eitaa logo
پرسمان اعتقادی استاد محمدی
45.4هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
67 فایل
📌 پاسخ های استاد محمدی شاهرودی به سوالات و شبهات اعتقادی روز جامعه 🔴 ادمین تبادل 👇👇 تبلیغ نداریم❌ @Sardar69 پرسش از استاد محمدی👇 @osooledin_110 ✅ ارتباط با مشاور و کارشناس دینی 👇👇 @pasokhgo313 ⭕️ کانال های دیگر ما 👇👇 @kalamema @btid_org
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسمان اعتقادی استاد محمدی
✅پرسش: #چرا_ائمه_معصومین_غلام_و_کنیز_داشتند چرا ائمه معصومین غلام و کنیز داشتند ؟و این رسم از چه ز
✅ادامه.... ۱ـ گفتیم که برده و کنیز، در اسلام، همان اسیر جنگی است؛ لکن توجّه شود که در هر جنگی نمی توان اسیر را به بردگی یا کنیزی گرفت. بلکه فقط در جنگ با کفّار این کار جایز است. لذا اگر طرف جنگ، یک گروه موحّد طغیانگر بود، نمی توان اسرای آنها را برده نمود؛ بلکه یا به صلاح دید حاکم عادل و مدبّر اسلامی بخشیده می شوند یا مجازات می شوند. جنگ ابتدایی با کفّار نیز برای مسلمین جایز نیست مگر با دستور مستقیم خدا. لذا فقط در زمان معصوم چنین جنگی جایز است. چون تنها اوست که می تواند دستور مستقیم را از خدا بگیرد. البته ولیّ فقیه نیز اگر از طرف امام زمان (ع) دستور مستقیم داشته باشد، چنین اختیاری را خواهد داشت. در غیر این حالات، مسلمین فقط حقّ جهاد دفاعی را دارند. و البته در جهاد دفاعی نیز اگر طرف مقابل مسلمین، کفّار حربی باشند، اسرای آنها را می توان برده یا کنیز نمود. چرا که فلسفه ی این کار عمومیّت دارد؛ و منحصر به جهاد ابتدایی نمی شود. البته دقّت شود که این کار فقط در جهاد مشروع جایز است؛ یعنی جهادی که توسّط معصوم یا نائب مشروع او رهبری شود. لذا اگر حاکمی نامشروع جنگی با کفّار داشته باشد اصل آن جنگ باطل است کجا رسد محصولاتش. برای مثال، حمله ی عمر بن خطّاب به ایران و سایر ملل، از مصادیق جنگ باطل بوده. لذا امیرمومنان(ع) ، که هیچگاه از جهاد طفره نرفته، در این جنگها شرکت نجست؛ و علناً اعلام نمود که مردم ایران را نمی توان به بردگی گرفت. لذا در عملی نمادین، دختر اسیر شده ی پادشاه ایران را با عقد شرعی به ازدواج امام حسین(ع) درآورد تا بفهماند که اینها کنیز نیستند، بلکه زنان آزادند و باید با عقد شرعی به ازدواج کسی در آیند. ـ در چه شرایطی و چرا اسیر کفّار را به بردگی می گیریم؟ عبد و اَمه (غلام و کنیز )، در زمان قبل از اسلام ، انواع و اقسامی داشت. برخی از آنها کسانی بودند که توسّط برده فروشها از کشورهای مختلف دزدیده شده و به فروش می رسیدند ؛ برخی دیگر نیز کودکانی بودند که بابت بدهی والدینشان به بردگی برده می شدند یا در قمار توسّط والدینشان باخته می شدند ؛ برخی نیز اسیران جنگی بودند. اسلام با تحریم قمار و حرام نمودن خرید و فروش اموال دزدی و وضع قوانین خاصّ در مورد بدهکاران ورشکسته (مُعسِر) تمام این اقسام برده گیری را برانداخت و تنها برده گیری اسیران کافر را در شرائطی خاصّ جایز دانست؛ امّا اسیر جنگی مسلمان را نمی توان به بردگی گرفت، بلکه باید دادگاهی شود؛ لذا اگر اسیر جنگی مسلمان، کسی را کشته است، قصاص می شود یا اگر ولیّ دم، او را بخشید، دیه می دهد. و اگر کسی را مجروح نموده یا قصاص می شود یا دیه می دهد. امّا با اسیر جنگی کافر، رفتارهای گوناگونی می شود که در ادامه خواهد آمد. از آنچه اجمالاً گفتیم معلوم می شود که اسلام راه برده گیری را تا حدّ زیادی مسدود ساخت و تنها یک راه برای آن باقی گذاشت که بستن آن در آن زمان ممکن نبود. چون طبیعی است که در هر جنگی کسانی از دشمن به اسارت گرفته می شوند. حال سوال این است که با این اسیران جنگی کافر چه باید کرد؟ چند راه می توان برای آن فرض نمود ؛ نخست اینکه کشته شوند ؛ با اینکه این کار، عقلاً جایز است ولی اسلام این راه را نپذیرفت و به اسیران جنگی حقّ حیات داد. دوم اینکه با اسرای مسلمان که در دست کفّار هستند معاوضه گردند ؛ اسلام این راه را به عنوان اوّلین اقدام پذیرفت ؛ امّا هنوز یک مساله باقی است. اگر اسیری مسلمان در دست دشمن نداشتیم تا با اسرای کافر معاوضه نماییم ، آنگاه با اسرای کافر چه کنیم؟ گزینه ی اوّل این است که آنها را آزاد نماییم ؛ امّا اگر بنا بود آنها را آزاد کنیم پس برای چه اسیرشان نمودیم؟! اگر اسلام حکم می کرد که اسیر نگیرید یا بعد از گرفتن، آنها را آزاد نمایید ، در آن صورت دشمنان اسلام خیلی خوش به حالشان می شد. چون بدون ترس از اسیر شدن وارد میدان جنگ می شدند و این یقیناً به ضرر مسلمین بود. گزینه ی دوم این است که آنها را با گرفتن پول یا امتیاز اقتصادی یا سیاسی از کفّار به کفّار تحویل دهیم. این راه را اسلام می پذیرد به شرط آنکه حاکم اسلامی تشخیص دهد که این کار خطری برای مسلمین ندارد. امّا اگر کفّار حاضر به معامله نشدند یا از بین رفته بودند و کسی برای معامله نبود، نوبت به گزینه های بعدی می رسد. گزینه ی سوم ، این است که آنها را زندانی نماییم. اسلام این راه را برای کوتاه مدّت می پذیرد ؛ امّا برای بلند مدّت آن را امری غیر انسانی و غیر منطقی می داند. چون با این کار ، از یک طرف عدّه ای انسان در محیطی محبوس شده و امکانات رشد مادّی و معنوی را از دست می دهند ؛ و این کاری است غیر انسانی. از طرف دیگر با این روش باید مسلمانان کار کرده و شکم دشمنان زندانی خودشان را سیر نمایند ؛ که از این ناحیه نیز مسلمین دچار ضرر اقتصادی می شوند. لذا چنین راهی برای مدّت طولانی کاری است غیر