3ea69